تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 6 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802250247




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فارس از زندگی سرشار از ایثار یک پدر و مادر شهید گزارش می‌دهد بزرگواری این پدر و مادر در برابر حقوق فرزند شهیدشان+تصویر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس از زندگی سرشار از ایثار یک پدر و مادر شهید گزارش می‌دهد
بزرگواری این پدر و مادر در برابر حقوق فرزند شهیدشان+تصویر
خیلی زود حاجتشان برآورده شد و غلامرضا متولد شد اما در طول ۲۳ سال زندگی او، هیچگاه قسمت نشد به پابوس امام رضا(ع) بروند.

خبرگزاری فارس: بزرگواری این پدر و مادر در برابر حقوق فرزند شهیدشان+تصویر


گروه اجتماعی - آموزش و پرورش: هر دو یک همراه دارند؛ دو عصا؛ یکی برای حاج آقا و یکی هم برای حاج خانم. حاج آقا برای هزارمین بار از آمدن به منزلشان تشکر می‌کند؛ به پسرش که همه آقای دکتر صدایش می‌زنند و بعداً معلوم می‌شود، دندانپزشک است، اشاره می‌کند که از میهمانان به خوبی پذیرایی کن؛ هر چند که پسر قبل از گفتار پدر،‌ وسایل پذیرایی را مهیا کرده است و نشان می‌دهد که میهمان‌نوازی در خون این خانواده است. حاج خانم سکوت کرده و حرفی نمی‌زند؛ به ما هم نگاه نمی‌کند؛ انگار در خلأ به چیزی می‌نگرد؛ شاید غلامرضای شهیدش؛ شاید هم محمد تقی مرحومش، شاید داماد شهیدش؛ شاید نذر ادا نشده‌اش و شاید مدرسه!

حاج آقا رشته کلام را به دست می گیرد و از زندگی اش می گوید؛ محکم و دوست داشتنی صحبت می‌کند و لبخند بر لب دارد اما آنجایی که کلامش به پسرانش و دامادش می‌رسد، قطرات اشک میهمان چشمانش می‌شود. حاج نوروز رعیت ۷۸ سال دارد و سال‌ها کشاورزی کرده است؛ حاجیه خانم عذرا مصدق نیز ۱۰ سال از شوهرش کوچکتر است و همراه همیشگی شوهرش بوده است و طی این سال‌ها به قالیبافی پرداخته است. حاصل زندگی آنها ۹ فرزند، ۲۸ نوه و ۱۲ نتیجه است؛ البته پسر بزرگ خانواده یعنی غلامرضا، آسمانی شده است و پدر و مادر به فرزند شهیدشان افتخار می‌کنند.  

حاج‌آقا و حاجیه خانم از روزهای اول زندگی‌شان می‌گویند؛ از اینکه تا ۴ سال صاحب فرزند نشده بودند و نگران بودند؛ به همین دلیل به پابوس اما رضا(ع) رفتند و نذر کردند که اگر صاحب فرزند پسر شوند، نام او را غلامرضا بگذارند و اگر فرزندشان دختر شد، معصومه نامیده شود و او را به پابوس امام رضا(ع) آورند. خیلی زود حاجتشان برآورده شد و غلامرضا متولد شد اما در طول ۲۳ سال زندگی او، هیچگاه قسمت نشد که به پابوس امام رضا(ع) بروند. این پدر و مادر چند سال بعد از شهادت غلامرضا به رغم داشتن ۸ فرزند، از طریق کمیته امداد، هزینه زندگی ۴ کودک یتیم را نیز به طور غیرمستقیم بر عهده می‌گیرند و بعدها متوجه می‌شوند که نام این کوکان، غلامرضا، علیرضا، معصومه و فاطمه است. حاجیه خانم می‌گوید: «حالا دیگر همه این کودکان دانشجو شده‌اند و مثل فرزندان خودم دوستشان دارم». حاج آقا و حاجیه خانم این روزها به دنبال احداث مدرسه هستند؛ آنها در طول سال های گذشته همواره حقوق غلامرضا را در راه خیر هزینه کرده‌اند و اکنون از پس‌انداز آن حقوق، به دنبال احداث مدرسه‌ای به نام امام رضا(ع) هستند. حاج آقا می‌گوید: «ما نتوانستیم غلامرضا را به پابوس امام رضا(ع) ببریم حالا تصمیم گرفتیم مدرسه‌ای برای بچه‌های روستا بسازیم».  

   

حاجیه خانم می‌گوید: «اگر در زمانی که ما دانش‌آموز بودیم، در روستا مدرسه بود، من هم دوست داشتم درس بخوانم؛ غلامرضا هم دانشجو بود که شهید شد». وی ادامه می‌دهد: «به نوه‌هایم می‌گویم درس بخوانند و این مدرسه برای تمام بچه‌های روستاست». روستای یزددل از توابع کاشان، قرار است صاحب یک مدرسه بزرگ به نام ثامن الحج شود و افتخار کلید خوردن این اقدام برای غلامرضای شهید و پدر و مادرش است. انتهای پیام/

92/12/06 - 09:38





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن