واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: مخالفان تندروی دولت اعتدال و «ادبیات بگمبگم»
در روزهای اخیر برخی مخالفان دولت به هر طریقی، با برهمزدن آرامش سیاسی کشور برای مسئولان چالش ایجاد میکنند. از طرفی به بهانههای واهی اعضای کابینه را به مجلس احضار میکنند و از سوی دیگر یک ضیاف ساده به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) را چنان در بوق و کرنا میکنند و فریاد «واحسرتا و وااسفا» سر میدهند که انگاری دولت جشنهای آنچنانی راهانداخته و توجهی نیز به این افراد و گروهها نکرده است. و در حالی که کشور نیازمند آرامش برای حل مشکلات مردم است، همانند هشت سال اخیر با ادبیاتی غیراخلاقی و بحرانآفرین، تهدید به افشاگری، پخش فیلم و ... میکنند.
آفتاب- سرویس سیاسی: متأسفانه یکی از نکاتی که برخی مخالفان در رفتار و رویکرد خود نسبت به دولت اعتدال نادیده میگیرند، اصل اخلاق و راستگویی در نقد است. آنها بعد از انتخابات 24 خرداد 92، بیوقفه به دروغپردازی، تحریف آشکار و وارونه نشان دادن واقعیتها در راستای اهداف جناحی و باندی خود اقدام میکنند.
به گزارش آفتاب، شواهد و مصادیق زیادی بر این ادعا وجود دارد؛ از پخش شبنامه علیه برخی وزرا در جلسههای رای اعتماد به اعضای کابینه گرفته تا تحریف آشکار اخبار مربوط به مذاکرات هستهای و خبرسازی علیه بخشهای مختلف دولت. اقدامهایی که از همان ابتدای کار دولت شروع شده و متأسفانه هرچه از عمر دولت میگذرد، مخالفان تندرو بر این رفتار نابخردانه و به دور از اخلاق خود اصرار میکنند و شدت میبخشند.
در روزهای اخیر برخی مخالفان دولت به هر طریقی، با برهمزدن آرامش سیاسی کشور برای مسئولان چالش ایجاد میکنند. از طرفی به بهانههای واهی اعضای کابینه را به مجلس احضار میکنند و از سوی دیگر یک ضیاف ساده به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) را چنان در بوق و کرنا میکنند و فریاد «واحسرتا و وااسفا» سر میدهند که انگاری دولت جشنهای آنچنانی راهانداخته و توجهی نیز به این افراد و گروهها نکرده است و در حالی که کشور نیازمند آرامش برای حل مشکلات مردم است، همانند هشت سال اخیر با ادبیاتی غیراخلاقی و بحرانآفرین، تهدید به افشاگری، پخش فیلم و ... میکنند.
در واقع مبنای این انتقادها و جوسازیهای رسانهای و فشار به دولت، در راستای همان رویه و مخالفتهای همیشگی این گروهها است که بر اساس گفته پدر معنویشان «انتقادات مبنایی نسبت به دولت» دارند و «مردم را منشأ قدرت، مشروعیت و مقبولیت نظام نمیدانند.» بنابراین جریانی که با تفکر دولت منتخب مردم تفاوت مبنایی و بنیادی داشته باشد، میکوشد از هر فرصتی برای ابراز مخالفت و کارشکنی و حتی براندازی آن استفاده کند.
در نمونه دیگری مهرداد بذرپاش نماینده تهران، طی نطقِ پس از دستور خود در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی با انتقاد از عدم توجه به تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی، میگوید: «مگر دولت در ابتدای رایآوری یکی از اصلیترین برنامههای خود را احیای سازمان مدیریت نمیدانست و مگر دلیل بسیاری از مشکلات کشور را تغییر سازمان مدیریت به معاونت نمیدانست، پس چه شد بعد از گذشت هشت ماه از شروع دولت این سازمان احیا نشد. اکنون نیز علیرغم احترامی که برای معاونت برنامهریزی رییسجمهور قائلم ایشان غیرقانونی عهدهدار معاونت دیگری به نام نیروی انسانی است. اعتماد مردم چیزی نیست که با آن شوخی کنیم و این ملت همان ملت حماسهآفرین در مقاطع مختلف است و عمل به وعدهها توجه به اعتماد مردم است.»
به گزارش آفتاب، در ضرورت تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی شکی نیست؛ همانگونه که دولت نیز تشکیل این سازمان را در اولویت قرار داده و بهصورت جدی پیگیر تحقق این وعده خود است. اما نکته جالب ماجرا در اینجاست که این سازمان به دستور رئیس دولتی منحل شد که از قضا جناب بذرپاش نیز در آن دولت، صاحب پست و مقامی بود و اکنون نیز علیرغم تلاشهای دولت برای تشکیل این سازمان، یکی از موانع، مجلس شورای اسلامی است. حال پرسش این است؛ جناب بذرپاش که آن زمان جوانی جویای نام بود و اکنون دلسوز مردم و معترض «عدم تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی» شده، چرا نسبت به این اقدام احمدینژاد اعتراضی نکرد که اینک نگران اعتماد مردم شده است؟! آیا غیر از این است که آن زمان دولت همفکر وی در رأس کار بود و حال دولتی با گرایشی دیگر؟ البته اگر جناب بذرپاش و هممسلکانش نگران عدم تحقق وعدههای انتخاباتی رئیسجمهور و اعتماد مردم بودند، اینچنین به هجمه علیه دولت اعتدال نمیپرداختند.
گرچه در ظاهر این افراد و گروهها خود را در جایگاه مدافعان حقوق ملت نشاندهاند و مدام فریاد «مردم مردم» سر میدهند اما معلوم نیست که رفتارها و اقداماتی که انجام میدهند با حقوق مردم و منافع ملی چه تناسبی دارد و چگونه منجر به بهبود معیشت مردم و عزت ملی میشود؟! مگر هشت سال تمام و کمال عهدهدار امور کشور نبودهاند؟ وضع چه کسانی بهتر شد؟ مردم یا کاسبان و دلالان تحریم و رانتخواران؟ آیا سیاستها و برنامههای اشتباه هشت سال گذشته -که مدام بر فقر و رنج مردم میافزود- کافی نبود تا این جریانها به اصلاح رویکرد و رفتارهای غیراخلاقی و برخلاف منافع ملی خود در برابر خواستههای مردم بپردازند؟
به نظر میرسد این افراد که سیاستهای ناکارآمدشان در سالهای اخیر، کشور را دچار تنگناهای سیاسی و اقتصادی کرده است، هدفی جز تخریب دولت ندارند. اما جنجالسازی، از کاه، کوه ساختن و سنگاندازی در برابر دولت منتخب مردم، نه تنها هنر نیست و باعث محبوبیت نزد افکار عمومی نمیشود بلکه منجر به انزجار بیش از بیش مردم نسبت به آنها نیز میشود. پس همان بهتر که اگر نمیتوانیم به دولت در راستای توسعه کشور و بهبود وضعیت مردم کمکی کنیم و سنگی را از مسیر کاهش مشکلات و رنجهای مردم برداریم، سنگاندازی و کارشکنی نکنیم و بحران نیافرینیم.
مطالب مرتبط
بانوی حاضر در مراسم نهاد ریاست جمهوری: هیچ خلاف شرعی رخ نداده است
رسوایی دیپلمات ایرانی در برزیل «ننگ دیپلماتیک» بود یا دفن فرای در اصفهان؟
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]