واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
شاهد فرانسوی رسید/ درباره ژَلوزی چه میدانید؟ فرهنگ > کتاب - منوچهر بدیعی سه رمان از آلن روب گرییه با عناوین «شاهد، در تو در تو، ژلوزی» را در انتشارات نیلوفر منتشر و روانه بازار کتاب کرد.
به گزارش خبرآنلاین، «شاهد» اولین رمانی است که با ترجمه بدیعی روانه بازار شده است؛ رمان با سوت کشتی آغاز میشود و مسافری دورافتاده از دیگران که چشم دوخته بر کف کشتی، خاطرهای از کودکی را که بارها برایش نقل کردهاند به یاد میآورد و این به عقب رفتن ذهن بیاینکه در آغاز به آنچه باعثش بوده اشارهای شود، اتفاق میافتد و چندسطر بعد و پس از تمام شدن فلاشبک است که میفهمیم عامل تداعی چه بوده است: «... بارها برایش این را تعریف کرده بودند. وقتی هنوز بچه بوده است -شاید 25 یا 30سال پیش از این- یک قوطی مقوایی بزرگ داشته است، یک قوطی کهنه کفش که در آن تکههای نخ و ریسمان جمع میکرده است. هرچه را دم دستش میآمده جمع نمیکرده است چون نه از نمونههای نخ و ریسمان نامرغوب خوشش میآمده و نه از نخهای کارکردهای که ضایع شده یا چروک خورده یا ریشریش شده باشد. هر تکهای را هم که خیلی کوتاه بوده و دیگر به هیچ کاری نمیآمده دور میانداخته است. این یکی حتما به درد میخورد. یک تکه ریسمان کتانی بینقص بود که با دقت آن را به شکل هشت پیچ و تاب داده و چندتا مارپیچ اضافی هم روی گره انداخته بودند. ظاهرا طولش هم زیاد بود: دستکم یک متر یا حتی دو متر، حتما کسی پس از آنکه آن را به هم پیچانده بود تا بعدا به کار ببرد یا حتی در مجموعهاش بگذارد از روی سهو دور انداخته است. ماتیاس خم شد تا آن را بردارد. »
بنابراین گزارش، رمان «ژَلوزی» دیگر رمان نویسنده سرشناس فرانسوی است که به تازگی منتشر شده است. رمان درباره مردی است که از پشت کرکره رفتار همسر و دوستش را در یک کشتزار میبیند و آنها را توصیف میکند. راوی قصه، همچون دوربین فیلمبرداری بعد از ارائه نمایی از یک ساختمان حرکات شخصیتی بهنام «آ» را که وارد اتاق میشود، تعقیب میکند: «اکنون «آ» از در داخلی که به راهروِ میانی باز میشود وارد اتاق شده است. به پنجره که چهارطاق است نگاه نمیکند که اگر نگاه میکرد میتوانست از دمِ در این گوشه ایوان را ببیند. اینک برگشته است به طرف در تا آن را ببندد.
هنوز هم همان پیراهن یخه بسته بسیار چسبانی را پوشیده است که سر ناهار به تن داشت. کریستیان باز هم به او یادآوری کرده بود که لباس اگر کمتر تنگ باشد برای تحمل گرما بهتر است. اما «آ» فقط لبخند زده بود: از گرما عذابی نمیکشید، هوای بسیار گرمتر از این را هم -مثلا در اِفریقا- دیده بوده و همیشه در آن هوا تندرست مانده بوده است. از سرما هم نمیترسید. هرجا باشد به همان راحتی سر خواهد کرد...» ژلوزی، عنوانی غیرقابل ترجمه است چراکه دو معنا دارد و در ترجمه ایهام واژه از میان میرود به همین دلیل در پسزمینه جلد ترجمه فارسی، هر دو معنا (حسادت / کرکره) بهصورت در هم تنیده چاپ شده است. همچنین سویمن رمان تازه منتشر شده از روب گرییه «در تو در تو» نام دارد. بدیعی خود درباره «در تو در تو» گفته است: این رمان قبلآ در ایران از انگلیسی به فارسی ترجمه شده، اما ترجمه من از این کتاب از زبان فرانسه انجام شده است. این کتاب روایت سربازی است که باید بستهای را به دست صاحبش برساند، اما در راه رساندن این بسته مدتی را در شهر میچرخد و جریاناتی را تجربه میکند. نویسنده نیز درباره این رمانش، اینچنین شرح داده است: «این نقل، قصه است، گواهی نیست. در آن واقعیتی توصیف میشود که لزوما همانی نیست که خواننده خود با آن آشناست: مثلا نفرات پیادهنظام قشون فرانسه شماره نظامی خود را روی یخه پالتو سربازی خود نمیگذارند. همچنین در شرح وقایع اخیر اروپای غربی نبرد مهمی در رایشنفلز یا حوالی آن درج نشده است. با این همه، این کتاب درباره واقعیت مادی تمام عیاری است، یعنی هیچ اثری از تمثیل و استعاره در آن نیست. از این رو خواننده را فرا میخوانیم که غیر از اشیا و حرکات و حرفها و رویدادهایی که برای او نقل شده است چیزی در آن نبیند و در پی معنایی بیشتر یا کمتر از آن نباشد که در زندگی خویش یا در مرگ خویش به آنها میدهد.»
در بخشی از رمان میخوانیم:
«روی چوب روغن جلاخورده میز، غبار جای اشیای خردهریزی را نشان گذاشته که مدتها -ساعتها، روزها، دقیقهها، هفتهها- بر آن بوده و از آن پس جابهجا شده و جای پایه آنها مدت بیشتری به شکل دایره، مربع، مستطیل و شکلهایی نه بهسادگی اینها، باقیمانده و تکههای برخی از آنها روی هم افتاده یا گویی به یک تکان دستمال دیگر محو یا نیمهمحو شده است. هرجا کنارههای شکلی آنقدر واضح باشد که بتوان آن شکل را با یقین تشخیص داد، آسان میتوان خود شیء را، نه چندان دورتر، پیدا کرد.» رمانهای «شاهد» در ۲۴۲ صفحه و به بهای ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان، «ژلوزی» در ۱۴۴ صفحه و به بهای ۹ هزار تومان و «در تو در تو» در ۱۹۱ صفحه و به بهای ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان از سوی نشر نیلوفر منتشر شده است. روب گرییه نویسنده و فیلمساز فرانسوی و یکی از بنیانگذاران و نظریهپردازان جنبش ادبی «رمان نو»است که در سال ۲۰۰۸ و در ۸۵ سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت. گرایش فکری روب گرییه را میتوان به فلاسفه آلمانی به ویژه «هایدگر» منتسب کرد که در عین حال از شیوه داستاننویسی «کافکا» نیز تأثیر گرفته است. وی با انتشار رمان «پاککنها» در سال ۱۹۵۴ و انتشار مجموعه مقالات پراکندهاش دیدگاههایش را به طور جدی درباره جنبش «رمان نو» مطرح کرد.
6060
چهارشنبه 20 فروردین 1393 - 09:31:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]