تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802521482




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پوتین‌هایم پر است از خون کسانی که قاتلان من خواهند بود


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



پوتین‌هایم پر است از خون کسانی که قاتلان من خواهند بود
خواهر سردار شهید سعیدقهاری سعید روایت کرد: پوتین‌هایش را که از پا درآورد پر از خون بود و پاهایش تاول زده بود. گفتم سعید این‌ خون‌هاخون بدن توست؟ گفت نه! هنوز زمانش نرسیده . این خون همان کسانی است که قاتلان من خواهند بود.



به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز به نقل از تسنیم، شهدای مبارزه با پژاک از جمله شهدایی هستند که مظلوم و غریب واقع شده‌‌اند. کسانی که امنیت امروز مرزهای جمهوری اسلامی مرهون خون آنان است و در گمنامی روزها و شب‌هایشان را با جهاد گذراندند. "شهید سعید قهاری سعید" از جمله این سرداران شهید است که در مرزهای شمال غربی کشور بعد از 30سال سابقه فرماندهی عملیاتی سپاه در درگیری با گروهک تروریستی پژاک به شهادت رسید. از جمله مسئولیت‌های او می‌توان به فرمانده لشکر سه نیرو مخصوص حمزه سیدالشهدا(ع)، جانشین(مسئول آموزش) فرمانده سپاه همدان، جانشینی تیپ انصار الرسول(ص) در اورامانات در زمان عملیات شاخ شمیران، فرماندهی سپاه و تیپ مریوان و قائم‌مقامی قرارگاه شهید شهرامفر در سنندج اشاره کرد.
این شهید والامقام از شهدایی است که گستردگی خدمت بالایی داشت. در ده شهر و پنج استان خدمت کرده و اهم خدماتش در کردستان، آذربایجان و کرمانشاه بوده است. در زمان خود و بعد از شهید بروجردی به مسیح شماره دو کردستان معروف شد. چون هم زمان جنگ در کردستان بود و هم بعد از جنگ با حزب درگیر بود. بعد از شهید بروجردی از کسانی بود که عملیات‌های پارتیزانی با احزاب کرد در کردستان داشت و دائم با آن‌ها درگیر بود. همچنین مثل شهید بروجردی روحیه مردم‌داری و مردم‌یاری داشت و رسیدگی همه جانبه به مردم کُرد می‌کرد. آخرین مسئولیتی هم که داشت، فرمانده لشکر سه نیرو مخصوص سیدالشهدا(ع) در ارومیه بود. او در عملیات پاکسازی مناطق مرزی خوی-سلماس در چهارم اسفندماه 1385 به شهادت رسید.
روایت برخی از دلاوری‌ها و خاطرات این شهید در مجموعه "آخرین دیدار" به قلم "حسن نایبی صفا" و "لیلا مصباحی مقدم" آمده است. زهرا مرادی خواهر شهید به ذکر خاطره‌ای در مورد دیدار با برادرش بعد از یکی از عملیات‌هایی که در جریان درگیری با ضد انقلاب غرب کشور داشت اشاره می‌کند و آن را چنین روایت می‌کند:
در یک بعد از ظهر پاییزی در حالیکه آفتاب در انتهای افق منتظر غروب بود، زنگ در خانه به صدا درآمد. یکی از بچه‌ها دوید و گفت: مادر دایی آمده. با شتاب خود را به در رساندم. زمانیکه از ماشین پیاده شد دیدم تمام لباس‌هایش خیس خون است. پاهایم توان حرکت را از دست داد، عرق سردی سراسر وجودم را فراگرفت، در یک لحظه احساس کردم تمام سنگینی عالم روی شانه‌هایم قرار گرفته است. جلوتر که آمد از حالت چهره‌ام فهمید حالم دگرگون شده است. گفت نترس خواهر چیزی نیست. وارد حیاط شد. و مقابل ایوان ورودی روی سکو نشست. پوتین‌هایش را که از پا درآورد پر از خون بود و پاهایش تاول زده بود. با گریه گفتم سعید این‌ خون‌ها روی لباست چیست؟ خون بدن توست؟ گفت نه! گفتم پس خون کیست؟ گفت هنوز زمانش نرسیده و هنوز نوبت ما نشده این خون همان کسانی است که قاتلان من خواهند بود.
معلوم شد درگیری سختی با عناصر ضد انقلاب در مرزهای کردستان داشته است. با همان معصومیت خاصی که داشت ادامه داد: الان 8 روز است که در کوه‌های مرزی در حال دفاع هستیم و شکر خدا توانستیم تلفات سنگینی از عناصر کومله و دموکرات بگیریم. مطمئن باش تا زمانیکه من و امثال من زنده‌اند اجازه نخواهیم داد دشمن یک قدم هم وارد خاک ما شود. ایشان در آن موقع فرمانده سپاه سنقر بود. بعد از مقداری صحبت کردن گفت: قبل از برگشتن به یگان می‌خواستم جویای حالتان باشم. که اگر چنانچه شهادت روزی‌ام شد قبل از شهادتم شما و بچه‌ها را دیده باشم.    




۰۸/۰۵/۱۳۹۳ - ۱۸:۴۱




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن