تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816179542
بچه های طلاق؛ نیلوفرهایی که می خشکند!
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
بچه های طلاق؛ نیلوفرهایی که می خشکند! ایلام-ایرنا- انگشتش را روی گوش هایش گذاشت و آن قدر فشار داد تا هیچ صدایی نشود؛ اما باز هم تصاویر کتک کاری پدر و مادرش مانند فیلم سینمایی از مقابل دیدگان بسته شده اش می گذشت، در دل کوچکش آرزو می کرد، کاش! اصلا به دنیا نیامده بود یا مثل بچه های دیگر زندگی آرامی داشت.
بازی، بوستان، لذت کنار هم بودن خانواده، مسافرت و شادی، دید و بازدید و کلی خندیدن دور هم از جمله حقوق نخستین بچه های طلاق است که در گیرودار دعوا و جدال پدران و مادران خود تا دوران طلاق و حتی پس از طلاق هم از آن محروم اند.
براستی که بنیان محکم اجتماع را خانواده تشکیل می دهد و کوچکترین واحد جامعه با حضور زن و مرد در خانواده شکل می گیرد و با جدایی شان این شالوده فرو می ریزد.
هر چند که در اسلام طلاق به عنوان منفورترین حلال به حساب می آید، اما طلاق غم انگیزترین پدیده اجتماعی است که آثار شوم آن همواره متوجه کودکان به عنوان نخستین قربانیان این واقعه نامیمون می شود.
راهروهای دادگاه ها همچون دالان پر پیچ و خم زندگی زوج هایی که برای طلاق آمده اند سیاه و مات است، انگار هیچ روزنه نور و امیدی برای فرار از این سیاهی نیست.
با رسمی شدن طلاق، جدایی کودک از فضای نه چندان صمیمی خانواده متولد می شود و حالا کودک باید یکی را انتخاب کند، پدری عصبی و تند خو یا مادری افسرده و رنجور که آرامش اش را در پناه قرص های اعصاب و خواب آور می جوید.
یکی از بچه های طلاق گفت: از وقتی که پدر و مادرم از هم جدا شده اند، آرامش خود را از دست داده و دیگر حوصله درس و مدرسه را هم ندارم.
ˈنیلوفر- بˈ اظهار کرد: 13 ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و تا پیش از آن همیشه با هم دعوا و درگیری داشته اند.
وی ادامه داد: اگر دعوا و کتک کاری هم بود اما در روزهایی که با هم دوست می شدند همه خانه را روشنی و صمیمیت فرا می گرفت و من و خواهرانم خوشحال می شدیم.
وی افزود: حالا که پدر و مادرم از هم طلاق گرفته اند، همیشه تاریکی بر خانه ما حکم فرما شده و پدرم هر روز بدتر از روز قبل عصبی و تندخوتر شده است.
وی اضافه کرد: من و دو خواهر کوچکترم قربانیان لجبازی پدر و مادر شدیم؛ بیچاره خواهر کوچکم تنها سه سال داشت.
این قربانی طلاق گفت: هر دو هفته یکبار خواهر کوچکترم به واسطه رای دادگاه نزد مادرم می رفت و با تب شدید و بیماری باز می گشت.
وی اظهار کرد: هر سه نفر ما از نظر جسمی بسیار ضعیف شده ایم، چون پدرم روزها سر کار است و من باید از دو خواهر دیگرم مواظبت کنم که این مسوولیت با توجه به سن و سال من در آستانه دوران بلوغ که نیازمند مادر هستم، بسیار سخت است.
وی گفت: تا زنده ام پدر و مادرم را نخواهم بخشید زیرا آنان ما سه نفر را قربانی خواسته های خود کردند.
یکی دیگر از کودکان طلاق گفت: روی خوشی و آرامش را از روزی که پدر و مادرم از هم جدا شده اند، ندیده ام.
ˈمرتضی- رˈ اظهار کرد: چون پدرم معتاد بود، سرپرستی من را به مادرم دادند که مادرم پس از مدتی ازدواج کرد و ناپدری ام همواره مرا تحقیر می کرد.
وی افزود: بیشتر روزها از خانه فرار می کنم و با دوستانم به خیابانگردی می روم، اکنون مدتی است که گرفتار مواد مخدر نیز شده ام که علت اصلی آن را تنهایی خود می دانم.
وی اضافه کرد: هیچ عشق و علاقه ای به زندگی ندارم و حسرت دیدن بچه هایی که در کنار پدر و مادر خود هستند، غم بزرگی بر دلم می گذارد و باعث می شود که برای بی خیال شدن از آنچه که در اطرافم است به دوستانم پناه ببرم.
وی گفت: تا کسی طعم و احساس ناخوشایند ناپدری را نچشد، نمی داند من چه می گویم، مادرم همیشه گریه می کند و از دست من خیلی شاکی است.
