تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على! از ارجمندى مؤمن در نزد خدا اين است كه برايش وقت مرگ، معيّن نفرموده است...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831523349




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طنز سروده‌های رمضانی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
حافظ,شعر,ماه رمضان
طنز سروده‌های رمضانی رگه‌های طنز در «رمضان سروده»‌های شاعران مسلمان پارسی زبان فراوان است که پرداختن به آنها می‌تواند موضوع تحقیق مستقل و گسترده‌ای باشد.




حتی شاعران بزرگی چون حافظ و مولانا نیز در مواردی که بیان مسأله ای را به زبان جدی ملال انگیز می دانسته یا عنوان کردن آن مسأله را به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه مصلحت نمی دانسته اند، برای طرح مسأله به طنز پناه برده و حرف های جدی خود را در لفافه ای از طنز پیچیده اند تا از طعن و نیش مدعیان متعصب زمانه خود در امان بمانند.​البته شوخی شاعران با رمضان، با هوشمندی و لحاظ ظرافت های خاصی بوده. زیرا همچنان که اشاره شد تعصبات دینی جامعه محدودیت هایی را برای شاعران طنزپرداز ایجاد می کرده است. چرا که حفظ حرمت ماه مبارک رمضان و تقدس این ماه اجازه نمی داده به رمضان به عنوان یک مضمون کاملا طنز نگریسته شود. با وجود این در هر عصر شاعرانی بوده اند که با رندی شاعرانه و به گونه ای که متدینین مکدر نشوند، در تاریخ ادبیات پارسی رمضان سروده هایی از خود به یادگار گذاشته اند که به اغتنام فرصت نمونه هایی از این سروده ها را مرور خواهیم کرد. رگه های ناب طنز در رمضان سروده های حضرت لسان الغیب حافظ شیرازی از دیگر شاعران متمایزتر و برجسته تر است. طنز در رمضان سروده های حافظ در یک فرآیند کاملا طبیعی اتفاق می افتد. به این معنا که حافظ بدون آن که قصد شوخ طبعی و خنداندن خواننده را داشته باشد، به عنوان یک مصلح اجتماعی و منتقد دینی، شیوه بیانش ـ خود به خود ـ صبغه طنز به خود گرفته است. طنز سروده های حافظ به معنای مطلق «طنز فاخر» است و به هیچ وجه بوی هزل و لودگی از آنها به مشام نمی رسد. چراکه هدف حافظ خنداندن مخاطب نیست، بلکه نقد سلوک دینی جامعه است. «نگاه حافظ به رمضان و روزه نگاهی است رندانه و دوپهلو. او به رمضان و روزه به طنز نگریسته است، همچنان که به دیگر آداب مقدس! اما این طنز هرگز از سر بی دردی و بی دینی نیست. او از آنجا که به ایمان خودش شک ندارد، با مقدسات درمی افتد، نه از آن رو که لاابالی است. در شعر شاعرانی مثل فرخی سیستانی، مقدسات ملی و مذهبی تحقیر می شود، ولی در شعر حافظ مقدسات ملی همواره مقدس است و مقدسات مذهبی هم! اینقدر هست که حافظ با نگرشی آمیخته به طنز و با نگاهی اصلاح جویانه همچون یک مصلح و نقاد می کوشد چهره اصیل و فراموش شده مقدسات را نمایش دهد. می کوشد نسخه بدل هایی را که قلاب صراف شهر به عنوان نسخه اصل به خلق الله قالب می کند، معرفی نماید.»(1) در دیوان غزلیات حافظ به شش رمضان سروده برمی خوریم که بدون استثنا در همه آنها با رگه هایی از طنز فاخر روبه روییم. مطلع یکی از این رمضان سروده ها چنین است: روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست نوبه زهد فروشان گرانجان بگذشت وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست احساسی که بلافاصله با خواندن این دو بیت رندانه در خواننده معمولی ایجاد می شود، احساسی از جنس رمضان ستیزی است، ولی خواننده بصیری که در منزل صورت متوقف نمی ماند و به باطن این شعر نقب می زند، حرف حافظ را به تمام و کمال درمی یابد و به روشن اندیشی و غیرت رشید دینی حافظ آفرین می گوید. حرف حساب حافظ در این غزل چیزی جز این نیست که دین و آیین، بند و زنجیر و زندان و حصار نیست که مسلمان را در پیله رخوت و رکود اسیر سازد و او را از نشاط و شادکامی و بالندگی بازدارد، از منظر حافظ دین فرصتی برای پویایی و شکوفایی است و تکالیف دینی نیز بر همین اساس معنا می یابد. او می خواهد بگوید ما نباید از دین برای خود زندانی با حصارهای بلند بسازیم چراکه جوهر دین «اختیار و آزادی» است و دین دعوت کننده به نشاط و شادی. از همین رو انسان روزه دار نیز برای رسیدن به این جوهره فرایض دینی را انجام می دهد تا قابلیت های خود را برای پروازی معنوی به فعلیت درآورد. بنابراین «زهد فروش» در نگاه حافظ موجود بی قدری است که با چسبیدن به پوسته دین، توانمندی های شگرف انسانی خویش را احتکار می کند و با «خود سانسوری» خسر الدنیا و الآخره می شود. بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می ‏پرستند (و ایمان قلبی شان بسیار ضعیف است) همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و خیری) به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا می ‏کنند، اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد، دگرگون می ‏شوند (و به کفر رو می ‏آورند)! (به این ترتیب) هم دنیا را از دست داده‏ اند و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است! حافظ در رمضان سروده ای دیگر که آمیخته با طنزی تیز و افشاگرانه است، ماه رمضان را برای مسلمانان اسمی و شناسنامه ای فرصتی برای جلوه فروشی می داند و نتیجه می گیرد که این افراد گوهر عمر عزیز خود را با تظاهر به مسلمانی و زهدفروشی به مفت از چنگ داده اند: ساقی بیار باده که ماه صیام رفت درده قدح که موسم ناموس و نام رفت وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم عمری که بی حضور صراحی و جام رفت حضرت لسان الغیب، مسلمان واقعی را مسلمانی می داند که خدا را نه از سر عادت و نه به سودای بهشت و حور و پری، بلکه به واسطه نیازی عاشقانه و بر مبنای محبت و معرفت و برای رسیدن به سرمنزل بلوغ و تکامل انسانی خود می پرستد. بر همین مبنا در ادامه با جسارت بیشتری می گوید: زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه رند از ره نیاز به دارالسلام رفت که با خواندن این بیت به خاطر تضادی (پارادوکسی) که در فضای آن موج می زند، بی اختیار خنده بر لبان خواننده نقش می بندد. دینداری حافظ، دینداری مبتنی بر اختیار و اراده و شناخت و آگاهی است. حافظ بندگی را جز عشق نمی داند. از همین رو رابطه او با خدا یک رابطه کاملا عاشقانه است. رابطه ای که در آن عاشق در معشوق ذوب می شود و جز جمال حضرت دوست چیزی نمی بیند و نمی خواهد. در این رابطه عاشقانه، عاشق وجود خودش را حجابی برای رسیدن به مقام «قرب الی الله» می داند و به همین خاطر است که حافظ می گوید: میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز درباره روزه نیز حافظ بر این باور است که اگر روزه ما صرفا به خاطر ترس از عذاب الهی و برای رفع تکلیف باشد، چندان ارزشی ندارد. حافظ روزه مقبول را روزه ای برآمده از عشق و معرفت و نیاز می داند: ثواب روزه و حج قبول آن کس برد که خاک میکده عشق را زیارت کرد طنز حافظ، طنزی برآمده از باورهای اصیل دینی است. از همین رو در دامچاله هزل و لودگی نمی افتد و مخاطب جدی را راضی می کند. به طور کلی برای خالقان آثار ماندگار، هیچ گاه خلق اثر هدف نبوده. یعنی بزرگانی مثل عطار و مولانا و حافظ شعر را وسیله ای در خدمت ابلاغ پیام های والای انسانی می دانسته اند و هیچ گاه با این هدف که شاعری خود را به رخ دیگران بکشند، شعری نسروده اند. یعنی چون حرفی برای گفتن داشته اند از ابزار شعر برای بیان آن استفاده کرده اند. این حکم در مورد طنز سروده های حافظ مصداق دارد، یعنی حافظ هیچ گاه به قصد خنداندن مخاطب خویش از ابزار طنز استفاده نکرده است، چراکه طنز او طنزی فرهیخته و معرفت شناسانه است که ریشه در باورهای اصیل دینی دارد. به همین خاطر بر دل خواننده می نشیند و انسان را متحول می کند: شب قدری چنین عزیز و شریف با تو تا روز خفتنم هوس است! جان کلام آن که هر چند شوخی با رمضان در ادبیات فارسی مسبوق به سابقه است، ولی تاکنون هیچ شاعری جز حافظ نتوانسته از این عرصه سربلند بیرون بیاید. توفیق حافظ نیز به آن خاطر است که وی علاوه بر شاعری، عارفی کامل، عالمی عامل و رندی قلندر است. مسلمانی که ادب و آداب مسلمانی را از مکتب قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) بخوبی آموخته است و در این مقام هر چه گفته نه طنز سروده که «حکمت سروده» است. پانوشت: 1 ـ مرتضی امیری اسفندقه، این شرح شرحه شرحه، سفیر صبح، ص 188. رضا اسماعیلی / جام جم


پنج شنبه 02 مرداد 1393 2:15    بازدید:0





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن