واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادیبات ایران مرور اتفاقات فرهنگی سال 92/
داستان انقلاب در یک دگردیسی تازه
درگذشت امیرحسین فردی در سال 92 جریان داستان نویسی انقلاب اسلامی را وارد یک دگردیسی تازه و دوران تازهای از زیست ادبی خود کرد.
خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ و ادب: داستان نویسی انقلاب اسلامی به معنای داستان نوشتن با مضامین و ایدههای مرتبط با افت و خیرهای انقلاب اسلامی به ویژه در دهه پایانی دهه پنجاه و شصت در سال 92 و با درگذشت امیرحسین فردی مدیر فقید مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری وارد فاز تازهای از زیست ادبی خود شد تا جایی که به گزافه نیست اگر این گونه ادبی را به دوران قبل و بعد از این رویداد تقسیم شده بدانیم. جریان داستان نویسی انقلاب اسلامی که جشنواره داستان انقلاب مولود آن به شمار میرود حاصل دلمشغولی و دغدغه و رصد امیرحسن فردی از فضای داستان نویسی از سه دهه نخست انقلاب اسلامی بود که به گفته خود وی از توجه به پدیده انقلاب اسلامی دور مانده بود و در نهایت با سه سال تلاش وی و برخی از همراهانش در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از نیمه دوم دهه 90 و در قالب تاسیس جشنوارهای ادبی با همین نام مبدل به جریانی برای بازپروی این نگاه به ادبیات داستانی ایران شد. درگذشت امیرحسین فردی در اردیبهشت ماه سال 92 را اما باید پوست اندازی و آغاز ورود این جریان ادبی به مرحلهای تازه از حیات خود دانست؛ مرحلهای که در آن همراهان با این جریان بدون داشتن حمایتهای دلسوزانه و منش پدرانه فردی در معرض نقد و نگاه تیزبینانه و جدی بیشتری قرار گرفته و میگیرند؛ خواه از سوی منتقدان و دلسوزان این گونه ادبی که به دنبال کشف و شهودهای تازه در افق داستان نویسی متعهد انقلابی هستند و چه از معرض منتقدان مغرض روشنفکر نما که حاضر نیستند حتی به این جریان عنوان ادبیات اطلاق کنند. درگذشت امیرحسین فردی در سال 92 از یک سوی منجر به فقدان بزرگترین پشوانه تئوریک و حامی جریان داستان انقلاب در کشور شد به ویژه اینکه فردی در طول حیات خود این نکته را به اثبات رسانده بود که در کنار خوی بسیار نرم و مهربانانه او در مقابل تهدیدهای فکری موجود در جامعه پیرامونیاش و رسالت ادبیات برای گوشزد کردن آن با کسی تعارف ندارد و بیپرده و صریح اظهار نظر میکند و در کنار آن از هر نوع حمایت برای تقویت جبهه فرهنگی در راستای حمایت از انقلاب اسلامی دریغ نمیکند. شخصیت فردی از این منظر یکی از اصیلترین شخصیتهای فرهنگی پرورش یافته در مکتب فرهنگی انقلاب اسلامی و تکیه زده بر سنتهای اصیل آن بود. شخصیتیپر جنب و جوش اما بیهیاهو. شور و هیجان او برای فعالیت در حوزه ادبیات انقلاب بیشتر از آنکه در سخنرانیها و حضور در کنگرهها، سمینارها و یا هیئت علمی و داوری جشنوارههای رنگین ادبی و اظهار نظر درباره موضوعات متفاوت به شکلی دقیق بر شناسایی و حمایت پدرانه از نیروهای جوان فعال در حوزه ادبیات و رفاقت با نیروهای چیره دست برای ساختن بنای فرهنگی داستان نویسی انقلاب اسلامی بود. از سوی دیگر امیرحسین فردی در تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای خود را تابع خرد جمعی میدانست تا جایی که مبانی اندیشه و تفکر فرهنگی انقلاب اسلامی با تکیه بر ریشههای آن را در معرض تهدید و یا نادیده گرفته شدن نمیدانست از گرایش به خرد جمعی برای تصمیمگیری و تصمیمسازی ابایی نداشت و بر همین پایه بود که توانست در حوزه نظری و عملی داستان نویسی برای انقلاب اسلامی به تربیت نیروهای فعال و همسلک با خود دست بزند. ادبیات ایران در سال 92 با از دست دادن فردی بزرگترین تکیه گاه تولید محتوای اصیل بر مبنای باروهای و آموزههای انقلاب اسلامی را از دست داد تا شاگردان و تربیتشدگان مکتب او در گردیسی تازهای از این پس خود را در معرض قضاوت مخاطبان و منتقدان قرار دهند و محکی جدی بر مبنای پایبندی به مبانی فکری بنیانگذار این نحله ادبی خورده و توانایی خود را در اتقاء نظرگاهها او به نمایش بگذارند. سال 93 از این منظر بدون شک نخستن میدان برای محک زدن داستان نویسان انقلاب اسلامی است که تا چه اندازه در کلام و تا چه اندازه در عمل به جریان دساتان نویسی انقلاب اسلامی پایبند بوده و به آنچه به آن منسوب میشوند تا چه اندازه احساس پایبندی و تعلق خاطر دارند. آیا ادبیات انسان نما و روشنفکرزده باب دندان این روزهای جامعه نسل داستان نویسان انقلاب را در خود حل میکند و یا اینکه آنها در مقام درک رسالت خود قادر به انداختن طرحی نو در جریان ادبی خود هستند؟ این سئوالی است که پاسخ به آن را شاید بتوان در روزهای پایانی منتهی به سال 93 داد.
۱۳۹۳/۱/۴ - ۱۱:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]