محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832262560
47/ شهدای کردستان در آئینه فارس؛ شهیدی که به تنهایی 11 ساعت در برابر ضدانقلاب مقاومت کرد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: 47/ شهدای کردستان در آئینه فارس؛
شهیدی که به تنهایی 11 ساعت در برابر ضدانقلاب مقاومت کرد
شهید اسماعیل دراجی در درگیری با عوامل ملحد کومله در حوالی روستای دولاب پس از 11 ساعت مقاومت جانانه بر اثر اثابت نارنجک دشمن به شهادت رسید.
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، شهادت، زیباترین، بالنده‌ترین و نغزترین کلام در تاریخ بشریت است، شهادت بهترین و روشن‌ترین معنی حقیقت توحید است وتاریخ تشییع خونین‌ترین و گویاترین تابلو نمایانگر شکوه و عظمت شهیداست. یادبود آنانی که در صف یاران حضرت اباعبدالله الحسین(ع) قرار گرفتند و به خیل عظیم عاشورائیان عالم پیوستند در این دوره آخرالزمان تنها با اخلاص و خلوص نیت میسر است. در هر کوی و برزن، جا و مکان بوی شهدا عطرآگین خواهد شد و مشام همگان را خوشبو خواهد نمود، اگر سیره شهدا در زندگی ما با خلوص در نیت و عمل عجین شود. شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد، به تصویر کشیدن زندگی کبوترهای سبکبال عاشق که در یک سودا روحشان را از قفس تن رهانیدند و به ابدیت پیوستند، دشوار است و الفاظ توان بیان حقیقت شهادت را ندارد، بالاتر آنکه ما انسان‌های محصور در طبیعت چگونه می‌توانیم عظمت شهادت را تجزیه و تحلیل کنیم. در این میان رسالت همه آن‌هایی که به حفظ ارزش‌ها و پاسداری از معنویت‌ها می‌اندیشند، آن است که به هر وسیله ممکن فرهنگ شهادت را که فرهنگ ارزش‌هاست، پاسداری و هدفی را که شهدا دنبال می‌کردند به سرمنزل مقصود برسانند. با توجه به این مهم، خبرگزاری فارس بنا به رسالت ذاتی خود در راستای معرفی این سروقامتان سعی دارد گوشه‌ای از زندگی این عزیزان را با زبان قلم بیان کند. شهید اسماعیل دراجی فرزند احمد در سال 1326 در خانواده‌ای مذهبی و متدین در روستای دولاب از توابع شهرستان سنندج دیده به جهان گشود، هنوز از هیاهوی بازی‌های کودکانه فارغ نشده بود که دست نامهربان اجل گرد یتیمی را بر سرش پاشید و از نعمت وجود پدر را از او محروم کرد هنوز غم از دست‌دادن پدر مهربانش بر قلب کوچکش سنگینی می‌کرد که مادرش نیز به دیار حق شتافت و اسماعیل را با تمام غصه‌هایش تنها گذاشت. کودکی که هنوز طعم شیرین کودکی را نچشیده بود به خاطر دست بی‌رحم روزگار خسته نشده از بازی‌های کودکانه باید بار مشکلات زندگی را بر دوش می‌گرفت. فقدان وجود پدر و مادر از یک سو و مشکلات مالی از سوی دیگر سد محکمی در برابر درس خواندش شد. باید کار می‌کرد و کمک خرج زندگی می‌شد این بود که در همان دوران کودکی به عنوان شاگرد در یک کارگاه خیاطی شروع به کار کرد با سعی و تلاش بعد از مدتی به استادی رسید. بعد از سال‌ها بار دیگر به سراغ درس و کتاب رفت و توانست تا پایان مقطع راهنمایی درس بخواند، اما با آغاز نهضت امام خمینی(ره) در سال 1357 به جمع مریدان امام پیوست و از پیشقراولان نهضت الهی امام در شهر سنندج شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جزو معدود افرادی بود که در ایجاد کمیته انقلاب اسلامی شهرستان سنندج ایفای نقش کرد. با تسلط عناصر ضد انقلاب بر شهر سنندج، با تمام قدرت در برابر افکار الحادی آنان ایستادگی کرد، زمانی که گروهک‌ها عرصه را بر وی تنگ نمودند به کرمانشاه کوچ کرد. شهید دراجی جزو نخستین افرادی بود که سازمان پیشمرگان مسلمان کرد را راه‌اندازی کرد. دی‌ماه سال 1358 حماسه پاکسازی شهر کامیاران را به عنوان نخستین سند حضور خود در تاریخ انقلاب اسلامی به ثبت رساند و در پاکسازی شهرهای سنندج، بانه، سقز و مریوان نیز نقش‌آفرینی نمود در سال 1365 فرمانده گروهان های یکم و دوم گردان ضربت حضرت رسول (ص) سپاه سنندج را برعهده داشت و در کنار سردار دلاور اسلام «شهید سعید توفیقی» در پاکسازی مناطق مختلف کردستان از لوث وجود عناصر ضدانقلاب ایفای نقش کرد. بیانات شهید توفیقی در مورد شهید دراجی شهید حاج سعید توفیقی، فرمانده گردان حضرت رسول(ص) پس از شهادت اسماعیل در منزل این شهید بزرگوار ضمن بیان بخشی از خاطرات و رشادت‌های ایشان خطاب به خانواده شهید گفته بود: من و شما باید به رزمنده‌ای مانند اسماعیل افتخار کنیم چرا که این شهید بزرگوار با چفیه دستش را که مورد اثابت قرار گرفته بوده بسته و به تنهایی یازده ساعت مقابل ضد انقلاب دفاع کرد. حتی زمانی که مهمات شهید اسماعیل تمام شده بود، دشمن جرأت نزدیک شدن به ایشان را نداشته و با پرتاب نارنجک این بزرگوار را به شهادت می‌رساند. دشمن آن قدر از این شهید کینه به دل داشت که بعد از شهادتش تا چند روز این موضوع را در رادیوی خودشان تبلیغ کردند و برای این موفقیت ظاهری‌شان جشن گرفتند. شهید از زبان همسر اشرفی فرهادی همسر شهید می‌گوید: شهید اسماعیل مردی صبور، مهربان و شجاع و علاقه زیادی به خانواده‌اش داشت. وی جزو نخستین افرادی بودند که وارد بدنه سپاه شدند، شجاعت و شهامتش زبان زد خاص و عام بود و همین امر موجب ایجاد ترس و وحشت در دل عوامل شد انقلاب شده بود. همین امر کافی بود تا دشمن برای از بین بردن ایشان تمام تلاش خود را به کار ببندد و هیچ فرصتی را برای سو قصد به جان شهید اسماعیل از دست نمی‌دادند. یک بار ساعت هفت و نیم غروب بود که همسر شهیدم از منزل خارج شد تا به همرزمانش در گروه گشت شبانه ملحق شود، من در منزل تنها بودم، حدود ساعت هشت و نیم بود که متوجه حضور چند نفر روی دیوار حیاط خانه شدم، تا به خودم جنبیدم آنها درب حیاط را باز کرده و وارد منزل شدند. سراغ اسماعیل را گرفتند به آنها گفتم همسرم برای انجام مأموریت رفته و در خانه نیست، اما حرفم را باور نکردند، یکی از آنها ضربه محکمی به من زد و وارد خانه شدند. همه جا را زیر رو کردند و ناامید از اینکه آنچه را که به دنبالش بودند نیافتند مرا به باد فحش و ناسزا گرفتند و قبل از انکه از درب خارج شوند گفتند: به شوهرت بگو گیرش می‌آوریم و تکه‌تکه‌اش خواهیم کرد. ترس همه وجودم را فرا گرفته بود، اسماعیل که به خانه رسید و شرایط را دید از اینکه آن همه ترسیده بودم ناراحت شد و برای جلوگیری از تکرار این موضوع خانه را تخلیه و به جای دیگری نقل مکان کردیم. قبل از عازم شدن به ماموریت، برای بچه‌ها کفش و لباس خرید و پسرمان احمد را به آرایشگاه برد. به احمد قول داده بود به محض بازگشت از مأموریت برای مدرسه ثبت نامش کند.... اما رفتنش آمدنی به دنبال نداشت... اسماعیل فزندانش را با مهربانی در آغوش گرفت و بعد از کلی سفارش در مورد مواظبت از خود و فرزندانم راهی عملیات شد... تعدادی از عناصر کومله در آن روزها به منطقه «دولاب» و «تنگی سر» وارد شده و سعی در ایجاد مشکل برای مردم را داشتند که شهید اسماعیل راهبری گروهان تعقیب این افراد را بر عهده داشت. سه روز از حضور اسماعیل و نیروهایش در منطقه می‌گذشت، اما اطلاعی در مورد دشمن به دست نیاورده بودند. تصمیم به بازگشت گروهان به پایگاه گرفته می‌شود، اما در زمان بازگشت در سه راهی دولاب به کمین عناصر کومله برخورد می‌کنند. شهید اسماعیل و سه نفر از دوستانش که جلوتر از همه گروهان بودند مورد حمله قرار دشمن قرار می‌گیرند دو نفر از دوستان اسماعیل به نام‌های محمد جدیدالاسلام و کتابعلی فرجی در دم به شهادت می‌رسند و اسماعیل نیز از ناحیه دست هدف گلوله دشمن قرار گرفت. شهید از زبان حاج عبدالله حاجی‌میرزایی از پیشمرگان مسلمان کرد در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب، گروهک‌های سیاسی از فضایی که ایجاد شده بود بهره‌برداری کردند و با تبلیغات دروغین توانستند، عده‌ای از جوانان را جذب کنند و مقرهای زیادی را در مناطق مختلف، خصوصاً روستاها ایجاد کرده و تقریباً سراسر منطقه را ناامن کردند. تعداد کثیری از یاران و طرفداران انقلاب در همان زمان توسط ضدانقلاب یا به شهادت رسیدند و یا زندانی شدند. عده‌ای هم مخفیانه با نظام همکاری می‌کردند و همیشه در معرض تهدید بودند. یک روز آقای احمدی به من گفت: «ما در روستاهای «عالی‌پینک» و «کوله‌بیان» دو نفر همکار داریم که به شدت در تنگنا و در معرض خطر قرار دارند. شما باید طی عملیاتی این روستاها را پاکسازی و آن دو همکار ما را با خود به شهر بیاوری.» در این عملیات تعداد 9 نفر از رزمندگان با من همراه بودند و به حول و قوة الهی توانستیم در مدت سه روز علاوه بر این دو روستا، روستای «چرخه بیان» را هم پاکسازی کنیم و آن دو نفر را از آن مضیقه و تنگنا نجات دهیم. اسامی افرادی را که با من بودند خوب به یاد دارم. دلاوری چون شهید اسماعیل دراجی و شهید درویش احمد پیچونی و … بودند. در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود اضافه کرد: از آن 9 نفر تنها سه نفر زنده مانده‌ایم، مابقی در عملیات‌های مختلف به درجة رفیع شهادت نایل آمده‌اند. شهید اسماعیل دراجی در نوزدهم تیر ماه 1368 در درگیری با عوامل ملحد کومله در حوالی روستای دولاب پس از یازده ساعت مقاومت جانانه بر اثر اثابت نارنجک دشمن شهد شیرین شهادت را نوشید و به معبودش پیوست. تاریخ را باید نوشت و ثبت کرد تا آیندگان برنامة زندگی خود را براساس آن تدوین کنند. ایثار و گذشت پیشمرگان مسلمان در دفاع از انقلاب اسلامی، یک ایثار مضاعف بود و مصداق «وجاهدوا باموالهم و انفسهم» بود. آنها هم خود را در این میدان به مسلخ بردند و هم در کمال سخاوت مالشان را دادند و هم خانواده‌های خود را فدای انقلاب کردند. زمانی که کردستان عرصة تاخت و تاز ضدانقلاب بود، هیچ کس به اندازه پیشمرگان در معرض تهدید قرار نداشت. -------------------------- گزارش از: شیرین مرادی -------------------------- انتهای پیام/79002/
92/12/04 - 07:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
-
گوناگون
پربازدیدترینها