محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826010662
از فیلمفارسی هم نازلتر شدهایم / گفتوگو با فواد صادقی درباره کتاب «پایان تکصدایی»
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
از فیلمفارسی هم نازلتر شدهایم / گفتوگو با فواد صادقی درباره کتاب «پایان تکصدایی» فرهنگ > ادبیات - نویسنده کتاب «پایان تکصدایی» اعتقاد دارد مساله رادیو و تلویزیون خصوصی یا انحصاری بودن آن یکی از مهمترین بنبستهای فضای فرهنگی- رسانهای کشور است.
سیدعبدالجواد موسوی: «پایان تکصدایی» پایاننامه دکترای فواد صادقی است درباره رادیو و تلویزیون خصوصی؛ پایان نامهای که دو سال پیش آماده شد و اینک به صورت کتاب پیش روی ما است.
کتاب در همان روزهای آغازین انتشار، حاشیهساز شد و پر سر و صدا. علتش هم کاملا واضح بود. ما البته به این کتاب صرفا به چشم یک کتاب نگاه کردیم، فواد صادقی هم لطف کرد و به پرسشهای ما درباره این کتاب پاسخ گفت. فضایی که اکنون در آن به سر میبریم، فضایی پر از سیاستزدگی، سوءتفاهم و تئوری توطئه است. کتاب «پایان تکصدایی» وقتی منتشر شد که دعوای بین صدا و سیما و آقای روحانی اتفاق افتاده بود. شاید به همین دلیل بود که عدهای فکر کردند کار شما هم پروژهای برای تخریب صدا و سیما است. جدای از این مسائل چرا به فکر انتشار چنین کتابی افتادید؟ همانطور که در مقدمه قید شده، این کتاب جلد دوم یک کار پژوهشی است که در سال 1390 انجام گرفته. جلد اول آن شش ماه پیش یعنی مرداد ماه توسط موسسه ایران در دولت سابق منتشر شد. از آنجا که موسسه ایران در دولت جدید با چاپ جلد دوم آن موافقت نکرد، کار با تاخیر توسط یک ناشر خصوصی دیگر چاپ شد. بنابراین موضوع اصلا به وقایع اخیر و فضای سیاسی فعلی مربوط نیست. هرکس این کتاب را مطالعه کند خواهد فهمید که ربطی به این فضا ندارد و مربوط به دو سال پیش و فضای قبل از انتخابات است. شاید همزمان شدن چاپ کتاب با این واقعه کمی مسالهبرانگیز شده. ببینید، صنعت نشر یک روال طبیعی دارد. بعد از اینکه موسسه ایران اعلام کرد جلد دوم این کتاب را چاپ نمیکند، حدود دو ماه طول کشید تا مجوز جدید چاپ آن با ناشر جدید اخذ شود. یعنی چاپ آن نه خیلی سریع بود که بخواهند بگویند به سرعت چاپ شده تا در این دعوا منتشر شود، نه خیلی کند بوده که بگویند کار آماده بوده و آن را نگه داشتهایم تا وسط این دعوا چاپ شود. چاپ کتاب روال طبیعیاش را طی کرده، البته فکر میکنم آنچه باعث شده این تصور پیش بیاید صحبتهایی آقای آشنا در مراسم رونمایی کتاب بوده. چون ایشان مشاور فرهنگی رئیسجمهور و عضو شورای نظارت بر صدا و سیما است، از حرفهایشان اینطور برداشت شده که انگار این کتاب موضعگیری سیاسی خاصی دارد درحالیکه آقای آشنا دو سال پیش هم همین مواضع را داشت. وقتی یک جریان افراطی در کشور حاکم باشد هر انتقادی که صورت بگیرد آن را به حساب توطئه میگذارند. فکر نمیکنید اگر شخص دیگری - مثلا آقای جلیلی- رئیسجمهور میشد این کتاب به چاپ نمیرسید؟ نه، لزوما اینطور نیست. موسسه ایران دولت احمدینژاد جلد یک آن را چاپ کرد ولی موسسه ایران دولت روحانی حاضر نشد جلد دومش را چاپ کند و تمایلی هم به چاپ مجدد جلد اول نشان نداد. این نشان میدهد که حساسیتها و فشارها روی دولت جدید بیشتر است. مصاحبه با آقای هاشمی میتوانست خیلی جذابتر از این باشد. فکر میکنم شما به عنوان مصاحبهگر در این مورد مقصرید. لحن شما خیلی رسمی است. شاید به این دلیل که این مصاحبهها قرار بوده پایاننامه بشود، نه کتاب. اگر کمی از این لحن رسمی فاصله میگرفتید مصاحبهها جذابتر و اکتیوتر نمیشد؟ این کار یک کار ژورنالیستی نیست. اگرچه میشود از آن استفاده ژورنالی کرد. مساله رادیو و تلویزیون خصوصی یا انحصاری بودن آن یکی از مهمترین بنبستهای فضای فرهنگی- رسانهای کشور است. باز کردن این بنبست بسیار اهمیت دارد. من در این کار تحقیقاتی میخواستم نشان دهم که شکستن این انحصار و پایان این تکصدایی نه مغایر با اصول نظام است، نه مغایر با شرع و عرف و اخلاق و نه مغایر با امنیت و منافع ملی. من تعمدا سعی کردم از ژورنالی شدن کار جلوگیری کنم تا جنبه مدیریت کلان مصاحبهشوندگان و جدیت حرفهای آنان حفظ شود و جایگاه سیاستگذاریشان هم پررنگتر شود. هدف این بوده که کتاب سند یک اقدام عملی بشود تا بعدها بتوان بر مبنای آن تغییراتی ایجاد کرد و چون افرادی که حرف زدهاند از بزرگان نظاماند کسی فکر نکند این کار خلاف امنیت و منافع ملی نظام است. وقتی کتاب را میخواندم بدون اینکه به این حواشی پیش آمده کار داشته باشم بعضی جاها را علامت زدم. من البته این کتاب را قبل از آن دعوا خوانده بودم. واقعا مصاحبهشوندگان با علم به اینکه کار به صورت کتاب چاپ میشود این حرفها را زده بودند یا اینکه فکر کرده بودند این مصاحبهها صرفا برای پایاننامه است. آنها قبل از انتشار کتاب، آن را خوانده بودند؟ از آنها اجازه گرفتید که حرفهایشان را در این کتاب چاپ کنید؟ به کسانی که حساسیت داشتند اطلاع دادم. مثلا به آقای آشنا اطلاع دادم. گفتوگوی آقای خجسته مطلب خاصی نداشت. ایشان سیاستهای رسمی صدا و سیما را اعلام کردند و مخالفت خود را با تاسیس رادیو و تلویزیون خصوصی بیان کردند. بله ولی لابهلای آن حرفها گفتهاند که الان ماه رمضان است وگرنه ماهواره را روشن میکردم و به شما رقص شکیرا را نشان میدادم. شاید ایشان دوست نداشته باشد چنین تصویری از او عمومیت پیدا کند. اگر این جمله را در چارچوب متن ببینید این معنا را نمیدهد. ایشان گفته تلویزیون ما تلویزیون اخلاقی است... در مورد آقای آشنا و دیگر آقایانی که مطالبشان قدری حساسیتبرانگیز بود کار را ارسال کردیم. هیچ چیز را نه آنها حذف کردند نه من. آن جاهایی را هم که شما علامت زدهاید از دستم در رفته. مصاحبهای که اصلا فکرش را هم نمیکردم جذاب از آب درآمده باشد، مصاحبه با آقای سلطانیفر بود. ایشان خیلی راحت، مسلط و صمیمانهتر از دیگران حرف زده. به نظر من بهترین مصاحبه در این مجموعه مصاحبه دکتر آشناست. نه، از جهت صراحت لحن میگویم. آقای سلطانیفر یک کارشناساند. ایشان با نگرش باز، نظر کارشناسی خود را بیان کردند. شاید اگر حساسیتهای فعلی را میدانست آنقدر راحت حرف نمیزد. چیزی که در این کار متوجهش شدم این بود که مسئولین در هر مقام و منصبی که باشند دیدگاه شخصی و کارشناسیشان با دیدگاه رسمی آنها زمین تا آسمان فرق دارد. یک جاهایی شما اصلا موضع نگرفتهاید. مثلا آقای سلطانیفر یک چیزهایی در مورد نظارت گفتهاند که آقای خجسته کاملا عکس آن را بیان کرده. ایشان یک جاهایی تا چهار صفحه پشت سر هم حرف زده و شما هیچ سوالی نکردهاید. چرا؟ این کار بر اساس یک روش پژوهشی انجام شده که در آن، مصاحبهگر با مصاحبهشونده وارد چالش نمیشود. اگر پژوهشگر موضعی داشته باشد، نقض بیطرفی او خواهد بود و اعتبار تحقیق خدشهدار خواهد شد. در این روش دادههای کیفی در گفتوگو با متخصصان به دست میآید. میشد به این بحثها دامن زد یا حرف منتقدین را نقل کرد ولی شما این کار را نکردهاید. آقای خجسته میخواست موضع رسمیاش را به عنوان معاونت سازمان صدا و سیما اعلام کنند. من باید اجازه میدادم که نظرشان را بگویند. گاهی در تنظیم متنها مشکلاتی به چشم میخورد. مثلا در مصاحبه با آقای انتظامی احساس میشود چیزهایی جا افتاده. یک جا شما پرسیدهاید نظرتان درباره نقش خبر چیست، ایشان پاسخ دادهاند اگر در همین چند کانالی که وجود دارد چندصدایی ایجاد شود مشکل حل خواهد شد... و بعد اضافه میکنند که ما داریم مردم را در بعد سیاسی به دامن بیبیسی فارسی و صدای آمریکا، و در بعد غیرسیاسی به دامن فارسیوان و منوتو میاندازیم. بعد شما گفتهاید اگر ماهوارهها بخواهند تولیدات صدا و سیما را نشان دهند باید آنها را سانسور کنند. ایشان جواب داده سانسور نمیکنند. این با منویات رهبری و با نیاز فعلی کشور مغایرت دارد. اینجا من نمیفهمم چه اتفاقی افتاده و جواب ایشان به چه چیز برمیگردد. مطلب یک مقدار گنگ شده. به صدا و سیما برمیگردد. شما راجع به ماهوارهها حرف زدهاید! من میخواستم بگویم بعضی از شبکههای ماهوارهای که استاندارد اخلاقی خاصی دارند، اگر بخواهند بخشی از تولیدات صدا و سیما را نشان دهند مجبورند ممیزی و سانسور کنند. اگر میشود مصداقیتر توضیح بدهید. مثلا برخی از شبکههای ماهوارهای که در سطح خانوادگی برنامه تولید میکنند، خیلی از تولیدات صدا و سیمای ما را مروج خشونت یا مروج خیانت میدانند. اگر نگاهی به مجموعه زرد صدا و سیما بیندازید خواهید دید که اصلا از استانداردهای محتوایی اخلاقی پیروی نمیکنند. استانداردهای فرهنگی یا ظاهریاند مثل پوشش خانمها. یا محتواییاند مثل خط سیر داستان، شخصیتپردازی و وقایعی که در آن بستر اتفاق میافتد. طبق مطالعات انجامشده استانداردهای محتوایی و نه ظاهری برنامههای تولیدشده در صدا و سیما خیلی پایینتر از استانداردهای دیگر شبکههای جهانیاند. این نوع سریالها و فیلمهایی که در صدا و سیمای ما ساخته میشود به هیچ وجه در تلویزیون دولتی ژاپن یا آمریکا تولید نمیشوند. حتی در هالیوود هم اینطور کار نمیکنند. با حذف استانداردهای ظاهری هیچکدام از این استانداردهای محتوایی را زیر پا نمیگذارند. یعنی درباره خیانت و کارهای ضداخلاقی ساخته نمیشود. 99 درصد تولیدات هالیوود پیام اخلاقی دارند. اینجا که ظاهرا به پیام اخلاقی دادن خیلی اهمیت داده میشود. ما فقط استانداردهای ظاهری را رعایت میکنیم و متاسفانه از نظر محتوایی کارها خیلی افت کرده. پس میتوان گفت فیلمفارسی هم از این تولیدات، اخلاقیتر است! وقتی تحجر و ظاهرپرستی وارد فضای فرهنگی بشود، همه چیز فقط براساس ظاهر ارزیابی میشود. اتفاقا بیاخلاقی در بطن پیام فیلم خودش را بیشتر نشان میدهد. فیلمفارسی هم به یک معنا مشکلات ظاهری داشت ولی در محتوا حفظ خانواده و جوانمردی را ترویج میکرد. ما آمدیم صنعت سینما را از فیلمفارسی به فیلمهای اخلاقی برسانیم؛ آمدیم ابرویش را درست کنیم، چشمش را کور کردیم. الان وضعیت سینمای ایران از فیلمفارسی هم چند پله پایینتر افتاده. نمیگویم همه فیلمها اینطورند ولی بخش عمدهای از آنها در فرایند تولید، محتوای فرهنگی و اخلاقی ندارند. استانداردهای اخلاقی سینمای ما حتی از سینمای هند هم پایینتر آمده. جز چند کشور اروپایی که اصلا قائل به هیچ هنجار اخلاقی در فیلم نیستند، سینمای کشور ما حتی نسبت به خیلی از کشورهای غربی از نظر محتوای اخلاقی افت کرده. علتش هم توجه صرف به ظاهر و سانسورهای ابزاری است. فکر میکنند اگر چهره فلان هنرپیشه را سیاه و سفید کنند کافی است درحالی که کاراکتر او باید مورد توجه قرار گیرد... از نظر اقتصادی وضع بدتر هم هست. اقتصاد و صنعت بازرگانی صدا و سیما فاجعهبار است. الان وضعیتی که در حوزه بازرگانی صدا و سیما دیده میشود در هیچ جای دنیا وجود ندارد. برنامه کودک که باید یک محیط امن روانی باشد به بنگاههای تبلیغاتی شرکتهای بازرگانی تبدیل شده. محتوا و تم اصلی این برنامهها را طوری تعریف کردهاند که آخرش به تبلیغ یک کالا منجر شود. در آمریکا اصلا امکان ندارد چنین چیزی از شبکههای عمومیشان پخش شود.
علاوه بر آنکه چنین کاری محیط روانی امن کودکان را خدشهدار کرده چه مضرات دیگری دارد؟ انحصاری بودن صدا و سیما به این امر منجر شده که رادیو و تلویزیون در خدمت صاحبان رانت، و نه سرمایهداری، قرار گیرد. سرمایهداری مبتنی بر رقابت است و مسیری باز میکند تا هرکس پول و استعداد دارد بیاید کار کند و قدرت را به دست گیرد. الان در صدا و سیمای ما هرکس رانت دارد پربینندهترین ساعات تلویزیون را میگیرد و وقت میلیونها نفر را هدر میدهد تا کالای خودش را تبلیغ کند. اصلا معلوم نیست طرف با چه کسی ارتباط دارد. فرصتها برابر نیست. هیچ نظارت و کنترلی روی کارشان نمیشود. این وضعیت در هیچ کشور شرقی، غربی، بیخدا و بیدین دیده نمیشود. آنقدر از این حرفها زدهایم که خودمان هم از رو رفتهایم. من بیست سال است به بهانههای مختلف درباره نحوه تبلیغات مینویسم. بارها نوشتهام که مفاهیم دینی و عرفانی را خرج تبلیغات نکنید. در ماه محرم یک شعار برای عاشورا خوانده میشود، بعد برای رب گوجه تبلیغ میکنند. فیلم ارزشی نشان میدهند و در زیرنویس فلاشتانک تبلیغ میکنند. فکر میکنم دیگر با نقد و نظر به جایی نمیرسیم. ما فرسوده میشویم آنها هم کار خودشان را میکنند. روز به روز هم این وضعیت دارد بدتر میشود. راهکار عملی چیست؟ بزرگان نظام این معضلات را میدانند؟ در جلسه رونمایی کتاب بین مسئولان و سیاستگذاران در سطح کلان این مسائل مطرح شد. همه هم قبول داشتند. راهحلی که من ارائه دادم این بود که باید مسائل شفافسازی شود. مسئولان و مدیران صدا و سیما چون از انحصار به لحاظ اقتصادی نفع میبرند به جای اینکه مسائل را شفاف و ساده مطرح کنند مدام به ابهام و پیچیدهنمایی آنها دامن میزنند و مجهولاتی را پیش روی مسئولان بالاتر میگذارند تا نتوانند درست تصمیم بگیرند. مسئولی که در راس امور قرار دارد اگر بخواهد به تصمیمی درست برسد باید جوانب مختلف قضیه را به طور روشن و واضح ببیند. سازمان صدا و سیما از این وضعیت ذینفع است. بنابراین مجهولاتی را پیش پای مسئولان رده بالاتر قرار میدهد تا نتوانند در این مورد درست تصمیم بگیرند. از جمله میگویند اگر رادیو و تلویزیون از انحصار صدا و سیما خارج شود امنیت ملی به خطر میافتد یا براندازی رنگارنگ پیش میآید یا اسلام و قرآن و مقدسات به خطر میافتند و به این شیوه مسائل را بغرنجتر میکنند. از طرف دیگر کسانی که منتقد این وضعیتاند پیشنهاد روشن و قابل اطمینانی ارائه نمیدهند. به نظر من کسانی که مورد اعتماد نظاماند باید پا پیش بگذارند. مثلا کسی مثل آقای لاریجانی که ده سال رئیس صدا و سیما بودهاند میتوانند یک طرح اجرایی قابل قبول برای حل مساله ارائه دهند یا الان که دولت عوض شده وزارت ارشاد میتواند مصدر شکستن این انحصار باشد. اصلا به جای اینکه از بخشهای خصوصی شروع کنیم از همین بخشهای عمومی که در مجلس و دولت هستند استفاده کنیم. در این بخشها ظرفیت و بودجه لازم وجود دارد. نظام هم به آنها اعتماد دارد. به نظر من تغییر باید از اینجا شروع شود. شما درباره یکسری آسیبها و مشکلات فرهنگی در صدا و سیما حرف زدید، نتیجه این انحصار به هر حال خلاف مروت و انصاف است. یک عده هر کاری دلشان خواست میکنند، هر خبری را به خورد ما میدهند، هر فیلمی دلشان خواست تولید میکنند. این انحصار باید شکسته شود. رادیو و تلویزیون باید خصوصی شود. این یک مساله است، ولی مساله مهمتر این است که آیا این معضلات و آسیبهایی که برشمردید با خصوصیسازی از بین میروند یا نه، به بخش خصوصی منتقل خواهند شد. راهحل ما برای رهایی از این وضعیت صرفا تاسیس رادیو و تلویزیون خصوصی است؟ قطعا تشکیل شبکه خصوصی لازم است اما برای رهایی از این وضعیت کافی نیست. در صنعت تلفن همراه این اتفاق افتاد. الان وضعیت تلفن همراه قابل مقایسه نیست با وقتی که در انحصار مخابرات بود. درست است که الان آزادسازی کامل صورت نگرفته. ایرانسل به وزارت دفاع متعلق است و رایتل زیر نظر سازمان دولتی تامین اجتماعی است، ولی همین که این شرکتها دارند کار میکنند و دیگر زیر نظر یک سازمان نیستند باعث شده کیفیت و خدمات تلفن همراه دهها برابر ارتقا یابد. پس فعلا با این ساختار خصوصیسازی به معنای حقیقی کلمه نمیتواند اتفاق بیفتد. قطعا در گام اول نمیتواند اتفاق بیفتد، ولی همین که انحصار شکسته شود قدم بزرگی برداشته میشود به سوی بهبود اوضاع و حتی ممکن است تا پنج سال آینده ما به رادیو و تلویزیون خصوصی دست پیدا کنیم. در کتاب مثالی هم در مورد خبرگزاریها زدهاید و گفتهاید اول سپاه خبرگزاری تاسیس کرد، بعد سازمان تبلیغات، بعد... ولی هنوز هم ما خبرگزاری خصوصی و مستقل نداریم. یعنی خبرگزاری که به یک جریان قدرت وابسته نباشد نداریم. مثلا من میتوانم اگر بخواهم خبرگزاری تاسیس کنم؟ بله، از نظر قانونی میتوانید. این یک شوخی است. اگر دولت الان بخواهد فیلمهای جلسات دولت را در اینترنت بگذارد از سوی صدا و سیما مورد پیگرد قانونی قرار میگیرد. دولت حتی نمیتواند رادیو و تلویزیون اینترنتی داشته باشد. در مورد خبرگزاری این فاصله، فاصله طیشدة مهمی است. تجربه خبرگزاری ایلنا را در نظر بگیرید. این خبرگزاری وابسته به یک NGO کارگری است. نه بودجه دولتی دارد، نه وابسته به مراکز قدرت است. درست است که آقای ربیعی و آقای محجوب یک زمانی از ارتباطاتشان استفاده کردند و مجوز ایلنا را گرفتند ولی ایلنا روی پای خودش ایستاد و ماند. ما نمیتوانیم حرفهای آسمانی بزنیم. باید دنبال این باشیم که یک گام کوچک رو به جلو برداریم. یعنی در شرایط موجود حداقل کاری را که میتوانیم باید انجام دهیم. برگردیم به چند سوال قبلتر. گفتید از بین همه گفتوگوها مصاحبه با آقای آشنا را بیشتر میپسندید، چرا؟ ایشان قبلا هم روی این موضوع کار کرده بود. شاید دیگران در کنار صدها موضوع دیگر به این مساله هم فکر کرده بودند ولی آقای آشنا دراینباره کار پژوهشی کرده است. نکته بسیار جالبی که ایشان مطرح کردند و تیتر گفتوگوی ما شد این بود که انحصاری بودن صدا و سیما مال جمهوری اسلامی نیست. رژیم شاه این ساختار را به وجود آورد و آن را برای ما به ارث گذاشت. ایشان مثال زدند که ما اداره ممیزی کتاب داریم ولی اداره ممیزی روزنامه نداریم. تیراژ روزنامه به مراتب از تیراژ کتاب بالاتر است و تاثیرش هم فراگیرتر از کتاب است. چرا ممیزی نمیشود؟ چون ممیزی روزنامه زیر نظر ساواک بوده و با انحلال ساواک منحل شده، ولی ممیزی کتاب زیر نظر ارشاد سابق (وزارت فرهنگ) بوده و چون وزارت فرهنگ با یک نام جدید باقی مانده، ممیزی کتاب هم باقی مانده. از نظر ایشان اصل این انحصار و سانسور غلط و باطل است. چرا در مورد تاسیس شبکه خصوصی به سراغ بهروز افخمی نرفتید؟ یک زمانی ایشان میخواستند تلویزیون خصوصی راه بیندازند. مدتی هم به طور جدی پیگیر این قضیه شدند. من درباره موضوع شبکههای ماهوارهای تجربه مفصلی داشتم. تنها شبکه ماهوارهای که در ایران توانست مجوز دولتی بگیرد شبکه ایرانیان بود. من مدتی در بحث مسائل فکری و برنامهریزی با آنها همکاری داشتم. به نظرم تاسیس شبکههای ماهوارهای راهحل درستی برای شکستن این انحصار نیست. باید برای حل این معضل یک شبکه داخلی تاسیس شود تا مردم بتوانند بدون نقض هیچ قانونی آن شبکه را دریافت کنند. هنوز بر سر استفاده مردم از ماهواره بحثهای جدی وجود دارد. این کار خلاف قانون است. من یک شبکه ماهوارهای راه بیندازم چه فایدهای دارد وقتی داشتن ماهواره غیرقانونی است. ضمن اینکه وقتی مردم به ماهواره دسترسی پیدا کنند دیگر نمیتوانید برایشان تعیین تکلیف کنید و بگویید فلان شبکه را ببینند. این نسخهای نیست که راهحل بیماری ما باشد. ما از شرایط موجود و امکانهای موجود صحبت میکنیم. گفتید نباید خیلی آسمانی نگاه کنیم. در این شرایط این نمیتواند یک راهحل باشد؟ ما یک قرارگاهی داریم به نام قرارگاه ماهواره که زیر نظر رهبری تشکیل شده. خود ماهواره یکی از خطوط قرمز نظام است. شبکه ایرانیان که از طریق پسر آقای خزعلی تاسیس شد و مجوز رسمی هم داشت، بعد از شش ماه تعطیل و مجوزش باطل شد. حتی شبکهای را که با مجوز وزارت ارشاد تاسیس شده بود، تحمل نکردند. چون مساله این است که اگر قرار باشد ماهواره را به رسمیت بشناسیم نمیتوانیم مدعی منع استفاده از آن باشیم. اگر الان بخواهید جام جم را هم ببینید باید ماهواره داشته باشید که غیر قانونی است. این هم از تناقضاتی است که نظام دچارش شده. اینها خط قرمزهایی است که باید در چارچوب آنها کار کنیم. شما به این خط قرمزها اعتقاد دارید؟ من ممکن است اعتقاد داشته باشم که هرگونه سانسور مخرب است و ناقض حقوق انسان، ولی با این بافت و کانونبندی قدرت، با این گروههای مرجع، آیا انجام این کار شدنی است؟ اگر بدانیم این کار شدنی نیست ولی اصرار داشته باشیم به ادامه این مسیر، نتیجهاش از دست دادن همه آزادیهایمان خواهد بود. اگر ما واقعبینانه از مرزها عدول کنیم میتوانیم توقع داشته باشیم که طرف مقابل هم از انکار کامل آزادیهای ما دست بردارد. بعد از تجربه سال 88 باید راهحلهای عقلایی پیدا کنیم که برای طرفین قابل قبول باشد. وقتی شما که به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد تام و تمام دارید آنقدر اذیت میشوید و امکان فعالیت ندارید، تکلیف کسانی که آزادنهتر فکر میکنند چیست؟ خیلی از آنها رفتهاند. خیلی از آنها هم رها کردهاند و خانهنشین شدهاند. مسافرکشی یا کار تجاری میکنند. متاسفانه آنها که صادقانه میخواهند نظام باقی بماند، به حاشیه رفتهاند. تنها راه جلوگیری از فروپاشی میانهروی و اعتدال است. شما امیدوارید؟ نتایج این انتخابات نشان داد که دست کم مردم امیدوارند. ولی از آن طرف افراطیها خیلی دارند تندروی میکنند، حتی نسبت به دوره آقای خاتمی. در دوره آقای خاتمی دست کم یکسال صبر کردند، بعد شروع کردند به اذیت و آزار. ولی الان از فردای روز انتخابات به دولت انگ سازشکار بودن و آمریکایی بودن زدند. شاید این کمک افراطیون به موفقیت جریان اعتدال باشد. این دولت هم مثل دولت سازندگی و اصلاحات اشکالاتی دارد. این انتخابات نتیجه افراط و تندروی بود. به رد صلاحیت هاشمی منجر شد. فضا آنقدر بسته بود که حتی کسانی که نمیخواستند رأی بدهند، آمدند و رأی دادند. این تندرویها معمولا جواب عکس داده و اثر مخالف و متفاوتی در جامعه گذاشته. شما امیدوارید که شرایط بهتر خواهد شد؟ قاطعانه نمیتوانم پاسخ بدهم ولی یقین دارم که این جریان افراطی به نتیجه نخواهد رسید و شکست خواهد خورد. ولی هزینه این شکست را مردم باید بپردازند. بله، وضعیت اسفبار سوریه باید برای ما درس عبرت باشد. اگر عقلانی رفتار نکنیم، همیشه برای هزینه بیشتر دادن جا هست. گذشته از این افراطیون کف خیابانی، الان عقلا و زعمای نظام میدانند که باید از تندروی جلوگیری کنند و میدانند هرچه تندروی بیشتر باشد نتیجه عکس خواهد داد. تلاش کردهاید که با رهبر انقلاب برخی از این مسائل را در میان بگذارید یا دست کم کتاب را به ایشان برسانید؟ آقای خجسته به خاطر نسبتی که با ایشان دارد هم نظرات ما را به ایشان منتقل کرده و هم نظرات ایشان را به ما. یکی از مزایای این کار گفتوگو با آقای خجسته بود. دسترسی به این بزرگان و گفتوگو با آنان کار سختی بود. نباید به این کار صرفا به عنوان یک کتاب شود بلکه باید به عنوان یک سند دیده شود که میتواند منشأ تحول باشد. در این کتاب نکات زیادی وجود دارد که نشان میدهد به نفع نظام و کشور است که از این وضعیت بیرون بیاییم. فکر نمیکنید اگر الان به سراغ آقای هاشمی بروید حرفهایشان با حرفهای دو سال پیش خیلی تفاوت خواهد داشت؟ طبیعتا ایشان الان صریحتر شده ولی اهمیت کار در این است که در آن فضای بسته این حرفها زده شد. حرف دیگری درباره کتاب دارید؟ همانطور که گفتم نباید این مجموعه با نگاه ژورنالیستی دیده شود. بلکه باید بیشتر به معنا و فحوای کلام توجه شود. این کار، یک کار پژوهشی بوده. طرف مصاحبه در یک کار پژوهشی با خودسانسوری کمتری حرف میزند و ایدههایش را راحتتر بیان میکند. اگر بخواهیم براساس مچگیری وارد بحث شویم نقض غرض خواهد بود.
5858
یکشنبه 25 اسفند 1392 - 11:20:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
صفحات پیشنهادی
در گفتوگو با فارس عنوان شد توضیحات «کمالینژاد» درباره ضوابط حضور ناشران در نمایشگاه کتاب
در گفتوگو با فارس عنوان شدتوضیحات کمالینژاد درباره ضوابط حضور ناشران در نمایشگاه کتابمدیر کمیته ناشران داخلی پیرامون تشکیل کارگروه بررسی ضوابط ناشران برای حضور در نمایشگاه کتاب و سقف عناوین ناشران توضیحاتی داد احمد کمالی نژاد مدیر کمیته ناشران داخلی نمایشگاه بیست و هفتم کتاقوام در گفتوگو با فارس نویسنده کتاب «جنایات جنگی» چشمان خود را گشود/ روند بهبودی آغاز شد
قوام در گفتوگو با فارسنویسنده کتاب جنایات جنگی چشمان خود را گشود روند بهبودی آغاز شدداماد سردار محمدباقر نیکخواه بهرامی نویسنده کتاب جنایات جنگی پیرامون وضعیت این نویسنده گفت لحظاتی پیش با صدا زدن پرستار آقای نیکخواه چشمان خود را گشود حامد قوام داماد سردار محمدباقر نیکخواهتورانیان در گفتوگو با فارس: نمایشگاه کتاب مشترک ایران و افغانستان/ تاجیکستان مقصد دوم هیات ایرانی است
تورانیان در گفتوگو با فارس نمایشگاه کتاب مشترک ایران و افغانستان تاجیکستان مقصد دوم هیات ایرانی استعضو هیئت مدیره انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی به نتایج سفر به افغانستان اشاره کرد و گفت استارت تشکیل یک نمایشگاه کتاب در افغانستان با دوستان افغانی زده شد صحبتهای نهایی آن در حالکتابی درباره «شهید غلامرضا رضایی» منتشر شد
کتابی درباره شهید غلامرضا رضایی منتشر شدکتاب شهید غلامرضا رضایی از سری مجموعه کتابهای یادگاران از سوی انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شد به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس توانا کتاب شهید غلامرضا رضایی شماره بیست و سه از سری مجموعه کتابهایحجتالاسلام جعفر مرادی در گفتوگوی مشروح با فارس چرا سلفیها خطرناک هستند/ 300 عنوان کتاب سنی علیه سلفیگری دا
حجتالاسلام جعفر مرادی در گفتوگوی مشروح با فارسچرا سلفیها خطرناک هستند 300 عنوان کتاب سنی علیه سلفیگری داریم ویژگی اخوانهای عربستانسلفیه معتقدند که سه قرن اول اسلامی قرون طلایی امت اسلام بودند و بایستی در نحوه زندگی نحوه اندیشه و گفتار و کردار و تعامل با جهان باید به آن درئیس آرشیو ملی افغانستان در گفتوگو با فارس: گلایه رئیس آرشیو ملی افغانستان از اجرایینشدن تفاهمنامه با کتابخ
رئیس آرشیو ملی افغانستان در گفتوگو با فارس گلایه رئیس آرشیو ملی افغانستان از اجرایینشدن تفاهمنامه با کتابخانه ملی ایرانمعصومه نظری رئیس آرشیو ملی افغانستان گفت وعدهها از طرف ایران تنها در حد تفاهمنامه است از طریق رایزن فرهنگی هم درباره نرم افزار آرشیو هم اقدام کردیم که منتظغفاری در گفتوگو با فارس: تیزر کتاب باید در مخاطب احساس نیاز به وجود آورد
غفاری در گفتوگو با فارس تیزر کتاب باید در مخاطب احساس نیاز به وجود آوردمدیر انتشارات حکمت گفت باید سعی شود تیزرها خوب باشند و تصنعی از آب در نیایند همچنین به نکته باید فکر شود که چه طور میتوان در آن چند ثانیه احساس نیاز به مطالعه را در بیننده ایجاد کرد تا به سراغ کتاب برود مربانی در گفتوگو با فارس: نگران عدم پرداخت بدهی بخش خارجی هستیم/ استقبال ناشران عرب برای حضور در نمایشگاه کتاب
ربانی در گفتوگو با فارس نگران عدم پرداخت بدهی بخش خارجی هستیم استقبال ناشران عرب برای حضور در نمایشگاه کتابمدیر بخش بینالملل بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از عدم پرداخت بدهی ناشران خارجی گفت نگران این قضیه هستیم مطمئنا اگر بخش عمده بدهیها پرداخت نشود ناشران بیک استاد علوم ارتباطات در گفتوگو با فارس: قضاوتها درباره تخلفات رسانهای بیطرفانه باشد
یک استاد علوم ارتباطات در گفتوگو با فارس قضاوتها درباره تخلفات رسانهای بیطرفانه باشداستاد علوم ارتباطات گفت قضاوتها درباره تخلفات رسانهای باید توسط انجمن صنفی رسانه صورت گیرد و لازم است داوریها در این باره بیطرفانه باشد حسن رستمی در گفتوگو با خبرنگار جامعه فارس اظهارگفتوگوی فارس با نویسنده کتاب «جوا، چوا، حوا و خوا» جدال سبک زندگی زنان دیروز و زنان امروز در داستا
گفتوگوی فارس با نویسنده کتاب جوا چوا حوا و خواجدال سبک زندگی زنان دیروز و زنان امروز در داستانهای خانم نویسندهیک استاد دانشگاه گفت اطلاع از سبکهای مختلف زندگی در این کتاب مد نظرم بود زنان جامعه ما دو چیز متناقض را میخواهد ولی اگر عواقب این انتخاب و رفتن به ورطههای لیبرانتشار کتابی درباره جراحی دامهای کوچک
فرهنگ و ادب بازار نشر انتشار کتابی درباره جراحی دامهای کوچک کتاب جراحی بافتهای نرم در دامهای کوچک به قلم آذین توکلی توسط انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شد به گزارش خبرنگار مهر کسب دانش و مهارت جراحی در دامهای کوچک به دلیل افزایش اهمیت روزافزونبا عنوان «پاپاراتزی نیستیم» معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد درباره اخلاق حرفهای روزنامهنگاری کتاب نوشت
با عنوان پاپاراتزی نیستیم معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد درباره اخلاق حرفهای روزنامهنگاری کتاب نوشتجدیدترین کتاب حسین انتظامی با عنوان پاپاراتزی نیستیم مجموعه مقالاتی درباره اخلاق حرفهای روزنامه نگاران از سوی انتشارات ثانیه روانه بازار کتاب شد به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبررمضانی در گفتوگو با فارس: تبلیغ کتاب در تلویزیون تنها یک فراز از چرخه رونق کتاب است
رمضانی در گفتوگو با فارس تبلیغ کتاب در تلویزیون تنها یک فراز از چرخه رونق کتاب استمعاون انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت در چرخه و فرایند تولید و فروش کتاب پخش تیزر بازرگانی کتاب تنها یک فراز از آن است و برای اصلاح این روند ما باید به ابعاد دیگر بپردازیم و آنها را نیز کامحجتالاسلام اسماعیلی در گفتوگو با فارس: صدا و سیما باید نیاز به کتاب را در جان مردم نهادینه کند
حجتالاسلام اسماعیلی در گفتوگو با فارس صدا و سیما باید نیاز به کتاب را در جان مردم نهادینه کندرئیس موسسه بوستان کتاب گفت ما آن قدر باید درباره مباحث فرهنگی و کتاب به عنوان غذای روح برنامه داشته باشیم که مردم به این باور برسند که بعد اساسی بدنشان که روح و جان انسان است نیاز بهگفتوگو با رضا میرکریمی درباره سینما و سینمای جشنوارهای استفاده از فرصت جشنوارههای خارجی با جشنوارهزدگی تفا
گفتوگو با رضا میرکریمی درباره سینما و سینمای جشنوارهایاستفاده از فرصت جشنوارههای خارجی با جشنوارهزدگی تفاوت دارد با نق زدن کارها اصلاح نمیشودسیدرضا میرکریمی ضمن آسیب شناسی فضای سینمایی کشور معتقد است امروز فضای خوبی وجود دارد تا سینما در جایگاه اصلی خودش قرار گیرد خبرگزاریشاهمرادی در گفتوگو با فارس: پخش تیزر کتاب از تلویزیون باید مداوم باشد
شاهمرادی در گفتوگو با فارس پخش تیزر کتاب از تلویزیون باید مداوم باشدمدیر انتشارات آرما گفت پخش این آگهیهای بازرگانی طبیعتا باعث یک نگاه بهتر و البته بیشتر به کتاب و کتابخوانی میشود اما نباید منتظر تغییر آنی پس از پخش تبلیغ کتاب باشیم مجتبی شاه مرادی مدیر انتشارات آرما در گفتخلیلالله راحتی در گفتوگو با فارس خبر داد یکصد میلیارد تومان هزینه ساخت باغکتاب تا قبل از بهرهبرداری نهایی
خلیلالله راحتی در گفتوگو با فارس خبر دادیکصد میلیارد تومان هزینه ساخت باغکتاب تا قبل از بهرهبرداری نهاییمدیرعامل توسعه فضاهای فرهنگی از بهرهبردای باغ کتاب تهران در نیمه نخست سال ۹۳ خبر داد و گفت تاکنون برای ساخت این باغ یکصد میلیارد تومان هزینه شده است خلیلالله راحتی مدی-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها