تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837471823
عزت الله انتظامی: خانهام را برای «موزه» واگذار کردم، ویرانش کردند/همه خاطره ها ویران شد و از بین رفت
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
عزت الله انتظامی: خانهام را برای «موزه» واگذار کردم، ویرانش کردند/همه خاطره ها ویران شد و از بین رفت
من 50 سال در اینجا زندگی کردم. در همین خانه بود که مهرجویی به دیدنم آمد. در همین خانه نقش «مش حسن»را تمرین کردم. به گزارش نامه نیوز، روزنامه شرق نوشت:
یکی، دوروز پیش بود که پیرمرد زنگ زد که بیا برویم «خانه قدیمی». صبح روز بعد با ماشین رفتم. عصا به دست آمد، سوار شد، راه افتادیم. تا آنجا چنددقیقهای بیشتر راه نبود. رسیدیم. گفت: «بایست، همین جاست.»
بنایی تازهساز و آجری بود. پرسیدم: «این خانه شما است؟» گفت: «بود. دیگر نیست. اینجا روزی خانه من بود. اما حالا نیست.» پرسیدم: «چرا؟» گفت: «بهتر است ببینی.» پیاده شدیم. نگهبان ساختمان به استقبال آمد. دست پیرمرد را فشرد و خوشامد گفت: «منور کردید آقای انتظامی.» از دروازه بزرگ چوبی به حیاط وارد شدیم. گفتم: «زیباست.» گفت: «بله، اما خانه من نیست. خانه من این شکلی نبود. یک ردیف نرده فلزی کوتاه آن را از خیابان جدا کرده بود. با باغچهای که 40 سال آن را باغبانی کرده بودم. خانه من دیوار نداشت. یک طارمی حایل میان ما و همسایه بود. با انبوهی پیچک که روی آن را پوشانده بود.»
پیرمرد نمیتوانست روی پا بایستد. روی صندلی پلاستیکی کنار دیوار آجری نشست. گفت: «من 50 سال در اینجا زندگی کردم. در همین خانه بود که مهرجویی به دیدنم آمد. در همین خانه نقش «مش حسن»را تمرین کردم. توی باغچهای که حالا نیست. توی همین خانه علی نصیریان به دیدنم میآمد. جعفروالی، محمدعلی کشاورز و خیلیهای دیگر. ساعتها کنار باغچه مینشستیم و چای میخوردیم و گپ میزدیم. همهاش درباره تئاتر و سینما. علی حاتمی هم بود. و تمام این سالهای پس از انقلاب. محسن مخملباف هم برای «ناصرالدین آکتور سینما» همین جا نزدم آمد. آن موقعها چقدر سرحال بودم. چابک و فرز. مثل حالا نبود که با عصا به زحمت راه بروم. تمام فیلمهایی که بازی کردم همین جا تمرین کردم. شبها که همه خواب بودند. به باغچه میرفتم و تا صبح تمرین میکردم. همه دیالوگها را توی باغچه حفظ میکردم. از «مش حسن» فیلم «گاو» گرفته تا این آخری. حالا از آن باغچه هیچ اثری نیست. دریغ از یک درخت که باقیمانده باشد. همه از بین رفته است.»
صدایش لرزید. چشمها پر اشک شد. دستمال نخی را از جیب درآورد و به چشمها برد. دقایقی به سکوت گذشت. نگاهی به دیوارها کرد. به گلدانهایی که ردیف دور حیاط گذاشته بودند. آرام گفت: «من همه وسایل خانه را گذاشته بودم حتی یخچال، فریزر، گاز و ماشینلباسشویی. میز تحریر و صندلی را هم گذاشته بودم. با پردهها و چلچراغ. خانه را به همان شکل که بود واگذار کردم تا موزه شود. اما حالا هیچ نشانی از آن خانه قدیمی من نیست. آن خانه با آن همه خاطره ویران شد و از بین رفت. به جای آن بنای جدیدی ساخته شده که هیچ شباهتی به خانه من ندارد.»
به زحمت برمیخیزد تا نشانم دهد. میگوید: «دستم را بگیر». میگیرم و آرام و با طمأنینه قدم برمیداریم. به ساختمان جدید وارد میشویم. از راهرویی باریک از میان دو آینه روبهروی هم عبور میکنیم که تصویری تا بینهایت میسازد. به تالار کوچکی گام مینهیم که چهار مجسمه سفیدگچی دور یک میز نشستهاند. چهار چهره پرآوازه تئاتر. جمیله شیخی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان و عزتالله انتظامی. آنسوتر نام همه هنرمندانی که در طول سالیان چراغ تئاتر را روشن نگاه داشتهاند به شکل برجسته بر دیوار نشاندهاند. ترکیب چشمنوازی است. همه نامها برعکس نوشته شدهاند. دستم را میفشرد. میگوید: «همه این کارها را میشد جای دیگری انجام داد. نیازی به خرابکردن خانه من نبود. چرا خانهای که نیمقرن با آن خاطره داشتم ویران شود تا بهجای آن این بنای جدید ساخته شود؟ اگر از اول قصد این بوده که چنین بنایی ساخته شود. چه نیازی بود که خانه من را برای این کار خراب کنند؟ این همه زمین در این شهر هست میرفتند جای دیگر.
اما اگر قصد این بوده که موزهای بهنام من در همان «خانه قدیمی» تاسیس شود. چرا آن را نگه نداشتند و بالکل ویرانش کردند؟» میگویم: «اما زیبا است. معلوم است زحمت زیادی کشیدهاند.» میگوید: «میفهمم. معلوم است که کلی زحمت کشیدهاند. من آدم قدرنشناسی نیستم. قدر زحمتها را میدانم. اما این حق را دارم که بگویم اینجا هیچ شباهتی به خانه من ندارد. به آن خانهای که یک عمر در آن زندگی کردم و انبوهی از آن خاطره دارم. آن خانه تنها خانه خاطرات من نبود. خانه خاطرات همه بزرگان تئاتر و سینمای ایران هم بود. همه آنهایی که یک عمر با من رفاقت داشتند و در آن خانه رفتوآمد میکردند. پذیرفتناش برای من سخت است. این باور که آن خانه دیگر نیست.»
به حیاط باز میگردیم. باز همان صندلی پلاستیکی کنار دیوار و همان سایه. آرام که میگیرد، میگوید: «چندی پیش به خانه قدیمی مرحوم دکترعلی شریعتی رفتم. همانی که موزه شده است. همانطوری بود که از قبل مانده بود. میز تحریر، قلم و کاغذ. کتابها و حتی عبایی که در وقت نماز روی دوش میانداخته. همه همچنان دست نخورده مانده بود. با دیدن آن خانه میشد تجسم کرد «دکتر شریعتی» چگونه زندگی میکرده است. اما بازدیدکنندهای که به این خانه میآید چه نشانی از گذشته من میبیند؟ حتی چند سانتیمتر از دیوار خانه را هم نگه نداشتهاند. همه از بین رفته است.
سالهاست که در همه نقاط دنیا خانه افراد مشهور را حفظ و مرمت میکنند تا در طول سالیان دوام بیاورد. خانه را حفظ میکنند تا خاطرات درون آن را حفظ کنند. سالهاست که نمیشنویم خانه فلان نویسنده، شاعر یا هنرمند را خراب کرده باشند تا بهجای آن بنای جدیدی به نام همان هنرمند بسازند. پس آن همه تاریخ چه میشود؟ مکانهای تاریخی اینچنین برای مردم به یادگار ماندهاند. دوست داشتم مردم خانه من را ببینند. همان خانه کهنسال و قدیمی که برای من همهاش خاطره بود. من با این دیوارهای آجری قرمز مانوس نیستم. با این بنای جدید هیچ قرابتی احساس نمیکنم.» برمیخیزد. میگوید: «برویم.» سوار که میشویم میگوید چند قدم جلوتر نگه دار میخواهم خانهای مشابه خانه قدیمی نشانت دهم.»
میایستم. باغچهای پر درخت و یک طارمی که پیچک همه سطح آن را پوشانده است و کوشکی در انتهای حیاط که از لابلای درختان پیداست. آه میکشد. راه میافتیم. در طول راه به نقطه نامعلومی چشم دوخته و ساکت است. از رمپ پارکینگ محل سکونت جدیدش پایین که میرویم، پای آسانسور مصمم رو به من میگوید: «مهرداد، از قول من بگو عزتالله انتظامی گفت، من در مراسم افتتاحیه ساختمان جدید شرکت نمیکنم. من آنجا را خانه خودم نمیدانم. خانه من خراب شده است.» پیش از بستهشدن در آسانسور میگوید: «کاش آنجا را ندیده بودم. لااقل با تصورم از همان خانه قدیمی دلخوش بودم.» پیرمرد پشت درهای فلزی محو میشود. به پیرمرد میاندیشم. به اندوهی که با خود برد. چه سنگین شده بود!
1393/2/28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]
صفحات پیشنهادی
انتظامی: خانهام را برای «موزه» واگذار کردم، ویرانش کردند
انتظامی خانهام را برای موزه واگذار کردم ویرانش کردند فرهنگ > سینما - روزنامه شرق نوشت یکی دوروز پیش بود که پیرمرد زنگ زد که بیا برویم «خانه قدیمی» صبح روز بعد با ماشین رفتم عصا به دست آمد سوار شد راه افتادیم تا آنجا چنددقیقهای بیشتر راهحامد بهداد: فردین بزرگترین بازیگر تاریخ سینمای ایران است/ عزتالله انتظامی دهم هم نیست!
حامد بهداد فردین بزرگترین بازیگر تاریخ سینمای ایران است عزتالله انتظامی دهم هم نیست او بزرگ ترین بازیگر تاریخ سینمای ایران است عزت الله انتظامی دهم هم نیست حرف های تامل برانگیز و نکته دار حامد بهداد درباره محمدعلی فردین اتفاقا مردم به شدت آگاهند و می دانند چه می خواهندپاسخ غریبپور به اعتراض عزتالله انتظامی
شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱ ۴۹ در پی اعلام نارضایتی عزتالله انتظامی از طراحی و ساخت خانه موزهاش بهروز غریبپور در مقام طراح این خانه موزه توضیحاتی را ارائه کرد این هنرمند تئاتر در گفتوگو با خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا تأکید کرد طراحی این موزه نه تنها بهمسعود کیمیایی، عزت الله انتظامی و هنرمندانی که قلبشان گرفت!
مسعود کیمیایی عزت الله انتظامی و هنرمندانی که قلبشان گرفت ۷ چهره مشهوری که به دلیل مشکلات قلبی بارها در بیمارستان بستری شدند و هنوز تحت درمان هستند بیماری قلبی معمولا به دلیل اضطراب و استرس به وجود می آید یکی از کارهایی که در آن استرس زیادی وجوددارد سینما تلویزیون فوتبال ونگاهی به کتاب «خلوت دلدادگان» آیتالله قرهی بساط آشتیکنان خداوند در ایام اعتکاف/چرا معتکف میشویم
نگاهی به کتاب خلوت دلدادگان آیتالله قرهیبساط آشتیکنان خداوند در ایام اعتکاف چرا معتکف میشویممدیر حوزه علمیه امام مهدی عج میگوید پروردگار عالم هر وقت میبیند بندگانش در غفلت هستند در دنیا اسیرند و به جلوات دنیا مشغول شدهاند خودش پا پیش میگذارد به گزارش خبرنگار آیین و اندر راه اکران «همه چیز برای فروش» به اکران دوم عید فطر رسید
در راه اکرانهمه چیز برای فروش به اکران دوم عید فطر رسیدفیلم سینمایی همه چیز برای فروش ساخته امیرحسین ثقفی نیمه دوم تابستان در سینماها به نمایش در خواهد آمد احمد مختاری مدیر پخش موسسه هدایت فیلم در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس با اعلام مطلب فوق اظهار داشت برنامه ریزی های صانتشار ترجمه عزتالله فولادوند از «برج فرازان» باربارا تاکمن
فرهنگ و ادب ادیبات ایران انتشار ترجمه عزتالله فولادوند از برج فرازان باربارا تاکمن ترجمه عزتالله فولادوند از کتاب برج فرازان باربارا تاکمن از سوی نشر ماهی منتشر شد به گزارش خبرنگار مهر نشر ماهی کتاب تازهای از تالیفات باربارا تاکمن مورخ و نویسنده نامدار آمریکایی وعبدالله سهرابی در نشست خبری «نخستین همایش اتحادیه تجار و بازرگانان جهان اسلام»: تجار و بازرگانان 20
عبدالله سهرابی در نشست خبری نخستین همایش اتحادیه تجار و بازرگانان جهان اسلام تجار و بازرگانان 20 کشور مسلمان در جزیره کیش گردهم میآینددبیر اجلاس اتحادیه تجار و بازرگانان جهان اسلام از برپایی نخستین همایش این اجلاس 13 و 14 اردیبهشت ماه در جزیره کیش خبر داد و گفت از این پس مجمع تتمجید اکبرعبدی از عزت الله انتظامی و همسرش در شبکه ماهواره ای
تمجید اکبرعبدی از عزت الله انتظامی و همسرش در شبکه ماهواره ای چند رسانهای > فیلم - اکبر عبدی که میهمان یک برنامه فارسی زبان ماهواره ای که در کشور ترکیه تهیه می شود بود در بخشی از این برنامه به تمجید از عزت الله انتظامی و همسر وی پرداخت لطفا منتظر بمانید &با حضور حسین انتظامی ، عماد افروغ و شهرام گیل آبادی کتابهای «رسانهها و سیاستهای انقلابی» و «
با حضور حسین انتظامی عماد افروغ و شهرام گیل آبادیکتابهای رسانهها و سیاستهای انقلابی و پیامک خبری رونمایی میشودبه مناسبت روز ارتباطات کتابهای رسانهها و سیاستهای انقلابی و پیامک خبری اثر فرشاد مهدی پور در چهل و دومین نشست زرین قلم به همت فرهنگسرای رسانه رونمایی خواهد شدحجتالاسلام حسامی در نشست «معرفی و بررسی دانشنامه فاطمی(س)»: پیشنهاد تدوین دانشنامه فاطمی از سوی آیت
حجتالاسلام حسامی در نشست معرفی و بررسی دانشنامه فاطمی س پیشنهاد تدوین دانشنامه فاطمی از سوی آیتالله جوادی آملی مطرح شد دانشنامهنگاری کار پرهزینهای استیکی از مؤلفان دانشنامه فاطمی س گفت پیشنهاد تدوین دانشنامه فاطمی س از سوی آیتالله جوادی آملی به مقام معظم رهبری داده شد پهمه آنچه که دهنمکی در برنامه تلویزیونی «خیابان ایران» مطرح کرد آینده سینما را خطرناک میبینم/با جنا
همه آنچه که دهنمکی در برنامه تلویزیونی خیابان ایران مطرح کردآینده سینما را خطرناک میبینم با جناحی پدرکشتگی ندارم رسوایی2 را خواهم ساختکارگردان فیلم سینمایی معراحیها گفت عدم وجود فیلمنامه و امکانات سختافزاری برای سینما و همچنین عدم فرهنگ سینما رفتن در کشور که منجر به ریزش مخاطدرسگفتار «سیر مطالعات روایی» آیتالله میرباقری آغاز میشود
درسگفتار سیر مطالعات روایی آیتالله میرباقری آغاز میشوددرس گفتار سیر مطالعات روایی آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری از 11 اردیبهشت ماه آغاز میشود به گزارش خبرگزاری فارس آیتالله سید محمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در ترم بهار کلاسهای دوره آموزشی گذار طی چهار جلسیدحمیدرضا برقعی در گفت وگو با فارس: رد پررنگ نگاههای خاطره انگیز فضاهای مذهبی در «رقعه» مشهود است
سیدحمیدرضا برقعی در گفت وگو با فارس رد پررنگ نگاههای خاطره انگیز فضاهای مذهبی در رقعه مشهود استسیدحمیدرضا برقعی گفت همواره سعی کردهام به یک زبان عام فهم و خاص پسند برسم یعنی هم از یک طرف با مخاطبی که شعر را حرفهای دنبال نمیکند ارتباط برقرار کنم و هم دوستانی که با شعر حرفهانگاهی به کتاب «خلوت دلدادگان» آیتالله قرهی معامله شیرین با خدا در اعتکاف/ غبطه ملائکه و انبیاء به ح
نگاهی به کتاب خلوت دلدادگان آیتالله قرهیمعامله شیرین با خدا در اعتکاف غبطه ملائکه و انبیاء به حال معتکفینآیتالله قرهی میگوید به خدا قسم اگر پرده بالا میرفت میدیدیم که ملائکه با غبطه به معتکفین نگاه میکنند از محل اعتکاف معتکفین نور به آسمان بالا میرود و نفسشان شهر راموتورسواری عزت الله ضرغامی در مرز مریوان
موتورسواری عزت الله ضرغامی در مرز مریوان فرهنگ > تلویزیون - ایسنا نوشت عزتالله ضرغامی چهارشنبه - 17 اردیبهشت ماه - راهی استان کردستان شد تا برای نخستین بار شبکهای تلویزیونی را در یکی از استانهای کشور راهانداری کند رییس سازمان صداوسیما صبح چهمعاون پژوهشی موسسه مصابیح الهدی به فارس گفت جوانان بیشترین مراجعه کننده به آثار آیت الله مجتبی تهرانی/ «د
معاون پژوهشی موسسه مصابیح الهدی به فارس گفتجوانان بیشترین مراجعه کننده به آثار آیت الله مجتبی تهرانی دفتر دل یادآوری خاطرات استاد اخلاق تهرانگروه سنی جوانان بیشترین مراجعه کنندگان به غرفه مصابیح الهدی است کتاب دفتر دل را به خوانندگان پیشنهاد می کنم زیرا به نظرم روح آقا مجتبی ر-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها