محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826668326
جنگ محاسبات
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جنگ محاسبات سرمقاله کیهان براي به دست آوردن يك درك دقيق از مجموعه مباني و پيامدهاي قطعنامه 1929، اولين قدم تفكيك جنبه هاي استراتژيك اين قطعنامه از جنبه هاي تاكتيكي آن است. از جنبه استراتژيك چنان كه خواهيم گفت 1929 به واقع ارزش چنداني ندارد اما از جنبه تاكتيكي مي توان آن را براي صادر كنندگانش يك قدم به جلو دانست. ارزيابي نهايي از اين قطعنامه مستلزم آن است كه وزن هر كدام از جنبه هاي تاكتيكي و استراتژيك به دقت محاسبه شده باشد.به لحاظ تاكتيكي 1929 يك هدف بيشتر ندارد و آن هم اين است كه «آمريكا مي خواست كاري كرده باشد». اين جمله شايد عجيب به نظر برسد ولي كاملا بر مجموعه ارزيابي هاي راهبردي كه منابع غربي دراين مدت ارائه كرده اند منطبق است. قضيه از اين قرار است كه آمريكا احساس مي كند در حدود يك سال گذشته مكررا ضرباتي از ايران دريافت كرده بي آنكه قادر باشد حتي به يكي از آنها پاسخي درخور بدهد. ايران در پاييز گذشته پيشنهاد وين را به دلايل مرتبط با امنيت ملي خود آنطور كه مدنظر غربي ها بود نپذيرفت و اين موضوع آمريكايي ها و روس ها را سخت برآشفت. پس از آن اعلام كرد علاوه بر نطنز يك تاسيسات ويژه غني سازي ديگر هم در فردو قم دارد كه در مقابل هر نوع اقدام متعارف نظامي آسيب ناپذير است. در مرحله بعد اعلام شد علاوه بر فردو و نطنز، 10 سايت ديگر غني سازي هم خواهد ساخت بي آنكه الزامي براي مطلع كردن آژانس از مكان آنها داشته باشد (به دليل عدم اجراي كد 1/3 از ترتيبات فرعي پادمان). به فاصله كوتاهي از اين خبر اعلام شد مكان دو سايت از اين 10 سايت نهايي شده است. چند هفته بعد ايران اعلام كرد غني سازي تا سطح 20 درصد را آغاز مي كند و جلوي چشم هاي ناباور غربي ها فقط چند ساعت پس از تزريق مواد به ماشين ها، محصول 20 درصد را دريافت كرد. و بلافاصله پس از آن هم عمليات ساخت صفحه هاي سوخت 20 درصد آغاز شد. باز هم در حالي كه غربي ها تصور مي كردند ايران ماه ها با نزديك شدن به فناوري توليد صفحه هاي سوخت فاصله دارد پس از كمتر از دو ماه اولين صفحه سوخت مجازي راكتور تهران به نمايش گذاشته شد. همه اين اقدامات اما ماهيت فني داشت. در عرصه ديپلماتيك هم آمريكا در 3 ماه گذشته دو ضربه كاري از ايران خورده است. نخست اينكه به رغم همه تلاش هاي آمريكا براي ذكر نام ايران در سند نهايي نشست بازنگري ان پي تي، نه تنها اسم ايران در اين سند نيامد بلكه براي نخستين بار بيش از 180 كشور جهان با نام بردن صريح از رژيم صهيونيستي از اين رژيم خواستند به معاهده عدم اشاعه بپيوندد و آمريكا هم نتوانست با اراده جمعي جامعه جهاني مخالفت كند. گام دوم در بيانيه تهران برداشته شد. در حالي كه آمريكا مطلقا تصور نمي كرد ايران بتواند ارزيابي هاي راهبردي خود در مورد مكانيسم مبادله را در زماني كوتاه به روز كند، نه فقط اين اتفاق رخ داد بلكه بيانيه اي با مشاركت دو عضو شوراي امنيت نوشته شد كه در صورت اجراي آن كشورهاي غربي متعهد مي شوند بسياري از خطوط قرمز خود در مقابل ايران را به طور اساسي تعديل كنند.آمريكا در مقابل همه اين اقدامات واكنشي جز نظاره كردن نداشت. در واقع به تدريج آمريكايي ها دچار نوعي بحران حيثيتي در مقابل ايران شدند و فشارهاي داخلي بر اوباما براي واكنش نشان دادن به ايران به شدت افزايش يافت. آمريكا احساس مي كرد حتما بايد در مقابل ايران كاري بكند اما سوال اين بود كه واقعا چه كار مي تواند بكند؟ آنچه در گام اول براي آمريكايي ها مهم بود اين بود كه خودشان را از فشار رواني بي عملي در مقابل ايران خلاص كنند. در محافل راهبري آمريكا اين موضوع عموما به اين شكل مطرح مي شد كه آمريكا بايد كاري بكند كه اگر فشار موثر به ايران نمي آورد لااقل احساس اقدام به آمريكا و جامعه جهاني دست بدهد. از منظر تاكتيكي قطعنامه 1929 دقيقا پاسخي به اين نياز رواني است و لذا ماهيتي كاملا تبليغاتي دارد. آمريكايي ها چيزي مي خواستند كه با آن مصاحبه كنند و در درجه اول برايشان اهميت چنداني هم نداشت كه داخل آن چه نوشته شده است. به همين دليل در يكي دو هفته منتهي به زمان صدور قطعنامه اين ترم استراتژيك كه «براي واشنگتن اصل قطعنامه مهم تر از محتواي آن است»، بيش از 10 بار در سخنان آمريكايي ها تكرار شد.در كنار اين، آمريكايي ها توقع داشتند محتواي 1929 به عنوان يك «ضربه رواني» به ايران عمل كند. ضربه رواني اصطلاحي است كه آمريكايي ها در اين مورد خاص ساخته اند تا تاكيد كنند بر تاثير قطعنامه روي ذهنيت ايران حساب بيشتري كرده اند تا صدمه واقعي كه اين قطعنامه مي تواند وارد بياورد. درست به همين دليل آمريكا فاكتور «شدت» در قطعنامه 1929 را فداي دو فاكتور «وسعت» و «سرعت» كرد. آمريكايي ها از ماه ها قبل مي گفتند كه تحريم هاي جديد عليه ايران بايد وسيع، شديد و سريع باشد تا بتواند اثر مورد نظر آنها را بر ايران بگذارد. مراجعه به محتواي نهايي قطعنامه اما نشان مي دهد اگرچه آيتم هاي زيادي در آن ذكر شده ولي هيچ كدام از آنها شديد نيست به اين معنا كه اولا شرط اشاعه در آنها لحاظ شده و ثانيا در موارد مهمي الزامي نشده است. بخش مهمي از قطعنامه 1929 «مجوز تحريم» است نه «دستور تحريم» و اجراي آن -همانطور كه رابرت گيتس دو روز قبل از صدور قطعنامه گفت- منوط به اراده مستقل كشورهاست. در واقع اين كشورها هستند كه بايد تصميم بگيرند فلان اقدام يا تحرك يا دارايي ايران مرتبط با اشاعه هست يا نه. حالا سوال اين است: كشورهايي كه آمريكا براي گرفتن يك امضا از آنها پاي كاغذي كه همه مي دانستند فقط به درد نمايش دادن مي خورد، 8 ماه تمام التماس كرد و حجم انبوهي امتياز واگذار نمود، حالا براي اجرا كردن آنچه پاي آن را امضا كرده اند، چه امتيازهايي از آمريكا درخواست خواهند كرد؟! (البته به اين شرط كه برخي در داخل ايران تصور نكنند كشورها بناست قطعنامه را به دليل پاي بندي به حقوق بين الملل اجرا كنند!) اگر اجماع بين المللي آنطور كه آمريكا ادعا مي كند وجود داشته باشد بايد آن را در اجراي قطعنامه ديد نه صدور آن، اگرچه براي اولين بار آمريكا حتي قادر به ايجاد اجماع كامل در بين 15 كشور عضو شوراي امنيت هم نشد. ماحصل بحث تا اينجا اين است كه آقاي اوباما پس از صدور 1929 مي تواند ادعا كند، بالاخره كاري كرده است. مي ماند اينكه ببينيم واقعيت قضيه فراتر از سطح تاكتيكي و رسانه اي چيست و اين مستلزم بحثي استراتژيك است.