تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804850769
راز قتل مرد مغازه‌دار در هاله‌ای از ابهام
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: راز قتل مرد مغازه‌دار در هاله‌ای از ابهام
مردی که متهم بود در جریان سرقت از طلافروشی، مردی مغازه‌دار را به قتل رسانده است توانست با دفاعیاتش قضات را قانع کند که در این جنایت نقشی نداشته است.
ماموران پلیس اواخر سال 88 در جریان سرقت از طلافروشی و قتل مردی مغازه‌دار قرار گرفتند. وقتی پلیس به محل رسید با جسد یکی از مغازه‌داران مواجه شد که برخورد گلوله به گلویش باعث مرگ او شده بود. ماموران جسد را به پزشکی‌قانونی انتقال دادند و تحقیقات خود را آغاز کردند. صاحب مغازه طلافروشی که در محل حضور داشت به پلیس گفت: «دومرد به مغازه من حمله کردند آنها سلاح داشتند می‌خواستند طلاها را ببرند اما نتوانستند چون مردم جمع شده بودند وقتی قصد فرار داشتند یکی از مغازه‌داران که داوود نام دارد با آنها درگیر شد تا جلو فرارشان را بگیرد اما به او شلیک کردند و داوود در جا کشته شد.»این در حالی بود که پزشکی قانونی علت مرگ داوود را پارگی عروق حیاتی گردن و خونریزی شدید عنوان کرد همچنین گلوله‌ای که از گردن او خارج شده بود به مرکز اسلحه‌شناسی ارسال شد و متخصصان اعلام کردند گلوله از سلاح لورور شلیک شده است. در حالی‌که تحقیقات برای پیداکردن قاتل داوود بی‌نتیجه مانده بود و به نظر می‌رسید پرونده باید در میان پرونده‌های راکد قرار گیرد، در سال91 ماموران پلیس به دو مرد موتورسوار مشکوک شدند و به آنها دستور ایست دادند اما راکبان موتور حاضر به توقف نشدند.آنها حین فرار تصادف کردند و در حالی‌که همچنان سعی داشتند فرار کنند یکی از راکبان به پای مامور پلیس شلیک و او را مجروح کرد و درنهایت ماموران در تعقیب و گریز موفق شدند هر دو متهم را به نام‌های رضا و علی که پسرعمو هستند بازداشت کنند.علی با توجه به ضربه‌ای که حین تصادف به سرش خورده بود به کما رفت و در بیمارستان بستری شد. در این مدت رضا مورد بازجویی قرار گرفت او ادعا کرد سلاح را از علی گرفته و نمی‌داند پسرعمویش این سلاح را برای چه کاری تهیه کرده بود. وقتی علی به هوش آمد اتهاماتی را که رضا به او وارد کرده بود، رد کرد و گفت اصلا در جریان نبود و نمی‌دانست رضا سلاح داشت. با توجه به انکارهای رضا وی آزاد شد اما ماموران چند ماه بعد دوباره او را بازداشت کردند و این بار اتهام قتل به او تفهیم شد.ماموران با بررسی مرمی گلوله‌ای که از پای مامور پلیس به دست آورده بودند او را به قتل مرد مغازه‌دار در سال88 متهم کردند. اما رضا همچنان منکر قتل بود تا اینکه کارشناسان اسلحه اعلام کردند احتمال اینکه هر دوگلوله از یک سلاح شلیک شده باشد وجود دارد. در این حال بود که صاحب طلافروشی بعد از مواجهه با رضا گفت او را نمی‌شناسد و فردی که به مغازه‌اش حمله کرده بود قطعا این جوان نبود. با این حال بر اساس کیفرخواست صادره علیه متهم وی برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قانونی برای متهم کرد، تنها فرزند مقتول گفت: قصاص متهم چاره درد من نیست بنابراین درخواست دیه دارم.در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت او حتی پرداخت دیه به فرزند مقتول را هم قبول نکرد و گفت: «من کاری نکردم که بخواهم پولی بپردازم.» متهم گفت: «روز حادثه رضا از من خواست او را با موتورم به جایی برسانم من هم قبول کردم سر راه ایست بازرسی بود. وقتی خواستیم از آنجا عبور کنیم رضا به من گفت گاز بده گفت بیچاره می‌شویم من نفهمیدم برای چه این حرف را می‌زند اما قبول کردم پشت چراغ قرمز بود که تصادف کردیم و به زمین پرت شدم به همین دلیل به کما رفتم چند روز بعد که به هوش آمدم مرا به اداره آگاهی بردند و در بازجویی‌ها گفتند رضا اعتراف کرده سلاح را از من گرفته است.به پسرعمویم گفتم این حرف را نزن من زن و بچه دارم چرا بی‌دلیل مرا گرفتار می‌کنی. این بار اعتراف کرد سلاح را از مردی به نام شیرزاد گرفته است و من کاره‌ای نیستم. ماموران شیرزاد را بازداشت کردند مدتی بعد دوباره رضا از زندان با من تماس گرفت و گفت: به حساب من پول بریز و اگر پولی که می‌خواهم را ندهی دوباره پای تو را به این پرونده باز می‌کنم من پولی نداشتم که به او بدهم و گفتم هرکاری دوست داری بکن من هیچ کاری نکردم که بترسم بعد از چند روز ماموران آمدند و من را بازداشت کردند و گفتند تو متهم به قتل هستی. من خیلی ناراحت هستم چون حتی آدرس مغازه‌ای که ماموران می‌گویند قصد داشتم از آنجا سرقت کنم بلد نیستم.من واقعا هیچ کاری نکردم. یک‌بار پیش از این مرتکب قتل شده بودم که خوشبختانه توانستم رضایت اولیای‌دم را بگیرم. آن قتل اتفاقی بود اما این قتل کار من نیست. پسرعمویم برایم پاپوش درست کرد چون می‌خواست از من اخاذی کند و من قبول نکرده بودم.»بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافع وی با توجه به اینکه مدارک نشان می‌داد علی در پرونده قتل مرد مغازه‌دار نقشی ندارد وی را به‌طورکامل تبرئه کردند و با توجه به درخواست دختر نوجوان مقتول، رای بر پرداخت دیه از بیت‌المال صادر شد.
1393/04/15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
-
گوناگون
پربازدیدترینها