تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حقّ نصيحت خواه اين است كه به راه صحيحى كه مى دانى مى پذيرد، راهنمائيش كنى و سخن در حدّ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816374453




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درمان در بیمارستان و خفت گیری نیمه شب در نوروز


واضح آرشیو وب فارسی:الف: درمان در بیمارستان و خفت گیری نیمه شب در نوروز
بخش تعاملی الف - محمود صباغی


اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


تاریخ انتشار : شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۹
در ایام عید به دیدن دوست قابل اعتمادی رفتم. اتوموبیلش را در حیاط منزلش دیدم که از چپ و راست و ستون سخت صدمه خورده بود. خنده کنان پرسیدم: تو هم طاقت خیابان های خلوت تهران نیاوردی و آرتیست بازی درآوردی و این بلا را بروز خودرویت آوردی؟ در حالیکه آثارتحمل درد در صورتش دیده میشد، خندید و گفت بنشین برایت بگویم و گفت. ماجرا باورنکردنی است، با هم بخوانیم:چند روزی از عید نوروز گذشته بود که در اوائل شب نهم فروردین ماه، درد شدید معده عارضم شد. تمام درمان های خانگی که معمولآ در چنین مواردی توصیه می شود نیز چاره ساز نشد. بناچار عازم نزدیکترین کلینیک شدم. روی تخت اورژانس دراز کشیدم و دکتر کشیک دستور سرم صادر کرد وسفارش اضافه کردن داروی آرام بخش و داروی مربوط به معده نمود و رفت. حدود نیم ساعت بعد بازگشت و پرسید که "بهتر شدی؟" گفتم خیر. دوباره دستور اولیه را صادر کرد و رفت. نیم ساعت بعد بازگشت و پرسید"خوب شدی؟" مجددآ گفتم خیر. بار سوم نیز همان نسخه را دستور داد. درد معده آزارم می داد. ساعت از نیمه شب گذشته بود و همچنان زیر سرم دراز کشیده بودم. در همین اثنا پرستاری با تنگ ماهی بزرگی در دست وارد شد و آنرا روی میز گذاشت (۱). در اندیشه بودم که جای تنگ ماهی که داخل اتاق بیماران نیست که پرستار مربوطه، دست برد و لوله اکسیژن درون دهان بیماری را برداشت و آنرا داخل تنگ ماهی گذاشت تا ماهی بهتر نفس بکشد! ما بیماران بهت زده بهم نگاه می کردیم.در همین اثنا صدای چکیدن قطرات آب توجهم را جلب کرد. دور و بر را نگاه کردم. دستگاه ایرکاندیشن بجای دیوارروی سقف نصب شده بود و آب از ان چکه می کرد (۲). نمی دانم شاید برای صرفه جوئی در فضا و قرار دادن تخت بیشتر، این شاهکار را خلق کرده بودند. ترس برم داشت که چگونه میتوان به این کلینیک اعتماد کرد. ساعت از یک نیمه شب گذشته بود که با سوزن در دست خودم و سرم در دست مادرم و درحالیکه از شدت داروهای آرامبخش احساس گیجی داشتم پشت فرمان نشستم وبیمارستان را ترک کردیم.در مسیر خانه، از خیابان نیاوران وارد خیابان کامرانیه شدم. در اوائل این خیابان ناگهان متوجه اتوموبیلی با دو سرنشین شدم که اتوموبیل دیگری را به کنار جدول خیابان هدایت کرده و با ایراد ضرباتی مجبور به توقف کرده است. با اینکه حال مناسبی نداشتم. ایستادم که بدانم در آن ساعت شب ماجرا چیست. یکی از سرنشینان مهاجم با لوله آهنی در دست پیاده شد. سرنشینان اتوموبیل دیگر دو خانم و دو آقا بودند که مردان متوحش در اتوموبیل را باز کردند و هر دو پا بفرار گذاشتند. توقف کردم و آرام آرام بطرفشان راندم. ضاربین متوجه من که شدند با دنده عقب محکم به سمت راست ماشین من کوبیدند.حالت گیجی و منگی از سرم پرید. سوزن سرم را از دستم کشیدم. مهاجم دو باره با میله آهنی به ستون کنار اتوموبیلم کوبید و دوباره سوار شده و با شدت تمام به درب سمت چپ خودرو من ضربه زدند. انگار فهمیدند دست بردار نیستم که با سرعت گریختند. از مادرم که همراهم بود خواهش کردم پیاده شود و کنار خانمها باشد که از ترس میلرزیدند. بسرعت دور زدم. وارد خیابان نیاوران و سپس آجودانیه شدند که دنبالشان رفتم. در همین اثنا اتومبیل بنز پلیس رسید که خوشحال شدم. نمیدانستند ماجرا چیست که با اشاره خواستم تعقیبشان کنند و از سرعتم کاست و ایستادم. سرعت ضاربین زیاد بود و هر لحظه دورتر می شدند. شاهد بودم که هرقدر راننده اتوموبیل پلیس تلاش می کند، کمتر سرعت می گیرد و سارقان هر لحظه دورتر می شدند. طاقت نیاوردم و باز براه افتادم و دنبالشان رفتم و بالاخره در فرصتی مناسب و در آن سرعت بالا با اتوموبیلم ضربه ای زدم که اتوموبیلشان چند بار دور خودش چرخید ودر جهت دیگر خیابان قرار گرفت ومتوقف شد. بعد از لحظاتی دوباره حرکت کرده وبسرعت گریختند. نمی توانستم بروم. ناچار شماره خودرو را برداشتم و منتظر شدم تا بنز پلیس رسید و ماجرا را گفتم و شماره خودرو را دادم. بسرعت به جای اول بازگشتم و مادرم را دیدم که داخل اتوموبیل و کنار آن دو خانم نشسته و دو مردی که در همان ابتدا گریخته بودند در کنار اتوموبیلشان ایستاده اند. معترضانه فرارشان را نکوهش کردم. با شرمندگی پاسخ دادند که مگر کاری از ما بر می آمد؟ مانده بودم که چه بگویم. با بازگشت آرامش، دوباره گیجی و منگی سراغم امده بود. مادر را سوار کرده به خانه بازگشتم.روز بعد پیگیر ماجرا شدم که معلوم شد با پیگیری شماره خودرو، ضاربین نیز شناسائی و دستگیر شده اند. دو جوان بیست و چند ساله که بنظر نمی آمد که اهل چنین خشونت ها و بی قانونی ها باشند. پدر یکی از آنها نیز آمده بود و از "من!" رضایت می خواست. با اینکه از لحاظ قانونی حقی نداشتم اصلآ دلم نمی خواست کوچکترین اغماضی در مورد مرتکبین چنین جرائمی صورت گیرد. البته افسر نگهبان کلانتری آن پدر را یادآوری کرد که رضایت دادن یا ندادن من نقشی در ماجرا ندارد و تنها می توانم خسارات وارده را درخواست کنم که درخواست کردم. امروز نیز با اینکه حدود چهار روز از ماجرا می گذرد، هنوز در اندیشه آن اتفاقم و درد شدید معده ای است که هنوزتحمل می کنم. این ماجرا از آنچنان ابعاد گسترده ای برخوردار است که تجزیه و تحلیل آن در حیطه دانش کارشناسان و روانشناسان امور اجتماعی است:الف – شیوه های برخورد با بیماران نیازمند درمان - بی توجهی پرسنل در رعایت حقوق بیماران مندرج در"منشورحقوق بیمار" صادره از وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی - درمان کادر پزشکی صرفآ بر اساس داروهای تسکین دهنده و نه درمانی نیز در حیطه بررسی نظام درمان است. ب - رها کردن دو زن توسط مردان همراه خود در آن ساعت شب (فارغ از هر ارتباطی که می تواند میانشان برقرار باشد) - ارتکاب جرائمی چنین خشن و گستاخانه و وسیع توسط دو جوان که نشان می داد از خانواده مرفه وموجهی نیز برخوردارند - عدم توانائی فنی اتوموبیل پلیس در تعقیب دو مجرم خشن - عدم حضور نیروهای آماده پلیس درسطح شهر و در طول تعطیلاتی که بخش گسترده ای از شهروندان به مسافرت می روند - تسامح احتمالی دستگاه های قضائی وانتظامی و امنیتی با این قشر از مرتکبین جرائم عمومی خشن که وقاحت و گستاخی آنان را بدنبال دارد و بسیاری دیگر از زوایای پنهان و پیدای این واقعه هر کدام در حوزه اختصاصی خود، حائز اهمیت ویژه ای است.می گویند احساس امنیت در سلامت روانی یک جامعه جایگاهی برجسته دارد. تجاوز به حقوق شهروندی فارغ از میزان خسارات وارده، از بعد مادّی شاید قابل جبران باشد اما ترمیم ضایعه روحی و روانی آن بسادگی امکان پذیر نیست. انتظار می رود هر اندازه متجاوزین حقوق عمومی از وقاحت و گستاخی بیشتری برخوردار می شوند، دستگاه های نظارتی، انتظامی، قضائی و امنیتی نیز ضمن بررسی علل این گستاخی، شیوه های برخورد با آنانرا نیز جدی تر و بدور از هر اغماضی صورت دهند. پی نوشت : نام بیمارستان محفوظ است.(۱) و (۲) :تصویر تنگ ماهی و لوله اکسیژن درون آن و تصویر ایرکاندیشن نصب شده روی سقف نزد بیمار مربوطه محفوظ است.








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن