تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):پشیمانی از گناه برای توبه کافی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827597952




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای شیر هامون، قطع یارانه‌ها و 2هزار زخمی برجای مانده


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
ماجرای شیر هامون، قطع یارانه‌ها و 2هزار زخمی برجای مانده
«مصادره شد» برای ما تنها یک کلمه است اما برای ضامن این جانباز شیمیایی. از دست دادن منزل مسکونی است و حساب کنید برای خود او چیست که هم منزل مسکونی‌اش را از دست داده و هم آبرویش را...

خبرگزاری فارس: ماجرای شیر هامون، قطع یارانه‌ها و 2هزار زخمی برجای مانده


خبرگزاری فارس- مهناز سعیدحسینی: آنهایی که دستی در آتش ادبیات دارند همواره از کلمه‌هایی که چند معنی دارند برای ایهام نوشته‌شان و زیباتر شدن متن استفاده می‌کنند،‌ آنهایی هم که به حوادث علاقه دارند، پیگیر اخباری هستند که باعث کشته و زخمی تعداد زیادی آدم شود یا خسارت‌های عجیب به بار آورد اما هیچ کس دلش نمی‌خواهد شیری که معمولا آدمیزاد آن را می‌خورد و صنعت وابسته به آن باعث تولید شغل است، روزی چنگ و دندان نشان دهد و در دیاری که نیاز فوری به کمک دارد، 2هزار نفر و خانواده‌شان را بدرد و هیچ کس هم کاری نکند. متنی که در ادامه می‌آید یک گزارش خواندنی،‌ غم انگیز و البته به قلم داستانی از محسن هادی است که همراه با گروه عکاسان و مستند سازان جهادی به سیستان رفته است. سیستان را با وضعیت بی آبی و بن بست اقتصادی و مردمان نجیبش در نظر بیاورید و این متن را بخوانید و ماجرای دریده شدن 2هزار سیستانی توسط شیر را برای بقیه تعریف کنید: «از آنجایی‌که شیر یارانه‌ای از سبد حمایتی حذف شده و تولیدات این کارخانه کاهش یافته است، در نتیجه ناخواسته مجبور هستم تعدادی از نیروهای این کارخانه را اخراج نمایم...» این جمله شروع یک آگهی است که در شیشه‌ی نگهبانی ورودی کارخانه، توجهم را جلب می‌کند، با خواندن این متن، عرقی که بر پیشانی شرمگین مدیر کارخانه نشسته بود بر پیشانی من هم می‌نشیند. آگهی دوم اما غم‌انگیز‌تر است؛ «... این کارخانه فقط نیاز به چهار نفر نیرو دارد و نیروهای مازاد را اخراج می‌کند...» کارخانه‌ای که ساختمان تازه‌ و معماری سازه‌اش حکایت از انگیزه‌هایی می‌دهد که برای سرمایه‌گذاری و تولید آستین بالا زده‌ بودند!  

 

محوطه‌ خالی است، سکوت موهوم را پارس‌های خشم‌گین سگی می‌شکند که ورود ما را برنمی‌تابد، به ساختمان اصلی که نزدیک می‌شویم، بالاخره مرد جوانی می‌آید، شوک آن آگهی آداب را از یادم برده، بی معارفه، می‌پرسم اینجا چه خبر است؟ شرمگین دعوتمان می‌کند به تو، جایی که جز او، مادری و خواهری هم دست روی دست گذاشته‌اند و دقیقه‌ها را می‌شمارند؛ قرار است ماموران بانک برای مصادره تشریف آورند... چرا؟ آنکه به حرف می‌آید یک خانم میان‌سال است، مادر این جوان و همسر مرد جانبازی که از 83 تا 85 در کارگروه اشتغال و سرمایه‌گذاری استان دوندگی کرده تا  5 میلیارد ریال اعتبار جذب کند برای تاسیس یک کارخانه‌ی تک‌محصولی، و شیر یارانه‌ای تولید کند. 20 میلیارد ریال هم خود روی آن گذاشته‌اند تا بالاخره بتوانند در سال 88 این تعاونی را در زمینی به مساحت 4000 متر مربع به بهره‌برداری برسانند. کجا؟ در شهرک صنعتی محمد آباد در 30 کیلومتری زابل، یعنی همان منطقه‌ای که بحران خشکسالی روزگار مردم را سیاه کرده و بسته‌شدن مرزها سیاه‌تر. کسب و کار مردم تخته شده و آنها گروه گروه سر به هجرت می‌گذارند و به آرزوی یافتن کار، چه کاری؟ عملگی، مزدوری، نظافت، دستفروشی و هرکاری که  نان شب را برایشان تامین کند، به شهرهای دیگر می‌روند! کارخانه به بار می‌نشیند، محصولش با نام تجاری «بلکه‌سبز» که به فارسی رسمی شده می‌شود «برگ‌سبز» راهی بازار می‌شود. نیاز سیستان به شیر دو سر دارد؛ اولی نیاز دامداران و گاوداران محلی است به فروش و فراوری شیر و دومی نیاز مردم است به خرید و نوشیدن، مردمی که از سوء تغذیه در رنجند، بیماری سل، سیستان را کانون جولان خود کرده و بیماری‌های تنفسی بیداد می‌کند. کارخانه‌ی شیر هامون امید را در منطقه زنده می‌کند، دیگر شیر تولیدی دامداران روی دستشان نخواهد ماند و مردم از مغازه‌ها دست خالی برنخواهند گشت. شیر هامون سیستان، یارانه‌ای است و به ارزانی به دست مردم می‌رسد. کار بالا می‌گیرد، 84 جوان شاغل می‌شوند، قریب به 2000 نفر هم، شاید هم بیشتر، در گاوداری‌ها و دامداری‌های محلی کار می‌کنند که تولیدشان در این کارخانه فرآوری و بسته‌بندی می‌شود. چه تعداد راننده و فروشنده و مشاغل وابسته ازین چرخه نفع می‌برند، حسابش چندان در دست نیست اما می‌توان از افزایش تولید کارخانه، از 7300 تن به 23000 تن، تخمین زد که این تعاونی برتر استان سیستان و بلوچستان در سال‌های 90 و 91 چرخه‌ی زندگی چند هزار نفر را به گردش درآورده بود. کارخانه‌ی شیر، روز به‌روز رونق می‌گیرد، تقدیر‌نامه پشت تقدیرنامه می‌آید و مدیر کارخانه‌ را تشویق به توسعه می‌کند تا کارخانه را از تک محصولی خارج و دوغ و ماست و خامه را هم به سبد تولید خود اضافه کند تا علاوه بر استان، بازارهای هدف را در پاکستان و افغانستان راه هم یافته، همت مضاعف را چاشنی کار مضاعف کرده و در یک جهاد اقتصادی، به تولید ملى  بپردازد با این امید که حمایت از کار و سرمایه‌ ایرانى، راهبرد اعلامی رهبر معظم انقلاب است در آن سال.

اما شرایط در حال تغییر بود؛ دولت مصمم شده بود که یارانه‌ها را هدفمند کند، یعنی از پرداخت سوبسید‌های بی هدف به مصرف کننده پرهیز کرده و ساختار اقتصادی ایران را که بر مبنای سوخت و مواد غذایی ارزان شکل گرفته بود خارج کند چرا که سوخت ارزان باعث عدم مدیریت بهینه‌ی آن شده بود و سرمایه‌ی کشور را به نابودی می‌شکاند. غذای ارزان هم اسراف را به رفتار عادی مردم تبدیل کرده بود و آمارهای تکان‌دهنده‌ای از هدر رفت منابع غذایی کشور به گوش می‌رسید. برآیند این‌دو، کشور را نیازمند خارج کرده بود و این تهدید بزرگی برای امنیت ملی کشوری بود که حلقه‌ی تحریم‌ها روز بروز برایش تنگ می‌شد. چاره‌کار اصلاح الگوی مصرف بود و این تغییر هدفمند پرداخت یارانه‌ها از مصرف‌کنند به تولید کننده را می‌طلبید. به این معنی که به جای ارزان‌سازی مصنوعی کالا، فرایند تولید روان‌سازی می‌شد و  هزینه‌های آن کاهش می‌یافت. قانون ابلاغ شد، دولت باید در مدت پنج سال و به تدریج، یارانه کالاهایی چون بنزین، گازوئیل، گاز، نفت، برق، آب، گندم، شکر، برنج، روغن و شیر را حذف و قیمت‌ها را به سطح بازارهای منطقه خلیج فارس می‌رساند. این کار 20 هزار میلیارد تومان، برای دولت درآمد داشت و قرار بر این بود که نیمی از این درآمد را برای مقابله با تورم، به صورت نقدی بین مردم توزیع کند. 30 درصد از این در آمدها نیز به تولید کنندگان و 20 درصد به دولت به منظور جبران خسارات ناشی از افزایش حامل‌های سوخت تعلق می‌گرفت. اما اجرای قانون شکل ناقصی داشت، یعنی یارانه‌ی کالاها حذف شد، قیمت‌ها افزایش یافت، پول نقد به مردم داده شد اما آن 30 درصدی که قرار بود به حمایت از تولید اختصاص یابد، فراموش شد. قیمت سوخت بالا رفته بود، نه ده درصد، نه بیست درصد و نه حتی 200 درصد. گازوئیل از حدود 165 ریال به 3500 ریال افزایش یافته بود و این در کنار افزایش برق و بنزین و گاز، شوک بزرگی به تولید کنندگان ایرانی وارد کرد که تعداد زیادی از آنها تا آستانه‌ی ورشکستگی رفتند. گفته شد «برای کمک به واحدهای صنفی که ناچارند خود را با قیمت جدید حامل های انرژی وفق دهند، بسته های حمایتی تدارک دیده است. این واحدها از جمله می‌توانند وام هایی بین 30 تا 50 میلیون تومان با سود 7 درصد به صورت اینترنتی ثبت نام کنند. همچنین اعلام شده است که صنعتگران می‌توانند تنها با سپردن سفته، وام هایی با بهره 3 درصد دریافت کنند .» اما این‌ها همه وعده بود  در مقام عمل قانون هدفمندی یارانه‌ها تنها گرانی کالاها بود و پرداخت نقدی ماهانه به مردم. هدفمندی یارانه‌ها صنایع غذایی را عموما تحت تاثیر قرار داد اما لبنیات بیشترین تاثیر را به خود دید، چرا که از طرفی قیمت تولید شیر خام افزایش یافت و از طرف دیگر با برداشته شدن یارانه و افزایش قیمت شیر بسته‌بندی شده، خرید این محصول به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش یافت به طوری که اعلام شد مردم در سال 91 نسبت به سال 90، حدود 22 درصد مصرف لبنیات و شیر خود را کم کرده‌اند  در  اسفند‌ماه 92 مدیرعامل صنایع شیر ایران، درباره تاثیر اجرای هدفمندی یارانه‌ها، به خبر‌آنلاین گفت: «پس از اجرای فاز اول طرح هدفمندی یارانه ها در دیماه 89 تا تیرماه 90 به دلایل افزایش هزینه‌های تولید، حامل‌های انرژی و عدم صدور مجوز برای افزایش قیمت‌ها، مجموع صنایع لبنیات در کشور 530 میلیارد تومان متضرر شدند، ضرری که هرگز جبران نشد ». پس از اجرای فاز نخست هدفمندی یارانه‌ها، صنایع لبنیات کشور آسیب زیادی دیدند، اما  آسیبی که به کارخانه‌ی شیر هامون سیستان وارد شد بسیار بیشتر بود، بیشتر از آن که قامت نحیفش را تاب ایستادن بماند چرا که سیستان با همه‌جای ایران فرق می‌کرد. در شهرهای دیگر گرانی شیر برای مردم سخت بود و آنها 22 درصد مصرف خود را پایین آوردند اما مردم سیستان فقیرتر از آن بودند که به همین 22 درصد اکتفا کنند. درین باره آماری منتشر نشده است اما در منطقه‌ای که آمار بیکاری بیداد می‌کند و مهاجر فرست‌ترین منطقه‌ی‌کشور است، بسیاری از خانواده‌ها در بحران حاصل از خشکسالی، و تعطیلی کشاوری و دامداری و صیادی هیچ درآمدی، تاکید می‌شود هیچ درآمدی جز یارانه‌ی ماهانه  ندارند، انتظار می‌رود که مصرف لبنیات بیش از 50 درصد و حتی در برخی خانواده‌ها 100 درصد کاهش یافته باشد.

شوک کاهش مصرف، کاهش تولید را به همراه داشت و این شوک اگر با افزایش هزینه‌ها و عدم دریافت به موقع مطالبات از دولت همراه باشد، انتظار می‌رود همه‌ی پیش‌بینی های مدیر کارخانه‌ی شیر هامون سیستان، برای عبور از بحران حذف یارانه‌ی شیر، شکست خورده و کارخانه را به تعطیلی کامل بکشاند. تعطیلی کارخانه، این شرکت تعاونی را با بحرانی بزرگتر روبرو کند؛ مطالبات بانک! از 5 میلیارد ریال اعتباری که به این کارخانه پرداخت شده بود، 28 میلیارد ریال بازپرداخت شده بود اما سررسید 12 میلیارد ریال باقی مانده، همزمان با دوران بحران بود و معوق شدن، وضعیتی طبیعی بود. وضعیتی که نه برای این شرکت بلکه برای تعداد کثیری از صنایع پیش آمده بود.  معوقات بانکی صنعتگران و تولیدکنندگان به  80 هزار میلیارد تومان ‌ رسید و  اینجا بود که گفته شد «نمی‌توان انتظار زیادی از بانک‌ها داشت »! و این دیدگاه چراغ سبزی شد به سیستم بانکی که بی ملاحظه‌ی شرایط کشور، چاقویش را کشیده و گردن‌های نحیف را به مسلخ مصادره‌ی اموال کشاند بی‌آنکه دغدغه‌ی بیکاری 10‌ها هزار نفر را داشته باشد. 5 میلیارد ریال بدهی کارخانه‌ی شیر هامون، حالا 90 میلیارد شده است... دو ملکی که به رهن بانک درآمده بود مصادره شد، مصادره شد برای ما تنها یک کلمه است اما برای ضامن این جانباز شیمیایی. از دست دادن منزل مسکونی است و حساب کنید برای خود او چیست که هم منزل مسکونی‌اش را از دست داده و هم آبرویش را... حالا او و خانواده‌اش نه در شهر، بلکه در شهرک صنعتی و در همان کارخانه‌ی تعطیل شده زندگی می‌کنند، کارخانه‌ای که همین‌روزها قرار است مصادره شود... او و همسرش تصمیم دارند در صورت مصادره کارخانه، به شهر برنگردند و همینجا، در میانه‌ی بلوار شهرک صنعتی محمد آباد کارتن خواب شوند... شهرکی که از 50 واحد صنعتی اش، تنها 7 واحد، آن هم نیمه‌ تعطیل کار می‌کنند... این داستان، نمونه‌ای از اوضاع صنعت در سیستان بود؛ حدیث مفصلش را نانوشته بخوانید! انتهای پیام/و

93/01/30 - 11:34





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن