واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
کاخی که فروریخت و شاهی که در پوست پلنگ دیده شد فرهنگ > کتاب - «پنجرهای نو به شاهنامه» نام مجموعه کتابی است از علی اصغر سیدآبادی که نشر پنجره آن را امسال در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه خواهد کرد.
نویسنده در این مجموعه، شاهنامه فردوسی را با زبانی نوجوانانه و از زاویهای تازه بازنویسی کرده که سه جلد اول آن با نامهای «شاهی در پوست پلنگ»، «کاخی که فروریخت» و «فریدون و پسرانش» با تصویرگری کمال طباطبایی و ویرایش فریدون عموزاده خلیلی در نمایشگاه کتاب عرضه خواهد شد. علی اصغر سیدآبادی درباره بازنویسی شاهنامه میگوید: درست است که در بازار کتاب ایران بازنویسیهای خوبی از شاهنامه وجود دارد و من میتوانم به عنوان نمونه به مجموعه خانم آتوسا صالحی که نشر افق منتشر کرده است برای نوجوانان و مجموعهای که آرمان آرین در نشر چکه زیر چاپ دارد، اشاره کنم، اما نگاه من با این دوستان متفاوت است. وی درباره تفاوتهای مجموعه پنجرهای نو به شاهنامه گفت: سعی کردهام نکتههایی از شاهنامه در این بازنویسی برجسته شود که با ارزشهای دنیای جدید سازگارتر است. دوستان دیگر بیشتر شاهنامه را یک اثر داستانی دیدهاند و تلاش کردهاند بانوزیسی خوبی ارائه کنند و موفق هم شدهاند، اما در تجربه ما شاهنامه فقط یک اثر ادبی نیست و من تلاش کردهام به نکات فکری و ارزشی آن هم توجه کنم. وی افزود: به طور مثال با اینکه برخی فکر میکنند شاهنامه یک اثر ناسیونالیستی است در آن به برترینژاد ایرانیان نسبت به نژادهای دیگر پرداخته شده است، اما رستم قهرمان ملی ما ایرانیان در این اثر آدمی است دو رگه. پدرش زال ایرانی است و مادرش رودابه دختر مهراب کابلی است که فردوسی میگوید نسبش به ضحاک تازی میرسد. همان طور که میدانید ازدواج زال و رودابه به همین دلیل مخالفانی دارد، اما در نهایت این دو ازدواج میکنند و رستم متولد میشود. سیدآبادی درباره نحوه روایت و بازنویسی داستانهای شاهنامه میگوید: یکی از دشواریهای بازنویسی برای کودکان و نوجوانان این است که باید زاویه دید به گونهای انتخاب شود که کودکان بتوانند به داستان و شخصیتهای داستان نزدیکتر شوند. بیشتر شاهکارهای قدیمی ادبیات بر اساس روایتهای کلانی شکل گرفتهاند و ماجرا و شخصیتها از بالا و با فاصله دیده میشوند. در بازنویسی من سعی کردم از فاصلهای نزدیکتر با شخصیتها رو به رو شوم. رابطههای عاطفی و شخصی شخصیتها را از نزدیکتر تماشا کنم و به تماشا بگذارم. وی افزود: شما میدانید که در ماجرای ضحاک یکی از دو نفری را که ارمایل و گرمایل از بند ضحاک رها میکنند و فراری میدهند به سرزمینی میروند و جز این اطلاعاتی درباره این سرزمین و جزییات زندگی در آنجا نیست و شاهنامه به ذکر کلیاتی بسنده کرده است، اما زندگی آنها عجیب و جذاب و داستانی به نظر میرسید. برای همین تلاش کردم روایتی از آن هم ارائه کنم و حضورشان را در وقایع بعدی نیز پر نرگتر مطرح کنم. 6060
جمعه 5 اردیبهشت 1393 - 20:33:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]