تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830916404




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بنیان‌های نظری الگوی مناسبات فرهنگی فرد و دولت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بنیان‌های نظری الگوی مناسبات فرهنگی فرد و دولت
در تنظیم مناسبات فرهنگی فرد و دولت، برقراری نوعی رابطه تعاملی میان این دو برای ساخت جامعه فرهنگی ضروری می‌نماید.

خبرگزاری فارس: بنیان‌های نظری الگوی مناسبات فرهنگی فرد و دولت


بخش اول چکیده انقلاب اسلامی ایران به لحاظ اهداف و آرمان‌های آن، انقلابی فرهنگی است. ازاین‌رو، تحقق اهداف و آرمان‌های آن مستلزم طراحی الگوی مناسبات فرهنگی و پیاده کردن آن است. مقاله حاضر با اشاره‌ای کوتاه به رویکردهای مختلف در مناسبات فرهنگی فرد و دولت، به توضیح رویکرد «تعاملی» مناسبات فرهنگی فرد و دولت از دیدگاه اسلام می‌پردازد. بر طبق این رویکرد، فرد فرهنگی سازنده جامعه و دولت فرهنگی دانسته شده، امّا در برابر جامعه و دولت فرهنگی نیز زمینه‌ساز توسعه و کمال فرهنگی فرد تلقی می‌شود. نگارنده با مطالعه برخی از آیات قرآن کریم و سنت فرهنگی پیامبر اسلام(ص)  چگونگی مخاطب قرار گرفتن فرد در عرصه فرهنگ و در نتیجه تقدم وی در فرایند فرهنگ‌سازی را توضیح داده، سپس به توضیح مسئولیت‌های مهم جامعه و دولت فرهنگی در توسعه و کمال فرهنگی فرد از دیدگاه اسلام می‌پردازد. واژگان کلیدی انقلاب اسلامی ایران، فرد، دولت، مناسبات فرهنگی فرد و دولت. مقدمه در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مطالعات مهمی در داخل و خارج ایران درباره ماهیت این انقلاب، علل و عوامل شکل‌گیری، اهداف، آرمان‌ها و سیاست‌های کلان و خرد و درنهایت، عملکرد آن صورت گرفت. باوجوداین، همچنان برخی از ابعاد و زوایای آن نیازمند پژوهش‌های عالمانه است. یکی از این ابعاد، فرهنگ و مناسبات فرهنگی است. بی‌تردید، انقلاب اسلامی برای تحقق اهداف و آرمان‌های خود، نیازمند طراحی الگوی مناسبات فرهنگی است. اگرچه درباره ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی ایران مباحث ارزنده‌ای یافت می‌شود، به‌طور خاص درباره الگوی مناسبات فرهنگی فرد و دولت در آن آثار کمتری را می‌توان یافت. بی‌شک، طراحی الگوی یاد‌شده، بر شالوده بنیان‌های نظری خاصی امکان‌پذیر است. این بنیان‌ها، رویکرد نظری حاکم بر طرح الگوی نام‌برده به حساب می‌آیند که جهت‌گیری کلان آن الگو را معیّن می‌کنند. در مقاله حاضر، نظر به اهمیت بسیار زیاد تلاش‌های نظری در جهت تمهید مقدمات نظری لازم، بنیان‌های نظری الگوسازی مناسبات فرهنگی فرد و دولت در انقلاب اسلامی ایران بر پایه آموزه‌های اسلام به بحث گذاشته می‌شود. بر این اساس، نوشتار حاضر، با اشاره گذرا به رویکردهای موجود و تبعات پذیرش آنها در مناسبات فرد و دولت به‌منظور تدارک چارچوب نظری مناسب، از رویکردی خاص به‌عنوان «رویکرد تعاملی» سخن می‌گوید و تلاش می‌کند براساس این رویکرد، بنیان‌های نظری الگوی حاکم بر مناسبات فرهنگی فرد و دولت از دیدگاه اسلام را توضیح دهد. سرشت فرهنگی انقلاب اسلامی ایران انقلاب، کوشش برای تغییر شرایط هستی اجتماعی و بنیاد نظامی بدیل یا جانشین در جامعه و در نتیجه ماهیتاً سیاسی، دانسته شده است که با بحران سیاسی آغاز می‌شود و با سامان سیاسی به پایان می‌رسد. (لوباس، 1381: 7) این نگرش، انقلاب را اصطلاحی سیاسی در نظر می‌گیرد و در تعریف آن، بر تحول سیاسی بنیادین به‌عنوان مهم‌ترین مؤلفه مفهومی آن تأکید می‌ورزد. در برخی دیگر از تعاریف انقلاب نیز با چنین نگرشی، «روی کار آمدن ناگهانی و با خشونت گروهی از افراد به جای گروهی که دارای موجودیت سیاسی در اداره یک جامعه هستند» (Brinton, 1952: 2) انقلاب دانسته شده است. به‌عنوان نمونه‌ای دیگر، در تعریف انقلاب می‌خوانیم: «تحولات سریع و اساسی در حکومت و ساختارهای طبقاتی یک جامعه که همراه با شورش‌های طبقاتی از پایین و به‌وسیله این شورش‌ها به تحقق می‌رسند». (اسکاچپول، 1376: 20) دقت در تعاریفی از این قبیل، بیانگر این نکته اساسی است که در ادبیات سیاسی موجود، بر ماهیت «سیاسی» انقلاب تأکید و مهم‌ترین خصیصه انقلاب، دگرگونی نظام سیاسی موجود و جایگزینی آن با نظام سیاسی جدید دانسته شده است. پیروزی انقلاب اسلامی، در کنار تأثیرات فراوانی که بر روندهای بین‌المللی و معادلات آن بر جای گذاشت، ادبیات نظری درباره انقلاب را نیز تحت تأثیر قرار داد. کتاب‌ها و مقاله‌های بسیار زیادی درباره این رویداد عظیم، تدوین و تحلیل‌های گوناگونی درباره آن عرضه شد. (برای نمونه بنگرید به: حاضری، 1388) در برخی از این‌گونه تعاریف می‌خوانیم: انقلاب، عبارت از ویرانی سیستم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی موجود یک جامعه و جایگزین نمودن فلسفه خاصی از زندگی به‌جای سیستم‌های مختلف گذشته است. (صدیقی، 1378: 110) در این تعریف، به تغییر و دگرگونی بنیادین بر پایه فلسفه خاصی از زندگی اشاره شده است. این تعریف، از پدیده‌ای صرفاً سیاسی با تحولی بنیادین و خصلتی اندیشه‌ای و فرهنگی در انقلاب سخن می‌گوید. با چنین نگرشی، انقلاب ایران فقط یک قیام مسلحانه گروهی برای رسیدن به قدرت و یا یک جنبش کارگری و کشاورزی برای رسیدن به یک جامعه بدون طبقه تفسیر نمی‌شود؛ بلکه قیامی با شرکت فعال همه قشرها به‌منظور سرنگونی مجموعه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی اجتماعی و نظامی دانسته می‌شود و به همین دلیل، هم در محتوا و هم در انگیزه‌ها و علایق با انقلاب فرانسه در سال 1789 و روسیه در سال 1917 و چین در سال 1949 متفاوت است. (همان: 111) امام خمینی، به‌عنوان رهبر فکری و سیاسی انقلاب اسلامی نیز، آن‌گاه که به توضیح ابعاد این انقلاب می‌پردازد، چنین نگرش جامعی را درباره آن نشان می‌دهد: انقلاب اسلامی ما وجهه‌های مختلف دارد: انقلاب برای بر انداختن رژیم فاسد و انقلاب برای به‌پاداشتن رژیم حق؛ و امید است که انقلاب برای ساختن انسان و یک مملکت انسانی [باشد]. (امام‌خمینی، 1378: 8 / 317) در این فقرات، هم بر بُعد سلبی و هم بر بُعد ایجابی انقلاب به‌عنوان یک تحول سیاسی تأکید شده، اما فراتر از آن، هدف انقلاب، ساختن انسان و جامعه انسانی سالم دانسته شده است. این نگرش، انقلاب اسلامی را از یک پدیده و هدف سیاسی صرف، فراتر برده و در چنین جایگاهی ـ همان‌طور که برخی از نویسندگان به درستی اشاره کرده‌اند ـ در اندیشه سیاسی امام، انقلاب هم جنبه نظری و ایدئولوژیک دارد که بر جهان‌بینی و جهان‌نگری خاصی استوار است و هم جنبه عملی دارد که عملی صالح و قیامی در راه عقیده محسوب می‌شود. (جمشیدی، 1388: 397) بدین‌ترتیب، می‌توان به این جمع‌بندی کلی اشاره کرد که انقلاب اسلامی ایران پدیده‌ای صرفاً سیاسی نبوده، افزون بر جایگزینی نظام سیاسی، واقعیتی فکری و فرهنگی نیز به شمار آمده و بر پایه آن، در کنار این تحول سیاسی، تحولی بنیادین در فکر و فرهنگ جامعه نیز پدید آمده است. فرهنگی بودن انقلاب اسلامی ایران، طراحی الگوی نظری مناسبات فرهنگی فرد و دولت را امری لازم و ضروری ساخته که براساس آن می‌توان به تحقق اهداف و آرمان فرهنگی‌اش پرداخت. از سوی دیگر، از منظر آسیب‌شناختی نیز توجه به طراحی الگوی فرهنگی فرد و دولت، ضروری به نظر می‌رسد. همان‌طور که استاد مطهری اشاره می‌کند: «از آنجا که انقلاب ماهیتاً دینی و اسلامی است تنها با حفظ همین ویژگی تداوم خواهد یافت». (مطهری، 1378ب: 21) بدیهی است که حفظ این ویژگی در گرو طراحی الگوهای مناسب و تلاش برای تحقق آنهاست. اما قبل از هرچیز، بنیان‌های نظری لازم برای طراحی این الگو را باید تبیین کرد. این بنیان‌ها در مرحله نخست از مبانی معرفتی انقلاب اسلامی قابل استخراج است. ازاین‌رو، مطالعه آیات قرآن کریم به‌عنوان نخستین منبع اندیشه اسلامی و سیره سیاسی پیامبر به‌عنوان نخستین الگوی عملی در تاریخ اسلام، ضروری می‌نماید. پیش از پرداختن به این مهم به‌عنوان هدف اساسی مقاله حاضر، مروری بر رویکرد‌های نظری مختلف در این زمینه به‌عنوان چارچوب نظری مقاله، لازم و بااهمیت به‌نظر می‌رسد. چارچوب نظری مطالعات مربوط به مناسبات فرهنگی فرد و دولت از قدمت زیادی برخوردار است. با این حال، این‌گونه مطالعات در دوران حاضر خصلت خاصی پیدا کرده است. این مطالعات، امروزه تحت‌تأثیر شدید «جهانی‌شدن / سازی فرهنگ» قرار گرفته‌اند، به‌گونه‌ای‌که نمی‌توان بدون توجه به چنین فضایی به بحث فرهنگ و مناسبات فرهنگی پرداخت. ازاین‌رو، در مقاله حاضر، از این منظر به رویکردهای نظری درباره مناسبات فرهنگی فرد و دولت پرداخته می‌شود. اگر فرهنگ را بتوان انعکاس‌دهنده ارزش‌ها، سنت‌ها و هنجارهای پایدار یک جامعه تعریف کرد (توحید فام، 1381: 46) و عناصر تشکیل‌دهنده آن را مذهب، اخلاقیات، فلسفه و هنر دانست، (همان: 97) در این صورت، جهانی‌شدن / سازی فرهنگ، بر نوعی یکسان‌سازی و همگون‌ساختن ارزش‌ها، سنت‌ها و هنجارهای خاص در عرصه‌های مذهب، اخلاقیات، فلسفه و هنر دلالت می‌کند؛ به‌عبارتی، شکل‌گیری و گسترش فرهنگی خاص در عرصه جهانی است. این فرایند، موجی از همگونی فرهنگی را در جهان پدید می‌آورد و همه خاص‌های فرهنگی را به چالش می‌طلبد. (گل‌محمدی، 1383: 98) همگونی فرهنگی در فرایند جهانی‌شدن / سازی در ابعاد مختلفی مورد توجه قرار می‌گیرد که سه جنبه کلی آن عبارتند از: گسترش تجدد غربی، گسترش و جهان‌گیر شدن فرهنگ مصرفی سرمایه‌داری و جهانی‌شدن فرهنگ آمریکایی. (همان: 99) درواقع، در این همگونگی، باورها و ارزش‌های شکل‌گرفته در تجدد، گسترش یافته و متناسب با آن، فرهنگ سرمایه‌داری و به‌طورخاص آمریکایی ترویج می‌شود. بدین‌ترتیب، در سایه جهانی‌شدن / سازی فرهنگ، جهانی‌شدن / سازی فرهنگ غرب و به‌ویژه آمریکا دنبال می‌شود و به همین دلیل، جهانی‌شدن / جهانی‌سازی فرهنگ از نوعی فرهنگ خاص‌گرایانه حمایت می‌کند. این فرهنگ، بی‌تردید در حوزه مناسبات فرهنگی فرد و دولت نیز تأثیرگذار بوده و آن را تابعی از مناسبات فرهنگی کلان جامعه می‌گرداند. به عبارت دیگر، مناسبات فرهنگی فرد و دولت، تحت‌تأثیر فرایند جهانی‌شدن / سازی فرهنگ، بر مبنای الگوی لیبرالی فرد و دولت تنظیم می‌شود. در این الگو، آنچه اولویت و محوریت می‌یابد، نیازها و منافع فرهنگی فرد است و دولت، ملزم به فراهم آوردن شرایط تأمین این نیازها و منافع دانسته می‌شود. این اولویت و محوریت، در عرصه فرهنگ نیز مانند سیاست و اقتصاد، تقدّم فرد بر دولت را در فرهنگ‌سازی و تأمین نیازهای فرهنگی به‌دنبال می‌آورد. جهانی‌شدن / سازی فرهنگ، با واکنش‌های مختلفی روبه‌رو شده است. برخی از پژوهشگران و نویسندگان، این واکنش‌ها را به دو دسته عام‌گرایی فرهنگی و خاص‌گرایی فرهنگی تقسیم کرده‌اند. (همان: 126) عام‌گرایی فرهنگی به آن دسته از واکنش‌ها و تحولات فرهنگی اطلاق می‌شود که بر محور تبادل، آمیزش، همزیستی و انطباق شکل می‌گیرند. عام‌گرایی فرهنگی، رهیافت فرهنگ‌ها، افراد و گروه‌هایی است که بنا به علل و عواملی، احیای فضاهای بسته فرهنگی را ناممکن یا حتی زیان‌بار می‌دانند و با توسل به گفت‌وگو، اختلاط و تحمل، به بازسازی خود می‌پردازند. در چارچوب این رهیافت، مناسب‌ترین راه زندگی در جهانی که فرهنگ‌ها و جریان‌های مختلف را دربر دارد، دستیابی به ترکیبی ظریف و پیچیده از فرهنگ خاص / عام و محلی / جهانی است نه جست‌وجوی فرهنگ و هویت «ناب». (همان: 127 و 128) در این رهیافت، نوعی واکنش انطباقی شکل می‌گیرد که در آن به‌جای تأکید بر فرهنگ ناب، فرهنگ ترکیبی پذیرفته شده و ضمن پذیرش فرهنگ جهانی، تلاش می‌شود فرهنگ محلی در زمینه آن بازسازی شود. این بازسازی به‌گونه‌ای باید صورت گیرد که فرهنگ محلی همچنان حضور داشته باشد، اما پرواضح است که الحاق به فرهنگ جهانی نیز باید امکان‌پذیر باشد. این امکان، درنهایت می‌تواند به همگونی فرهنگی در جهان منجر شود و بدین‌ترتیب فرهنگ جهانی بر خرده‌فرهنگ‌های محلی فائق آید. اگر همگونی فرهنگی رخ دهد، در عرصه مناسبات فرهنگی فرد و دولت نیز نوعی همگونی پدید می‌آید. در نتیجه، می‌توان از تقدم نیازها و منافع فرهنگی فرد بر دولت و ضرورت زمینه‌سازی و فراهم آوردن امکانات لازم از سوی دولت برای تأمین نیازها و منافع فرهنگی فرد، سخن گفت. در برابر، خاص‌گرایی فرهنگی، از ضرورت مقاومت در برابر جهانی‌شدن / سازی فرهنگ سخن می‌گوید. خاص‌گرایی فرهنگی، توسل به عناصر هویت‌بخش یک فرهنگ خاص است که در آن، بر بی‌همتایی شیوه‌ها، أ‌َعمال و ایده‌های یک گروه یا حمایت معیّن تأکید می‌شود. (همان: 154) خاص‌گرایی فرهنگی، نوعی واکنش به جهانی‌شدن فرهنگ است که نسبیت باوری فرهنگی را برنمی‌تابد. طرفداران این رهیافت بر این باورند که جهانی‌شدن / سازی فرهنگ، زیست فرهنگ‌های محلی را ناممکن ساخته، در نتیجه، تنها راه بقای فرهنگ‌های محلی، مقاومت در برابر جهانی‌شدن / سازی فرهنگ است. در این رهیافت، برخلاف رهیافت عام‌گرایانه، بازسازی فرهنگ محلی با توجه به نیازهای جدید ضروری است، اما این بازسازی در زمینه فرهنگ جهانی به نابودی فرهنگ محلی می‌انجامد. بنابراین، بازسازی نیز به‌گونه‌ای محلی و در جدایی از فرهنگ جهانی امکان‌پذیر است. مطابق این دیدگاه، فرهنگ‌های محلی، الگوهای محلی در حوزه مناسبات فرهنگی فرد و دولت تولید می‌کنند و دیگر نمی‌توان از الگوی واحد فرهنگی در این مناسبات سخن گفت. به دیگر سخن، تنظیم الگوی فرهنگی فرد و دولت، تابعی از الگوی فرهنگ جهانی نیست و کشورها در تنظیم این الگو، ناگزیر از متابعت الگوی فرهنگ جهانی نیستند. دیدگاه اسلام درباره فرهنگ و مناسبات فرهنگی فرد و دولت، در چارچوب رهیافت عام‌گرایی قرار نمی‌گیرد. از آنجا که اسلام در جستجوی فرهنگی ناب به نام فرهنگ اسلامی است، با رهیافت عام‌گرایی ناسازگار می‌نماید. در دیدگاه اسلام، واکنش انطباقی به‌جای تأکید بر فرهنگ ناب، پذیرفته نمی‌شود؛ اگرچه فرهنگ اسلامی در همه زمان‌ها و مکان‌ها با توجه به شرایط زمانی و مکانی نیازمند بازسازی است، این بازسازی در زمینه فرهنگ جهانی پذیرفتنی نیست. به عبارت دیگر، اسلام بر این باور است که اولاً، فرهنگ‌های غیرالهی فاقد اعتبارند؛ ثانیاً، از میان فرهنگ‌های الهی، فرهنگ جامع و کامل، فرهنگ اسلام است. به همین دلیل، اسلام با توصیه به پذیرش این دین کامل، بر فرهنگ کامل اسلام نیز به‌عنوان فرهنگ ناب تأکید می‌کند. ناب بودن آن افزون‌براین، ازاین‌روست که در طول تاریخ اسلام، از خطر تحریف مصون بوده، متون دینی دربرگیرنده فرهنگ کامل و ناب اسلام به شمار می‌آید. بر این اساس، رهیافت عام‌گرایانه به فرهنگ، انکار می‌شود. البته این مفهوم به‌معنای انکار جهان‌شمول بودن اسلام و فرهنگ اسلامی نیست. اسلام، مکتبی جهان‌شمول است، اما جهان‌شمولی در قالب جهانی‌شدن جای نمی‌گیرد. بنابراین، جهان‌شمولی اسلام به معنای پذیرش رویکرد عام‌گرایانه در فضای جهانی‌شدن نیست. بدین‌ترتیب، انکار رهیافت عام‌گرایی، به انکار الگوی غالب مناسبات فرهنگی فرد و دولت نیز می‌انجامد. در اسلام تنظیم مناسبات فرهنگی فرد و دولت، براساس الگوی تقدم فرد بر دولت پذیرفته نمی‌شود، بلکه نقش و جایگاه دولت نیز در تنظیم این مناسبات از اهمیت زیادی برخوردار است. باوجوداین، به نظر می‌رسد بتوان دیدگاه اسلام را در چارچوب رهیافت خاص‌گرایی نیز بررسی کرد. در اسلام، نسبیت‌باوری فرهنگی انکار شده، در نتیجه از نوعی محلی‌گرایی در برابر فرهنگ جهانی حمایت می‌شود. مقصود از محلی‌گرایی، انکار جهانی‌سازی فرهنگی در قالب فرهنگ جهانی است که در آن، نسبیت و ایده حقانیت همه فرهنگ‌ها پذیرفته می‌شود. دیدگاه اسلام، بازسازی فرهنگ محلی مسلمانان را با توجه به نیازهای زمانی و مکانی جدید برمی‌تابد و ازاین‌رو، در برابر غلبه فرهنگ جهانی مقاومت می‌کند. با این حال، مقاومت در برابر فرهنگ غالب جهانی، چنان‌که خواهد آمد، به‌مفهوم انکار تعامل با فرهنگ جهانی به‌منظور بهره‌برداری از تجربه‌های بشری و دستاوردهای علمی نیست. قرارگرفتن دیدگاه فرهنگی اسلام در رهیافت خاص‌گرایی، به‌مفهوم فراتر رفتن این دیدگاه از الگوی غالب مناسبات فرهنگی فرد و دولت است. اسلام در تنظیم این الگو به تقدم نیازها و منافع فرد نمی‌اندیشد؛ هر چند در برابر، از تقدم دولت بر فرد نیز نمی‌توان سخن گفت. به دیگر سخن، به نظر می‌رسد بتوان ادعا کرد که اسلام با پذیرش خاص‌گرایی فرهنگی، از الگوی فرهنگی خاص در مناسبات فرهنگی فرد و دولت دفاع می‌کند که می‌توان آن را «الگوی تعاملی در مناسبات فرهنگی فرد و دولت» تعبیر کرد. طراحی این الگو که مجال دیگری می‌طلبد، مستلزم تبیین بنیان‌های نظری لازم است که در مقاله حاضر دنبال می‌کنیم. تلاش می‌شود با مطالعه آیات و سیره سیاسی پیامبر اسلام(ص)  مقدمات نظری لازم برای طراحی الگوی تعاملی مناسبات فرهنگی فرد و دولت در ایران پس از انقلاب اسلامی فراهم شود. فرد فرهنگی و دولت فرهنگی از دیدگاه اسلام از دیدگاه اسلام، فرد فرهنگی، سازنده دولت فرهنگی به شمار می‌آید. در ساخت دولت فرهنگی، تربیت فرد فرهنگی مقدّم است. به این دلیل می‌توان از تقدم فرد بر جامعه در فرهنگ‌سازی سخن گفت. به دیگر سخن، ساخت دولت فرهنگی متوقف بر فرد فرهنگی است و در غیاب فرد فرهنگی، دولت فرهنگی، ممتنع به نظر می‌رسد. به همین دلیل، در آموزه‌های فرهنگی اسلام به‌وضوح می‌توان مخاطب‌بودن فرد را مشاهده کرد. در این آموزه‌ها فرد، مخاطب قرار گرفته و به اصلاح فرهنگی وی توجه شده است. افزون بر این، می‌توان با مطالعه سنت پیامبر اسلام(ص)  ـ به‌عنوان نخستین الگوی عملی ـ نیز مخاطب قرار گرفتن فرد را مشاهده کرد. 1. فرد و آموزه‌های فرهنگی قرآن کریم فرد فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم ویژگی‌های متعددی دارد که در این مجال به‌سبب رعایت اختصار، تنها به برخی از ویژگی‌های مهم اشاره می‌کنیم: تقوا: مهم‌ترین ویژگی فرهنگی برای فرد، از نگاه قرآن کریم، تقواست. تقوا از نظر قرآن کریم معیار برتری فرد و قرارگرفتن وی در جایگاه برتر است. آنچه به فرد امتیاز می‌بخشد و موجبات قرارگرفتن وی را در جامعه فرهنگی مورد نظر خداوند فراهم می‌سازد، تقواست و به همین دلیل، در آیات متعددی بدان سفارش شده است. به‌عنوان نمونه: یا أ‌َیهَا النَّاسُ إ‌ِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَر‌ٍ وَأ‌ُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إ‌ِنَّ أ‌َکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أ‌َتْقَاکُمْ إ‌ِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبیرٌ. (حجرات / 13) ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را از تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامی‌ترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست. خداوند دانا وآگاه است. در این آیه پس از اشاره به فلسفه اختلاف‌های قومی و قبیله‌ای، معیار برتری نزد خدا تقوا معرفی می‌شود. ازاین‌رو، تقوا معیار جداسازی انسان‌ها و معیار ورود به فرهنگ قرآنی به شمار می‌آید. بر این اساس، جامعه‌ای که براساس قومیت شکل گیرد، جامعه مطلوب تلقی نمی‌شود؛ در برابر، جامعه انسان‌های باتقوا جامعه مطلوب شناخته می‌شود. روشن است که این جامعه با تقوای افراد آن شکل گرفته است. در این صورت می‌توان از جامعه فرهنگی قرآن کریم سخن گفت. به همین دلیل، در آیات متعددی افراد مورد خطاب قرار گرفته‌اند و از آنان خواسته شده است تقوا را پیشه خود سازند. به‌عنوان نمونه: وَتَزَوَّدُوا فَإ‌ِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُون‌ِ یا أ‌ُولی الْأ‌َلْبَاب. (بقره / 197) و توشه تقوا برای راه آخرت برگیرید که بهترین توشه این راه تقواست. در این آیه بهترین زاد و توشه، تقوا معرفی شده و در نتیجه، بیشترین تأکید بر آن صورت گرفته است. اهمیت تقوا در ساخت فرد فرهنگی، به‌گونه‌ای است که در قرآن کریم افراد باایمان نیز به تقوا توصیه می‌شوند: یا أ‌َیهَا الَّذ‌ِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ. (آل‌عمران / 102) ای اهل ایمان! از خدا بترسید؛ چنانکه شایسته خدا ترس بودن است. براساس این آیه، تقوا مرحله‌ای بالاتر از ایمان است. با توجه به تأکیدهای فراوان قرآن کریم به ایمان و سفارش به مؤمنان درباره تقوا، نتیجه می‌گیریم که جامعه مطلوب از دیدگاه قرآنی، نه‌تنها جامعه مؤمنان، بلکه فرتر از آن، جامعه متقین است که افراد با فرهنگ قرآنی را در بر دارد. در نتیجه، می‌توان تقدم فرد فرهنگی بر جامعه فرهنگی را در سفارش قرآن کریم به تقوا مشاهده کرد. عقل: فرد فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم، دارای عقل است و در همه رفتارها براساس موازین عقل عمل می‌کند. از دیدگاه قرآن کریم، انسان با برخورداری از عقل و به‌کارگیری آن، می‌تواند درست را از نادرست تشخیص دهد و جامعه‌ای که از چنین افرادی تشکیل شود، جامعه‌ای خردمند خواهد بود؛ از این جهت نیز می‌توان به تقدم فرد بر جامعه اشاره کرد. قرآن کریم در موارد متعددی بر ضرورت به‌کارگیری عقل تأکید می‌کند و با تعابیر متعددی همچون«شعور»، «فقه»، «فکر»، «ذکر»، «نُهی» و «بصیرت» (مکارم شیرازی و همکاران، 1374: 1 / 150) زمینه‌های به‌کارگیری عقل را فراهم می‌سازد. برای نمونه، به خلقت آسمان‌ها و زمین و رفت و آمد شب و روز اشاره می‌فرماید: إ‌ِنَّ فی خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأ‌َرْض‌ِ وَاخْتِلَاف‌ِ اللَّیل‌ِ وَالنَّهَار‌ِ لَآیاتٍ لِأ‌ُولِی الْأ‌َلْبَاب. (آل‌عمران / 190) به تحقیق در آفرینش آسمان‌ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، دلایلی است روشن برای خردمندان. همچنین پس از ترغیب به استفاده از عقل، در آیه بعد، خردمندان را این‌گونه معرفی می‌کند: الَّذ‌ِینَ یذْکُرُونَ اللَّهَ قِیامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبهِمْ وَیتَفَکَّرُونَ فی خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأ‌َرْض‌ِ رَ بَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّار‌ِ. (آل‌عمران / 191) آنان که خدا را در حال ایستاده و نشسته یاد می‌کنند و پیوسته در آفرینش آسمان‌ها و زمین اندیشه می‌کنند و می‌گویند پروردگارا این دستگاه باعظمت را بیهوده نیافریدی. پاک و منزّهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاه‌دار. هدف اساسی قرآن کریم از تأکید بر تعقل و به‌کارگیری عقل، فراهم ساختن اسباب رشد و شکوفایی عقلی افراد در جامعه است. با رشد و شکوفایی عقلی آنان، زمینه‌های هدایت ایشان فراهم می‌شود و می‌توانند جامعه‌ای هدایت‌یافته شکل دهند. خداوند در آیه‌ای دیگر، تأمل خردمندان را در نشانه‌ها، موجب هدایت آنان دانسته است و از این طریق، قدرت درک و فهم آنان را درباره عوامل زوال و انحطاط جوامع افزایش می‌دهد: أ‌َفَلَمْ یهْدِ لَهُمْ کَمْ أ‌َهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُون‌ِ یمْشُونَ فی مَسَاکِنهمْ إ‌ِنَّ فی ذَلِکَ لَآیات‌ٍ لِأ‌ُولی النُّهَى. (طه / 128) آیا برای هدایت آنها کافی نیست که بسیاری از نسل‌های پیشین را [که طغیان و فساد کردند] هلاک کردیم و اینها در مسکن‌های [ویران شده] آنان راه می‌روند و مسلّماً در این امر، نشانه‌های روشنی برای خردمندان است. از نظر قرآن کریم، استفاده انسان‌ها از عقل و قدرت درکشان، چنان توانایی به آنها می‌بخشد که می‌توانند جامعه خود را آنگونه که می‌خواهند تغییر دهند و بدین‌ترتیب، در تغییر سرنوشت، افراد مقدّم بر جامعه می‌شوند. دراین‌باره می‌خوانیم: إ‌ِنَّ اللَّهَ لایغَیرُ مَا بقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بأ‌َنْفُسِهِمْ. (رعد / 11) همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آن‌که آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. براساس این آیه، تغییر در محتوای درونی افراد و شکل‌گیری اراده و عزمِ بر تغییر که از طریق تعقل و به‌کارگیری عقل به‌دست می‌آید، شرط تغییر یک جامعه است. بدین‌ترتیب، فرد در ساختن جامعه‌ای رشدیافته مقدّم خواهد بود. مسئولیت‌پذیری: از دیدگاه قرآن کریم، تک‌تک افراد در جامعه، مسئولیت‌پذیر و در برابر رفتارهایی که انجام می‌دهند، پاسخگو هستند. خداوند به‌عنوان نمونه، یک اصل کلی دراین‌باره می‌فرماید: وَلَا تَز‌ِرُ وَاز‌ِرَةٌ و‌ِزْرَ أ‌ُخْرَى. (فاطر / 18) و هیچ‌کس بار گناه دیگری را بر دوش نگیرد. براساس این آیه، هر فردی مسئول رفتار خودش است. بنابراین، در رفتارهایی که انجام می‌دهد، خود پاسخ‌گو خواهد بود. به همین دلیل، فرد در این آیه، مخاطب قرار گرفته است. در نگاه فردگرایانه قرآن کریم، حتی اعضا و جوارح آدمی، مسئول و پاسخ‌گوی اعمال و رفتارها هستند: وَلَا تَقْفُ مَا لَیسَ لَکَ بهِ عِلْمٌ إ‌ِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أ‌ُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا. (اسراء / 36) و هرگز آنچه به آن علم و اطمینان نداری دنبال مکن، [که در پیشگاه خداوند،] چشم و گوش و دل، همه مسئولند. بی‌تردید، این مسئولیت‌پذیری فردی در فرهنگ اسلامی، از قدرت عقل و تفکر نشئت گرفته است که به‌عنوان یکی از ویژگی‌های اصلی فرد فرهنگی از آن یاد شد. قدرت یادشده، حق انتخاب را برای انسان به ارمغان می‌آورد و به همین دلیل، انتخاب، امری هدفمند است. انتخاب هدفمند که از آن به اختیار تعبیر می‌شود، مسئولیت‌پذیری فرد را به‌دنبال می‌آورد. به گفته علامه محمدتقی جعفری، «اختیار عبارت است از إ‌ِعمال نظاره و سلطه شخصیت بر دو قطب مثبت و منفی کار یا ترک شایسته یا هدف‌گیری خیر». (جعفری، 1369: 363) از دیدگاه اسلام، اگر فرد با به‌کارگیری عقل و اندیشیدن، انتخابی هدفمند برای خود در نظر گیرد و در نتیجه صاحب اختیارِ سرنوشت خود شود، چنان توانایی می‌یابد که می‌تواند در اصلاح فرهنگ جامعه خویش، نقش اساسی ایفا کند. به همین دلیل، از نگاه قرآن، مسئولیت‌پذیری امری همگانی تلقی می‌شود. این دیدگاه را در آموزه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد. خداوند در آیات متعددی، از طریق این آموزه بر اصل مسئولیت‌پذیری همگانی در زندگی جمعی تأکید کرده است؛ برای نمونه: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أ‌َوْلِیاءُ بَعْض‌ٍ یأ‌ْمُرُونَ بالْمَعْرُوف‌ِ وَینْهَوْنَ عَن‌ِ الْمُنْکَر‌ِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّ کَاةَ وَیطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أ‌ُولَئِکَ سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ إ‌ِنَّ اللَّهَ عَز‌ِیزٌ حَکِیمٌ. (توبه / 71) مردان و زنان باایمان، ولّی و یار و یاور یکدیگرند، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کنند و نماز برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و خدا و رسولش را اطاعت می‌کنند، به‌زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می‌دهد. خداوند توانا و حکیم است. از دیدگاه قرآن کریم، افراد مسئول و مسئولیت‌پذیر آنگاه که قدرت یابند، تلاش می‌کنند در سطح اجتماعی و گسترده به اجرای این آموزه‌ها بپردازند: الَّذ‌ِینَ إ‌ِنْ مَکَّنَّاهُمْ فی الْأ‌َرْض‌ِ أ‌َقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّ کَاةَ وَأ‌َمَرُوا بالْمَعْرُوف‌ِ وَنَهَوْا عَن‌ِ الْمُنْکَر‌ِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأ‌ُمُور‌ِ. (حج / 41) همانا کسانی که هرگاه در زمین به آنان قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌دهند و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کنند و پایان همه کارها از آنِ خداست. به گفته علامه طباطبایی در تفسیر این آیه: صفت مؤمنان این است که اگر در زمین تمکن پیدا کنند و به آنان آزادی انتخاب آنچه که برای زندگی خود دوست دارند، داده شود، اجتماع صالحی را شکل می‌دهند که در آن نماز برپا داشته می‌شود و زکات پرداخت می‌گردد و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌شود و اکتفا به ذکر نماز از میان عبادات و زکات از میان مسائل مالی به خاطر این است که هر یک از این دو در باب خود، عمده و اساسی هستند. (طباطبایی، بی‌تا: 17 / 386) بنابراین، ویژگی مسئولیت‌پذیری نیز تقدم فرد بر جامعه را نشان می‌دهد و براساس آن، می‌توان از ایده تقدم فرد فرهنگی قرآن بر جامعه فرهنگی سخن گفت. سازگاری و همکاری اجتماعی: از نظر قرآن کریم، افراد باید همواره خود را درون اجتماع و با دیگران در نظر گیرند و از چنان روحیه‌ای برخوردار باشند که همزیستی و سازگاری جمعی میان آنها امکان‌پذیر باشد. در قرآن کریم به وحدت افراد در جامعه و پرهیز از جدایی و تفرقه سفارش فراوانی شده است؛ برای نمونه پس از توصیه به مؤمنان درباره تقوای الهی، می‌فرماید: وَاعْتَصِمُوا بحَبْل‌ِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکُمْ إ‌ِذْ کُنْتُمْ أ‌َعْدَاءً فَأ‌َلَّفَ بَینَ قُلُوبکُمْ فَأ‌َصْبَحْتُمْ بنِعْمَتِهِ إ‌ِخْوَانًا ... . (آل‌عمران / 103) و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق و پراکنده نشوید و به یاد آورید این نعمت خدا را که شما با هم دشمن بودید؛ خداوند در دل‌های شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف خدا برادر دینی یکدیگر شدید ... . در این آیه، دل‌های مؤمنان جایگاه الفت و محبت جمعی معرفی و بدین‌ترتیب، به این نکته مهم اشاره شده است که سازگاری، وحدت و وفاق اجتماعی، امری قلبی و باطنی و درنتیجه امری فرهنگی است. به همین دلیل تحقق این وضعیت در جامعه، مستلزم اقدامی فرهنگی است و قرآن کریم از طریق ترغیب به آموزه «اخوت اسلامی»، تلاش می‌کند زمینه فرهنگی لازم برای سازگاری اجتماعی را ایجاد کند: إ‌ِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إ‌ِخْوَةٌ فَأ‌َصْلِحُوا بَینَ أ‌َخَوَیکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ. (حجرات / 10) در حقیقت، مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس بین برادران خود صلح دهید و خداترس و پرهیزکار باشید. باشد که مورد رحمت الهی قرار گیرید. خداوند در این آیه به‌طورکلی مؤمنان را برادر یکدیگر می‌خواند و از آنها می‌خواهد در صورت نزاع بین یکدیگر صلح را برقرار سازند و با همراه‌ساختن آن با تقوا به این نکته مهم اشاره می‌کند که لازمه تقوای الهی، سازگاری اجتماعی است که در نتیجه آن، رحمت الهی شامل حال افراد می‌شود. همه این موارد، آشکارا بیانگر تقدم فرد و تلاش قرآن کریم برای جامعه‌سازی از طریق فردسازی است. پرواضح است که تحقق این وضعیت در افراد، همکاری اجتماعی را میان آنها پدید می‌آورد و جامعه‌ای مطلوب تحقق می‌یابد. در آیه‌ای دیگر درباره همکاری اجتماعی می‌خوانیم: وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَ نُوا عَلَى الْإ‌ِثْم ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إ‌ِنَّ اللَّهَ شَد‌ِیدُ الْعِقَاب. (مائده / 2) و شما باید در نیکوکاری و تقوا به یکدیگر کمک کنید، نه بر گناه و ستمکاری و از خدا بترسید که عقاب خدا بسیار شدید است. در این آیه نیز همکاری در کارهای نیک، با تقوای الهی مرتبط شده است. فرد باتقوا روحیه همکاری بالایی در جهت کارهای نیک دارد و روشن است که افراد باتقوا و با روحیه همکاری، می‌توانند جامعه مطلوب قرآنی را شکل دهند. در نتیجه در اینجا نیز می‌توان مخاطب قرار گرفتن تک‌تک افراد را برای رسیدن به جامعه فرهنگی قرآن مشاهده کرد. رعایت عهد و پیمان: رعایت عهد و پیمان، از دیدگاه قرآن کریم، از عوامل مهم تضمین‌کننده سازگاری اجتماعی و همکاری با دیگران به شمار می‌آید. با توجه به اهمیت عهد و پیمان، خداوند از مؤمنان می‌خواهد با رعایت این امر، به استحکام زندگی اجتماعی مدد رسانند. درواقع، استحکام زندگی اجتماعی، منوط به برخورداری تک‌تک افراد از صفت وفاداری به عهد و پیمان است و بدین‌ترتیب، تک‌تک افراد، مخاطب قرار می‌گیرند. قرآن کریم پس از بیان برخی از مصادیق نیکوکاران، می‌فرماید: وَالْمُوفُونَ بعَهْدِهِمْ إ‌ِذَا عَاهَدُوا. (بقره / 177) و هنگامی‌که عهد ببندید، به عهد خود وفا می‌کنند. این آیه، به اصل رعایت عهد و پیمان در زندگی توجه می‌کند و به‌دلیل مطلق‌بودن، وعده‌ها و سخنان التزام‌آور و پیمان‌ها در معاملات و معاشرت‌ها را شامل می‌شود. (طباطبایی، بی‌تا: 1 / 429) در جایی دیگر نیز می‌فرماید: وَأ‌َوْفُوا بالْعَهْدِ إ‌ِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا. (اسراء / 34) به عهد خود وفا کنید؛ چرا که از عهد و پیمان [در روز قیامت] سؤال خواهد شد. بدین‌ترتیب، وفای به عهد و پیمان از نظر قرآن کریم امری لازم و ضروری است و تک‌تک افراد درباره عهد و پیمان خود مسئول و پاسخ‌گو خواهند بود. بر این اساس، می‌توان وفای به عهد و پیمان را نیز یکی از ویژگی‌های فرد فرهنگی قرآن کریم دانست و مخاطب‌بودن فرد برای رسیدن به جامعه فرهنگی را در این آموزه نیز مشاهده کرد. مشورت‌طلبی: فرد فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم خودرأی نیست و در زندگی همواره از فکر و اندیشه دیگران بهره می‌برد. قرآن کریم مشورت‌طلبی را از سطح زندگی خانوادگی آغاز می‌کند؛ برای نمونه، دربارة موضوع شیردادن به بچه و قطع آن، می‌فرماید: فَإ‌ِنْ أ‌َرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاض‌ٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُر‌ٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهمَا. (بقره / 233) پس اگر زن و شوهر با رضایت خاطر و براساس مشورت، از شیر گرفتنِ طفل را اختیار کنند، بر آنها رواست. در مرحله بعد، مشورت‌طلبی را یک ویژگی مهم افراد باایمان، در کنار برپا داشتن نماز ذکر می‌کند: وَالَّذ‌ِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبهِمْ وَأ‌َقَامُوا الصَّلَاةَ وَأ‌َمْرُهُمْ شُورَى بَینَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ. (شوری / 38) و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند. این آیه در مکه و پیش از جامعه‌سازی و دولت‌سازی پیامبر(ص)  در مدینه، نازل شده است و بر ضرورت تبدیل مشورت‌طلبی به یک فرهنگ عمومی در میان مؤمنان دلالت می‌کند. به گفته علامه طباطبایی، در این آیه به این مطالب اشاره شده است که مؤمنان، اهل رشد و رسیدن به واقع هستند و در به‌دست‌آوردن رأی و نظر صحیح با مراجعه به عقول و عقلا دقت می‌کنند. (طباطبایی، بی‌تا: 18 / 63) مخاطب این آیه نیز تک‌تک افراد هستند. در نتیجه از این آموزه هم می‌توان تقدم فرد بر دولت را در ساختن جامعه فرهنگی از دیدگاه قرآن مشاهده کرد. چنانچه افراد از ویژگی مشورت‌طلبی برخوردار باشند و از خودرأیی بپرهیزید، جامعه عقلانی و مبتنی‌بر عقل جمعی افراد شکل می‌گیرد و زمینه‌های رشد و شکوفایی آن جامعه فراهم می‌شود. از آنچه آمد، برخی از ویژگی‌های مهم فرد فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم، آشکار شد. هدف از اشاره به این موارد اندک، توجه دادن به این نکته مهم بود که در آیات یادشده، تک‌تک افراد، مخاطب قرآن کریم هستند و این ویژگی‌ها از آنها درخواست می‌شود. می‌توان این‌گونه جمع‌بندی کرد که فرد در ساختن جامعه فرهنگی، با داشتن این ویژگی‌ها، بر دولت تقدم دارد و ساختن جامعه مطلوب فرهنگی، متوقف بر تربیت فرد فرهنگی است. با ساخته‌شدن جامعه فرهنگی، امکان ساخته‌شدن دولت فرهنگی فراهم می‌آید. این دولت فرهنگی را نخستین بار در تاریخ اسلام، پیامبر گرامی اسلام(ص)  بر پایه آموزه‌های قرآن کریم ساخت. با توجه به ضرورت الگوگیری از سنت پیامبر(ص) ، در ادامه، جایگاه فرد را در دولت فرهنگی آن حضرت بررسی می‌کنیم. 2. فرد و سنت فرهنگی سیاسی پیامبر اسلام(ص) مطالعه گذرای سنت پیامبر اسلام(ص)  بیانگر اهمیت فرد در عرصه فرهنگ‌سازی است. فرد، مخاطب اصلی آن حضرت(ص)  در ساخت جامعه و دولت فرهنگی به حساب می‌آید. پیامبر اسلام آموزه‌های الهی را در جامعه‌ای مطرح می‌کند که به‌دلیل ضعف و سستی اساسی اخلاق افرادش، به «جامعه جاهلی» معروف است. درباره ویژگی‌های این جامعه جاهلی، توضیحات متعددی بیان شده که بی‌شک توصیف امام علی(ع)  دراین‌باره، از دقت و اهمیت زیادی برخوردار است: [پیامبر را هنگامی فرستاد] که مردم در میان فتنه‌ها بودند، رشته‌های دین و مذهب گسسته و ارکان ایمان و یقین متزلزل و راه‌های شناخت حق مختلف و کارهای مردم پراکنده و متشتت شده بود ... [پیامبر] در شرایطی مبعوث به رسالت شد که فتنه‌ها مردم را پایمال و لگدکوب کرده و همگی در آن سرگردان، بی‌خبر و حیران و نادان و گرفتار بودند. در کنار بهترین محل دنیا [مکه] و میان بدترین همسایه‌ها [بت‌پرستان مکه] که خوابشان بی‌خوابی و سرمه چشمانشان گریه بود. در سرزمینی که دانشمندش لب فرو بسته و نادانش افسارگسسته و ارجمند بود. (خاتمی، 1381: 1135 و 1136) در چنین وضعیتی، فخر و تکبر جاهلی، حمیت و عصبیت، اشرافیت در عین جاهلیت و قساوت و بی‌رحمی جلوه‌های اصلی جامعه جاهلی به شمار می‌آمدند (صحرایی، 1386: 357) و کم‌ترین نشانه‌ای از ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی در این جامعه یافت نمی‌شد. با چنین شرایطی، نخستین اقدام پیامبر(ص)  در مکه، تربیت اخلاقی ـ فرهنگی افراد است. به همین دلیل، آن حضرت اساس بعثت خود را از جنبه‌ای تکمیل و تعالی مکارم اخلاقی معرفی فرمودند. (مکارم شیرازی و دیگران، 1370: 23 / 372) پیامبر(ص)  در مکه برای رسیدن به این هدف، اقدامات فرهنگی متعددی انجام دادند که مخاطب همه آنها فرد بود. ازآنجاکه مهم‌ترین ویژگی افراد در دوران جاهلیت، ابتلا به جهل و نادانی بود و بی‌فرهنگی آنها معلول همین جهل و نادانی بود، تلاش‌های فرهنگی رسول خدا(ص)  بر محور علم و آگاهی قرار گرفت. آن حضرت درواقع برای فرهنگ‌سازی در فرد، از ترغیب به فراگیری علم و حتی واجب‌کردن آن استفاده می‌کند و محدودیت‌های مکانی و زمانی برای طلب و کسب علم را برمی‌دارد. (لک‌زایی، 1385: 136 ـ 134) مهم‌ترین فعالیت پیامبر(ص)  را در دوران مکه می‌توان در اصلِ «دعوت» به توحید خلاصه کرد. اما رویکرد حاکم بر این اصل، رویکردی فرهنگی و مبتنی‌بر به‌کارگیری سخن و گفتگو برای زمینه‌سازی تعقل و خردورزی افراد و در نتیجه، پذیرش عقلانی این اصل بود. به همین دلیل، آن حضرت(ص)  هیچگاه از زور و خشونت برای دعوت افراد بهره نمی‌گیرد و آیات متعددی از قرآن کریم نیز این حقیقت را به‌صراحت بازگو می‌کنند. به‌عنوان مثال به پیامبر(ص)  یادآوری می‌شود: فَذَکِّرْ إ‌ِنَّمَا أ‌َنْتَ مُذَکِّرٌ * لَسْتَ عَلَیهمْ بمُصَیطِر‌ٍ. (غاشیه / 21 و 22) همانا تو تذکردهنده هستی و هیچ سلطه و سیطره‌ای بر آنان نداری. و نیز: أ‌َفَأ‌َنْتَ تُکْر‌ِهُ النَّاسَ حَتَّى یکُونُوا مُؤْمِنینَ. (یونس / 99) آیا تو مردم را مجبور می‌کنی تا ایمان بیاورند. و درنهایت می‌توان به این آیه اشاره کرد که بیانگر شیوه فرهنگی پیامبر(ص)  در دعوت تک‌تک افراد به اسلام است: أ‌ُدْعُ إ‌ِلَى سَبیل‌ِ رَبکَ بالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بالَّتِی هی أ‌َحْسَنُ. (نحل / 125) به راه خدا با حکمت و پند و نصیحت نیک دعوت کن و با شیوه‌ای که نیکوتر است (بحث و گفتگوی نیک) با آنان گفتگو کن. در این آیه، بر سه شیوه حکمت (برهان آشکار کننده حق)، موعظه (بیان نرم‌کننده دل) و جدل (دلیل پایان‌دهنده منازعه) در گفتگوهای پیامبر خدا(ص)  تأکید شده است. هر سه شیوه به‌گونه‌ای فرهنگی هستند؛ چرا که حکمت، گفتگویی عقلانی است و موعظه و جدل نیز مقید به موعظه نیک و جدل احسن شده‌اند و در نتیجه شیوه‌ای فرهنگی هستند. قید یادشده درباره موعظه و جدل بر «این نکته دلالت دارد که برخی موعظه‌ها غیرنیک و برخی جدل‌ها غیر‌احسن و غیرنیک هستند و خداوند متعالی به موعظه نیک و جدال احسن امر نموده است». (طباطبایی، بی‌تا: 14 / 373) اشارات اندک گذشته، ما را به این نتیجه رهنمون می‌سازد که سنت پیامبر(ص)  در برخورد با افراد، سنتی فرهنگی است که براساس آن، از شیوه‌های فرهنگی برای تربیت فرهنگی افراد استفاده می‌کند. آن حضرت، در دورانی که در مکه به سر می‌بَرد، دعوت به اسلام را از فرد آغاز می‌کند و با تربیت نخستین جماعت فرهنگی، زمینة گذار جامعه جامعی به جامعه فرهنگی را فراهم می‌سازد. این جماعت فرهنگیِ نخستین، به تعبیر برخی از نویسندگان، همان «قبیله‌ای ایمانی» بود که در آن، شباب مکه که از شرفای قبیله‌ها بودند، به تازه‌مسلمانان فاقد تبار قبیله، امان می‌دادند و آنگاه زمینه لازم را برای اعتماد به نفس مسلمانان و شکل‌گیری هویت جدید و اسلامی برای آنان فراهم می‌کردند. (فیرحی، 1386: 74) بدین‌ترتیب، اگرچه پیامبر(ص)  با استفاده از امکانات نظام قبیله‌ای به این اقدام دست یازید، با تغییر در محتوای درونی اعضای آن، هویت جدیدی را شکل داد که بنیان جامعه و دولت فرهنگی وی را در مدینه بنا نهاد. بنابراین، می‌توان نقطه عزیمت اقدام فرهنگی پیامبر را فرد، در مرحله دوم جماعت و درنهایت جامعه و دولت فرهنگی دانست. البته تقدم فرد، به مفهوم انکار نقش پیامبر(ص)  به‌عنوان رهبر فرهنگی در فرهنگ‌سازی نیست، بلکه به مفهوم تأکید بر نقش وی به‌عنوان رهبر فرهنگی در زمینه‌سازی است که در آن، فرهنگ فرد ساخته می‌شود. پرواضح است که این نقش به‌مفهوم تقدم فرد بر جامعه به‌مفهوم لیبرالی آن نیست، بلکه به‌مفهوم زمینه‌سازی پیامبر(ص)  ـ به‌مثابه رهبر دولت فرهنگی ـ برای فرهنگی‌شدن فرد است. در ادامه به این موضوع می‌پردازیم. البته بررسی نسبت فرد و جامعه در سنت فرهنگی امامان معصوم(ع)  نیز در تبیین بنیان‌های نظری مورد نیاز برای طراحی الگوی مناسبات فرهنگی فرد و دولت در ایران، لازم است؛ چرا که پیامبر(ص) ، خود در موقعیت‌های متعددی، سنت آنان را در کنار قرآن کریم قرار داده است. به‌عنوان نمونه، یعقوبی در گزارش سفارش‌های پیامبر(ص)  در جریان غدیر می‌نویسد: [پیامبر] گفت: «ای مردم، اینک من پیشرو شمایم و شما سر حوض نزد من آیید و البته هنگامی که بر من درآیید درباره دو بار سنگین از شما پرسش خواهم نمود، پس بنگرید که چگونه پس از من با آن دو رفتار می‌کنید». گفتند: ای پیامبر خدا، آن دو بار سنگین چیست؟ گفت «ثقل اکبر قرآن است ...، دیگر عترت من، خاندان من». (ابی‌یعقوب، 1382: 2 / 508) باوجوداین، برای رعایت اختصار، از پرداختن به آن خودداری و تنها به قرآن کریم و سنت پیامبر(ص)  اکتفا می‌شود. تنها در موارد اندکی به سخنان ارزنده برخی امامان معصوم اشاره می‌کنیم. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. ابی‌یعقوب، احمد، 1382، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد‌ابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی. 3. اسکاچپول، تدا، 1376، دولت‌ها و انقلاب‌های اجتماعی، ترجمه سیدمجید رویین‌تن، تهران، سروش. 4. امام خمینی، سیدروح‌الله، 1378، صحیفه امام، (مجموعه سخنرانی‌ها و بیانات امام خمینی)، ج 8 ، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 5. توحید فام، محمد، 1381، «فرهنگ در عصر جهانی‌شدن: چالش‌ها»، مجموعه مقالات، تهران، نشر روزنه. 6. جعفری، محمدتقی، 1369، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، بنیاد نهج‌البلاغه. 7. جمشیدی، محمدحسین، 1388، اندیشه سیاسی امام خمینی، تهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی. 8. حاضری، علی، 1388، بررسی تحلیلی مطالعات انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 9. خاتمی، احمد، 1381، فرهنگنامه موضوعی نهج البلاغه، تهران، سروش. 10. صحرایی، محمدطیب، «سیره پیامبر(ص)  در مدیریت افکار و رفتار سیاسی» در: علیخانی، علی‌اکبر و همکاران، 1386، سیاست نبوی، مبانی، اصول، راهبردها، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. 11. صدر، محمدباقر، 1399 ق، خلافة الانسان و شهادة الانبیاء، تهران، جهاد البناء. 12. صدیقی، وحید الزمان، 1378، انقلاب اسلامی ایران از نگاه دیگران، ترجمه و تصحیح سید مجید روئین‌تن، تهران، انتشارات اطلاعات. 13. طباطبایی، محمدحسین، بی‌تا، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، 14، 17 و 18، قم، انتشارات جامعه مدرسین. 14. علیخانی، علی‌اکبر (به اهتمام)، 1383، مبانی نظری هویت و بحران هویت، تهران، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی. 15. فیرحی، داود، 1386، تاریخ تحول دولت در اسلام، قم، دانشگاه مفید، چ دوم. 16. گل‌محمدی، احمد، 1383، جهانی‌شدن فرهنگ، هویت، تهران، نشر نی، چ دوم. 17. لک‌زایی، نجف، 1385، سیره پیامبر اعظم در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی، قم، بوستان کتاب. 18. لوباس، هاینتس، 1381،« انقلاب چیست؟»، مجله معارف ویژه‌نامه انقلاب اسلامی، ترجمه مرتضی اسعدی، آذرماه. 19. مطهری، مرتضی، 1378 الف، مجموعه آثار، ج 2، تهران، صدرا. 20. ـــــــــــــــــ ، 1378 ب، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، صدرا. 21. مکارم شیرازی، ناص





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن