واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - حجت الاسلام دکتر علی ذوعلم، محقق و نویسنده آثار دینی از انتشار اثری با عنوان «نقد قال: تاملی انتقادی بر نامه محسن کدیور به رهبر انقلاب از سوی انتشارات کانون اندیشه جوان خبر داد. وی در گفت وگو با خبرگزاری کتاب اظهار داشت: این کتاب در یک مقدمه، 12 فصل، یک خاتمه و سه ضمیمه، نامه محسن کدیور به رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای را نقد و بررسی میکند. ولایت فقیه به عنوان نظریه مختار در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به مثابه رکن اصلی و محوری نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، با گذشت بیش از 30 سال از استقرار و اجرای عملی، همچنان در راس فهرست موضوعهای مبتلابه و مورد پرسش قرار دارد. اگرچه در سالهای پس از پیروزی انقلاب و به ویژه در دوره بررسی و تصویب قانون اساسی در سالهای نخست پس از پیروزی، این بحث جاذبه گستردهای در ذهن جامعه ایجاد کرده بود، اما در دهه اخیر نیز بنا به عوامل گوناگون در قالب طرح پرسشها و شبههها، مجددا مطرح شد و زمینه تحرک و تلاشهای علمی و پژوهشی وسیعی را در این موضوع فراهم ساخت و موجب تالیف و نشر مقالات، کتابها و برگزاری نشستهای مناظرهای و گفتوگوها و مباحثههای محفلی ـبه ویژه در میان جوانان و دانشجویانـ توسط موافقان و مخالفان شد. این بحثها و گفتوگوها در جریانهای پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در سال 1388، با شدت بیشتری دوباره مطرح شد و فراتر از اصل ولایت فقیه، شخص رهبری انقلاب را نیز آماج هجوم خود ساخت. نامه سرگشادهای که به عنوان «ارزیابی کارنامه بیست و یک ساله رهبر جمهوری اسلامی ایران» خطاب به «ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری» در سایتهای اینترنتی -در 26 تیرماه 1389- منتشر شد، اگرچه از جهت اعتبار علمی و منزلت منطقی چندان ارزشی برای بررسی و نقد نداشت، اما از سوی دیگر، حاوی نکتههایی بود که پرداختن به آنها، شاید برخی شبههها و پرسشهای مطرح را بتواند پاسخ دهد و در بوته نقد و تحلیل، جایگاه و خاستگاه چالشهای مطرح شده را نشان دهد. سه نوع برخورد با این نامه سه نوع برخورد با این نامه سرگشاده قابل تصور است: برخورد نخست این که همچون بسیاری از مصاحبهها، نامهها، مقالات و میزگردهایی که با حمایت فکری و رسانهای بیگانگان علیه رهبری نظام سامان مییابد و علیالقاعده در آینده شدت بیشتری هم خواهد یافت، این نامه نیز چندان جدی گرفته نشود و بنا به قاعده الباطل یموت بترک ذکره، با بیاعتنایی از کنار آن عبور شود. بالاخره از قلم معاندان و مخالفان رسمی و نشاندار نظام، جز این انتظاری نیست! البته این نوع برخورد با چنین نامهای و امثال آن، در میان عموم مردم انقلابی و متدین و عده زیادی از نخبگان و صاحبنظران مشاهده میشود، چرا که اساسا قدر و ارزشی برای آن قائل نیستند که بخواهند وقت خود را صرف آن کنند. برخورد دوم، مواجهه سیاسی است و تحلیل این نامه به عنوان یکی از حلقههای هجوم طراحی شده برای تزلزل و تردید در جایگاه رفیع رهبری نظام در چشم و دل مردم و تلاش برای شکستن اقتدار رهبری، برای کاهش قدرت ملی انقلاب اسلامی ایران؛ این تحلیل البته محل تامل است و میتوان حدس زد که در آینده نیز یک سلسله نامهها و تحلیلها در راستای این هدف منتشر شود که تنها و تنها شخص رهبری نظام را هدف خود قرار خواهد داد، بنابراین تحلیل، نباید در مورد این نامه سکوت کرد ولی مواجهه با آن، باید یک اقدام سیاسی باشد که متناسب با آن تحقق یابد. اما برخورد سوم که مدنظر نوشتار حاضر است، توجه به مفاد این نامه نه به جهت اعتبار علمی یا حقوقی آن، بلکه از نظر عاملی برای ارتقای شبهه در برخی جوانان جویای حقیقت است که خود به خود ممکن است در ذهن آنان سوالاتی را ایجاد کند و در این صورت وظیفهای دینی و علمی و ملی برای کسانی ایجاد میشود که میتوانند به نوبه خود از شکلگیری این شبههها پیشگیری کنند یا به این بهانه، به تبیین برخی حقایق بپردازند و از ایمان اسلامی و انقلابی جامعه و به ویژه نسل جوان صیانت کنند. اهمیت ولایت فقیه در جامعه امروز ما به عقیده نویسنده این اثر، مساله ولایت فقیه و نوع نگاه و باور جامعه ما به این اصل قانون اساسی، به مثابه رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران، موضوع بسیار مهمی است که سرنوشت دین و دنیای ما بدان وابسته است. از نظر دینی، نقطه کلیدی و آشکار وجه تمایز اسلام ناب محمدی(ص) از سایر خوانشهای انحرافآلود از اسلام و نماد امروزین بروز و ظهور اسلام به عنوان یک مکتب جامع و کارآمد، موضوع ولایت فقیه است. از نظر حیات اجتماعی و هویت ملی ما نیز استمرار و تکامل این اصل در عرصه تحقق و کارآمدی، تنها راه پیشرفت و ارتقای جایگاه جهانی ایران اسلامی است و بدون این رکن، چالشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عمیقی دامنگیر ملت ما خواهد شد که مطالعه و تحلیل تاریخ 200 ساله گذشته کشورمان، این حقیقت را نمایان میسازد. نامه سرگشادهای که مورد بررسی و نقد این کتاب است، متنی است طولانی با عنوان «استیضاح رهبر» و با عنوان «ارزیابی کارنامه بیست و یک ساله رهبر جمهوری اسلامی ایران در نامه سرگشاده به رئیس مجلس خبرگان رهبری» که در تاریخ 26 تیرماه 1389 توسط محسن کدیور نوشته شده است. نامه، از یک مقدمه، پنج بخش، یک خاتمه و ضمائمی در پاورقی تشکیل و به مخاطب اصلی نامه که در آغاز به عنوان «حضرت آیتالله آقای هاشمی رفسنجانی» نام برده شده و به «نمایندگان محترم مجلس خبرگان رهبری» تقدیم شده است. از آنجا که این متن در فضای اینترنتی منتشر شده، بدون شمارهگذاری صفحات است، ولی با احتساب هر صفحه 300 کلمهای، تقریبا یک کتاب 100 صفحهای را تشکیل میدهد. از اینرو، در انتهای این اثر علاوه بر کتابنامه، فهرستی از آیات، روایات، نمایه و نمایه موضوعی نیز درج شده است. چاپ نخست کتاب «نقد قال: تاملی انتقادی بر یک نامه» در شمارگان 2500 نسخه، 400 صفحه و بهای 55000 ریال راهی بازار نشر شد. /62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7593]