تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1872133601
تحلیل کلیدواژه‌های مورد تأکید رهبر انقلاب/۶ «مردم‌سالاری دینی» به معنای تلفیق اسلام و لیبرال دموکراسی نیست
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تحلیل کلیدواژه‌های مورد تأکید رهبر انقلاب/۶
«مردم‌سالاری دینی» به معنای تلفیق اسلام و لیبرال دموکراسی نیست
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: مردم‌سالاری دینی از متن دین برخاسته و یک واژه استعماری از غرب نیست اما در همان سال‌هایی که این ادبیات در فرمایشات رهبری تکرار شد برخی ابایی نداشتند از اینکه بگویند چنین اصطلاحاتی تناقض درونی دارد!
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، بررسی بیانات رهبر معظم انقلاب طی پنج سال اخیر در سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) این نکته را نمایان می‌کند که ایشان بر پنج کلید واژه «مردم‌سالاری دینی، عدالت، بیداری اسلامی، شریعت اسلامی، عقلانیت و آزادی» تأکید دارند. حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم معتقد است که نخستین نکته در نظریه مردم‌سالاری دینی این است که بدانیم رهبری این دو واژه مردم‌سالاری و دین را عاریتی نگرفته‌اند و منظور از این نظریه صرف ترکیب دو واژه و در واقع بازگشت به همان تفکرات لیبرال دموکراسی غربی نیست. وی علت تأکید رهبری بر نظریه مردم‌سالاری دینی را اوضاع این روزهای جهان اسلام و کشورهای عربی می‌داند و راه فایق آمدن بر مشکلات را نیز بازگشت به همین نظریه و عمل بدان می‌داند.
مردم سالاری دینی عاریه گرفتن دو مفهوم «مردم سالاری» و «دین» نیست * آقای دکتر، این عبارت که در بیانات رهبری آمده «مردم سالاری دینی به معنای ترکیب دین و مردم‌سالاری نیست» چه معنایی می‌دهد آیا مگر مردم سالاری دینی از ترکیب همین دو واژه ساخته نشده و آیا ترکیب این واژه‌ها مفهوم آن را تغییر می‌دهد؟ - ابتدای بحث با آرزوی قبولی طاعات در ماه مبارک رمضان و توفیق عبادت شب‌های قدر بیان کنم که مردم سالاری دینی یکی از کلیدواژه‌هایی است که در مباحث رهبری بدان بسیار اشاره شده و زوایای مختلف آن مورد بحث و تبیین قرار گرفته است منتها مسئله‌ای که در ادبیات مردم‌سالاری دینی رهبری وجود دارد همین عین تعبیر ایشان «مردم سالاری دینی به معنای ترکیب دین و مردم سالاری نیست» بلکه یک حقیقت جاری در جوهره اسلام است و ایشان بیان کردند که اگر نظامی بخواهد در حوزه دینی حرکت کند بدون مردم نمی‌تواند. مردم‌سالاری دینی در واقع توجه به یک الگوی حاکمیتی دارد که از یک سو مردم در تعیین سرنوشت خودشان و از سوی دیگر کشورشان نقش دارند و بدیلی برای آنها در حاکمیت سیاسی وجود ندارد. از سوی دیگر نقش آفرینی مردم گذشته از جایگاهی که دین در جامعه دارد و حتی در سرپرستی دینی می‌بینیم، نیست مردمی که در نظام مردم سالاری دینی حق تصمیم گیری و انتخاب و مشارکت در سرنوشت کشور پیدا می‌کنند همین مردم در جای دیگر میثاق اسلام می‌بندند و بر عهد و تبعیت اسلام یک دل و یک پیمان می‌شوند به همین جهت مردمی که در مردم‌سالاری دینی از آنها صحبت می‌شود، جنس دیگری دارند و از ابتدا بر مبنا و مقصد دیگری حرکت می‌کنند. توجه به این مسئله مشخص می‌کند که مردم سالاری دینی همانطور که از تعبیر رهبری بر می‌آید به معنای عاریه گرفتن دو مفهوم از دو فرهنگ و کنار هم قرار دادن اینها نیست. *پس تلفیق این دو مفهوم (مردم‌سالاری و دین) منظور رهبر انقلاب نیست؟ - خیر، اینکه ما دین را از اسلام گرفته باشیم و مردم سالاری را از فرهنگ لیبرال دموکراسی و سپس بگوییم این دو را می‌خواهیم باهم آشتی دهیم مطلبی است که در ادبیات رهبری تصریح شده بنابراین ما دنبال چنین تلفیقی نیستیم، مردم سالاری دینی یک مفهوم و اصلاح به هم پیوسته و تأکید معناداری است که خود به صورت واقعی معنا پیدا می‌کند چون از نظر ایشان مردم سالاری برخاسته از قید دینی از سوی مردمی که برای جامعه اسلامی میثاق بستند، از جامعه گسسته شدنی نیست، برخلاف نظام‌های غیراسلامی که چنین معیاری در آن از ابتدا به رسمیت شناخته نشده است به همین دلیل هم است که ایشان می‌گویند دین و حکومت‌ها در مقابل مردم نیست و دین، استبداد و حاکمیت را تحت هیچ عنوان نمی‌پذیرد. نقش مردم در مردم سالاری‌دینی اعتباری نیست، نقش آفرینی مردم مؤمن، دینی است *نقش مردم در زمینه مردم سالاری دینی چگونه است؟ -ما وقتی مردم سالاری را به دینی بودن مقید می‌کنیم چند مفهوم را به دنبال آن اراده کرده‌ایم؛ نخست این که نقش مردم یک نقش عاری و اعتباری نیست بلکه نقش آفرینی خاص دینی است همینطور مردمی که این نقش آفرینی را دارند مردم مؤمنی هستند که اهل اسلام اند و حاکمیتی که بر آنها حکومت می‌کند هم حاکمیتی است که استبداد و دیکتاتوری را برنتابیده است. مردم سالاری دینی برخاسته از حق و تکلیف الهی است/ این مردم سالاری با دموکراسی غربی تفاوت فاحش دارد *تفاوت مفهوم مردم سالاری با دموکراسی غربی چیست؟ -تفاوت مفهوم مردم سالاری با دموکراسی غربی در یکی از فرازهای صحبت رهبری مشخص است با توجه به صحبت‌های ایشان به دست می‌آید که مبنای مردم سالاری دینی با دموکراسی غربی تفاوت فاحش دارد چرا که مبنای مردم سالاری دینی فقط یک قرارداد نیست که همچون غرب که بر اصل قرارداد اجتماعی پایبند باشند، امور رعایت شود در نظام اسلامی که اصل پیدایش جامعه براساس قرارداد اجتماعی نیست حق و تکلیف را خدا تعیین می‌کند به همین دلیل مردم سالاری دینی در این جامعه برخاسته از حق و تکلیف الهی است و صرفاً یک قرارداد نیست. بنابراین رهبری نتیجه می‌گیرند که همه انسان‌ها حق انتخاب و تعیین سرنوشت خود را دارند و انتخابات نیز به همین دلیل در جامعه اجرا می‌شود و این تعریف بسیار پیشرفته‌تر و معنادار از چیزی است که در لیبرال دموکراسی غربی معنی می‌شود. بنابراین در نظام اسلامی، مردم سالاری یک وظیفه دینی است و همچون غرب قرارداد عرفی نیست، تعهد اسلامی را در بر ندارد و همه چیز به نظر اسلام متکی است و رأی و اراده مردم را می‌طلبد. ادبیات مردم سالاری دینی به‌موقع توسط رهبری مطرح شد *ضرورت توجه به مردم سالاری دینی در جامعه چیست و علت اینکه رهبری این اندازه به این مفهوم تاکنون تأکید داشته‌اند را تشریح کنید؟ -خب این امر یک ضرورت داخلی و یک ضرورت جهانی دارد، داخلی از این جهت که در یک مقطعی در کشور برخی ناآگاهانه بر این مفهوم تنیدند که جامعه مدنی باید در کشور اجرا و مردم سالاری ایجاد شود همینطور حقوق شهروندی باید رعایت شود و چنین وانمود کردند که توجه به رأی مردم یک امر متروک و مورد بی توجهی بوده است و اکنون یک عده آمده‌اند و به دنبال مردم سالاری‌اند و به مفاهیم توجه می‌کنند که باید حق مردم را در قالب جامعه مدنی و مردم سالاری ارائه کرد، این طور شد که رهبری به درستی و به هنگام ادبیات مردم سالاری دینی را به جای مردم سالاری قرار دادند و به تدریج هم در طی سالیان دراز ایشان زوایایی از این امر را روشن کردند. مردم سالاری دینی از متن دین برخاسته و یک واژه استعماری از غرب نیست برخی در همان سال‌هایی که این ادبیات از فرمایشات رهبری تکرار شد ابایی نداشتند از اینکه بگویند به کارگیری چنین اصطلاحاتی اصولاً تناقض درونی دارد، اگر قرار است دین حاکمیت داشته باشد دیگر مردم نمی‌توانند نقش داشته باشند و اگر مردم نقش دارند بنابراین مردم شاید نخواهند دین را انتخاب کنند، رهبری به صراحت گفتند که مفهوم مردم سالاری دینی یک اصطلاح جدید و محقق جمهوری اسلامی و امام راحل است که این الگو را ایشان به صورت عملی اجرا کردند و تجربه عملی جمهوری اسلامی صرف نظر از مباحث نظری متفاوت از گذشته است بنابراین ایشان طی فرمایشاتی در سال 82 اشاره کردند که طراحان دموکراسی غربی سعی دارند القا کنند مردم سالاری با دین سازگار است امام این مفهوم را باطل دانست و مردم سالاری دینی را ایجاد و برای آن به صرف زبان هم اکتفا نکرد. رهبری در چهاردهمین سالگرد حضرت امام راحل بر القای چنین شبهاتی درباره مردم سالاری و طرح اینکه نظریه ولایت فقیه یک استبداد دینی در عصر جدید محسوب می‌شود تأکید کردند. تحولات دنیای اسلام عامل تأکید بر نظریه مردم سالاری دینی شده است *پس علت اینکه در سال‌های اخیر مبحث مردم سالاری دینی اهمیت پیدا کرده چیست؟ -علت تحولات منطقه و دنیای اسلام است، این مسائل باعث شده که مسئله مردم سالاری دینی به مسئله روز دنیای اسلام دربیاید رژیم‌هایی که به صورت استبدادی در کشورهای منطقه مثل تونس، مصر و لیبی حاکمیت یافتند و حتی کشورهایی چون عراق، افغانستان و سوریه و دیگر کشورها که آبستن حوادث هستند، همه وقتی که رژیم استبدادی گذشته فرو می‌ریزد نخستین چیزی که به آن نیاز دارند جایگزینی یک الگوی حاکمیت سیاسی جدید است که مردم در آن احساس آزادی و مشارکت کنند و احساس کنند که تجربه جدید متفاوت نظام‌های ظالمانه وابسته تجربه می‌کنند و این مستلزم است که یک نظام مردم سالار را در جامعه حاکم کنند و همانند کشور ما که برسر این دو راهی در ابتدای انقلاب بود ـ که اگر رژیم سلطنتی را کنار بزنیم چه الگویی را جایگزین کنیم؟ ـ تنها گزینه و اولین گزینه این بود که اگر ما می‌خواهیم استبدادی نباشیم باید دموکراسی ایجاد کنیم و الگوی نظری و عملی آن غرب می‌شود، یک الگوی تقلیدشدنی برای کشورهایی از جمله ایران! اما برخلاف این همانطور که رهبری گفتند حضرت امام از ابتدا با هوشمندی عمل کردند و جمهوری اسلامی را نه یک کلمه کم یا زیاد با صراحت و رأی قاطع بیان کردند اینطور شد که یک نقطه آغازی برای شکل گیری مردم سالاری دینی و الگوی آن ایجاد شد و در ادامه هم رهبری عملاً در مباحث نظری تأکید داشتند به همین دلیل ارائه کردن یک الگوی مردم سالاری دینی البته به اقتضای مذهب و قومیت حاکم بر جوامع یک نیاز فوری و ضروری است بنابراین این ضرورت‌ها را می‌توانیم از بعد بین‌الملل مورد توجه قرار دهیم. راه فایق آمدن بر مشکلات منطقه توجه به نظریه مردم سالاری دینی است مقام معظم رهبری در همین ماه مبارک رمضان طی سخنانی راه فایق آمدن بر مشکلات را ـ داخلی و خارجی ـ باز هم موضوع مردم سالاری دینی به شمار آوردند بنابراین از صحبت‌های اخیر رهبری این نتیجه را می‌گیریم که الگوی مردم سالاری دینی ثمره‌اش فقط سیاسی به عنوان یک ایده که بخش سیاسی جامعه را مورد کنکاش قرار می‌دهد نباید باشد، بلکه مردم سالاری دینی به عنوان الگوی حضور و مشارکت اسلامی مردم در عرصه‌های مختلف اعم از عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است این الگو تنها توجهش معطوف به این است که حاکم اسلامی چه حاکمی باید باشد و مردم در این جامعه چه نقشی دارند یا مسئولین پایین دست چه فعالیتی می‌کنند بنابراین این الگوی مردم سالاری بر این است که مشارکت فرهنگی و اجتماعی مردم را هم رقم می‌زند یعنی این مردم سالاری با معنای متفاوت و عمیقی که در فرهنگ اسلامی پیدا کرده مبدأ تحرک و ثمر بخشی نظام فرهنگی و اقتصادی هم هست، به همین دلیل وقتی ما به عرصه اقتصادی هم وارد می‌شویم و صحبت از خصوصی سازی اقتصادی می‌کنیم باید همین تفاوتی که رهبری و امام ، بین دموکراسی غربی و دموکراسی اسلامی قایل شدند و بین خصوصی سازی غربی و اسلامی قایل شدند را باشیم، در نهایت این مورد کم توجهی قرار می گیرد که مسئله مشارکت مردم در اسلام از منظر مردم سالاری دینی توجه نمی‌شود و فکر می‌کنیم که بخش اقتصاد خود قواعدی دارد و در علم اقتصاد هم اینها تعریف شده و اگر ما بخواهیم مردم را مشارکت بدهیم مثل مشارکت دادن مردم در اقتصاد چین، آلمان و آمریکا است اما این حتماً اشتباه است در واقع به همان اندازه اشتباه است که تلقی مشابهت دموکراسی با مردم سالاری و این امر علاوه بر عرصه اقتصادی در عرصه فرهنگی هم چنین است. *مهمترین بهره‌ای که امروز می‌توانیم در عرصه فرهنگی از این مفهوم مورد تأکید رهبری درباره مردم سالاری دینی بگیریم، چیست؟ -ما امروز احتیاج به حضور مردم در عرصه فرهنگی داریم، رهبری هم به این امر دعوت کردند توجه به عناصر فرهنگی، نقش آفرینی در بخش‌های مختلف فرهنگی از جمله دیده‌بانی فرهنگی، رصد فرهنگی، مسئولیت فرهنگی و نقد فرهنگی. زمانی که می‌خواهد این مشارکت شکل بگیرد باید مؤمنانه باشد تا پیوند بین حاکمیت و خاص مردم لحاظ شود. انتهای پیام/ک
93/04/24 - 09:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها