واضح آرشیو وب فارسی:فارس: من و قانون من
قانونی که به نام معلولان تصویب شد
معلولان در جامعهای ایران هیچ گاه شانزدهم اردیبهشت ماه سال 1383 را فراموش نمیکنند روزی که در آن صاحب قانون شدند و از آن به بعد میتوانستند مطالبات خود را با توجه به مجراهای قانونی مطالبه کنند.
به گزارش خبرنگار فارس، قانون حمایت از معلولان قانونی جامع است که مدعی حمایت همه جانبه از حقوق معلولان را دارد و بودن آن هر چند در برخی موارد دارای اشکالات است به خودی خود سبب ایجاد امید و انگیزه در معلولان میشود.نمایندگان مجلس برای تصویب این قانون، نهاد غیردولتی معلولان را به عنوان بهترین مشاوران خود انتخاب کرده بودند. با توجه به گذشت چند سال از تصویب قانون، میخواهیم ببینیم تصویب آن چه تاثیری بر زندگی معلولان به جای گذاشته است. آیا قانون حمایت از معلولان واقعا نقش حامی را برای معلولان ایجاد کرده یا به صورت نمادین و تنها برای نشان دادن توجه به این قشر محروم کشورمان تصویب شده است. یک چتر برای باران بعد از تلاشهای بسیار بالاخره قانون حمایت از معلولان در 16 ماده به تصویب رسید. البته ناگفته نماند که این قانون بیشتر حقوق رفاهی و اقتصاد معلولان را در نظر میگیرد زیرا مواردی چون آموزش، تردد،مسکن، بیمه و اشتغال معلولان در خصوص رفاه زندگی مادی است در این قانون در نظر گرفته شده است. همچنین در خصوص وضعیت نظام وظیفهای فرزندانی که والدین معلول دارند یا خانوادههایی که فرزند معلول دارند تصمیم گیری شده است. مشکل اینجاست که با وجود تصویب این قانون، از زمان تصویب آن تاکنون جز در مواردی هنوز محقق نشده است. دلیل آن همه تامین نشدن اعتبارات مالی و دیده نشدن نیازهای واقعی معلولان در قوانین بودجه است. مسکن و آموزش برای نمونه میتوان به مسئله تامین مسکن معلولان اشاره کرد. طبق قانون حمایت از معلولان، وزارت مسکن موظف شده است تا 10 درصد از خانههای ارزان قیمتی را که میسازد در اختیار معلولان قرار دهد. هر چند قرار هم بود که سه ماه پس از تصویب این قانون چنین کاری صورت گیرد اما وزارت مسکن تا کنون تعهدات صد در صدی خود را عملی نکرده است یا در خصوص قانون آموزش معلولان، باید عنوان کرد که هیأت دولت در این باره آئیننامهای اجرایی به تصویب رسانده است. بر اساس این آئیننامه همه دانشگاهها و موسسات آموزشی دولتی و غیردولتی داخل کشور موظفند که معلولان را در همه مقاطع ابتدایی تا دکترا به صورت رایگان ثبت نام کنند. اما این قانون در ابتدا به درستی وشایستگی اجرانشد هنوز معلولان به یاد دارند که سازمان بهزیستی هزینههای تحصیلی معلولان را میپرداخت. باوجود قانون تحصیل رایگان معلولان، سازمان بهزیستی به ناچار هزینههای تحصیلی معلولان را پرداخت میکرد البته اعتبارات استانها متفاوت بوده و به همین دلیل عدالت به درستی اجرا نمی شد. مثلا معلولی در تهران میتوانست بسیاری هزینههای تحصیلی خود را از بهزیستی دریافت کند اما معلولی در منطقهای محروم چون استان سیستان و بلوچستان تنها میتوانست تا 30 درصد هزینه تحصیلی خود را بگیرد. در حال حاضر نیز حدود 8 تا 9 هزار دانشجوی معلول در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشورمان مشغول به تحصیل هستند. دولت هم خود را موظف کرده تا هزینههای تحصیلی دانشجویان معلول را برآورده کرده و سالانه به موسسات آموزشی پرداخت کند. مرخصی زایمان افراد فعال در حوزه مشکلات معلولان معتقدند که در قانون حمایت از معلولان حقوق شهروندی معلولان به خوبی و شایستگی دیده نشده است برای نمونه یک بانوی غیرمعلول کارمند از ماه آخر بارداری خود به مرخصی استحقاقی زایمان میرود. همین قانون هم در مورد بانوی معلول اجرا میشود حال آنکه بر اساس تحقیقات بالینی بانون معلولی که تا ماه هشتم بارداری در محل کار خود حاضر میشوند کودکانی بیشفعال به دنیا خواهند آورد. پس بانوان معلول طبق این توجیه علمی باید حداقل از ماه پنجم بارداری به مرخصی بروند. شناخت نادرست از معلولان به نظر میرسد کاستیهای اجتماعی قانون حمایت از معلولان ریشه در عدم شناخت نادرست معلولان دارد. مثلا معلولان هنگام ثبتنام برای آزمون دانشگاهها، جزو سهمیه منطقه سه محسوب میشوند. این به خاطر معلولیت است نه به حکم موقعیت جغرافیایی سکونت. بر اساس قانون کسی که در سهمیه منطقه سه ثبتنام کرده بعد از پایان تحصیلات برای گذراندن طرح نیروی انسانی خود باید به همان منطقه سه برود. یعنی معلول تهرانی برای گذراندن طرح باید به منطقه سه برود. عدم شناخت جامعه از معلول را در بخش تردد هم میتوان شاهد بود هیچ خودرویی حمل و نقل عمومی متناسب با معلولان در کشور نداریم. بسیاری از امکانات مانند مبلمان شهری و حتی تجهیزات ایمنی، متناسب با حال بسیاری از معلولان نیست. در نظر بگیرید که یک معلول چگونه میتواند از پل عابر پیاده برای عبور از عرض بزرگراهها استفاده کند. در حالیکه تعداد کمی از این پلها دارای پلههای مکانیزه برقی هستند؟ یا برای استفاده از مترو چگونه میتوان با ویلچر آن همه پله را بالا یا پایین برود؟ با این حال برخی فعالان عرصه حمایت از معلولان عنوان میکنند. این قشر از جامعه با وجود استفاده نکردن از امکانات دولتی در حال حاضر عوارض و مالیات همین امکانات را به دولت پرداخت میکند. مانند مالیاتی که به تجهیزات توانبخشی گذاشته میشود معلول باید این وسایل مورد نیاز را چندبرابر ارزش واقعی آن خریداری و تهیه کند. چنانچه یک معلول میگفت: ما انتظار داریم سود و عوارض گمرکی از واردات وسایل توانبخشی برداشته شود. بیمه این قانون همچنین بیمه تامین اجتماعی را برای معلولان در نظر نگرفته است و تنها بیمه خدمات درمانی را به آنها اختصاص داده است. جالب است بدانید ایران بالغ بر 2 میلیون و 600 هزار معلول دارد. روزانه 110 نفر نیز به خاطر حوادث، زایمانهای غلط و بیماری به این آمار افزوده میشوند و با این وجود تنها هنوز بسیاری از معلولان از دسترسی به بیمه خدمات درمانی بازماندهاند. لازم به توضیح است که بیمه خدمات درمانی معلولان هیچ مزیتی نسبت به بیمه خدمات درمانی دیگران ندارد. ما در جامعه بیمارانی داریم که کم توان ذهنیاند صرع دارند یا مبتلا به ام اس هستند. این عزیزان مجبورند برای داروهای مورد نیاز خود هر ماه مبالغ بسیار هنگفتی هزینه کنند.همچنین باید اذعان کرد که معلول یا شغل دارد یا ندارد اگر شاغل است که بیمه شود و مشکلی ندارد اما معلول جوانی که شغلی نمییابد سراسر جوانی و پیری را در هراس میگذراند. دائم در هراس است که اگر پدر و مادرش نباشد چه بر سرش خواهد آمد. بسیاری از معلولان ما در حال حاضر تنها زندگی میکنند. معلولی که کار ندارد و کارفرما هم از استخدام او سرباز میزند. باید تحت بیمه تامین اجتماعی اجباری قرار گیرد. معلول باید حداقل حقوق تامین اجتماعی را داشته باشد. قشری که دیده نمیشود چه بخواهیم چه نخواهیم قشر معلول در کشورمان جایگاه شهروند معمولی در جامعه را ندارد. حتی در سخنان مسئولان هم این جایگاه کمرنگ است. دوستی میگفت: سالها قبل از رئیس سازمان بهزیستی وزیر مشاور بود و در جلسات هیأت دولت حضور داشت و مشکلات را به طور مستقیم به اعضای دولت میرساند اما بعدها این سازمان زیرمجموعه وزارت بهداشت و بعد از آن وزارت رفاه قرار گرفت و به یاد داریم چند سال پیش را که در طول یک سال وزیر مربوطه درباره کارمندان دولت، بازنشستگان، مستمریبگیران تامین اجتماعی، بیمه زنان سرپرست خانوار، کودکان خیابانی و معتادان سخنرانیهای متعددی داشت ولی یک بار هم درباره معلولان سخنی به زبان نیاورد. حالا دولتمردان ما در تلاش هستند که تمامی روستائیان را بیمه کند حال آن که هنوز در بیمه کردن همه معلولان موفق نبودهاند در حالی که بیمه برای معلول موفق نبودهاند. در حالی که بیمه برای معلول نیازی ضروری و نسبت به بیمه هموطنان عزیز روستایی نیازی حیاتیتر به شمار میآید. قوانین مربوط به آنها هر چند ناکافی و ناقص هم باشد به دلایل واهی و عمدتا به دلیل عدم شناخت و درک صحیح از معلولان به درستی اجرا نمیشود. جهان به این مرحله رسیده که باید تمامی امکانات جامعه برای استفاده همه افراد جامعه به طور مساوی مهیا باشد. همه ما با فطرت الهی خلق شدهایم همه ما نیازهای مشترک داریم. همه ما مثل همدیگریم. اگر در سینه شما دلی هست که میتواند عاشق شود همین دل در سینه یک معلول هم هست. انتهای پیام/
93/04/08 - 11:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]