واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱ تير ۱۳۹۳ (۱۱:۱۱ق.ظ)
سرمايهداري اخلاقي سرمايه داري محض نمي تواند در خدمت نفع عمومي باشد. سودها خوب نيست و منطق مسووليت اجتماعي شرکت ها و بنابراين جاذبه تبديل شرکت ها به ابزار سياست اجتماعي را از بين مي برد.
به گزارش خبرگزاري موج، چقدر عالي است که بتوان پول درآورد و همزمان کره زمين را هم حفظ کرد. با انجام کار خير به ثروت رسيدن، به ذکر دايمي و مشهور کسب و کار تبديل شده است: جمله اي که بهترين دنياي ممکن را به خاطر مي آورد. بهترين دنياي ممکن نظريه اي که بر اساس آن شرکت ها با کار کردن به سود جامعه به عنوان يک کل مي توانند موفق باشند حتي اگر سود کمي براي سهامداران داشته باشد. اين عقيده اصلي در کوههاي آلپ سوئيس، جايي که اجلاس اقتصاد جهان در داووس برگزار شد، طنين انداخت.
يک فشار سنگين بر روي مسووليت اجتماعي شرکت ها از طرف تغييرات آب و هوايي است: «ثبات»، پوياترين شاخه آن است. فشار ديگر، اينترنت است که کمک مي کند فعالان با دقت بسيار عملکرد شرکت را در سراسر جهان با دقت بررسي کنند. اما بزرگ ترين فشار اين فرض است که يک کسب و کار مدرن بايد «خوب» باشد و يا دست کم «خوب» به نظر برسد تا بتواند مشتري به دست آورد. افراد جوان و با هوش را استخدام کند.
بنابراين براي اغلب مديران تنها پرسش اصلي در مورد مسووليت اجتماعي شرکتها چگونگي انجام آن است. گزارش ويژه اين هفته اکونوميست پيشرفت نامنظم مديران را در اين مورد بررسي ميکند. اما بايد تکرار کرد که پرسش اساسيتر اين است که آيا تب مسووليت اجتماعي شرکتها براي کسب و کار و به طور کلي جامعه مفيد است؟
يک واقعيت ناراحت کننده براي طرفداران مسووليت اجتماعي شرکت ها اين است که رابطه بين رفتار خوب و شرکت و عملکرد مالي خوب مبهم است. تازهترين تحقيق دانشگاهي نشان مي دهد يک رابطه مثبت بين آنها وجود دارد، اما؛ ضعيف است. البته مشخص نيست علت و معلول کدام است: آيا شرکت هاي سود ده آنقدر ثروتمند هستند که براي مسووليت اجتماعي شرکت ها ولخرجي کنند يا مسووليت اجتماعي شرکت ها سودآور است. هر کدام باشد، مدرکي وجود ندارد که مسووليت اجتماعي شرکت ها ارزش سهامدار را نابود مي کند. اما مشخصا اين کارآمدترين راه براي مديران نيست.
شرکت ها بايد در مورد محدوديت هاي مسووليت اجتماعي شرکت ها و حتي بيشتر از آن در مورد جامعه به عنوان يک کل هوشيار باشند. مسأله خطرناک پيشرفت است: سرمايه داري محض نمي تواند در خدمت نفع عمومي باشد. سودها خوب نيست و منطق مسووليت اجتماعي شرکت ها و بنابراين جاذبه تبديل شرکت ها به ابزار سياست اجتماعي را از بين مي برد.
در حقيقت بر عکس آن درست است. سهم اصلي شرکت ها در جامعه دقيقا از اين سودها و محصولات، خدمات، دستمزدها و ايده هايي که نظام سرمايه داري رقابت طلب ايجاد مي کند، ناشي ميشود. اگر کار فعاليتهاي اقتصادي از زمينه اقتصادي خارج شود همه ما بازنده خواهيم بود.
موفقيت ظاهري مسووليت اجتماعي شرکت ها بايد موجب تواضع گردد نه تکبر. پول در کار خير کردن است. اما شرکت ها نمي توانند مسائل سياسي جهان را حل کنند. اين وظيفه دولت ها است که حکومت کنند؛ يعني به آنها اجازه ندهيد از وظيفه خود شانه خالي کنند.
برگرفته از کتاب: استراتژي تحول اقتصادي از دکتر حسن نفيسي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]