واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خود برتربيني در دانشجويان، از چرايي تا درمان
انسانها ذاتاً ميل به تفاوت دارند و در تمامي زندگي و خصوصاً فصل بهار به واسطه نو شدن زمين اين حس بيشتر وجود دارد.
تقليد كردن ريشه در اين حس دارد. وقتي دانشجويي به پوشش متفاوت براي سال جديد ميانديشد به اين حس توجه ميكند. حال اگر دانشجويي به مقايسه و برتري تفاوتها فكر كند، او دچار نوعي خودبرتربيني يا تكبر ميگردد. ميتوان گفت كه واژه «كبر» به معناي بزرگي در مقابل «صغر» به معناي كوچكي است، همچنين اين واژه به معناي خود را برتر از ديگران ديدن نيز به كار ميرود. كبر در اصطلاح علماي ادب از باب تفعل است. او متكبر است به معني اينكه متلبس به كبرياست، به مرور و گذشت زمان اين خصوصيت رفتاري اگر در لايههاي شخصيت انسان پنهان شود، انسان دچار تكبر پنهان شده، به عبارتي اين حس تكبر وجود دارد ولي خبر ندارد. اين جنس از تكبر تمام سلامت روان فرد را به مخاطره مياندازد. دانشجوي متكبر و خودبرتربين را از شاخصههاي رفتاري زير ميتوانيم بشناسيم: 1- فراموش كردن: تكبر موجب فراموشي شخص متكبر ميشود و علت اين فراموشي نيازي است كه شخص به تأييد يا حضور يا كمك اطرافيان دارد. دانشجو جهت جلب نظر اطرافيانش مادامي كه به آنها نياز دارد و وابسته است اظهار كوچكي ميكند و هر زمان كه خود را در جايگاه بزرگي ميبيند، تكبر ميكند. اين رفتار در برخورد و عملكرد دانشجويان حقبهجانب زياد ديده ميشود،خصوصاً كساني كه در خود احساس بزرگتر بودن دارند يا به اندازه كافي اطلاعات عمومي دارند. 2- عدمتحمل شنيدن نه: افرادي كه از كودكي به واسطه توانمنديهاي فردي يا تربيت در محيطهاي پر از توجه از يكسو و از طرفي ديگر به واسطه محروميتهاي طبقهبندي شده خانواده، بزرگ شدهاند، وقتي كه به استقلال و رشد توانمنديهايشان ميرسند تحمل ديدن مخالفت يا شنيدن كلمه نه را ندارند. اين حالت را عموماً در گروهي از اساتيد دانشگاهي خواهيد ديد. 3- فرصتطلبي: افراد فرصتطلب به جهت روحيه خودمحوري كه دارند و همچنين به جهت تلاش براي جذب سرمايهها و توجهات به سوي خودشان، عموماً خود را عامل تعادل يك جمع ميپندارند و نظرات خود را جامع و كامل ميدانند و اين سبب ميشود هر كس كه در مسيري كه اين اشخاص تعريف نمودهاند حركت نكند، غيرعادي (افراطي يا تفريطي) مورد خطاب قرار بگيرند، مثلاً شما اين روحيه را در مسئولان بعضي از تشكلهاي دانشجويي مشاهده مينماييد. 4- تحقير شدن باطني: افراد خود برتربين چون در دورهاي از زندگي مورد فشار و تحقير اطرافيان بودهاند در بزرگسالي براي جبران ناراحتي از تحقير باطني سعي ميكنند با بروز تكبر ظاهري جبران نمايند و اين حالت تكبر را در رفتارهايي چون پرخاشگري و مرافعه با اطرافيان بروز دهند. اين جنس از تكبر را در مكانهاي محروم شهري و دور از امنيت اجتماعي بيشتر ملاحظه مينماييم. يا در فضاي دانشجويي در تلاش براي رتبه برتر و به رخ كشيدن ميزان علم مشاهده ميكنيد. 5- گشايش مالي پس از تنگدستي: اشخاصي كه به وقت تنگدستي از اطرافيان ناملايمتي ميبينند، سعي شان بر اين است كه پس از جبران اين مشكل نسبت به اطرافيان و كساني كه نيازمندند بيتفاوت يا متكبر باشند و اين حالت را بروز ميدهند. اين قياس را نيز در خوابگاههاي دانشجويي به واسطه ميزان امكانات هر فرد بسيار ميبينيد كه بروزش را در رفتار چشم و همچشمي يا خط و نشان كشيدن ميبينيد. علل ايجاد اين رفتار در دانشجويان به مسائل زير بر ميگردد: الف) عزت نفس پايين و احساس كوچكي: به وجود آمدن حس كوچكي در دانشجو در بين گروه دوستانش، سبب ميشود كه به شكل غلطي در جهت جبران اين حس برآيد و با خود بزرگبيني يا رفتارهاي غيرمنطقي اين حس خودبرتربيني را بروز دهد. از جهتي دانشجوياني كه از روستا يا شهرهاي دور افتاده آمدهاند در اين زمينه بيشتر احساس كوچكي و ضعف مينمايند. ب) نبود استقلال و كفايت مالي: پايين بودن سطح رفاه، خصوصاً در بين دختران و عدم تأمين نيازهاي غذايي و پوشاكي سبب ميشود كه دانشجو در جهت تأمين اين مسئله يا به رخ كشيدن داراييهاي خود به هم اتاقيهايش دچار خود بزرگبيني و خود برتربيني شود. ج) سعي نكرده و نتيجه خواسته شده: تن پروري و مزد بيتلاش و حمايت مالي غيرمنطقي خانواده به همراه عدمتلاش از سوي فرد موجب ايجاد چنين روحيهاي ميگردد. در اين مرحله است كه شخص از سوي اطرافيان تأمين شده و استفاده از امكانات و وسايل شخصي ديگران را حق خود ميداند و هيچ تلاشي (كار و تلاش) براي جلب رضايت اطرافيانش نميكند. با توجه به اينكه رشد اين حس آسيبهاي شناختي جدي را ايجاد ميكند و شخص در بلندمدت دچار نوعي پوچي ميگردد، به همين جهت راهحلها و نتايج حاصل ما را به اين استدلال ميرساند كه راه درمان چنين افرادي به شرح زير است: 1- تقويت حس همنوع دوستي: اين نكته را بپذيريم كه كسي كه با ما در يك دانشگاه درس ميخواند و گام به گام ما در يك خوابگاه زندگي ميكند، به عنوان يك همنوع حقوقي برگردن ما دارد و ما موظف به رعايت آن هستيم. 2- تقويت ذهن ساختارمند و منطقي: ذهن انسان زماني منطقي ميگردد كه به اندازهاي كه تلاش كرده ثمره ببيند. اگر فرد به فعاليتها و كارهايي بپردازد كه همراه با عرق ريختن و درآمدزايي باشد به مرور ذهنش شكلي منطقي به خود ميگيرد و شخص براساس اين رويه منطقي عمل ميكند. 3- روحيه سختيپذيري و درد ديدن: درد عامل نجات انسان است. تا به حال دقت كردهايد كه پزشكان از درد داشتن نميترسند بلكه از بيحسي و درد نداشتن ميترسند. درد به نوبه خود نشانهاي از زندگي است. اگر درد نباشد يا بيش از اندازه باشد به مرور زمان روحيه خودكشي به وجود ميآيد. دانشجويان بايد در كنار رشد و پيشرفت تحصيليشان از سختيها و تحمل دردها غافل نگردند. 4- آنچه را براي خود ميپسنديد براي ديگران هم بپسنديد: اگر در طول دوران دانشجويي فقط به اين حرف عمل كنيم ميزان زيادي از مشكلات دوران دانشجويي بر طرف گرديده يا با امنيت پشت سر گذاشته ميشود. از اين گذشته آنچه عامل از بين برنده اين احساس و روحيات ميباشد، اين است كه فرد توجه معنوياش بالا رود تا ضمن آرامش دروني از لحاظ روحي قلبش پذيراي محبت ديگران باشد. رأفت جزئي از روش برخورد افرادي است كه قصد كنار گذاشتن چنين خصوصيت رفتاري را دارند. *كارشناس ارشد فلسفه تعليم و تربيت دانشگاه شاهد
نویسنده : سيدمجتبي آل علي*
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 18 فروردين 1393 - 17:36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]