واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادیبات ایران اهالی ادبیات با ساسان تبسمی وداع کردند؛
فاصله اندک مرگ و زندگی از نگاه تبسمی/ او ترجمههایش را بچههای خودش میدانست
اهالی ادبیات قبل از به خاک سپردن پیکر ساسان تبسمی مترجم ادبیات فرانسوی، مقابل خانه هنرمندان ایران، یاد او را گرامی داشتند.
به گزارش خبرنگار مهر، جمعی از مترجمان و اهالی ادبیات و دوستداران آثار زندهیاد ساسان تبسمی مترجم ادبیات فرانسوی که 11 فروردین امسال درگذشت، صبح امروز جمعه 15 فروردین پیش از وداع آخر با او و به خاک سپردن پیکرش، مقابل خانه هنرمندان ایران در تهران گرد هم آمدند و یاد او را گرامی داشتند. در این مراسم که با حضور خانواده زندهیاد تبسمی برگزار شد، اسدالله امرایی مترجم و روزنامهنگار در سخنانی از نگاه متفاوت ساسان تبسمی به مسئله مرگ و زندگی سخن گفت و یادآور شد: او فاصله مرگ و زندگی را اندک و این دو را به هم نزدیک میدانست، شاهد مدعای من یادداشتهای اوست که برخی از آنها در فضای مجازی وجود دارد. نگاه او به مرگ عین زندگی بود و گاه که از این مسئله سخن میگفت، حرفش این بود که چند روزی هستیم و چند روز دیگر هم میرویم و لذا مرگ چیز عجیبی نیست. وی افزود: تبسمی مترجم دقیقی بود و کتابهایی که برای ترجمه انتخاب میکرد، عمدتاً از روی علاقه بود و شاید عشق او به کار ترجمه به همین خاطر بود. گاهی وقتها که برخی به ترجمههای او ایراد میگرفتند، او میگفت کتابی که من ترجمه کردهام، مثل بچه من است، ممکن است بچه من زشت باشد اما من او را دوست دارم و حتی اگر او زشت باشد و یا خالی روی پیشانیاش باشد، ما با چاقو این خال را برنمیداریم.
امرایی همچنین با اشاره به آخرین سفر زندهیاد تبسمی به تهران در روزهای پایان سال 92 و دیداری که با او داشته است، گفت: در آن دیدار، ما درباره کتاب «در کافه جوانی گمشده» پاتریک مودیانو که زندهیاد تبسمی ترجمه کرده بود، صحبت کردیم. او سرِ انتشار کتاب «سنگ صبور» عتیق رحیمی هم چک و چانه میزد و مایل بود ترجمهاش از این کتاب هر چه زودتر چاپ شود. خوشحال بود از اینکه گشایشی در فضای ممیزی به وجود آمده و امیدوار بود که هر چه زودتر کتابهایش چاپ شوند و من از این بابت بسیار متاسفم که او زنده نماند تا برخی کتابهایش را که اخیراً تجدید چاپ شده و برخی دیگر را که به زودی چاپ میشوند، به چشم ببیند. این مترجم با بیان اینکه مرگ امری طبیعی است و برای همه اتفاق میافتد، اما مسئله مهم تاثیرگذاری یک فرد در زندگی خود و دیگران است، زندهیاد تبسمی را فردی عاشق طبیعت و حیوانات توصیف کرد و گفت: هنرمند دوست جامعه است و وظیفه جامعه هم در قبال او این است که او را دوست بدارد و به او احترام کند. برخی دوستان آقای تبسمی پیشنهاد کردهاند حالا که او دوستدار طبیعت بود و سال هم نو شده است، به یاد او نهالی کاشته شود. شخصاً معتقدم نهال هنرمندی مانند ساسان تبسمی باید در جایی مثل یک کتابخانه کاشته شود. همچنین شیوا مقانلو مترجم در سخنانی در این مراسم گفت: ادبا هیچوقت نمیمیرند و تا زمانی که کتاب از آنها چاپ میشود و خطوطی که آنها نوشتهاند، خوانده میشود، زندهاند و تبسمی از این دست ادیبان است. او فروتنی و مهربانی عجیبی داشت طوری که زمانی که خبر مرگ او در فضای مجازی منتشر شد، بسیاری از آافراد به شیوههای مختلف اندوه و ناراحتی خود را از این اتفاق بیان کردند. یکی از این افراد میگفت که من آقای تبسمی را ندیده بودم و فکر میکردم او باید یک جوان 30 ساله باشد چون بسیار زیاد از زندگی و امید سخن میگفت.
او سخنان خود را با قرائت این بیت از سعدی که آن را برای سنگ قبر پدرش نیز انتخاب کرده است، به پایان برد: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند در این مراسم سعید طباطبایی داستان نویس، روزنامهنگار و از دوستان ساسان تبسمی نیز در سخنانی از او به عنوان یکی از مترجمانی که سرشار از شور زندگی بود، یاد کرد و گفت: بزرگترین اندوه من این است که جامعه نویسندگان و مترجمان ایران، یک پشتوانه را از دست داده است. هر چند ترجمههای خوب آقای تبسمی همیشه برای ما خواهد ماند اما این حس که دیگر ما چنین پشتوانهای نداریم، برای جامعه ادبی ایران غمانگیز است. من امیدوارم نسل جدید از اخلاق و نوع ترجمههای ساسان تبسمی بیشتر یاد بگیرند. در پایان این مراسم و با اعلام خاکسپاری پیکر زندهیاد تبسمی در قطعه نامآوران بهشت زهرا (س) جمعیت گرد آمده در مقابل خانه هنرمندان برای وداع آخر با این مترجم فقید عازم بهشت زهرا شدند و این در حالی بود که پیشتر سوسن تبسمی، خواهر ساسان تبسمی از خاکسپاری پیکر برادرش در مقبره خانوادگی خاندان تبسمی در امامزاده عبدالله شهر ری خبر داده بود. با این حال در مراسم امروز صبح اعلام شد مجوزهای لازم از نهادهای ذیربط برای تدفین پیکر زندهیاد تبسمی در قطعه نامآوران اخذ شده است.
ساسان تبسمی مترجم پیشکسوت که در سال 1325 به دنیا آمد، 11 فروردین 93 دار فانی را وداع گفت. در کارنامه کاری او ترجمه آثار متعددی از نویسندگانی چون پل الوار، کریستین بوبن، پاتریک مودیانو، رومن گاری، عتیق رحیمی، ژرژ سیمنون، فرانسوا موریاک، روژه فورمن و آنتونیا فریزر به چشم میخورد.
۱۳۹۳/۱/۱۵ - ۱۱:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]