واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
داعش، این بار در مواجهه با حامیان خود وبلاگ > ایرانی، محمد - حمایت از داعش توسط برخی کشورهای منطقه مقطعی است و بی گمان در آینده گریبان خود این کشورها را خواهد گرفت. برخی از این کشورها الان هم متوجه این مساله شدهاند. اردنیها و سعودی ها در حال حاضر فهمیدهاند ونگران هستند.
در پي پيشروي گروه مسلح موسوم به دولت اسلامي در عراق و شام (داعش) که تاکنون جنايات بسياري را در سوريه و عراق مرتکب شدهاند، گفت وگويي با دکتر محمد ايراني، سفير پيشين کشورمان در اردن داشتيم که به ابعاد و چگونگي پيدايش و رشد اين جريان افراطي پرداخته است متن اين گفت وگو را مي خوانيد. چگونگي شکلگيري و پيدايش گروههاي تروريستي مثل داعش و دليل رشد و پيشروي آنها از نظر شما چيست؟ به طور کلي جريانات افراطي و تندرو که به عنوان گروههاي مربوط به القاعده و يا گروههاي جدا شده از آن مثل داعش که اخيرا رشد زيادي پيدا کردهاند معمولا در يک فضايي گسترش مييابند که در آن جغرافيا عامل بيثباتي و عدم وجود امنيت کامل حاکم باشد و از برخي احساسات طايفهاي مردم نيز در اين فضا سوءاستفاده ميشود که بيشتر بحث آنها بحث اعتقادي است اين گروهها در چنين حوزههايي بيشتر نفوذ پيدا ميکنند. اهدافي که حاميان گروههاي افراطي مثل داعش دنبال ميکنند به نظر شما چه مواردي است؟ البته جرياناتيهاي که اين گروههاي تندرو را حمايت ميکنند عموما اعتقادي به مسائل عقيدتي، فرهنگي و مذهبي ندارند دل مشغولی آنها حتما حمايت از اهل سنت در مقابل شيعيان يا اهل سنت در مقابل علويان نيست بلکه آنها اهداف سياسي را دنبال ميکنند اما در عين حال از ابزار مذهبي براي يارگيري و يا عضوگيري استفاده ميکنند و با تبليغات و رسانه و صرف مبالغ هنگفت مالي کمک به ساماندهي چنين تشکيلاتي ميکنند که هدف آنها ايجاد بيثباتي در منطقه است و پروندهاي که آنها دنبال ميکنند آن است که حوزه نفوذشان را در اين مناطق گسترش دهند اما قطعا از مذهب استفاده ابزاري ميشود. مساله ديگر آن است که جريانات تندرو تکفيري در شکل جديد آن به اسم داعش در منطقه طي دو ساله اخيري که شکل گرفته نشان داده که چندان به مرزبندي و چارچوبهاي جغرافيايي اعتقادي ندارند و به سادگي از چارچوب جغرافيايي کشورها خارج شده و وارد حوزههاي ديگر ميشوند بنابراين فعاليت اين گروهها در يک منطقه جغرافيايي خاصي نميگنجد بلکه به سرعت وارد ساير حوزهها نيز ميشود کما اينکه شاهد بوديم که رشد داعش به دليل تحولات سوريه و در بستر تحولات در شمال اين کشور اتفاق افتاد اما به داخل عراق سرريز شد و الان مجددا بعد از تحولات غرب عراق دارد به سوريه برميگردد و آثاري از اين جريان در لبنان و برخي از حوزههاي خاورميانه نیز ديده شده و خواهد شد. به نظر شما حمايت چه کشورهايي يا گروههايي ميتواند پيشرفت اين گروههاي افراطي را تا اين حد به دنبال داشته باشد؟ بخشي از اين مشکلات به نبودن يک نگاه مشترک به تحولات منطقه توسط بازيگران اعم از کشورهاي عربي و غيراعراب و... برميگردد که به نحوي در منطقه ايفاي نقش ميکنند. برخي از کشورهاي منطقه براي رسيدن به برخي اهداف خود از اين گروههاي تندرو استفاده ميکنند گرچه اين گروهها ممکن است در آينده بزرگترين مانع براي خود اين کشورها باشند کما اينکه تشکيل گروه تروريستي القاعده در افغانستان توسط غربيها براي مواجهه با نيروهاي اشغالگر شوروي در آن زمان ايجاد شد اما در نهايت در مقابل همان طرفهايي که اين گروه را ايجاد و سازماندهي کرده بودند ايستادگي کرد و آنها را به چالش کشيد. در حال حاضر اين روش و مشي هيچ تغييري نکرده يعني هر طرف و جرياني در منطقه که کمک به رشد و توسعه تندروهاي تکفيري مثل القاعده و يا داعش ميکند بدون ترديد بعد از مدتي اين احتمال که مجددا در درون همان کشورها سرريز شود وجود دارد، اين سابقه تاريخي منطقه است و اتفاقا غربيها به دليل فاصلهاي که با اين منطقه دارند از اين مساله کمتر آسيب ميبينند تا کشورهايي که در منطقه از اين گروهها حمايت ميکنند مثل برخي کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس يا ترکيه به نوعي از اين گروهها حمايت ميکنند. اين حمايتها ميتواند مقطعي باشد و در آينده گريبان خود اين کشورها را خواهد گرفت گرچه برخي از اين کشورها الان هم متوجه اين مساله شدهاند همانطور که اردنيها و سعودی ها در حال حاضر متوجه اين مساله شدهاند. براي برخورد با اين جريان يا پديده کشورهاي منطقه چه اقدامي بايد انجام دهند؟ براي برخورد با اين پديده بدون ترديد هيچ کشور و يا طرفي به تنهايي نميتواند نقشي ايفا کند و يا اگر هم بخواهد نقشي ايفا کند نقش آن محدود است و موفقيت آن هم موفقيت مقطعي و کوتاه مدت خواهد بود. براي برخورد با گروههاي افراطي مثل داعش حتما بايد يک همکاري جمعي توسط همه کشورها باشد که احساس ميکنند از اين گروه آسيب خواهند ديد. لذا برخورد با اين جريانات افراطي فقط در يک چارچوب منسجم منطقهاي و با همکاري مشترک قابل اجراست و در غير اين صورت هيچ کشوري به تنهايي قادر به برخورد مستقل و کامل با اين جريانات نخواهد بود. به نظر شما دخالت کشورهاي منطقه از جمله ايران در حل اين بحران در عراق ميتواند تاثير مثبتي در نتيجه آن داشته باشد؟ عراقيها نيازي به دخالت ايران ندارند چرا که امکاناتشان وسيع است و تنها با مشکل مديريتي مواجه هستند که بايد ساماندهي شود در غيراين صورت تعداد نيروهاي نظامي ارتش عراق و امکانات و تجهيزات آنها کم نيست. ورود هر نيروي خارجي به عراق به جز مشکلات و دردسر چيز ديگري را به دنبال نخواهد داشت مگر در قالب يک توافق بينالمللي و در چارچوبهاي موافقت شده در صحنه سازمان ملل و يا شوراي امنيت باشد يعني تنها در قالب يک تفاهم بينالمللي اين مساله ميتواند تبعات کمتري را در پي داشته باشد وگرنه دخالت بدون پشتوانه بينالمللي حتما دچار مشکلات خواهد شد حال فرقي ندارد که اين کشور ترکيه، ايران و يا آمريکا باشد، بلکه بدون پشتوانه بينالمللي دخالت آنها در کشوري مثل عراق دچار مشکل خواهد شد. منبع: مصاحبه با روزنامه مردم سالاری
سه شنبه 17 تیر 1393 - 02:56:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]