محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تی‌وی وال: ایده‌ای نوین برای دکوراسیون داخلی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1812579267
روسیه به دنبال غرور از دست رفته
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
روسیه به دنبال غرور از دست رفته تهران - ایرنا - در یادداشت روز سه شنبه روزنامه اطلاعات با عنوان « روسیه به دنبتال غرور از دست رفته » آمده است: معروف است که مردم روسیه حتی در سال های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در شرایطی که دوران رکود اقتصادی بسیار بدی را سپری می کردند، همچنان کشورشان را ابرقدرتی همپای آمریکا می دانستند.
در ادامه این مطلب که به قلم « نادر مازوجی» است می خوانید: حتی نتایج یک نظرسنجی در همان روزها (دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین) نشان داد که مردم روسیه نگران نان شب نیستند، اما از اینکه دیگر یکی از دو ابر قدرت نباشند، به شدت هراسناک هستند.
با این مقدمه، روشن می شود که چرا روس ها در موضوع اوکراین بدون هیچ واهمه ای جانب دولت شان را در مقابل تهدیدهای غرب گرفتند.
شاید به پشتوانه همین حمایت مردمی است که رهبران روسیه نیز تهدید و ارعاب غرب در مسئله اوکراین را نادیده انگاشتند و آنچه را که می خواستند، انجام دادند.
می گویند مردم روسیه از انفعال رهبرانشان در مقابل لشکر کشی های آمریکا به افغانستان و عراق انتقاد می کردند، به همین دلیل مسکو در موضوع سوریه بیدار شد و هرگونه تلاش غربی ها برای لشکرکشی به سوریه یا ساقط کردن نظام آن را به چالش کشید.
اما در مسئله اوکراین به نظر می رسد بیداری رهبران کرملین کامل تر شد و در حالی که می رفت در کنار مرزهای روسیه یک حکومت مورد حمایت غرب تشکیل شود، همه چیز به یکباره دگرگون شد و در جهت منافع روسیه و ضد مصالح غرب به پیش رفت.
روس ها با اتخاذ یک سیاست کاملاً جنگ سردی، تمام قد در مقابل تهدیدهای آمریکا و متحدانش ایستادند و در کمال ناباوری آنها، کریمه را به خاک خود ملحق کردند که البته برخی مناطق دیگر اوکراین را نیز در وضعیتی مشابه قرار داده است.
روس ها کاری را که اواسط دهه قبل می بایست انجام می دادند اکنون در صدد پایان دادن به آن هستند.
حدود 10 سال قبل که انقلاب های رنگین در کشورهای استقلال یافته از شوروی از جمله اوکراین، گرجستان و قرقیزستان با حمایت غرب به وقوع پیوست، مسکو فقط نظاره گر بود، اما به نظر می رسد اکنون دیگر نمی خواهد صرفاً تماشاچی باشد که رهبران غرب هر چه می خواهند انجام دهند و با حمایت کاذب از آن کشورها در صدد تضعیف روسیه برآیند.
تحولات اخیر اوکراین یادآور حوادث سال 2004 این کشور معروف به انقلاب نارنجی است.
این بار نیز غربی ها و در رأس آن، آمریکا تلاش زیادی برای ساقط کردن حکومت اوکراین انجام دادند که اگرچه موفق شدند، اما نتیجه، لزوماً آن چیزی نشد که می خواستند.
نشریه وال استریت ژورنال به صراحت از کمک 5 میلیارد دلاری آمریکا برای سرنگونی دولت ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهوری منتخب اوکراین خبر داده بود.
این خبر حاکی از آن است که آمریکا این بار با تمامی قوا وارد تحولات اوکراین شد که هدفی جز محدود کردن حوزه سنتی روسیه و محصور کردن بیشتر این کشور در عرصه بین المللی ندارد.
آمریکا پروژه قراردادن اوکراین در مدار غرب را از سال 2004 آغاز کرد، اما با روی کار آمدن یا نوکوویچ که متمایل به روسیه بود، این پروژه با شکست مواجه شد، در نتیجه تحولات اخیر اوکراین فرصت مغتنمی بود تا آمریکا باردیگر این پروژه را تکمیل کند.
ایالات متحده به خوبی می داند که موقعیت جغرافیایی اوکراین و قرار گرفتن این کشور میان روسیه و اروپا، چه موقعیت ایده آلی برای اوکراین به وجود آورده است.
اوکراین برای روسیه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است و مسکو به چشم یک موقعیت استراتژیک به آن می نگرد.
اوکراین با بیش از 50 میلیون نفر جمعیت، بخش عمده ای از خاک شوروی سابق را تشکیل می داد که در جریان فروپاشی از آن جدا شد.
در اوکراین 13 میلیون روسی زندگی می کنند و به همین دلیل پوتین نمی تواند در قبال تحولات اوکراین بی تفاوت بماند.
روس ها نگاهی تاریخی به اوکراین دارند و علاوه بر آن، اوکراین نقش ژئو پلیتیک برای روس ها دارد و حائل میان روسیه و اروپاست.
از طرف دیگر بزرگترین خط لوله صادرات گاز روسیه به اروپا از اوکراین می گذرد و به همین دلیل اوکراین برای مسکو بسیار حائز اهمیت است.
این اهمیت، حمله روسیه به اوکراین را همانند آنچه در سال 2008 در گرجستان انجام داد، محتمل ساخته است.
حضور ناوگان دریای سیاه روسیه در کریمه که اهمیت زیادی برای این کشور دارد و همچنین تعداد بسیار بالای جمعیت روس ساکن اوکراین، احتمال اقدامی مشابه آنچه روس ها در گرجستان انجام دادند را افزایش داده است.
در مجموع، سیر حوادث و روند اتفاقات در اوکراین شرایط این کشور را حساس و بحرانی کرده است.
احتمال فروپاشی و جدایی شرق این کشور، حضور نظامی روسیه، مشکلات مالی و اقتصادی پیش رو و احتمال از سرگیری درگیری های خیابانی، عمده مشکلاتی است که اوکراین با آن روبروست.
البته پیش بینی دقیق آینده تحولات این کشور دشوار است، زیرا اوکراین به دلیل موقعیت ژئو پلیتیکی خود، نمی تواند مستقل بماند و ناچار است یا بسوی آمریکا و غرب یا روسیه متمایل شود.
اکنون اوکراین بر سر دوراهی قرار گرفته است: از یک سو پیشنهاد های وسوسه انگیز مالی و سیاسی غرب و از سوی دیگر نیاز تاریخی به روسیه و پیوند هویتی با این کشور را پیش رو دارد. بحران اوکراین حتی اگر بدون تنش و خونریزی پایان یابد، موجب تغییراتی اساسی در روابط روسیه و غرب و همچنین درموازنه قدرت جهانی خواهد شد و این احتمال وجود دارد که دور دوم جنگ سرد در مقیاسی گسترده تر آغاز شود.
اول**1104
انتهای پیام /*
Contact the editor:
[email protected]
26/01/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]
-
گوناگون
پربازدیدترینها