واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۹
سیاوش سبزی با اعتقاد به اینکه سبکها شعر بزرگان را کسالتآور میکنند میگوید سبکها با سایه سنگین خود بر شعر و شاعر فشار میآورند و استعداد فردی شاعر را برای خود تصاحب میکنند. این شاعر در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: هر شاعر مستقل و یا هر نسل که خویشاوندی خود را با ادبیات به اثبات رسانده باشد و مدعی اجرایی تازه و دیگرگونه در مقایسه با شاعران و نسلهای پیش از خود باشد، میبایست تئوری، نظریه و اصول نقد جدیدی همپای شعر خود ارائه دهد و بدون ارائه چنین تئوری، نظریه و نقدی نمیتواند مدعی شعری دیگرگونه باشد. او درباره مجموعه شعرش «که زیرا» اظهار کرد: یکی از مهمترین کارهایی که من در این مجموعه شعر انجام دادهام، حذف «عنصر غالب» از شعر است. در این مجموعه هیچ عنصری از سایر عناصرِ مؤثر در شعر برتر نیست. من عامدا و عالما از اینکه در شعرم مؤلفههای خاصی داشته باشم گریزان بوده و هستم؛ زیرا مؤلفههای مشخص و مکرر که باعث میشوند کفه ترازوی شعر به سود یک یا دو عنصر سنگینتر شود، باعث تضعیف اجزا و عناصر دیگر شده و درنهایت منجر به بسامد بالای آن عناصر و ایجاد «سبک» و یا «شبه سبک» خواهند شد. سبزی سپس عنوان کرد: دلیل کسالتآور بودن شعر بزرگانی چون سپهری را نیز همین میدانم. این سبکها هستند که با سایه سنگین خود بر شعر و شاعر فشار میآورند و در واقع استعداد فردی شاعر را برای خود تصاحب میکنند. من به سینه هر نوع سبک و یا شبه سبکی دست رد میزنم. هیچگاه نخواستهام مثلا «ایماژیست» باشم و یا اینکه تمام وقت خود را برای هندیبازیهای تصویری تلف کنم. او ادامه داد: برای من در مجموعه «که زیرا»، همان طور که در مجموعه اولم «دربارهات بودم» نیز نشان دادهام، مسأله زبان و به پیروی از آن فرم از اهمیت ویژهای برخوردار است. اولین ویژگی زبانی این مجموعه این است که خواسته روح زبان فارسی را به اجرا بگذارد و از این رهگذر تفاوت خود را با شعرهایی که بوی ترجمه میدهند و سودای جهانی شدن در سر میپرورانند، بدون اینکه از کمترین امکانات زبان فارسی بهره ببرند، به نمایش بگذارد. من در این مجموعه خواستهام با اتکا به ادبیت زبان و با کمک گرفتن از مؤلفههای فارسی و غیرفارسی، جزیی از ادبیات ایران و جهان باشم. این شاعر همچنین گفت: در رابطه با مسأله زبان باید بگویم که در شعر من، فرم ارزش ماهوی و ذاتی دارد. معتقدم برای اینکه بخواهیم زبانی مستقل داشته باشیم، باید تا آنجا که میتوانیم از دستور زبان معیار و دستور زبان موجود شعر فراتر برویم و در شعر خود دست به قاعدهافزایی زبانی و دستوری بزنیم. یعنی من صرفا مصرفکننده زبان و دستور آن نیستم. بلکه زبان هم متقابلا مصرفکننده دستور زبان شخصی من است؛ یک داد و ستد متقابل بین من و زبان، یک شرکت تعاونی زبانی که من صاحب امضای آن هستم. او اضافه کرد: در رابطه با زبان و فرم، بسیاری از مباحث به تلطیف ذوقی و فنی نیاز دارد و من معتقدم که برداشتهای گاه نادرست باعث صدمههایی از این حیث به شعر معاصر مخصوصا در ارتباط با مخاطب شعر وارد کرده است. من در حال تدوین مقالهای هستم با این عنوان که «آیا چرا براهنی دیگر شاعر نیمایی نیستم؟» که با مبنا قرار دادن مقاله «چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم» رضا براهنی، به مباحث زبانی، فرمی، معنایی و موسیقایی میپردازد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]