به لحاظ راهبردي مهم ترين هدف خفته در پس قطعنامه 1929 اثرگذاري بر محاسبات ايران در مورد برنامه هسته اي اش است. الگوي استراتژيك حاكم بر سياست آمريكا درباره ايران اكنون اين است كه: 1- بايد ايران را وادار كرد درباره هزينه و فايده برنامه هسته اي خود به محاسبه مجدد بپردازد (آمريكايي ها مي گويند ايران اهل محاسبه هست ولي فعلا به اين نتيجه نرسيده كه بايد دوباره هزينه-فايده كند) و 2- بايد مجموعه اقداماتي اتخاذ كرد كه ايران در محاسبه مجدد درباره برنامه هسته اي خود به اين نتيجه برسد كه پي گيري اين برنامه مستلزم پرداخت هزينه اي فراتر از حد استاندارد است يا به تعبيري كه رابرت گيتس علاقه دارد دائما در مورد ايران تكرار كند «امنيت ايران را كمتر مي كند نه بيشتر». قطعنامه 1929 دقيقا با همين هدف صادر شده و آمريكايي ها سعي كرده اند استراتژي خود را در آن بگنجانند.پرسش كليدي در اينجا اين است كه 1929 چگونه بناست محاسبات ايران را تغيير بدهد؟ اين جايي است كه بايد در آن دقيق شد. تا پيش از انتخابات رياست جمهوري 88 و به راه افتادن فتنه در ايران محاسبه استراتژيك آمريكا اين بود كه اولا ايران نمي خواهد سلاح بسازد و فقط مايل است به حد آستانه اي برسد، ثانيا اگر حتي سلاح هم بسازد استراتژي كلاسيك بازدارندگي هسته اي (نابودي متقابل) بر رفتار آن حاكم خواهد بود و ثالثا آمريكا به دليل بحران مالي و مشكلات منطقه اي در كشورهايي نظير افغانستان و عراق، نه امكانات مالي كافي براي گشودن يك جبهه جديد در مقابل ايران را دارد و نه صلاح است كه چنين جبهه اي بگشايد. نتيجه اين بود كه آمريكايي ها تصميم گرفتند راهي براي معامله با حداقل آبروريزي با ايران بيابند كه نهايتا منجر شد به نامه ژوئن 2008 شش كشور به ايران كه در آن مكانيسم فريز (و پذيرش غني سازي موجود) به جاي تعليق به ايران پيشنهاد شده بود. فتنه 88 اما محاسبات آمريكا را دگرگون كرد. آمريكايي ها كه تا آن روز در مقابل ايران دچار بحران گزينه بودند ناگهان و با مشاهده دو پديده 1- ناآرامي هاي خياباني و 2- صف كشي برخي خواص سياسي در مقابل رهبري احساس كردند يك گزينه جديد براي آنها توليد شده و آن هم اين است كه شكاف هاي دروني نظام را تا سرحد فلج شدن مكانيسم تصميم سازي استراتژيك در ايران تشديد كنند. تصور آمريكايي ها اين بود كه اگر اين كار را با مهارت انجام بدهند در مدت كوتاهي برنامه هسته اي ايران از درون مهار خواهد شد. ابتدا در نوامبر 2009 پيشنهاد وين (مبادله) را به ايران ارائه كردند كه يكي از اهداف اصلي آن به تصريح خانم كلينتون تشديد به هم ريختگي داخلي ايران و قفل كردن فرايندهاي تصميم گيري سطح بالاي آن بود. پس از آن و به موازات تحليل رفتن فتنه در ابعاد سياسي و اجتماعي، آمريكايي ها اولا محافظه كاري اوليه را كنار گذاشتند و بر صراحت خود در حمايت از فتنه گران افزودند، و ثانيا به فكر افتادند كه بايد عملا شرايطي بوجود آورد كه جريان فتنه در ايران جاني بگيرد. محاسبه آمريكايي ها پس از انتخابات به اين شكل تغيير كرد كه فشار از بيرون اگر هدفمند باشد ممكن است بتواند اختلافات داخلي در ايران را تشديد كند و حتي انگيزه هايي جديد براي حضور خياباني فتنه گران فراهم آورد. در واقع دقيق اگر باشيم اينطور مي توان گفت كه فتنه، تحريم را «به شكل خاص» براي غرب تبديل به يك گزينه كرد. تا قبل از انتخابات آمريكايي ها به هيچ وجه تصور نمي كردند كه تحريم حتي در بلند مدت يك گزينه باشد اما اكنون اين تلقي در واشينگتن بوجود آمده كه تحريم اگر 1- عميق باشد 2- وسيع باشد 3- در زمان مناسب اعمال شود 4- اجماعي باشد 5- توسط تحريم هاي خارج از شوراي امنيت تكميل شود و 6- در زماني كم و بيش طولاني اجرا شود، مي تواند به تدريج با قدرتمند كردن جريان معارض در ايران اختلافات داخلي را به مرحله اي عبور ناپذير برساند و نهايتا محاسبات ايران در مورد برنامه هسته اي اش را تغيير بدهد. در واقع اگر نبود فتنه 88، صدور 1929 بي معنا بود و اكنون هم كه اين قطعنامه صادر شده همه اميد آمريكايي ها اين است كه دوستان داخلي شان بتوانند يك تلفيق مناسب از فشارهاي داخلي و خارجي ايجاد كنند.شواهدي هست كه اين موضوع را كاملا تاييد مي كند. خلاصه اين شواهد چنين است: 1- قطعنامه به لحاظ زماني در 20 خرداد (درست دو روز قبل از سالروز انتخابات ايران) تصويب شد در حالي كه مي توانست بسيار ديرتر يا زودتر تصويب شود. 2- قطعنامه 1929 به طور كاملا متظاهرانه اي بر سپاه متمركز است كه غربي ها آن را اصلي ترين نيروي مهار كننده فتنه در ايران مي دانند. طرف هاي غربي پيش تر هم گفته بودند كه پس از عواملي چون تقلب و كشته سازي، عمليات رواني در مورد شكل گيري ديكتاتوري نظامي در ايران ممكن است بتواند جاني تازه به آشوب ها بدهد 3- شواهد متعددي وجود دارد كه نشان مي دهد آمريكايي ها در تنظيم پيش نويس 1929 از مشاوره جريان فتنه برخوردار بوده اند و به طور مشخص اين نمايندگان فتنه سبز بودند كه در نشست هاي مشترك با آمريكايي ها به آنها پيشنهاد كردند تحريم ها را بر سپاه متمركز كنندو 4- شايد مهم تر از همه اينها بهترين شاهدي كه نشان مي دهد تحريم نهايتا هدفي جز حمايت جريان فتنه ندارد اين است كه غرب به بهترين فرصت مذاكراتي خود يعني بيانيه تهران پشت پا زد در حالي كه مي دانست هيچ تحريمي در كوتاه مدت قادر به متوقف كردن برنامه ايران نخواهد بود. به عبارت ديگر براي درك هدف اصلي 1929 بهترين نقطه ديد اين است كه توجه كنيم مسير مذاكره باز و مسير فشار مسدود بود اما آمريكايي ها راه برعكس را برگزيدند؛ پس لابد چيز مهم تري در كار بوده كه به قرباني كردن آن فرصت ها مي ارزيده است.اين يادداشت مجالي براي تحليل راهبرد آمريكا و برشمردن خطاهاي آن ندارد. در اينجا فقط به گفتن همين يك جمله بسنده مي كنيم كه متقابلا ايران هم تصميم گرفته است محاسبات آمريكا را تغيير دهد. همين حالا نامه اي از آمريكا روي ميز ايران است كه تقاضاي بازگشت به ميز مذاكرات را مي كند. ايران يك چيز را مي تواند تضمين كند؛ وقتي آمريكا دوباره همراه با متحدانش وارد اتاق مذاكره شد خواهد ديد كه تقريبا همه چيز در برنامه ايران تغيير كرده و خاكريزها كيلومترها جلوتر برده شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]
صفحات پیشنهادی
جنگ محاسبات
جنگ محاسبات سرمقاله کیهان براي به دست آوردن يك درك دقيق از مجموعه مباني و پيامدهاي قطعنامه 1929، اولين قدم تفكيك جنبه هاي استراتژيك اين قطعنامه از جنبه هاي ...
جنگ محاسبات سرمقاله کیهان براي به دست آوردن يك درك دقيق از مجموعه مباني و پيامدهاي قطعنامه 1929، اولين قدم تفكيك جنبه هاي استراتژيك اين قطعنامه از جنبه هاي ...
امام جمعه شيراز در جمع مديران ديوان محاسبات مطرح كرد جنگ احزاب ...
15 نوامبر 2008 – آيت الله محى الدين حائرى شيرازى، در جمع مسئولان ديوان محاسبات كشور در شيراز افزود: مشكل آقاى احمدى نژاد كه اين جورى جنگ احزاب عليه او پيش مى ...
15 نوامبر 2008 – آيت الله محى الدين حائرى شيرازى، در جمع مسئولان ديوان محاسبات كشور در شيراز افزود: مشكل آقاى احمدى نژاد كه اين جورى جنگ احزاب عليه او پيش مى ...
اسرائيل قبل از هر جنگ ديگري بايد هزار بار محاسبه كند
اسرائيل قبل از هر جنگ ديگري بايد هزار بار محاسبه كند سرويس خارجي - خبرگزاريها: سيدحسن نصرالله دبيركل جنبش حزبالله لبنان گفت: اسرائيل اگر بخواهد جنگي را ...
اسرائيل قبل از هر جنگ ديگري بايد هزار بار محاسبه كند سرويس خارجي - خبرگزاريها: سيدحسن نصرالله دبيركل جنبش حزبالله لبنان گفت: اسرائيل اگر بخواهد جنگي را ...
رئيس ديوان محاسبات : بيم غربيها از نفوذ اسلام در ميان ملتها
رئيس ديوان محاسبات كشور جنگ 33 روزه لبنان و شكست رژيم غاصب اسرائيل و هم پيمانانش را نمونه اي ازقدرت باورهاي اسلامي دانست و افزود : اعتقادات ديني و استقامت ...
رئيس ديوان محاسبات كشور جنگ 33 روزه لبنان و شكست رژيم غاصب اسرائيل و هم پيمانانش را نمونه اي ازقدرت باورهاي اسلامي دانست و افزود : اعتقادات ديني و استقامت ...
نماينده ولی فقيه در فارس:جنگ احزاب عليه احمدینژاد به جرم ...
آيت الله محيالدين حائري شيرازي، در جمع مسئولان ديوان محاسبات كشور در شيراز افزود: مشكل آقاي احمدي نژاد كه اين جوري جنگ احزاب عليه او پيش ميآورند، براي چيست؟
آيت الله محيالدين حائري شيرازي، در جمع مسئولان ديوان محاسبات كشور در شيراز افزود: مشكل آقاي احمدي نژاد كه اين جوري جنگ احزاب عليه او پيش ميآورند، براي چيست؟
جنگ یوآن و دلار ادامه دارد
تلاشهای کشور از زمان جنگ است معاون وزیر نفت: عرضه بنزین با کارت ادامه می یابد ... سال عدم واریز یک میلیارد دلار درآمد نفتی به خزانه؛ لاریجانی: دیوان محاسبات .
تلاشهای کشور از زمان جنگ است معاون وزیر نفت: عرضه بنزین با کارت ادامه می یابد ... سال عدم واریز یک میلیارد دلار درآمد نفتی به خزانه؛ لاریجانی: دیوان محاسبات .
آزادي خرمشهر محاسبات ابرقدرتها و حاميان صدام را برهم زد
آزادي خرمشهر محاسبات ابرقدرتها و حاميان صدام را برهم زد سردار صفوي، دستيار و ... بود و نمونه آن در پيروزي حزبالله بر رژيم صهيونيستي، در جنگ 33 روزه رقم خورد.
آزادي خرمشهر محاسبات ابرقدرتها و حاميان صدام را برهم زد سردار صفوي، دستيار و ... بود و نمونه آن در پيروزي حزبالله بر رژيم صهيونيستي، در جنگ 33 روزه رقم خورد.
علل بروز جنگ تحميلي (1)
علل بروز جنگ تحميلي (1) نويسنده: دکتر منوچهر محمدي در اين مقاله سعي خواهد شد با استفاده از چارچوبههاي تئوريكي پيشرفته علل و عواملي كه در محاسبات رژيم عراق ...
علل بروز جنگ تحميلي (1) نويسنده: دکتر منوچهر محمدي در اين مقاله سعي خواهد شد با استفاده از چارچوبههاي تئوريكي پيشرفته علل و عواملي كه در محاسبات رژيم عراق ...
مخبر كميسيون اقتصادي مجلس:شرايط اقتصادي كشور در زمان جنگ - واضح
مخبر كميسيون اقتصادي مجلس:شرايط اقتصادي كشور در زمان جنگ مطلوبتر ... مخبر كميسيون اقتصادي با تاكيد بر اينكه امسال ديوان محاسبات در ارايه گزارشات تفريغ ...
مخبر كميسيون اقتصادي مجلس:شرايط اقتصادي كشور در زمان جنگ مطلوبتر ... مخبر كميسيون اقتصادي با تاكيد بر اينكه امسال ديوان محاسبات در ارايه گزارشات تفريغ ...
جنگ در لوانت(1)
(6) از این رو تهدید جنگ در خاورمیانه در سال 2008 باقی است. اشتباه محاسبات در لوانت: زمینه ای برای جنگ تل آویو عمداً تنش را با سوریه و لبنان افزایش داده است. در سال ...
(6) از این رو تهدید جنگ در خاورمیانه در سال 2008 باقی است. اشتباه محاسبات در لوانت: زمینه ای برای جنگ تل آویو عمداً تنش را با سوریه و لبنان افزایش داده است. در سال ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها