واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۸ خرداد ۱۳۹۳ (۱۰:۱۰ق.ظ)
شرق فضيلت خاتمي
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه شرق در سرمقاله امروز خود چنين نوشت:
هرچند؛ رخداد هاي ساليان گذشته، از بي رغبتي سيد محمد خاتمي براي بازگشت به عرصه قدرت رسمي حکايت داشت اما وداع با قدرت که جان مايه شفاف سخنان اخير او بود؛ در فضاي سياسي ايران بازتاب گسترده اي يافته است. منتقدان او شادمان شده اند و برخي، روياي پيروزي هاي انتخاباتي در غياب حضور ليدر اصلاح طلبان را در سر مي پرورانند. به راستي؛ آينده سياسي خاتمي چيست و جايگاه او در تحولات آتي کشور کجاست؟
خاتمي از جمله چهره هايي است که اگر در کشور ديگري زاده مي شد؛ گام در راه سياست نمي نهاد و دنبال علايق فرهنگي و هنري خويش مي رفت و «انديشمندي» را به «سياستمداري» ترجيح مي داد اما شرايط خاص کشورمان از او «سياستمداري ناگزير» ساخته که با وجود ميل به خروج از مدار سياست، خود را وسط رقابت هاي نفسگير سياسي مي يابد. «سيد»، شيفته قدرت نيست. نخستين مستند اين برداشت؛ استعفاي او از سمت وزارت ارشاد در خرداد سال 71 است. خاتمي در استعفانامه اش از «ترجيح» خويش براي ادامه فعاليت، «بدون دغدغه مسووليت اجرايي» سخن به ميان آورده بود.
وي در عمل نيز به اين هدف گذاري پايبند ماند و پس از انتصاب به رياست کتابخانه ملي ايران، به پژوهش مشغول شد تا اينکه اواخر سال 75 فرا رسيد و جمعي از فعالان سياسي کشور که بعدها به «اصلاح طلب» معروف شدند، پس از بررسي متعدد، «سيد» کنج نشين اما ژرف انديش را به عنوان گزينه نامزدي در انتخابات هفتم رياست جمهوري برگزيدند که با پاسخ منفي و حتي تند و گزنده خاتمي مواجه شدند اما سرانجام اصرارها و به ويژه اين استدلال که شانس پيروزي اندک است و هدف از به ميدان آمدن، فقط استفاده از فرصت براي بيان ديدگاه هاست، موجب شد تا خاتمي در قامت نامزد انتخابات 76 پاي به ميدان رقابت گذارد.
پيروزي غافلگير کننده و راي شگفت انگيز 20 ميليوني، کليد «پاستور» را به خاتمي داد تا اولين دولت اصلاح طلب ايران زمين را تشکيل دهد. دولتي که با بحران سازي ها و فشارهاي روزافزون تبليغي و رواني رقيبان به پايان دوره رسيد. در انتخابات سال 80 هم «سيد»، علاقه اي به نامزدي مجدد نداشت و هنوز افکار عمومي، سيل اشک هاي جاري بر گونه خاتمي در روز ثبت نام را به ياد دارند و نيز تاکيد او بر انگيزه حضورش که «ميل مردم» بود و «ادامه راه».
نتيجه انتخابات 18خرداد 80، مکمل دوم خرداد 76 شد و راي 22ميليوني خاتمي با وجود هجمه تمام عيار مخالفان او، از شگفتي هاي سياسي ديگري بود که منتقدان او را ميخکوب و حيرت زده کرد. دومين دولت اصلاحات هم با فراز و نشيب هايش به خط پايان رسيد و خاتمي دوباره از مناصب و مسووليت هاي اجرايي فاصله گرفت و به پيگيري پيشبرد نظريه «گفت وگوي تمدن ها» پرداخت که خود، باني آن بود و استقبال جهاني را به همراه داشت اما اين به معناي غافل ماندن خاتمي از تحولات داخلي نبود.
انتقادهاي گاه و بيگاه او از کارنامه دولت احمدي نژاد و فضاي سياسي کشور، رقبايش را زير فشار افکار عمومي قرار مي داد زيرا پايگاه اجتماعي خاتمي، نه تنها حفظ شده بود بلکه افزايش هم يافته بود. خاتمي، سال 88 هم نامزد انتخابات نشد اما از فعالان موثر انتخابات بود. انتخابات 92 نيز در شرايطي برگزار شد که گمانه زني ها از پيروزي خاتمي در صورت نامزدي و گذر از فيلتر شوراي نگهبان خبر مي دادند.
اما خاتمي؛ رويه خود را تغيير نداد و در نهايت؛ عزم خويش براي پرهيز از ورود به ميدان رقابت را به اطلاع افکار عمومي رساند. خاتمي؛ اما در کانون تلاش ها و رايزني هاي سياسي/ انتخاباتي باقي ماند و نقش مهمي در اجماع براي نامزدي روحاني و پيروزي نهايي وي ايفا کرد؛ به نحوي که روحاني با انتشار نامه اي خطاب به خاتمي، از «تدبير و تلاش وي در عرصه انتخابات رياست جمهوري تقدير و تشکر» کرد. پس از انتخابات هم خاتمي؛ با تاکيد بر عدم سهم خواهي شخصي و جناحي از دولت «تدبير و اميد»، در زمره حاميان پايمرد او بوده است.
جمع بندي ويژگي هاي شخصيتي و مواضع خاتمي؛ گوياي آن است که وي چشمداشتي به کسب قدرت شخصي ندارد و حتي از اين مقوله، گريزان است اما براي پيشبرد افکار اصلاح طلبانه خويش، هرگز درنگ را جايز نمي داند و ضمن حضور فعال به عنوان کنشگر سياسي، ناملايمات را نيز مي پذيرد. خروجي انطباق اين ويژگي با سخنان اخير خاتمي؛ آن است که وي همچنان از پذيرش مناصب و مسووليت هاي اجرايي و نامزدي در انتخابات؛ امتناع خواهد ورزيد اما به مثابه پرچمدار اصلاح طلبي، در صحنه باقي خواهد ماند و خواهد کوشيد با روشنگري و رايزني، نقش تاريخي خود در تحولات سياسي ايران را ايفا کند.
قرارگرفتن در چنين جايگاهي؛ بر اعتبار سياسي او و اعتماد عمومي مردم به وي خواهد افزود؛ زيرا در فضايي که برخي براي کسب يا حفظ قدرت؛ به هر شيوه اي متوسل مي شوند؛ انصراف خودخواسته از شيريني مناصب قدرت و همزمان، به جان خريدن دشواري هاي ادامه حرکت در چارچوب منافع ملي؛ فضيلتي است که از نگاه قدرشناس مردم پنهان نخواهد ماند. خاتمي با سخنان اخير خود؛ موجب شد تا ديگر حتي پرشورترين حاميانش هم فکر رجوع به وي براي پذيرش نامزدي انتخابات رياست جمهوري را فراموش کنند.
او در انديشه پشتيباني معنوي و فکري از نسل جديدي از سياستمداران لايق است که به مفهوم «چرخش نخبگان» معنا بخشند. اين همان کارکردي است که سياست سازان نامداري همانند «ماندلا» و «واتسلاو هاول» براي خود تعريف کردند و با غلبه بر وسوسه «قدرت»، حضور در «سياست» را فقط براي گسترش انديشه شان برگزيدند.
نويسنده:
داوود محمدي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]