تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خوشبختى انسان درخواست خير از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815426274




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سلیمانی: پشت سر قهرمان قصه‌ام حرکت می‌کنم


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


فرهنگ و ادب > ادیبات ایران در نشست نقد رمان «سگ‌سالی» مطرح شد:
سلیمانی: پشت سر قهرمان قصه‌ام حرکت می‌کنم
بلقیس سلیمانی در نشست نقد رمان «سگ‌سالی» با اشاره به انتخاب زاویه دید دانای کل نامحدود در این رمان گفت: من پشت سر قهرمان قصه‌ام حرکت می‌کنم و 22 سال از زندگی فردی که خودش را در یک طویله زندانی کرده است.



به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «سگ سالی» نوشته بلقیس سلیمانی شب گذشته با حضور نویسنده و مجید قیصری و زهرا زواریان در فرهنگسرای انقلاب تهران برگزار شد. در این نشست بلقیس سلیمانی در پاسخ به سوالی درباره چگونگی ورودش به حرفه نویسندگی اظهار کرد: من نوشتن را دیر شروع کردم اما همیشه اعتقاد داشتم که هر کسی برای نوشتن زمانی دارد. شاعری مثل آرتور رمبو از 16 تا 21 سالگی نوشت و بعد به دنبال شغل قاچاق انسان رفت و فردی مثل ساراماگو از هفتاد سالگی نوشتن را شروع کرد و نوبل هم گرفت. برای من نوشتن از دهه چهارم زندگی‌ام شروع شد. در دهه سوم از زندگی بیشتر به دنبال نقد نویسی بودم و نزدیک به هشتاد مقاله و یادداشت نیز در مطبوعات منتشر کردم و در کنارش هم چهار کار پژوهشی  انجام دادم که یکی از آنها نقدی بود بر 10 رمان دفاع مقدس که در قالب کتاب نخستم منتشر شد. رمان اولم هم در سال 80 نوشته شد و در سال 84 در نهایت منتشر شد و بعد از آن دیگر پایم را گذاشتم روی گاز و هفت اثر داستانی مستقل نوشتم. وی ادامه داد: در مورد داستان سگ سالی باید بگویم که شکل داستانش با داستان طناب کشی آقای قیصری کمی شباهت دارد. منتهی به آقای قیصری گفتم که سوژه داستان شما در عراق است اما این ماجرا در ایران نیز رخ داده است. یعنی در ایران فردی  که سمپات‌های منافقین بود  24 سال خودش را زندانی کرد تا دستگیر نشوم. من دوستی دارم که شوهرش  تهیه کننده سینماست و به اتفاق کارگردانی به دیدار این فرد رفتند تا بر اساس زندگی‌اش فیلمی بسازند که بعدا به دلیل گیشه نداشتن آن را رها کردند. دوستم این داستان را برای من گفت و من بر اساس همین خط بدون آنکه بخواهم آن فرد را ببینم داستانم را نوشتم. سلیمانی تصریح کرد: امکان این برایم فراهم بود که بروم و آن فرد را ببینم اما ترجیح دادم این کار را نکنم چون داستانم دیگر برای خودم نمی‌شد و قالب مستندنگارانه به خود می‌گرفت اما الان حاصل کارم رمانی است که تخیل در آن حضور دارد. این نویسنده در مورد انتخاب نام عجیب کتابش نیز گفتک:همیشه قبول دارم که سخترین کار در یک کتاب انتخاب نام برای آن است. من بعد از نوشتن هر اثر است که برایش نامی پیدا می‌کنم و در مورد این کتاب نیز منظور من نام‌بردن از سال‌های سگی بود. نویسنده رمان «به هادس خوش آمدید» افزود: زاویه دید این رمان دانای کل محدود است. من پشت سر قهرمان قصه‌ام حرکت می‌کنم و 22 سال از زندگی فردی که خودش را در یک طویله زندانی کرده از منظر خودش دیدم تا کشش داستانی داشته باشد. شاید اگر این زاویه دید دانای کل بود باید در ذهن افراد بسیاری می‌رفتم و یا در مکان‌های متعددی چرخ می‌زدم اما من می‌خواستم تنگنای زاویه دید را تجربه کنم و ببنیم دریافت‌های فردی که 24 سال خودش را در یک طویله حبس کرده چیست؛ فردی که تنها راه ارتباطی فرد با بیرون یک رادیو است و پدر و مادرش. من فصل‌های کتاب را هم ب این مبنا کوتاه انتخاب کردم تا اثر فرم و ریتم داشته باشد. هر فصل از نظر من گزارش کوچکی است که سعی دارد تاریخی را که او از سر گذرانده را عنوان کند. سلیمانی تصریح کرد: من به عنوان یک نویسنده خودم را اجتماعی نگار می‌پندارم و توانایی ورود به ذهن کسی را ندارم. ریتم تند و ایجاز سگ سالی هم بر این مبنا شکل گرفت. این نویسنده همچنین گفت: همه ما در وجودمان نوعی میل صیانت از نفس داریم که در شخصیت رمان من نز وجود دارد این میل برای او اما تبدیل به ترس از دنیای بیرون از خودش شده است. من البته او را تماما مقصر نمی‌دانم بلکه باور دارم شرایط روزگار نیز به این باور کمک کرده است. او صدایی در زمانه خودش است که البته صدای مسلط نیست. از نظر من این شخصیت اساس فردی برای به دوش کشیدن بارهای بلند نیست. توانش را ندارد. او شخصیتی است مسخ شده که به بی‌عملی و بی‌مسئولیتی رسیده است. در  ادامه این نشست و پس از سخنان نویسنده مجید قیصری در سخنانی درباره این اثر اظهار داشت: من اسم این رمان و طرح جلدش را دوست نداشتم اما قصه‌را دوست داستم. با این حال باورم این است که کار خیلی از آب در نیامده و آنچه در ذهن نویسنده می‌گذشته است در عمل نتوانسته به روی کاغذ بنشیند. وی ادامه داد: حس شخصیت‌ مرد اصلی این رمان چندان مردانه نیست و به نظرم این روایت از گوشه و کنار این رمان زده بود بیرون. از سوی دیگر حسم این بود که نویسنده سعی نکرده تا در رمانش به درون ذهن و تجربه‌های شخصیت اصلی رمانش برود در حالی که این رمان موقعیت خوبی است که ما بیشتر با دغدغه‌های ذهنی او آشنا شویم. قیصری افزود: من این کار را در ادامه کارها دیگر سلیمانی دیدم. او در جایی گفته بود که آدم‌ها در هر موقعیتی نقش بازی می‌کنند و در این کتاب هم نگاه داستانی خانم سلیمانی برایم اهمیت داشت. دوست داشتم ببینم او در این قصه پایانی سیاسی رقم می‌زند یا پایانی انسانی که در نهایت پایانش انسانی بود و به نظر من خوشایند. این نویسنده تاکید کرد: کل این داستان به نظر من داستان این کتاب سلیمانی به نوعی داستان مسخ است. یعنی داستان انسانی که در موقعیتی قرار می‌گیرد که مسخ می‌شود. حتی نام او برایش یک صفت است و رفتارش نیز تحت تاثیر آن نوعی رفتار بزدلانه است و حتی برای بار نخستین هم که از طویله سعی می‌کند بیرون بیاید تحت تاثیر آن، رفتاری حیوان گونه از خودش نشان می‌دهد و چهار دست و پا و زیر پوستینی از جنس پشم گوسفندان این کار را می‌کند. همچنین در این نشست زهرا زواریان نیز در سخنانی عنوان داشت: سلیمانی در «سگ‌سالی» دیدگاه‌ها زنانه خودش را به مرد قهرمان داستان تحمیل کرده و در نهایت شخصیتی ساخته که بیشتر مرد بود تمایلات زنانه دارد. وی افزود: رمان سلیمانی به تبع این رویداد بسیار تک صداست و شلوغی و تکثر را نمی‌توانیم در آن ببینیم و در نهایت این رمان با وجود شخصت اصلی مردانه‌اش آن به نظرم رمانی زنانه آمد که در آن به مرد داستان روحیاتی خاص تحمیل شده است و همین برای من گاهی ایجاد عصبانیت می‌کرد. زواریان افزود: شخصیت اصلی رمان سلیمانی فرد بسیار منفعلی است که به هیچ چیز واکنش نشان نمی‌دهد. حتی وقتی که می‌بیند نامزدش در حال برقراری رابطه عاشقانه با فرد دیگری است هم منفعل می‌ماند و تنها گودالی که در طویله برای خود کنده را عمیق‌تر کرده و سر در لاک خودش فرو می‌برد. در صحنه‌هایی حس می‌کردم که راوی داستان بیش از حد حتی گریه می‌کند و این ماجرا انگار به او تحمیل شده است. به نظرم در مجموع نویسنده می‌توانست با طرح پرسش‌های متکثر او را از این انزوا بیرون بیاورد اما تمایلی به این کار نداشته است. وی در پایان تصریح کرد: راوی داستان سلیمانی از نظر من دارای یک تقدیر تاریخی است اما جاداشت تا از منظر شخصیت پردازی بیشتر از این از سوی نویسنده با واکاوی روبرو می‌شد.


۱۳۹۲/۱۲/۲۱ - ۱۰:۱۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن