تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس در روز جمعه ناخن‏هايش را كوتاه كند، عمر و مالش زياد مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830572341




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مردم این رابطه را پسندیدند/ روزهای التهاب یک ازدواج اجباری


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


مردم این رابطه را پسندیدند/ روزهای التهاب یک ازدواج اجباری فرهنگ > کتاب - داستان از این قرار است که پدر و مادر امیرعلی دختری را به او پیشنهاد می‌کنند و او می‌پذیرد اما شب عروسی به او می‌گوید که هیچ احساسی نسبت به او ندارد و بعد از مدتی از هم جدا می‌شوند.

به گزارش خبرآنلاین، یکی از تازه ترین رمان های ایرانی نشر آموت با استقبال خوب مردم مواجه شد. رمان «رابطه» نوشته مهتاب دیهیم که مانند رمان مشهور «هم‌خونه» به سرنوشت متفاوت یک رابطه عاشقانه می‌پردازد این روزها در صدر لیست فروش ناشر قرار گرفته است. رمان «رابطه» درباره یک ازدواج تقریبا اجباری است؛ پدر و مادر امیرعلی دختری را به او پیشنهاد می‌کنند و او می‌پذیرد اما شب عروسی به او می‌گوید که هیچ احساسی نسبت به او ندارد و بعد از مدتی از هم جدا می‌شوند. اما پس از مدتی اتفاقات دیگری می‌افتد. امیرعلی فرزند خانواده‌ای متمول است که در فکر تأسیس باشگاه بدنسازی است و به کمک دوستش تصمیمش را عملی می‌کند و کارش رونق می‌گیرد اما ... به گزارش خبر، در بخشی از رمان رابطه می خوانیم:

بالاخره آن روزهای پرالتهاب برای سپیده و امیرعلی به سر آمد و پنج شنبه رسید و امیرعلی بعد از آماده شدن به سمت منزل سپیده به راه افتاد. با سفارش هایی که امیرعلی از قبل در مورد لباس و آرایش به سپیده کرده، بود آن روز سپیده را واقعاً با سر و وضع جدید می دید که برای خودش هم قابل باور نبود که دختری به یک دندگی سپیده آن قدر از خودش انعطاف نشان دهد و همه سفارش‌های او را عملی کند.

سپیده با آن کتِ مشکی بلند و تنگ و شلوار دمپا گشاد که کفش براق و پا شنه بلندش را کاملاً پوشانده بود و فقط پاشنه‌های بلند و میخی اش که به رنگ سربی بود از زیر خودنمایی می‌کرد، کشیده‌تر و جذاب‌تر نشان می‌داد. تنها تزئین این لباس پیراهنی بود به رنگ سفید که دور یقه و آستینش را با گیپوری زیبا چین داده بودند و آستین بلند پیراهن که از زیر آستین کت بیرون آمده بود ، بر زیبایی لباس افزوده بود . موهای خوش‌رنگ خرمایی‌اش را با یک شال سفید پوشانده بود که رگه‌هایی مشکی داشت و همه  این محاسن در کنار هم از سپیده تصویری رویایی ساخته بود که امیرعلی را با نگاه اول غرق لذت کرد و لبخند رضایت میهمان لب‌هایش شد و با شادی در را برای سوار شدن سپیده باز کرد. بعد از این‌که سپیده درکنارش نشست، هر کار کرد نتوانست ماسک بی‌تفاوتی به صورتش بزند و با شیطنت گفت:

ـ خانوم رضایی، امروز چه‌قدر خوشگل و خوش‌تیپ شدید!
سپیده با ناز و غروری که معمولاً همراه کلامش بود گفت: خوشگل که متولد شدم، اما تیپ، سلیقه ای که در هر کسی متفاوته، مثلاً از نظر من تیپ امروزم که تا این حد مورد توجه شما واقع شده، آخر اُمُلیه و من بیشتر این تیپو برای مامانم می‌پسندم، اما چه کنم که شما سلیقه‌تم مثل افکارت چهار قدم عقب‌تر از خودت مونده. فقط تعجبم از اینه که چرا این عقب موندگی شما از تمدن در مورد خودتون قابل عملی نیست و طبق مد لباس می‌پوشید و موهاتونو درست می‌کنید.

امیرعلی اصلاً دلش نمی‌خواست شبی را که آنقدر برایش مهم بود با یک جر و بحث بچه‌گانه خراب کند، بنابراین با لبخندی که صورت مردانه‌اش را زیباتر کرده بود، گفت:

ـ ما اینیم دیگه، شما خودتون بنده حقیرو پسندیدید و یک دل نه صد دل عاشقم شدید. بعدم خانوم خانوما، من می‌گم باید هر جا لباس مخصوص خودشو بپوشی. جایی که لازمه اسپرت، جایی هم که لازمه باید رسمی بپوشی؛ کاری که من خودمم همیشه می‌کنم، مثلاً وقتی که می‌خوام برای اولین بار با کسی ملاقات کنم اونم به طور رسمی با شلوار جینو تی‌شرت نمی‌رم. چیزی که امروز از تو خواستم که انجام بدی. حالا هم هزار بار ازت تشکر می‌کنم که به خواسته م اهمیت دادی.

سپیده وقتی دید امیرعلی جای هیچ حرفی برایش باقی نگذاشته، ترجیح داد تا رسیدن به مقصد سکوت اختیار کند. امیرعلی هم وقتی سکوت سپیده را دید، حرفی نزد و به راهش ادامه داد.

بعد از این‌که بی‌ام و سفید و آخرین مدل امیرعلی جلوی خانه‌ای که بی شباهت به قصر نبود، متوقف شد و در طلایی رنگش که نشان از شکوه و عظمتش داشت با ریموت کنترلی که در دست او بود باز شد، سپیده متوجه شد که این‌جا خانه‌ای است که مرد رویاهایش در آن زندگی می‌کند. ۶۰۶۰



سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 - 07:46:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن