تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815281908




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

همین که تو را خوب ببیند ، دنیایی را دیده است!


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: همین که تو را خوب ببیند ، دنیایی را دیده است!

همین که تو را خوب ببیند ، دنیایی را دیده است!

در ادامه اشعاری از عباس صفاری را می خوانیم...

درباره شاعر:عباس صفاری، شاعر، مترجم و محقق، متولد 1330 ، شهر یزد است. در سال 1976 به لندن رفت و پس از دو سال به امریکا نقل مکان کرد و در رشته گرافیک و تبلیغات به تحصیل پرداخت. پس از آن تحصیلاتش را در رشته هنرهای تجسمی در دانشگاه ایالتی لانگ‌بیچ ادامه داد. صفاری سال هاست که همراه همسر و دو دخترش در لانگ‌بیچ کالیفرنیا زندگی می‌کند. از کارهای مهم او می‌توان به مجموعه شعرهای "دوربین قدیمی" ، "کبریت خیس" ، "کلاغنامه" و چندین ترجمه مانند "ماه و تنهایی عاشقان" و "آمادئو مودیلیانی" به روایت آنا آخماتووا اشاره کرد.
وقتی تو نیستیخرت و پرت‌های این خانهچشم تو را که دور می‌بینندیک‌بند پشت سرم حرف می‌زنندگلدان‌هاپرده‌هاتختخواب آشفتهظروف تلنبار بر هممجلات بازمانده بر میزحتا این گربه‌ی بی‌چشم و روکه در غیاب تو ترجیح می‌دهدحیاط همسایه را ...می‌گویند تو که نیستیتنبل می‌شومو سمبَل می‌کنمهر مهمی راکسی نیست به این کله‌پوک‌ها بگویدوقتی تو نیستی چه فرق می‌کندفرقم را از کجا باز کنمو یقه‌ام را تا کجا ...از فرودگاه که بردارمتخواهی دید ریش سه روزه‌امسه‌تیغه است و معطرو خط اطو بازگشته استبه پیراهن و شلوارم.
  *****************************دنیا کوچکتر از آن استکه گم شده‌ای را در آن یافته باشیهیچ کس اینجا گم نمی‌شودآدم ها به همان خونسردی که آمده‌اندچمدانشان را می‌بندندو ناپدید می‌شوندیکی در مهیکی در غباریکی در بارانیکی در بادو بی رحم ترینشان در برفآنچه به جا می‌ماندرد پائی استو خاطره‌ای که هر از گاه پس می‌زندمثل نسیم سحرپرده‌های اتاقت را *************************جفت پنج
اولین بار نیستکه این غروب لعنتی غمگینت کرده استآخرین بار نیز نخواهد بودبه کوری چشمش اماخون هم اگر از دیده بباردبیش از این خانه نشینماننخواهد کردکفش و کلاه کردن از توخنده به لب آوردنت از منبرای کنف کردن این غروبو خنداندن تو حاضرمدر نور نئون های یک سینمامثل چارلی چاپلین راه برومو به احترام لبخندتهر بار کلاه از سر برمی دارمیک جفت کبوتر از ته آنبه سمت دست های تو پرواز کنندجوک های دست اولم را نیزمی گذارم برای آخر شبکه به غیر از خنده های قشنگتپاداش دیگری هم داشته باشداگر شعبده باز تردستی بودمبا یک جفت کفش کتانیو یک کلاه حصیریمی توانستم برایت سراپاتابستان شوم سر هر چهارراهو کاری کنم که بر میز خال بازهاهر ورقی را برگردانیآس دل باشدو هر تاسی که بریزی *******************************



لازم نیست دنیادیده باشداز میلیون‌ها سنگ همرنگکه در بستر رودخانه بر هم می‌غلتندفقط سنگی که نگاه ما بر آن می‌افتد زیبا می‌شودتلفن را بردارشماره‌اش را بگیرو ماموریت کشف خود رادر شلوغ‌ترین ایستگاه شهربه او واگذار کناز هزاران زنی که فرداپیاده می‌شوند از قطاریکی زیباو مابقی مسافرند.










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن