واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: برخي اتباع افغان فرهنگ خشونت را همراه خود آوردهاند
چند دهه از حضور اتباع افغان در كشور ما ميگذرد. بروز جنگ و خشونت در اين كشور سبب شد تا بسياري از افغانها به خاطر زبان مشترك راه كشور ما را در پيش گيرند
چند دهه از حضور اتباع افغان در كشور ما ميگذرد. بروز جنگ و خشونت در اين كشور سبب شد تا بسياري از افغانها به خاطر زبان مشترك راه كشور ما را در پيش گيرند. ارمغان بيشتر اين افراد براي جامعه ما بروز جلوههايي از فقر و خشونت بود كه آن را از سرزمين خود به همراه داشتند. حضور آنها آسيبهاي اجتماعي بسياري را براي جامعه ما به همراه داشته است. نظر به اهميت موضوع، گفتوگوي ما با محمدحسين احمدي شاملو، وكيل دادگستري و كارشناس قضايي در پي ميآيد.
اتباع افغان سالهاي زيادي است كه در كشور ما زندگي ميكنند. بنا به تجربهاي كه در دادسراي امور جنايي و دادگاههاي كيفري داريد، شاهديم كه برخي از اين افراد دست به اعمال مجرمانه ميزنند. دليل ارتكاب اين جرائم را چه ميدانيد؟
با اتفاق نظري كه بين جرمشناسان و جامعهشناسان وجود دارد، ارتكاب جرائم همراه با خشونت به مليت و قوميت خاصي تعلق ندارد، بلكه در رابطه با هر شخص يا قوم و قبيلهاي كه در موقعيت اقليت قرار ميگيرند، خصوصاً اگر به كشور ديگري مهاجرت كرده باشند، صدق ميكند. پس اينگونه جرائم مختص اتباع افغاني نيست بلكه در تمام مهاجرتهاي اجتماعي وقتي گروهي به صورت ناهمخوان وارد كشوري ميشوند، به لحاظ محدوديتها و محروميتهايي كه دارند، ناخودآگاه به سمت نقض هنجارها و ارزشهاي آن كشور گرايش پيدا ميكنند و مرتكب جرم ميشوند.
پس ميتوان گفت مهاجراني كه به هر كشور مهاجرت ميكنند و مرتكب جرمي ميشوند با توجه به اقليم و فرهنگ كشوري كه در آنجا متولد شده و رشد كردهاند بايد بررسي شوند تا ريشه و علل اين ناهنجاريها كشف شود.
در مورد اتباع افغان همگان ميدانند كه كشور مولد آنها همواره با خشونت درگير بوده است، بنابراين آنها در كشور ميزبان هم اين خشونت را بروز خواهند داد.
با توجه به موقعيت جغرافيايي كشور افغانستان و همچنين شرايط اقتصادي و سياسي حاكم بر اين كشور، انسانهاي سخت و خشن در آنجا پرورش مييابند كه وقتي به عنوان مهاجر وارد كشور ما ميشوند، اين فرهنگ خشونت را با خود به همراه ميآورند و براي تحصيل يا كسب يكسري اموال يا منافع، راحتترين كار را در پيش ميگيرند. آن كار هم چيزي نيست جز ارتكاب جرائم خشن مانند سرقتهاي توأم با قتل، تجاوز به عنف، زورگيريهاي خشن يا قاچاق مسلحانه مواد مخدر به طوريكه درصد زيادي از جمعيت كيفري كشور ما در زندانها را همين افغانيها به خصوص در رابطه با مواد و قتل تشكيل دادهاند.
به بروزجلوههايي از خشونت در زندگي اين افراد اشاره كرديد. بنا به تجربهاي كه در رسيدگي به اين پروندهها داريد، آيا اين خشونت در شيوه ارتكاب جرم هم تأثير دارد؟
بله، همين گونه است. اين افراد در كشوري زندگي كردهاند كه با فرهنگ خشونت رشد كردهاند و اولين چيزي كه بعد از تولد با آن آشنا شدند، اسلحه و رفتارهاي خشونتآميز بوده است. از آنجا كه بيشتر مهاجران افغاني به عنوان كارگر در كشور ما مشغول به كار هستند و از خانوادههاي خود دورند، هيچ دلبستگي به مردم و سرزمين ما ندارند، لذا متوسل به اين خشونتها ميشوند.
پروندههاي زيادي وجود دارد كه اين افراد پس از ارتكاب جرم، قرباني را به قتل ميرسانند. معمولاً اين افراد به خاطر روحيه خشني كه دارند، نسبت به ساير مجرمان راحتتر مرتكب قتل ميشوند و هر چه به دستشان برسد مانند بيل، كلنگ، چاقو يا سنگ و آجر دست به يك جنايت فجيع ميزنند. قاتلان افغان بيشتر قربانيان را با ضربات شديدي به قتل ميرسانند و فرار ميكنند. اين افراد به هموطنان خودشان هم رحم نميكنند و در رابطه با آنها نيز بدترين خشونتها را به خرج ميدهند و اگر بلافاصله پس از ارتكاب جرم دستگير نشوند، ممكن است پرونده آنها براي هميشه بسته شود، زيرا شناسايي آنها در بيشتر موارد غيرممكن است.
آگاهيد كه در پروندههايي كه اتباع افغان دست به ارتكاب جرم ميزنند، پليس و دستگاه قضا همواره براي بازداشت آنها با مشكلات بسياري مواجه است. در اين باره توضيح هيد؟
علاوه بر روحيه سخت و توأم با خشونت افاغنه، بيهويتي آنها نيز يكي ديگر از عوامل ارتكاب جرم از سوي آنهاست. وقتي يك افغاني به طور غيرمجاز از طريق مرز وارد كشور ما ميشود و به راحتي مشغول كار ميشود، هر هويتي را كه ميخواهد براي خودش انتخاب ميكند، چون هويت اصلي او در جايي ثبت نشده است، بنابراين ميتواند براي رسيدن به خواستههايش دست به هر جرمي بزند. اين دسته از اتباع كه بدون گذرنامه و كارت در كشور زندگي ميكنند و متأسفانه نظارتي هم بر نحوه ورود و شيوه زندگي آنها انجام نميشود. بعد از مدتي كارگري در ساختمانها و. . . جنايات وحشيانهاي را رقم ميزنند و چون مطمئن هستند شناسايي آنها غيرممكن است، خود را به اردوگاههاي مرزي ميرسانند و پليس آنها را به كشورشان برميگرداند. مدتي بعد هم دوباره از همان راه وارد ايران ميشوند. اين افراد با اسمها و هويتهاي شبيه به هم در كشور ما تردد ميكنند به همين دليل نه ردي از آنها به دست ميآيد و نه اقامتگاهشان مشخص است.
به خاطر دارم پروندهاي را در اصفهان بررسي ميكردم كه قاتل، مرد افغاني به نام سخي بود كه پس از به قتل رساندن صاحبكارش فرار كرده بود. جالب اينكه بعد از مدتي در تهران هم پرونده ديگري داشتم كه يك افغاني مرتكب قتل شده بود كه نام او هم سخي بود كه دست آخر هم هيچكدام از آنها دستگير نشدند.
كشف اينگونه جرائم كار بسيار سختي است كه هم پليس و هم دستگاه قضايي را با مشكل مواجه ميكند و ممكن است هيچگاه هم به نتيجه نرسد. در كنار اين دسته از افغانها، گروه ديگري هستند كه موفق به اخذ مجوز و از سوي دولت متبوعشان نيز تأييد شدهاند و سابقه كيفري هم ندارند. اين گروه كمتر مرتكب جرم ميشوند زيرا از آنجا كه اين افراد ايران را كشوري امن و داراي مواهب بزرگ كاري و امنيتي براي خودشان قلمداد ميكنند پس سعي ميكنند مرتكب جرمي نشوند كه موجب محروميتشان از اين مواهب گردد.
چرا اين افغانيها به راحتي وارد بازار كار ميشوند؟
ارزان بودن دستمزد و توقع كم و پركاري اين افراد آنها را به نيروهاي جذابي براي كارفرماهاي ايراني تبديل كرده است كه ريسك خطرات افغانه را به اين كيفيت پذيرفتهاند. از طرفي چون كارگران ايراني به كارهاي طاقتفرسا تن نميدهند، كارفرماها مجبورند از افغانيها استفاده كنند. قانون كار مملكت ما نيز شامل آنها نميشود در نتيجه كارفرماها به آنها مسلط هستند و هر موقع كه بخواهند ميتوانند بدون پرداخت خسارت يا هزينه اضافي آنها را اخراج كنند. كارگران افغاني همان كارهايي را كه كارگران خودمان حاضر به انجام آن نيستند به راحتي ميپذيرند و بيشتر هم به كار مغنيگري، كارگري در ساختمانها و كارهاي سخت و طاقتفرسا روي ميآورند، لذا همه اين عوامل باعث ميشود بازار كار هم براي اين افراد مهيا باشد و كارفرماها از آنها استقبال كنند.
از سويي مجازاتي كه براي كارفرماها در اين رابطه در نظر گرفته شده است، بازدارنده نيست زيرا قبلاً قانون مجازات كارفرمايان شامل حبس بود اما در حال حاضر به جريمه نقدي تغيير كرده است. در اين بين اگر كارگران افغاني هم دستگير شوند خود به خود از كشور طرد ميشوند زيرا سياست قضايي حبس را در اينگونه موارد به طور كلي كنار گذاشته و يكسري ملاحظات انساني نسبت به افغانيها در نظر گرفته است در غيراين صورت ممكن است خيلي از مسائل حقوق بشري زير سؤال برود. لذا در مجموع اين رويكردها باعث شده با يك ديد مسامحهگرانه با آنها برخورد شود.
شما چه راهكارهايي را براي حل اين معضل پيشنهاد ميدهيد؟
نظاممند كردن ورود و خروج اتباع بيگانه يكي از موضوعاتي است كه همواره از آن غفلت شده است. اختصاص كد شناسايي ملي براي اتباع مجاز و داراي كارت اقامت، نظارت بيشتر پليس بر اماكن اقامتي و تردد افغانها، اختصاص امكانات بيشتر به مرزباني و نظارت نيروي انتظامي در مرزها و كنترل دقيقتر آنها از جمله مهمترين راهكارها براي حل اين معضل است. در كنار اين موارد اقدامات پيشگيرانه در به كارگيري افغانيها و استخدام آنها به عنوان سرايدار و نگهبان با دادن آموزشهاي لازم و فرهنگسازي ميان مردم و همچنين فراهم كردن شرايط كار و كمك به كارگران ايراني از ديگر راهكارهاي مؤثر است. درغير اين صورت تا وقتي كه زمينه براي جذب افغانيهاي غيرمجاز در كشورمان وجود داشته باشد و بازار كار هم ساماندهي نشود، اين روند همچنان ادامه دارد و از اين پس نيز شاهد عوارض منفي و تكرار چرخه جرائم خشن از سوي اين مهاجران پر دردسر خواهيم بود.
نویسنده : فاطمه توراني
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 31 خرداد 1393 - 08:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]