وی افزود: پدر و مادر باید از خودگذشتگی و ایثار داشته باشند و به خاطر فرزندان هم شده پای زندگی مشترکشان بمانند، این نامردی است که افراد برای فرار از هم طلاق و جدایی را انتخاب کنند.
وی اظهار کرد: کمی از خواسته خود گذشتن، احترام و توجه به دیگری باعث می شود که زندگی شیرین شود و کودکانی چون من برای همیشه قربانی طلاق نشوند.
این فرزند طلاق افزود: در خانه ما احترام متقابل و گذشت اصلا جایی نداشت، همیشه پدر و مادر با کلمه من، من خود را به رخ دیگری می کشیدند و سرمنشا همه دعواها منیت آنها بود.
وی ادامه داد: اتفاق تلخ طلاق و بی کس و کار شدن کودکان و نوجوانانی مانند من باعث می شود که این افراد برای همیشه از جامعه سرخورده و افسرده باشند و بدون چشیدن لذت خانواده در دام آسیب های اجتماعی و دوستان ناباب گرفتار شوند.
یک کارشناس اجتماعی گفت: تا چند سال پیش طلاق پدیده ای مذموم و زشت در جامعه به شمار می رفت و افراد تنها در شرایط سخت به فکر طلاق می افتادند یا گاه آن قدر در پیچ وخم مراحل قانونی سر در گم می شدند که حتی از طلاق گرفتن هم انصراف می دادند.
ˈدیانا کریمیˈ در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: اما امروزه با بخشش مهریه و طلاق توافقی براحتی افراد پس از مدت کوتاهی از دادگاه خارج می شوند بدون اینکه به پیامدهای شوم و ناگواری که برای طرفین از نظر روحی و اجتماعی و اقتصادی اتقاق می افتد و یا برای کودکانی که قربانیان بی گناه این خودخواهی و لجبازی پدر و مادر می شوند، فکر کنند.
وی ادامه داد: طلاق، این پدیده شوم اجتماعی همچون توفانی است که کانون گرم خانواده را به سردی می گرایاند و منجر به کاهش انسجام و یکپارچگی اجتماع می شود و سنگ بنای اجتماع را از هم فرو می ریزد.
وی افزود: آسیب های روحی ناشی از طلاق فقط پس از جدایی والدین بوجود نمی آید، این خسارت از پیش از جدایی با بگو مگو و دعواهای خانوادگی آغاز شده و در زندگی آنان تاثیر ناگواری بر روح و روان کودکان بی گناه بر جا می گذارد.
این کارشناس مسائل اجتماعی ایلام تاکید کرد: بی شک فرزندان خانواده های متلاشی شده به علت فقدان سرپرست و نداشتن تربیت مناسب و نبود همدم و مونس در خانواده با افراد ناباب آشنا شده و مستعد ارتکاب هرگونه جرم می شوند، اینجاست که آسیب های اجتماعی یکی پس از دیگری در جامعه هویدا می شود.
کریمی گفت: عده ای از مردم با قصد فرار از مشکلات به دامن طلاق پناه می برند غافل از آن که بعد از طلاق، مشکلاتی به مراتب بزرگتر از زمان زناشویی گریبانگیرشان می شود.
کارشناس دیگر مسائل اجتماعی و خانواده در ایلام نیز گفت: مشکلاتی از قبیل فقر، نبود درک متقابل ، دخالت خانواده ، اعتیاد، ازدواج دوباره و غیره عواملی است که آمار طلاق در جامعه را بالا می برند.
ˈاکبر کبیریˈ اظهار کرد: تاثیر طلاق در فرزندان را می توان شامل، ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران، بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان، به وجود آوردن زمینه های اضطراب، احساس ترس، نگرانی و تشویش، ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان برشمرد.
وی ادامه داد: رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند، به طور کامل مشهود است.
وی افزود: وجود حسادت، سوء ظن و سماجت در نوجوانان خانواده هایی که پدر و مادران آنها از هم جدا شده اند، دیده شده است زیرا این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.
کبیری اضافه کرد: در اغلب موارد جدایی ها در نتیجه توقع های بی جای احساسی، اقتصادی و عاطفی زوجین از یکدیگر، سوءظن و بدبینی بی مورد، نداشتن صبر و گذشت در زندگی، حسادت بیش از حد زن و شوهر، پرخاشگری و تندخویی زن یا مرد و غرور و خودخواهی بی مورد صورت می گیرد.
این کارشناس کبیری گفت: درگیری های خانوادگی و مشاجره های پدر و مادر در حضور فرزندان، تاثیرات روحی شدیدی بر کودکان و نوجوانان ناظر بر صحنه می گذارند و در رفتارهای پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان اثر مزمن بر جای خواهد گذاشت.
وی اظهار کرد: به طور کلی کودکان و نوجوانان مرگ پدر و مادر خود را راحت تر از طلاق آنان پذیرا هستند، در فوت پدر و مادر پیوندهای عاطفی، شخصیتی و احساسی و رشته های ارتباط روانی گسسته نمی شود یا کمتر سست می شود و افسردگی و ملال کوتاه مدت و زودگذر است.
وی ادامه داد: در حالی که آثار بلند مدت طلاق در پسران و دختران بیشتر است و مشکلات ناسازگاری در تشکیل خانواده را به وجود می آورد.
وی اضافه کرد: در ایران بیشتر بچه های فراری و نوجوانان ساکن در کانون اصلاح و تربیت را قربانیان طلاق تشکیل می دهد.
کبیری گفت: بیشتر قربانیان طلاق که همان کودکان و نوجوانان هستند به مادران خود نزدیک هستند تا پدر، زیرا پدر جدا شده از مادر با بچه های خود بیشتر مثل یک خویشاوند رفتار می کند تا فرزند، حال آنکه مادر هرگز از کودکش فاصله نمی گیرد و مهر و محبت و احساس مادری را زیر پا نمی گذارد.
وی از جوانانی که در آستانه تشکیل زندگی مشترک هستند خواست که عاقلانه بیندیشند و ازدواج آنان با بصیرت و بررسی انجام پذیرد.
کبیری افزود: صداقت در گفتار ملاک باشد و از هرگونه دروغ مصلحتی برای ایجاد زمینه های وصلت جلوگیری شود و ملاک گزینش همسر، ایمان، تدین، صفا و همدلی باشد.
این کارشناس اجتماعی و خانواده، شناخت کافی از خصوصیت های اخلاقی، روحی و خانوادگی زوجین را ملاک تشکیل زندگی مشترک عنوان کرد و گفت: سادگی، بی پیرایگی، قناعت، صبوری و محبت ستون های زندگی مشترک و زناشویی هستند که زن و مرد باید در زندگی به آنها توجه کنند.
یک مقام مسوول ایلام تیز گفت: بر پایه آمار در سال 90 نسبت طلاق به ازدواج در ایلام برابر با 7/2 و در کل کشور 16/3 درصد بوده است.
وی که خواست نامش فاش نشود، اظهار کرد: در استان ایلام در مقابل هر 100 ازدواج هفت مورد طلاق به ثبت رسیده که این آمار در کشور هر 100 ازدواج در برابر 16 مورد طلاق است.
وی ادامه داد: بر پایه بررسی های آماری، بیشتر طلاق ها در میان زنان گروه سنی 20 تا 24سال و بیشترین تعداد طلاق ها در بین مردان مربوط به گروه سنی 25 تا 39 سال است که سن طلاق در بین زنان پایین تر از مردان بوده و میانگین سن طلاق برای زنان 27 سال و برای مردان 33 سال است.
این مقام مسوول ادامه داد: آمارهای موجود نشان می دهد که بیشتر طلاق ها پس از گذشت یک سال از زندگی مشترک رخ داده است و یا در دوران عقد و پیش از عروسی بوده و کمترین طلاق ها مربوط به زوج هایی بوده که 10 الی 15 سال زندگی مشترک داشته اند.
مدیرکل ثبت احوال ایلام نیز گفت: 613 واقعه طلاق سال 91 در ایلام ثبت شده که این آمار در سال 92 به 634 مورد رسیده است.
ˈعلیرضا قبادیˈ در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: 473 مورد از این طلاق ها در شهرهای استان و بقیه در روستاها ثبت شده است.
وی از رشد آمار طلاق در استان و کشور خبر داد و افزود: این زنگ هشداری برای مسوولان حوزه اجتماعی کشور است که باید با آگاهی بخشی به خانواده ها برای انجام ازدواجی آگاهانه، پایدار و بادوام تلاش کنند.
مدیرکل ثبت احوال ایلام اضافه کرد: داده های آماری نشان می دهد در سال 92 شش هزار و 667 واقعه ازدواج در استان ایلام به ثبت رسیده در حالی که در سال پیش از آن، شش هزار و 846 فقره ازدواج ثبت شده که این نشانه دهنده کاهش معناداری است.
وی از مسوولان خواست عوامل و اسباب افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج را بررسی کنند و به این وضعیت توجه ویژه ای داشته باشند.
کاش می شد که نرفت، کاش می شد که بمانیم و بسازیم خانه ای با دلی سرشار از عشق، تا صدای گرم خنده کودکانمان در هیاهوی کوچه های روزگار گم نشود و شادی را در لمس لذت کانون گرم خانواده در چشم هایشان و در خانه کوچ دلشان جا دهیم. ک/4
7177/565
انتهای پیام /*
Contact the editor:
[email protected]
23/01/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها