تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس روزه دارى را سير نمايد، خداوند از حوض (كوثر) من شربتى نصيب او خواهد كرد كه پس ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816883206




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قاتل همسر شهيد اقرار كرد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قاتل همسر شهيد اقرار كرد
مردي كه متهم است همسر شهيدي را در راه مسجد به قتل رسانده دستگير و به جرم‌ خودش اقرار كرد.


به گزارش خبرنگار ما، ساعت 21 و 15 دقيقه شامگاه دوشنبه، 16 تير ماه كاركنان بيمارستان شريعت رضوي در جنوب تهران، قتل زن سالمندي را به مأموران كلانتري 119 مهرآباد جنوبي خبر دادند. مأموران كلانتري در بيمارستان با جسد خونين زن 70 ساله‌اي به نام فهيمه روبه‌رو شدند كه بر اثر اصابت چندين ضربه چاقو به پهلو و شكمش كشته شده بود. نخستين بررسي‌ها نشان داد، مقتول لحظاتي قبل در راه مسجد از سوي مرد آشنايي ابتداي كوچه رازقاني، حوالي كلانتري با چاقو هدف قرار گرفته و در حالي كه همسايه‌ها عامل قتل را بازداشت كرده بودند، مجروح حادثه بعد از انتقال به بيمارستان فوت شده است.
همزمان با بازداشت متهم 50 ساله كه طالب نام دارد، قاضي جمشيدي، بازپرس ويژه قتل تهران به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شدند و دست به تحقيق زدند.  متهم زماني كه تحت بازجويي‌ قرار گرفت در حالي كه گاهي خنده و گاهي گريه مي‌كرد، گفت: من از برادر و زن برادرم كينه داشتم و به خاطر همين امشب مادر زن برادرم را كشتم. وي ادعا كرد: شش سال قبل همسر و دو فرزندم مرا از خانه بيرون كردند و از آن زمان جايي براي زندگي نداشتم. شب‌ها را در پارك‌ها، خرابه‌ها يا امامزاده‌ها مي‌خوابيدم. همسر و فرزندم خانه‌ام را در كرج اجاره دادند و خودشان به مكان ديگري رفتند تا به آنها دسترسي نداشته باشم. پدرم وضع مالي خوبي داشت و مال و املاك زيادي را براي من و برادرانم به ارث گذاشت اما هميشه احساس مي‌كردم كه حق من بيشتر از اين بود به خاطر همين از برادر و زن برادرم كينه داشتم. از مدت‌ها قبل تصميم به قتل همسرم و برادرم داشتم اما به آنها دسترسي نداشتم تا اينكه تصميم گرفتم مادر زن برادرم را بكشم. روز حادثه بعد از طراحي نقشه قتل فهيمه، چاقوي بزرگي تهيه كردم و به محل زندگي او آمدم. از عصر در كوچه و خيابان در حال چرخيدن بودم تا وقتي او به كوچه بيايد، نقشه‌ام را اجرا كنم. لحظاتي از اذان مغرب گذشته بود و مي‌دانستم مقتول براي نماز به مسجد مي‌رود به خاطر همين در گوشه‌اي كمين كردم. وي ادامه داد: وقتي او از خانه بيرون آمد كلاهي كه به سر داشتم، پايين كشيدم تا مرا نشناسد و ناگهان به او حمله كردم و چندين ضربه چاقو به شكمش زدم. وقتي او خونين نقش بر زمين شد، از محل دور شدم كه همسايه‌ها مرا دستگير كردند.
 متهم بعد از اعتراف به جنايت به دستور قاضي جمشيدي به پزشكي قانوني معرفي شد تا سلامت رواني وي هنگام ارتكاب قتل تأييد شود. تحقيقات درباره اين حادثه از سوي كارآگاهان مبارزه با قتل پليس آگاهي ادامه دارد.
  گزارش خبرنگار ما از صحنه حادثه
يكي از همسايه‌ها به نام مريم به خبرنگار ما كه در محل حادثه حاضر شده بود، گفت: سيده فهيمه زن مؤمن و پاكي بود و هميشه در حل مشكلات محله پيشقدم بود. من و فهيمه هميشه با هم براي اقامه نماز به مسجد مي‌رفتيم اما در ماه مبارك رمضان او هميشه از من زودتر به مسجد مي‌رفت. شب حادثه براي رفتن به مسجد از خانه‌ام بيرون آمدم كه ديدم تعدادي زيادي از همسايه‌ها سركوچه جمع شده‌اند. وقتي به آنجا رسيدم فهيمه خونين روي زمين افتاده بود. او زير لبش زمزمه مي‌كرد تا اينكه از هوش رفت. بعد هم متوجه شدم مردم طالب را كه مدت‌ها در خانه پدرش در همسايگي ما زندگي مي‌كرد به عنوان ضارب دستگير كرده‌اند.
يكي ديگر از همسايه‌ها به نام قاسمي به خبرنگار ما گفت: مقتول همسر شهيد بود و اين خيابان به نام شوهرش مزين است. آنها خانواده مذهبي بودند و حتي يكي از فرزندانشان هم جانباز است. وي ادامه داد: من متهم را مي‌شناختم، او هم مرد بدي نبود و اصلاً انتظار نداشتم كه دست به اين جنايت بزند. او چندين سال است كه زن و دو فرزندش را رها كرده و به تنهايي در تهران و شهرستان‌ها زندگي مي‌كند و حتي چند بار برادرش او را از شهرستان‌ها به تهران آورد تا با خانواده‌اش زندگي كند اما او هر بار خانواده‌اش را تنها مي‌گذاشت. شب حادثه بعد از اينكه افطار كردم به داخل كوچه آمدم كه ناگهان صداي دلخراش زني به گوشم رسيد. وقتي به آنها نزديك شدم، فهيمه غرق در خون سر كوچه افتاده بود و مردي كه كلاه به سر و يك چاقو در دست داشت، آرام به طرف خيابان حركت مي‌كرد. بلافاصله من و شاگرد راننده اتوبوسي كه در صحنه بود به طرف ضارب دويديم و او را آن‌طرف خيابان بدون هيچ مقاومتي دستگير كرديم و چاقوي خونين را از او گرفتيم. لحظاتي بعد يكي از پسرهاي مقتول با ماشينش به صحنه حادثه آمد و پرسيد چه بلايي سر مادرم آمده كه طالب كلاهش را برداشت و گفت من او را به قتل رساندم. آن لحظه بود كه ضارب را شناختم. بعد از ماجرا فهيمه را به صندلي عقب ماشين پسرش منتقل و به طرف بيمارستان حركت كرديم اما وقتي به بيمارستان رسيديم، او جان باخته بود. مقتول زن مهربان و خوش اخلاقي بود اما قاتل با بيش از ده ضربه چاقو او را به قتل رساند.  يكي ديگر از همسايه‌هاي مقتول به خبرنگار ما گفت: ما و مقتول در يك آپارتمان زندگي مي‌كنيم. فهيمه در بين همسايه‌ها به خوبي مشهور بود. او هميشه نمازش را در مسجد مي‌خواند. وي ادامه داد: به نظر من قاتل نقشه قتل را از قبل طراحي كرده بود. همسايه‌ها او را از عصر ديده بودند كه كلاهي به سر گذاشته و در محل پرسه مي‌زند و منتظر فهيمه بود و آخرش هم او را بي‌گناه هنگام رفتن به مسجد به قتل رساند. شب حادثه مقتول بعد از اذان جانمازش را برداشت تا به مسجد برود. او هنوز لحظاتي از رفتنش نگذشته بود كه صداي داد و فريادش را از داخل خيابان شنيدم. سراسيمه به داخل خيابان آمدم كه متوجه شدم سر كوچه شلوغ است. وقتي به شلوغي رسيدم، فهيمه را ديدم در حالي كه جانماز هميشگي‌اش در دستش بود، خونين است و زير زبان در حال ذكر گفتن است. او آخرش با گفتن يا زهرا براي هميشه از هوش رفت.


نویسنده : غلامرضا مسكني 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن