واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تبر ويژهخواران بر تن باغ كيانيان نشست
تبر زمينخواران و ويژهخواران اين بار بر تن ترد چنارهاي دوره ناصري «باغ بانك شاهي» نشست؛ باغي كه جوانترها آن را به نام باغ «كيانيان» ميشناسند كه اين باغ در سال 1384 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيد.
گويا بر سريال تكراري و نخنما شده تخريب باغات شهر تهران پاياني متصور نيست و هر روز عدهاي ويژهخوار و متصدي پستهاي حساس در ادارات و سازمانهاي دولتي و مديريتي شهر تهران با تباني با هم مثل سرطاني مزمن به گوشهاي از تن افليج و زمينگير شده پايتخت حمله ميكنند تا با نابودي درختان و فضاي سبز شهر، برج و باروهاي سيماني بدقوارهاي بسازند و در انتهاي اين فرآيند جيبهاي طمعكار خود را به قيمت نابودي و اسارت شهروندان و هموطنان خود انباشته كنند. جالب اينجاست كه قانون ناقص و چشم بسته ما در اين رابطه هيچ گزينهاي براي مجازات مجرمين ندارد و اين به نوعي گفتن ناز شست به زمينخواران و ويژهخواران است. آن هم در اين بازه زماني كه بخشي از تنفس حداقلي شهروندان تهراني مديون همين درختان و فضاي سبز است. تبر زمينخواران و ويژهخواران اين بار بر تن ترد چنارهاي دوره ناصري «باغ بانك شاهي» نشست؛ باغي كه جوانترها آن را به نام باغ «كيانيان» ميشناسند كه اين باغ در سال 1384 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيد. باغي كه «عبدالله شهبازي» پژوهشگر تاريخي كشورمان در مورد آن اينگونه مينويسد باغ بانك شاهي از اراضي باغ قوامالملك شيرازي پدرزن اميراسدالله علم است... اين باغ در سال 1889 با سرمايه يك ميليون پوندي كمپاني «ساسون» و چند شريك انگليسي از جمله كمپاني هنري «شرودر» تأمين شد و اولين اسكناسهاي ايران را در عصر ناصري چاپ كرد. باغ ييلاقي بانك شاهي در قلهك، محل سكونت رئيس بانك بود و اكنون نابود شده و جايش را مجتمع آپارتماني گرفته است. آخرين نشانه از اين باغ زميني است شش، هفت هزار متري يا حداكثر 10 هزار متري كه درختهاي آن تقريباً به طور كامل خشك شده ولي هنوز چندين چنار كهنسال بر جاي مانده است؛ چنارهايي كه سالهاي مشروطه و پس از مشروطه را به ياد دارند و اين چند چنار نيز در حال خشك شدن هستند تا در آيندهاي نزديك در اين زمين، برج احداث شود. گفتني است كه اكنون در كنار اين بنا گودبرداري بزرگي براي ساخت يك برج در حال انجام است و اين بيم ميرود كه باغ بانك شاهي در آيندهاي نزديك به يك برج تجاري يا مسكوني تبديل شود. وجود 80 هزار هكتار كانون ريزگردها در اطراف تهران اين در حالي است كه علي محمد شاعري، رئيس ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهرداري تهران روز گذشته با هشدار در خصوص گسترش امر بيابانزايي در پايتخت به «مهر» ميگويد: 80 هزار هكتار كانون ريزگرد در اطراف تهران وجود دارد. در حال حاضر 80 هزار هكتار مناطق بحراني بياباني به عنوان كانون و منشأ ريزگرد داخلي در اطراف شهر تهران در مناطق بياباني ورامين و قرچك در غرب و جنوب تهران وجود دارد كه موجب آلودگي هواي تهران و انتشار ريزگردها شده است. وي با بيان اينكه هزينه هر هكتار بيابانزدايي بين دو تا سه ميليون تومان است، تصريح ميكند: براي مقابله با اين پديده بايد يك طرح بيابانزدايي در قالب عمليات جنگلكاري، بذركاري، مالچ پاشي، مديريت منابع آب، جلوگيري از حفر چاههاي غير مجاز، عمليات آبخيزداري، جايگزيني فعاليتهاي نوين كشاورزي و افزايش بهرهوري آبياري اجرا شود. شاعري در پايان يادآور ميشود: ريزگردها در حال حاضر مهمترين عامل آلودگي هواي پايتخت هستند و براي حل اين معضل اقدامي جهادي با مشاركت تمام وزارتخانهها و دستگاههاي دولتي، خصوصي و مردم با توجه به تأكيدات مقام معظم رهبري بر حفظ منابع طبيعي در روز درختكاري ضروري است. دم خروس و قسم حضرت عباس! تقريباً در تخريب باغاتي چون باغ معنوي جمشيديه، باغ حكمت لواسان (سه قطعه باغ) باغ سوهانك و حالا هم باغ بانك شاهي قلهك، شهرداري برخي از مناطق پاي ثابت تخريبها بوده است چرا كه بدون مجوز شهرداري تخريب و تغيير كاربري امكانپذير نيست اما شهرداري با فروش تراكم كه مستلزم وجود زمينهايي چون زمين باغهاي مورد بحث است به منفعت مالي خود ميانديشد. غافل از اينكه چنين سياست ناكارآمدي پايتخت را به مرز انفجار ميرساند. گذشته از آن به نظر ميرسد هيچ مرجع قانوني در پي رفع و رجوع مشكلات تهران نيست و در اين ميان غيبت مجلس به عنوان قوه مقننه و چشم و گوش بيدار جامعه، بيشتر از همه به چشم ميآيد. چرا كه بايد اذعان كرد كه نمايندگان فراكسيون محيطزيست و كميسيون كشاورزي مجلس و كميسيونهاي مرتبط بهشدت در تدوين و تكميل قوانين زيستمحيطي اهمال ميورزند و در واقع با كمكاري خود با جان مردم بازي ميكنند. اين درحالي است كه مشكل پايتخت تنها در معضل ريزگرد خلاصه نميشود. در كنار اين معضل معضلات مهم ديگري چون معضل توليد سوختهاي بيكيفيت داخلي، معضل توليد خودروهاي غيراستاندارد داخلي، ترافيك، آلودگي صوتي و تصويري و... پايتخت را به مثال بشكه فشردهشده باروت كرده كه تنها يك جرقه ميتواند فاجعهآفرين باشد. گرچه در حال حاضر نيز اتفاقاتي مانند مرگ شهروندان در اثر آلودگي هوا، تصادفها، ساخت و سازهاي غيراستاندارد و فروريختن آوار ساختمانها، ناراحتيهاي روحي و رواني، نزاع و درگيريهاي خياباني و مواردي از اين دست، تبعات كوچك ديگري است كه هر كدام آينده شومي را براي پايتخت متصور ميشود. اما متأسفانه خواب مسئولان و مراجع ما آنقدر سنگين است كه اين هشدارها آنها را حتي شانه به شانه هم نميكند.
نویسنده : علي خدايي بيجاري
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 19 اسفند 1392 - 21:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]