واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۶
یک مدرس دانشگاه گفت: آشنایی شمس تبریزی با مولانا باعت شد مولانا مسیر عرفانی را طی کند و به تعالی روح برسد. سمانه علیمردانی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خراسان رضوی با اشاره به نخستین دیدار شمس و مولانا در قونیه اظهار کرد: آشنایی شمس و مولانا تاثیرات زیادی را بر روی مولانا گذاشت و مسیر زندگی او را دیگرگون کرد. او در خصوص نحوه آشنایی شمس با مولانا اظهار کرد: روزی مولانا در کنار حوضی مشغول تحصیل و خواندن کتابهایی قطور و مهم در خصوص عرفان بود که شمس از راه رسید و تمام کتابهای او را در آب انداخت. علیمردانی ادامه داد: این کار شمس، مولانا را بسیار ناراحت میکند و به او میگوید چرا کتابهایم را در آب ریختی زیرا این کتابها برای من بسیار ارزشمند بودند و برخی از آنها کتابهایی بود که از پدرم برایم مانده بود. این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: شمس به مولانا میگوید این کتابها چه بود که میخواندی؟ مولانا در جواب شمس میگوید این کتابها قیل و قال بود. شمس کتابها را از آب درمیآورد در حالی که تمامی کتابها خشک بودند، مولانا با تعجب میپرسد چطور کتابها خشک هستند؟ شمس در جواب او میگوید آنچه تو خواندی قیل و قال بود آنچه من انجام دادم ذوق و حال بود. او در ادامه تصریح کرد: در جایی از مثنوی مولانا نیز اینگونه آمده است که: ما برون را ننگریم و خال را، ما درون را بنگریم و حال را که تصدیقکننده همین موضوع است و میخواهد بر ارزشمندی درونیات تاکید کند. علیمردانی در خصوص وابستگی مولانا به شمس اظهار کرد: این وابستگی به درجهای رسیده بود که مولانا از زن و فرزند خود دوری میکرد و بیشتر به سمت شمس تبریزی گرایش داشت. این مدرس دانشگاه دلیل ترک مولانا توسط شمس تبریزی را حسادت اطرافیان دانست و گفت: این موضوع باعت شد شمس، مولانا را برای یک سال ترک کند اما مولانا به دنبال شمس رفت و او را برگرداند اما مجددا بعد سالها باز این اتفاق تکرار میشود اما این بار شمس برای همیشه مولانا را ترک میکند. او ادامه داد: بعد از رفتن شمس مولانا شروع به سرودن دیوان شمس میکند و از این جهت اسم دیوانش را «دیوان شمس تبریزی» میگذارد که علاقه و عشق زیادش به شمس را به همراه اثرش جاودانه کند. این استاد ادبیات تاکید کرد: مولانا قبل از آشنایی با شمس هم شمه شاعری داشته است و گاهی شعر میسروده اما پس از دیدار با شمس قدم در وادی عرفان میگذارد. او افزود: مولانا در جایی از دیوان شمس خطاب به شمس آورده است: زاهدی بودم ترانهگویم کردی / سرمنزل بزم و بادهجویم کردی سجادهنشین باوقاری بودم / بازیچه کودکان کویم کردی که این ابیات نشاندهنده علاقه و توجه خاص مولانا به شمس تبریزی است. علیمردانی عنوان کرد: تاثیر شمس بر روی مولانا به حدی بوده است که در این بیت مولانا میخواهد بگوید من سجادهنشین باوقاری بودم که فقط به مسائل عبادی روزمره خودم میرسیدم اما تو مرا به جایگاهی از عرفان رساندی که هرکسی مرا به تمسخر میگیرد. او با اشاره به مصرع «از مقامات تبتل تا فنا پله پله تا ملاقات خدا» خاطرنشان کرد: نهایتا آشنایی مولانا با شمس تبریزی منجر به ملاقات خدا برای مولانا شد و شمس تاثیرات فراوان دیگری نیز بر مولانا گذاشت که در خصوص آنها میتوان به اختصار گفت: مولانا به درجهای از عرفان رسید که به تعالی روح دست پیدا کرد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]