واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان/
انفعال در مقابل لشگرکشی فرهنگی
گشت و گذار در بین غرفههای ناشرین عمومی مخاطب را با انبوهی از تکرار موضوعی و محتوایی حتی در بخش ترجمه روبهرو میسازد. تعدادی از ناشران برخی از آثار فیلسوفان غربی را سالهاست منتشر میکنند و بعضاً حتی قطع کتاب و یا طرح جلدشان هم با هم تفاوتی ندارد.
خبرگزاری فارس-گروه کتاب و ادبیات: نمایشگاه کتاب بدون شک حجمترین رویداد ادبی کشور در طول سال است که میتواند در ابعاد مختلف تأثیرگذار باشد و از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. اما شاید یکی از بهترین فرصتها باشد تا با نگاهی کنجکاو و به بررسی روند حرکت عرصه نشر کشور هم بپردازیم. پژوهشی میدانی با سؤالات و فرضیات مختلف که برخی از آنها در طی همین ده روز به پاسخ خود میرسند و برخی دیگر شاید هفتهها و ماهها و به کمک تیمی چندین نفره تا حدی به نتیجه نزدیک شوند. سؤالاتی از قبیل اینکه نگاه نویسندگان و ناشرین ما چقدر متنوع است؟ تا چه حد این نگاهها و نظرات مکتوب به روزند؟ در عرصههای مختلف به ویژه کتابهای عمومی تا چه حد نوآوری دارند؟ چقدر محصول زحمات فرهیختگان ما یعنی اصحاب فکر و قلم که در آینه تلاش ناشرین پر تلاش ما به منصه ظهور و بروز میرسد، پاسخگوی نیازهای امروز و پایهگذار مسیر نسل آینده ماست؟ سلیقه مخاطبین ما نسبت به سالهای گذشته چقدر رشد داشته و مرغوبپسندتر شده است؟ در عرصه علوم اجتماعی و انسانی تا چه حد با دنیای امروز در ارتباطیم و از آن مهمتر تا چه حد خود به عنوان یک کشور متمدن با تاریخی کهن و بالنده در تولید محتوا در ادبیات جهان سهم داریم؟ خلاقیتها و نوآوری ما در عرصه بهرهگیری از اصول و فنون جدید و خلاق در عرصه طراحی و چاپ و بازاریابی کتاب که بخشهای مهمی از فعالیت نشر است تا چه میزان ارتقاء پیدا کرده است؟ تا چه برآیند فعالیت این قشر از فرهنگیان جامعه به تثبیت و بالندگی سبک زندگی ایرانی اسلامی و در نتیجه تقویت حس عزت ملی در مخاطب خود کمک میکند؟ و سؤالات بسیاری دیگر که به لحاظ نرم و محتوای کتابها، غرفهها و فعالیت ناشرین و پخشکنندگان میتوان پرسید و درصدد یافتن پاسخهایش برآمد؟ به زعم نگارنده در واقع پاسخ به تمامی این سؤالات مهمترین هدف هر ساله برپایی این نمایشگاه و فروشگاه عظیم میتواند باشد و بهترین روش برای ترسیم نقشه راه و هدفگذاری برنامههای فرهنگی در عرصههای مختلف مرتبط با کتاب و کتابخوانی و لایههای متأثر از آن در کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت. البته پرواضح است که یادداشت مختصری در ابعاد یک یادداشت رسانهای نمیتواند پاسخ کاملی به حتی یکی از این سؤالات ارائه کند و اصولاً چنین مأموریتی هم ندارد، اما شاید بتواند با ذکر نکاتی توجه افکار عموم فعالان فرهنگی و به ویژه مدیران دلسوز و متعهد این عرصه را به این سمت جلب نماید. گشت و گذاری در بین غرفههای ناشرین بخش عمومی مخاطب را با انبوهی از تکرار موضوعی و حتی محتوایی حتی در بخش ترجمه روبهرو میسازد. تعداد متنابهی از ناشران برخی از آثار فیلسوفان غربی را سالهاست که منتشر میکنند و بعضاً حتی قطع کتاب و یا طرح جلدشان هم با هم تفاوتی ندارد. امکان رؤیت نظریهای فلسفی با پژوهشی اجتماعی یا روانشناسانه از سویی در پاسخ به یکی از سؤالات عمومی جامعه همانند آنچه در میان انبوه کتابهای غربیان دمیده میشود وجود ندارد. کافی است به بخش کودک پا بگذاردی و چرخی در این سالنها بزنید، کاراکتری جذاب و خلاقانه مربوط به کتابهای ترجمه شده خارجی است و کتابهای ایرانی از داشتن تصاویری ساده در عین حال به روز و جذاب محرومند، چند مثال ساده شاید عمق کم کاری را نشان میدهد، به عنوان مثال؛ دهها نشر کتاب داستان پینوکیو این آدمک چوبی محبوب را نشر کردهاند و هرکدام از آنها مزین به نام یک مترجم یا نویسنده و تصویرگر یا گرافیست منحصر به فرد است، اما با جستجوی اجمالی با پدیده عجیب تکرار حتی در امر تصویرگری به ویژه در کاراکترهای اصلی این داستان روبهرو میشویم. آیا واقعاً هنرمندان عزیز این کشور حتی در خلق تصویری متفاوت از آنچه والتدیسنی ترسیم کرده برای یک آدمک چوبی عاجزند یا اینکه خانوادهای محترم ایرانی تنها پینوکیویی که میشناسند برایش پولی پرداخت میکنند یک چهره ثابت با رنگی متفاوت است؟ از آن عجیبتر برخی از ناشران اقدام به انتشار کتابها نقطه ـ خط کردهاند، کتابهایی که واجد تصاویری متشکل از تعداد زیادی نقطه با شمارههایی مرتب هستند که کودکان باید با کنجکاوی این نقطهها را با خطوطی به هم متصل کند و به ناگاه با تصاویری جذاب و زیبا روبهرو میشوند، اما نکته اینجاست که حتی این کتابها کپی آثار خارجی است و خبری از گرافیست و تصویرگر ایرانی نیست. آیا واقعاً حذف خطوط پیرامونی از یک نقاشی با موضوعی ایرانی و ملی و ساده برای هزاران فارغالتحصیل رشته گرافیک ایرانی تا این حد ناممکن است که ناشرین محترم ترجیح میدهند از تصاویر و آثار خارجیان بهرهمند شوند؟ و در آخر نکتهای هم در درج تاریخ در کتابهایی با مضمون تاریخی میتواند مورد توجه قرار گیرد و آن اینکه در حالی که کشور عزیزمان دارای یکی از دقیقترین و زیباترین تقویمهای جهان است، اما حتی در روایت سرگذشت ایرانیان و تاریخ این سرزمین مؤلفین به درج تاریخهای میلادی و هجری قمری اقدام میکنند و تبدیل آن به تاریخ رسمی کشور بر عهده خواننده ایرانی است. چه اشکالی دارد اگر ما در متن پیشرویمان بخوانیم که جنگی در فلان سال قبل از هجری شمسی اتفاق افتاده است و یا بهمان شاعر یا عالم و دانشمند در فلان سال هجری شمسی میزیسته و نیازی نباشد تا با محاسبات ذهنی سالهای قبل از میلاد را تبدیل کنیم به تاریخ رسمی ایرانی و اسلامی. همه اینها مشتی بود نمونه از خروار و همانطور که گفته شد در این خصوص سخن بسیار است و مجال محدود، اما معتقدیم که نکتههای ریز و درشت فعالیتهای فرهنگی در مجموع جریانساز خواهند بود و البته وقتی که برخی از نقصانها در سطح وسیعی تکرار میشوند دیگر نکتهای کوچک و پیشپا افتاده نیستند. یادداشت از: محمدصالح حجتالاسلامی انتهای پیام/و
93/02/20 - 10:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]