تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 4 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1868883803




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهید چراغی نماز خواند،لباس نو پوشید و کربلایی شد


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

شهید چراغی نماز خواند،لباس نو پوشید و کربلایی شد شهرری - ایرنا - روزهای پایانی فروردین 1362 رسید و والفجر یک عملیاتی بود که نخستین شهید از میان فرماندهان لشکر سپاه پاسداران شهید چراغی عروج کرد.


دلیری توام با آرامش شهید چراغی از تاسی به سیره اهل بیت(ع) بود صبر و شجاعت رضا، ناشی از علاقه وی به اهل بیت(ع) بود.
رضا متولد سال 1336 بود. با آغاز مبارزات انقلابی مردم ایران به خیل عظیم مبارزان پیوست. مبارزات سیاسی رضا وی را پخته تر از سال های قبل کرده بود. دیگر اهدافش را می دانست و تا پای جان برای رسیدن به آن ها تلاش می کرد. پخش اعلامیه، حضور در راهپیمایی ها و سخنرانی های سیاسی، رضا را به مجاهدی سرسخت تبدیل کرده بود که دیگر برایش سختی معنا نداشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، نیرویی تازه در کالبد رضا دمیده شد. وی برای برقراری ثبات در کشور و تأمین امنیت در نقاط مختلف، به فعالیت پرداخت و با ضد انقلاب برخورد می کرد.
در آغاز غائله کردستان، بی درنگ کمر همت بست و به سوی مرزهای غربی اعزام شد تا در کنار سایر رزمندگان اسلام، پای تروریست ها و ضد انقلاب را از کشور قطع کنند. با عده ای از دوستانش داوطلبانه برای مبارزه با دموکرات و کومله عازم مریوان شد. در عملیات محمدرسول الله(ص) شرکت داشت. گیلانغرب و سرپل ذهاب، دیگر جبهه هایی بود که رضا در آنجا به خدمت پرداخت و در مقابل ایادی استکبار ایستاد.
با لشکرکشی صدام به ایران در شهریور سال 59، رضا این بار نیز برای دفاع از آرمان هایش و برای ایستادگی در مقابل مجاوز، از سوی پایگاه محله به مناطق جنوبی اعزام شد و تا آخرین لحظه های عمرش نیز در جبهه ماند.
رضا در عملیات فتح المبین، درعملیات بیت المقدس که با هدف آزادسازی خرمشهر حضور داشت. به عنوان فرمانده ˈگردان حمزهˈ بود و پس از آن در عملیات ˈمسلم بن عقیلˈ با 13 گردان به عنوان فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله(ص) وارد عمل شد و بار دیگر توان رزمی و فرماندهی خود را به نمایش گذاشت.
در عملیات «والفجر مقدماتی» نیز شجاعت بی نظیری از خود نشان داد. وی یکی از رزمندگانی بود که تا آخرین قطره خونش، پا عقب نکشید و ایستادگی کرد و نشان داد که مردم ایران برپای آرمان ها و اعتقاداتشان ایستاده اند و هیچ لشکر نظامی جهان نیز نمی تواند مقاومت آن ها را در هم بشکند.
***11بار مجروحیت در عملیات های مختلف
شهید بزرگوار در عملیات های مختلف در مجموع 11 بار مجروح شد، عملیات والفجر 1، رضا را به آرزویش رساند. برای شهادت بی تاب بود و آرزو داشت که در راه اسلام و قرآن به شهادت برسد. فروردین سال 62 بود که خبر دادند رضا در عملیات وافجر 1 مجروح و در نهایت به شهادت رسیده است.
رضا بسیار ساکت بود. بیشتر اهل عمل بود تا شعار. خیلی کم حرف می زد و بیشتر اوقات با اعمالش، همه را مجذوب خود می کرد. به کوچکتر از خود کمک می کرد و به بزرگتر از خود احترام می گذاشت. خیلی مهربان بود. اهل محل دوستش داشتند و همیشه برایش احترام قائل بودند.
شهید چراغی همیشه دوست داشت کتاب بخواند. وقتی که بی کار می شد، کتاب می خواند و دیگران را نیز به این کار دعوت می کرد. معتقد بودن خواندن کتاب، راه سعادت را به انسان نشان می دهد.
***شهید چراغی اسوه ایستادگی و شجاعت
رضا اسوه صبر و استقامت در خانواده بود.جوانان خانواده و اهل محل وی را به عنوان شخصی صبور و با استقامت می شناختند و معتقد بودند رضا به هیچ وجه گلایه و شکایت نمی کنند. آرامشی خاصی که رضا داشت، ناشی از عشقش به ولایت و اهل بیت(ع) بود.
***می خواهم مزاحم وقت حضرت امام بشوم
ایشان علاقه ی قلبی به امام داشتند. البته دلشان نمی آمد مزاحمشان بشوند. به عنوان مثال، وقتی ایشون می خواستند عقد بکنند، بچه ها از حضرت امام برایش وقت گرفته بودند ولی ایشان موافقت نکرده بود. گفته بود من نمی خواهم مزاحم وقت حضرت امام بشوم و آقای گیلانی خطبه ی عقدشان را جاری کردند.
***راوی: همسر شهید رضا چراغی
قول گرفته بود نگوییم در جبهه چه کاره است. تیر ماه ٦١، پس از عملیات بیت المقدس، رضا با اصرار خانواده راضی شد به خواستگاری، آمدند خانه ما، آقا رضا پایش در گچ بود. او خواسته هایش را برای زندگی خیلی صریح بیان کرد. گفت: ˈمن یک سپاهی ساده هستم و در زندگی هیچ چیزی از خودم و برای خودم ندارم. حقوق کمی را هم که می گیرم، این طرف و آن طرف خرج می شود. بنابراین نمی توانم به دروغ قول بدهمˈ.
با توجه شنیدهایم از روحیات و رفتار خصوصی رضا گفتم: ˈما را دست کم نگیرید. هر چه باشد، ما هم این راه را پذیرفته ایم. در این راه هر سختی، مصیبت و حتی بلا که باشد اگر خدا قبول کند به جان می پذیرم، چرا که مسلمان بودن به این سادگی ها نیست و انسان باید مسلمانی اش را ثابت کندˈ.
خانواده ام هم از او خوش شان آمده بود. بعد از شهادت رضا برادرش تعریف کرد: ˈرضا به ما گفت از شما نمی گذرم اگر به خانواده آنها بگویید من در جبهه چکاره هستم. چون برای من خیلی مهم است فردی را که برای زندگی انتخاب می کنم، برای مسوولیتم با من ازدواج نکند...ˈ خود من پس از تحقیقاتی که کردم، فهمیدم ایشان فرمانده لشکر است، ولی به خانواده ام چیزی نگفتم. حتی به او نگفتم که می دانم چه مسئوولیتی دارد.
اگر من مشقت را تحمل کنم، نیروها پیروز می شوند،در مریوان روی بلندی مستقر بودیم و برای بردن تدارکات از جمله نان باید پیاده از تپه ها بالا می رفتیم. هر وقت می خواست به بالای ارتفاع برود، یک گونی بیست کیلویی نان بر دوش می گرفت و با خود می برد. وقتی پرسیدم شما چرا این کار را می کنید؟ می گفت: ˈوقتی من به عنوان مسوول این نیروها مشقت و سختی را تحمل کنم، نیروها با کمترین فشار و سختی پیروز می شوند.ˈ
***فردای قیامت باید جواب بدهم
یکی از دوستان شهید می گوید: بعضی وقت ها که رضا با ماشین سپاه به شهر می آمد، چند روزی که در خانه بود، اگر می خواست به پادگان یا سپاه برود، با ماشین سپاه می رفت، ولی وقتی قرار می شد کاری شخصی انجام بدهد، با ماشین من می رفت.
یکی از روزها روحانی ای که از بستگان ما است از وی درخواست انتقال به مکانی را می کند و شهید در پاسخ وی می گوید: این ماشین بیت المال است و کار شما شخصی. من نمی توانم این کار را بکنم. چرا که فردای قیامت باید جواب بدهم.
***رضا رفته موقعیت کربلا
پدر شهید با بغضی فرو خورده می گوید: شب بیستم فروردین سال 62 در منطقه فکه شمالی، عملیات پیچیده والفجر 1 را شروع کردیم این بار هم در قالب ˈ سپاه 11 قدر ˈ، تحت مسوولیت ˈ قرارگاه عملیاتی نجف اشرف ˈبه فرماندهی برادر پاسدار ˈعزیز جعفریˈ وارد عمل می شدیم. سپاه 11 قدر، چنانکه عزیزان لابد می دانند، شامل لشکرهای 27 محمد رسول الله (ص)، 31 عاشورا و تیپ 10 سیدالشهدا(ع) بود.
لشکر 27 به فرماندهی شهید ˈچراغیˈ، لشکر 31 به فرماندهی برادرمان ˈمهدی باکریˈ و تیپ سیدالشهدا (ع) هم به فرماندهی برادرمان ˈکاظم رستگارˈ. ما هم در رده مسوولیتی خودمان (فرماندهی سپاه 11 قدر) در خدمت این عزیزان و برادران پاک و شجاع بسیج بودیم.
بنده به جرات می گویم، سردار عزیزمان رضا چراغی، در این عملیات از همه چیز خودش مایه گذاشت. از روز 23 فروردین به بعد که کار گره خورد، رضا سه شبانه روز نخوابیده بود و عملیات را در محدوده لشکر 27 هدایت می کرد. نیمه شب 26 فروردین آمد و گفت: ˈحاجی جان، می خوام خودم برم خط مقدم، منتها چون رعایت شوون فرماندهی به ما تکلیف شده، خواستم از شما اجازه بگیرم.ˈ هر طور بود، رضا را قانع کردم آن دو؛ سه ساعت باقی مانده تا وقت اذان صبح را، پیش ما بماند و کمی استراحت کند...
آن شب پیش ما ماند و دو، سه ساعتی خوابید. اذان صبح روز 27 فروردین 62 که بیدار شد، بعد از خواندن نماز، دیدم شلوار نظامی نویی را که در ساک اش داشت، از آن در آورد و پوشید. با تعجب پرسیدم: آقا رضا، هیچ وقت شلوار نو نمی پوشیدی، چی شده؟ با لب هایی خندان به من گفت: «با اجازه شما، می خوام برم خط مقدم» گفتم: احتیاجی نیست که بری اون جلو، همین جا بیشتر به شما نیاز داریم. ناراحت شد به من گفت: «حاجی جان، می خوام برم جلو، وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم. الان اون جا، بچه های لشکر خیلی تحت فشار هستند.»
در همین اثنا از طریق بی سیم مرکز پیام، خبر رسید که لشکر یک مکانیزه سپاه چهارم بعثی ها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچه های ما انجام داده. رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند: فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را می زند. همین خبر، نشان می داد وضعیت آنجا برای بچه های ما تا چه حد وخیم شده گوشی بی سیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی.
مدام می گفتم: رضا، رضا، همت - رضا، همت!
ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت: «حاجی جان، دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده
*** نذری که پدرم برای سلامتی رضا کرده بود
برادر شهید احمد چراغی می گوید: پدرم اعتقاد داشت که هر وقت رضا به مرخصی می آمد، فردای آن روز را به نشانه شکر به درگاه خدا روزه می گرفت؛ یک روز که رضا آمده بود، گفت: ˈبابا باز که روزه گرفته ای؟ˈ پدر گفت: ˈبله، برای اینکه تو سالم آمده ای؛ برای سلامتی تو نذر کرده امˈ رضا گفت: ˈبابا، آن قدر روزه می گیری که نمی گذاری به کارمان برسیم؛ نذر کن روزی که جنازه من می آید، روزه بگیریˈ.
بر حسب اتفاق روز 27 فروردین 1362 که پیکر رضا را در بهشت زهرا(س) دفن می کردیم، روز اول رجب بود؛ پدر و مادرم روزه بودند.
*** راز ستاره ای که روی صورت رضا می درخشید
خواهر شهید چراغیمی گوید: هنگامی که پدرم پیکر رضا را داخل قبر گذاشت، صورت رضا را بوسید و از داخل قبر بیرون آمد؛ بعد از چند وقت رضا را در خواب دید که روی گونه اش چیزی مثل ستاره می درخشید؛ پدرم در خوب از رضا پرسیده بود: ˈروی صورتت چیست که می درخشدˈ رضا گفته بود: ˈوقتی که شما مرا داخل قبر گذاشتی و صورتم را بوسیدی، یک قطره از اشک چشمت به روی صورتم افتاد و این همان قطره اشک است که می درخشد.
1724/687
انتهای پیام /*
Contact the editor:

[email protected]




28/01/1393





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن