واضح آرشیو وب فارسی:الف: آرزوی امام؛ جنگ مستقیم یا شعار حذف بر آمریکا؟
بخش تعاملی الف - محمدرضا جدیدی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۳۰
آیت الله جنتی فرموده اند: امام از اینکه باید با عراقیان جنگ کند ناراحت بود و می گفت ما چرا با عراق روبرو هستیم و آنها از مسلمانان هستند و آرزوی ایشان این بود که مستقیم با آمریکا روبرو شویم تا با آنها جنگ کنیم.از طرفی آقای هاشمی هم در کتاب خاطرات خود مدعی شده اند امام موافق حذف شعار مرگ بر امریکا بوده اند. کدام مطلب را باید باور کرد؟اولا طبق فرمایش حضرت امام در وصیت نامه ایشان، نسبت دادن هر مطلبی به حضرت امام وقتی قابل پذیرش است که مستندات آن وجود داشته باشد.متن نوشته حضرت امام در وصیت نامه ایشان چنین است :" اكنون كه من حاضرم، بعضی نسبت های بی واقعیت به من داده می شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می كنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست، مگر آنكه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم."لذا بهتر است حضرات آقایان با عنایت به تاکید مورد نظر حضرت امام، مطالب را همینطور و بی سند به امام نسبت ندهند.وقتی یک جناح موضوع مورد علاقه خودش را بدون ذکر سند به امام نسبت می دهند خود بخود جناح مقابل هم حرفهای مورد علاقه خودش را بدون ذکر سند به حضرت امام نسبت خواهد داد. لذا همینطوری می شود که یکی مدعی می شود امام در آرزوی جنگ مستقیم با امریکا بود و شخص دیگری مدعی می شود امام خواستار حذف شعار مرگ بر امریکا بود.ثانبا: ممکن است گفته شود بالاخره از محتوای صحبت های یک نفر در طول سالیان متمادی می توان یک نظر را استنباط کرد و به آن شخص نسبت داد.این حرف هم به شرطی می تواند درست باشد که تمام مطالب و نظرات آن فرد مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد و انتخاب بصورت گزینشی در کار نباشد. یعنی اگر نظری از محتویات مطالب یک نفر استنباط شد نباید با نظرات دیگر همان فرد تضاد و یا تعارض داشته باشد.با این توضیح و با ذکر مستندات لازم مطالبی را عرض خواهم کرد که با برداشت آقای جنتی یکسان نیست. البته مطالبی را هم می توان در صحبت های حضرت امام می توان یافت که با مطلب آقای هاشمی یکسان نیست.۱- در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ نیروهای نظامی آمریکا ضمن حمله به دو سکوی نفتی ایرانی ساسان (سلمان) و سیری با ناوچه ایرانی جوشن نیز در گیر می شوند و این ناوچه را نیز با شلیک چند فروند موشک غرق کرده و تعدادی از خدمه آن را به شهادت می رسانند.۲- در تاریخ ۱۲تیرماه سال ۶۷ و قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران، ناو هواپیما بری یو اس اس وینسنس هواپیمای مسافری ایران را مورد اصابت موشک های هدایت شونده خود قرار داد. و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. این سانحه از نظر میزان تلفات انسانی، هفتمین سانحه مرگبار هوایی تاریخ است. شاید در هردو مورد بهانه خوبی برای شروع یک نبرد جدی و تمام عیار با امریکا فراهم شده بود. اما بنا به هر دلیل ایران نبرد خود با عراق را تبدیل به جنگ با امریکا نکرد.نکته جالب توجه که تاکنون خیلی به آن پرداخته نشده است این که، بعد از حمله موشکی به هواپیمای مسافری ایان، آیت الله منتظری که در آن زمان قائم مقام رهبری بودند در نامه ای به حضرت امام ضمن تسلیت این فاجعه از حضرت امام خواست تا برعلیه امریکا حکم جهاد دهند اما امام با هشیاری کامل این پیشنهاد را نپذیرفت و نبرد با استکبار را یک نبرد اعتقادی برشمردند.قسمتی از پاسخ امام به نامه آیت الله منتظری چنین است:" جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرت های شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابری های دنیای سرمایه داری و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانی های مرفهین و حاکمان بیدرد کشورهای اسلامی است. این جنگ سلاح نمیشناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمیداند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزش های اعتقادی - انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمی ها است."خلاصه این که حضرت امام با هشیاری کامل ضمن به چالش کشیدن دنیای استکبار و اثبات حقانیت اسلام ناب محمدی، مراقب بودند در نبردی وارد نشوند که نتیجه اش نابودی تنها کشور شیعه دنیا است. درست است که برای امام عمل به تکلیف مهم بود نه نتیجه. اما همانطور که بارها اعلام شده است حتما یکی از تکالیف هم حفظ حکومت اسلامی است و نه به خطر انداخن آن.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]