تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803732064




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ایرانی‌ جماعت هرگز به کسی توهین نمی‌کند!


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
ایرانی‌ جماعت هرگز به کسی توهین نمی‌کند!




جمشید مشایخی بسيار معروف‌تر از آن است كه نياز به معرفي داشته باشد. آنقدر نقش‌هاي مختلف بازي كرده كه نام و چهره‌اش در ذهن‌ها ته‌نشين شده و تا الي‌الابد خيال رفتن ندارد! مشايخي چند وقت پيش تولد 73 سالگي‌اش را پشت‌سر گذاشت. تعداد آثار نمايشي، سينمايي و تلويزيوني‌اش آنقدر زياد است كه از شمارش خارج شده!






برترین مجله اینترنتی ایران

هفت صبح: مسئله اي كه بعد از ماجرای مسی پيش آمد يك مسئله انساني بود، درباره ملت و فرهنگ ايران بود. براي من خيلي مهم بود، چون ما ملت بي‌ادبي نيستيم. فرهنگ غني هزاران ساله داريم، ملت باشرفي هستيم و به كسي توهين نمي‌كنيم.

این نه‌تنها براي من، براي خيلي‌ از جوان‌ها گرفته تا پيرها مطرح شد. بعضي‌ها فكر مي‌كنند جمشيد مشايخي خودش را جلو انداخته تا بگويد خيلي مطرح است! اصلا اينطور نيست.


بسيار معروف‌تر از آن است كه نياز به معرفي داشته باشد. آنقدر نقش‌هاي مختلف بازي كرده كه نام و چهره‌اش در ذهن‌ها ته‌نشين شده و تا الي‌الابد خيال رفتن ندارد! «كمال‌الملك» را همه به خوبي به ياد مي‌آورند. با بازي درخشان «جمشيد مشايخي» براي هميشه اين شخصيت تاريخي كشور، ماندگار و زنده شد.

مشايخي چند وقت پيش تولد 73 سالگي‌اش را پشت‌سر گذاشت. تعداد آثار نمايشي، سينمايي و تلويزيوني‌اش آنقدر زياد است كه از شمارش خارج شده! مشايخي با بازي خوبش، توانسته نقش‌هاي تاريخي را براي هميشه زنده نگه دارد.

بازي‌اش در سوته دلان «علي حاتمي»، قيصر «مسعود كيميايي»، شازده احتجاب «بهمن فرمان‌آرا» و خيلي كارهاي ديگر، هنوز در يادهاست. اين پير دوست‌داشتني سينماي ما اين روزها مريض است و در خانه به سر مي‌برد. چند وقت پيش هم به‌خاطر توهين مردم ايران به مسي، بازيكن شهير آرژانتيني، اظهارنظر كرد و آن كار ايراني‌ها را مذموم خواند.

بعد از آن خبرهايي منتشر شد كه باشگاه استقلال مي‌خواهد براي دلجويي از مسي، ملاقات او و مشايخي را ترتيب دهد كه فعلا در حد يك خبر مانده است! اما استاد بازيگري از انتشار چنين خبرهايي ناراضي است. با او گفت‌وگويي داشتيم تا هم علت ناراحتي‌اش را بپرسيم و هم از سال‌هاي بازيگري‌اش.


ایرانی‌ها با فرهنگ برتر هرگز به کسی توهین نمی‌کنند



ماجراي مسي چقدر جدي است؟ يعني اگر امكان رفتن به آرژانيتن فراهم شود واقعا به ديدار مسي مي‌رويد؟

من اصلا هيچ اطلاعي ندارم. نه خودم را لوس مي‌كنم و نه مي‌خواهم خودم را مطرح كنم. مسئله‌اي كه پيش آمد يك مسئله انساني بود، درباره ملت و فرهنگ ايران بود. مسئله‌اي كه براي من خيلي مهم بود، چون ما ملت بي‌ادبي نيستيم. فرهنگ غني هزاران ساله داريم، ملت باشرفي هستيم و به كسي توهين نمي‌كنيم.

اين تنها براي من هم مطرح نشد، براي خيلي‌ها از جوان‌ها گرفته تا پيرها مطرح شد. من وقتي خانه پدرم مي‌رفتم و از من مي‌پرسيدند غذا خورده‌اي، حتي اگر نخورده بودم هم مي‌گفتم خورده‌ام. يعني تا اين حد خجالتي هستم. من اصلا پررو نيستم كه خودم را جلو بيندازم و بگويم من خيلي به فكر اين مسئله هستم. در مصاحبه‌هايم هم گفته بودم كه بايد با همه اساتيد صحبت كنم و با همه قشرها حرف بزنم.

اين فكر جمشيد مشايخي به تنهايي نيست، اين احساس يك ملت است. بعضي اوقات يك چيزهايي آنقدر الكي بزرگ مي‌شوند كه بعضي‌ها فكر مي‌كنند جمشيد مشايخي خودش را جلو انداخته تا بگويد خيلي مطرح است! اصلا اينطور نيست. من هميشه گفته‌ام كه شاگرد ملت ايران بودم، هستم و خواهم بود و هيچم و به اين هيچ بودن افتخار مي‌كنم.

مثل اينكه خيلي ناراحت هستيد! اصلا بحث ديدار با مسي از كجا شروع شد؟

يك بار برنامه ۹۰ با من تلفني حرف زدند و من فقط احساسم را مطرح كردم. من معتقدم ايراني بي‌ادب نيست. بعد از آن به وسيله بچه‌هاي خبرنگار به نشستي با آقايان فتح‌الله‌زاده و رويانيان دعوت شدم و اين مسئله ديدار با مسي هم از طرف آنها مطرح شد. من فقط احساسم از برخورد مردم را بيان كردم. هرجاي دنيا برويد مگر چند كشور هستند كه بزرگان ادبشان فراوان باشند؟ هيچ كشوري به اندازه كشور ما در زمينه اخلاق، ادب و فرهنگ، لطايف ندارد. پس اين حرف بي‌ربطي نيست اگر امروز من ادعا كنم كه مردم ايران بي‌ادب نيستند و غصه مي‌خورم كه از زبان كسي حرف زشتي بيرون بيايد و به يك خارجي نسبت داده شود. من فقط دلم سوخت.

بهتر است از اين بحث بگذريم چون به‌نظر مي‌رسد اصلا براي شما شيرين نيست! جايي خواندم كه شما نقش كمال‌الملك را حاصل عمر هنري‌تان مي‌دانيد. چرا اين نقش؟!

من در آنجا بحثم اين بود كه كمال‌الملك يك هنرمند بود و نگاهش به مردم و به حكومت‌هاي زمان خودش، نگاه هنرمندانه است. در واقع خودش را نفروخته. هنرمند نبايد خودش را بفروشد و نوكر پادشاهان باشد. اين اصل را در اين شخصيت مي‌بينيم. كمال‌الملك كسي نبود كه به خاطر مقام و موقعيت، مجيز كسي را بگويد يا بنده كسي باشد، او بنده مردم بود و اصلا براي همين من اين نقش را بازي كردم و خيلي هم دوستش داشتم. حضرت حافظ مي‌گويد ما آبروي فقر و قناعت نمي‌بريم، با پادشه بگو كه روزي مقرر است. من اين بيت را قبول دارم. زمان سلطان محمود غزنوي، ۴۰۰ شاعر وجود داشت كه ۳۹۹ نفرشان مجيزگوي شاه بودند و فقط فردوسي در مقابل او ايستاد. من فردوسي را قبول دارم. احساس من هميشه همين بوده، احساس فردوسي و حافظ و امثالهم. كمال‌الملك را هم براي همين خيلي دوست داشتم.

در واقع چون يك هنرمند واقعي بود؟

بله. دقيقا. تفكر و رفتار يك هنرمند واقعي را داشت.

اصلا شده تا به حال فكر كنيد كه مثلا نقشي را بيش از همه نقش‌هاي ديگرتان دوست داشته‌ايد؟ مثلا الان بايستيد و به همه عمر هنري‌تان نگاه كنيد و بگوييد من فلان نقش را بيش از همه نقش‌ها دوست دارم.

خيلي كارهايم با بزرگان سينما را دوست داشتم. كارهايم با مسعود كيميايي، بهمن فرمان‌آرا و خيلي‌هاي ديگر. اما من «يه بوس كوچولو» را خيلي دوست داشتم. شخصيتي را كه بازي كردم خيلي دوست داشتم. چون عاشق مردم بود و به خاطر آنها زندگي مي‌كرد. در جايي مي‌گفت «آنقدر به همه اميد دادم كه ديگر الان اميدي برايم نمانده است!»

داستان آشنايي شما با علي حاتمي از كجا شروع شد؟

قبل از اينكه دوستان ديگر با علي آشنا شوند، من با او آشنا شدم. علي نمايشنامه مي‌نوشت و به اداره هنرهاي دراماتيك مي‌آورد. آشنايي ما برمي‌گردد به اوايل دهه ۴۰. هنوز هم ازدواج نكرده بود. نقش اصلي اولين فيلمش به عهده من و حسين كسبيان بود كه اين فيلم هيچ‌گاه ساخته نشد.


ایرانی‌ها با فرهنگ برتر هرگز به کسی توهین نمی‌کنند



تئاتر را از كي شروع كرديد؟ مي‌دانم كه داوود رشيدي و علي نصيريان و يكي دو نفر ديگر با هم گروه تئاتري تشكيل دادند و كارشان را از همانجا شروع كردند. شما هم با آنها بوديد؟

اداره هنرهاي دراماتيك در سال ۱۳۳۶ تاسيس شد. اولين كسي كه آنجا استخدام شد، من بودم. افراد ديگر بعدها آمدند. بعضي‌ها در گروه هنر ملي بودند و بعضي‌ها به صورت آزاد آمدند. من هم اولين كسي را كه ديدم، لطف‌الدين خسروي شاگرد دكتر فروغ بود كه او هم در آموزش و پرورش معلم بود و قصد داشت خودش را به اداره هنرهاي كل كشور(اداره هنرهاي دراماتيك) منتقل كند. بعدها پرويز كاردان آمد، اسماعيل شنگله و جعفر والي‌زاده آمدند، محمدعلي كشاورز، علي نصيريان هم بعد از آنها آمد. فخري خروش و عزت‌الله انتظامي هم سال‌هاي بعدش آمدند. داوود رشيدي سال ۳۹ و حميد سمندريان سال ۳۸ آمدند.

چه حافظه‌اي، حتي سال‌هاي ورود ديگران را هم يادتان مانده! اشاره كرديد در سال ۳۶ وارد تئاتر شديد. زندگي هنري شما به قبل و بعد از انقلاب تقسيم مي‌شود. خودتان كارهاي هنري‌تان در كدام دوره را بيشتر دوست داريد؟

شما اگر زندگي هنري بازيگر بزرگي چون مارلون براندو را هم بخواهيد بررسي كنيد، شايد اگر در قيد حيات بود مي‌گفت فقط از چند فيلمي كه بازي كرده خوشش مي‌آيد. من كه كوچك‌تر از او هستم هم همينطور. من از همه كارهايم خوشم نمي‌آيد اما تعدادي از فيلم‌هايم را دوست دارم. چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن. من اگر قيصر و شازده احتجاب را قبل از انقلاب بازي كردم، خيلي دوست‌شان دارم. سوته‌دلان علي حاتمي را هم دوست دارم.

بعد از اينكه انقلاب شد بعضي از بازيگران به خارج از كشور مهاجرت كردند و بعضي ديگر با تغييراتي در زندگي‌شان دوباره به سينما و تلويزيون ايران برگشتند. زندگي شما دستخوش چنين تغييراتي نشد؟

اين چيزي كه مي‌خواهم بگويم، تا به حال نگفته‌ام؛ بعد از انقلاب دكتر پرويز وردآور قائم‌مقام وزير فرهنگ و هنر شد. او از من خواست رئيس اداره تئاتر شوم. من هم از سال ۵۷ تا ۵۹ مسئول اداره تئاتر وزارت ارشاد بودم. اسم تئاتر ۲۵‌شهريور را هم من به سنگلج تغيير دادم. جعفر والي‌زاده كه از هنرمندان اداره تئاتر بود، گفت جلال آل‌احمد گفته است اينجا محله سنگلج است كاش اسم اين تئاتر هم سنگلج باشد، ماهم اسمش را تغيير داديم.

در كارنامه هنري شما هيچ سيمرغي وجود دارد. با وجود كارنامه درخشاني كه داريد اين كمي عجيب است!

قبل از اينكه تنديس سيمرغ ساخته شود، به برنده‌هاي جشنواره فيلم فجر، لوح مي‌دادند كه من به خاطر كمال‌الملك و گل‌هاي داوودي لوح گرفتم. اجازه دهيد رك به شما بگويم! من هيچ‌وقت عضو هيچ باندي نبودم. بعضي از فيلم‌هايي كه بازي كردم بعد از سال‌ها همه مي‌گفتند عجب بازي خوبي ولي چرا سيمرغ نگرفتي؟! چون من عضو هيچ باندي نبودم. همه چيز باندبازي شده. يك آقايي هست كه اسمش را نمي‌برم -نه به خاطر ترسم، كه من از هيچكس واهمه‌اي ندارم، اگر اسمش را ببرم خيلي بي‌خودي اسمش بزرگ مي‌شود- همه چيز سينما دست اوست. مگر چه كرده كه به اينجا رسيده؟! اصلا انگار سينما نداريم و داريم در يك دكان فعاليت مي‌كنيم!

شما هم بازيگر تئاتر هستيد هم تلويزيون و هم سينما. هميشه هم خيلي قوي در نقش‌تان ظاهر شده‌ايد. اساسا بازي در اين مديوم‌ها براي شما فرقي هم مي‌كند؟

تئاتر دنياي متفاوتي نسبت به سينما و تلويزيون دارد. من كارم را اصلا با تئاتر شروع كردم. آخرين كارم در ۱۳-۱۴ سال پيش روي صحنه رفت. هادي مرزبان نمايشنامه‌اي به نام «شب روي سنگ فرش خيس» به نويسندگي شادروان اكبر رادي داشت كه من را هم به عنوان بازيگر دعوت كرده بود. اما چندسال بود كه ديگر بازي نمي‌كردم و از تئاتر دور شده بودم براي همين از هادي خواستم كه به مدت يك ماه با من به تنهايي تمرين كند تا بتوانم خودم را به ديگر بازيگران نمايش برسانم. اصل حرفم اين است كه بازي در تئاتر و سينما و تلويزيون با هم فرق مي‌كند. من و بعضي از دوستان تئاتري‌ام وقتي از تئاتر قرار بود در فيلم «خشت و آينه» به كارگرداني ابراهيم گلستان بازي كنم، قرار شد گلستان با ما سي جلسه تمرين كند تا از بازي اغراق‌آميز تئاتر بيرون بياييم و بازي‌هاي زيرپوستي و حسي ارائه دهيم.

بعضي از بازيگران امروزي معتقدند اين مديوم‌ها هيچ فرقي با هم ندارند!

نه اصلا اينطور نيست. خيلي با هم فرق دارند. كساني كه اينطور فكر مي‌كنند كاملا اشتباه مي‌كنند. بازي صحنه تئاتر با بازي در تلويزيون زمين تا آسمان فرق مي‌كند


ایرانی‌ها با فرهنگ برتر هرگز به کسی توهین نمی‌کنند



تفاوت‌شان در چيست؟

در تئاتر بازي اغراق‌آميز ارائه مي‌دهيد براي اينكه تماشاچي بازي شما را ببيند. اما در سينما و تلويزيون تماشاچي يك كلوزآپ از شما مي‌بيند و تمام حست از چشم و صورتت منتقل مي‌شود. در واقع يك بازي كاملا زيرپوستي است. اين چيزي نيست كه من بگويم، اين يك اصل است. به نظر من كساني كه مي‌گويند بازي در اين مديوم‌ها تفاوتي با هم ندارند، اصلا بازيگر نيستند و بازيگري نمي‌دانند! زماني با براندو گفت‌وگو كردند و پرسيدند كار جديدي در صحنه تئاتر داريد؟ جواب مي‌دهد اصلا حرفش را نزنيد، بازي در تئاتر خيلي سخت است. اين را بزرگ‌ترين بازيگر جهان مي‌گويد، آنوقت ما در ايران، خودمان را لوس مي‌كنيم و مي‌گوييم فرقي ندارد؟! بعضي‌ها از سينما به تئاتر مي‌روند و مي‌خواهند روي صحنه هم بازي كنند. در صورتي كه نمي‌دانند چقدر بازي در تئاتر سخت است. به نظرم كساني هم كه مي‌روند تئاتر اين افراد را تماشا كنند براي ديدن خود تئاتر نيست، بلكه براي ديدن بازيگران مي‌روند! بازيگر تئاتر بايد سخت كار كند تا بتواند بازي كند. اگر توان داشتم و مي‌خواستم در تئاتري بازي كنم شك نكنيد كه ماه‌ها طول مي‌كشيد تا خودم را آماده كنم. بعضي‌ها كارهاي سخت را آسان فرض مي‌كنند و وضعيت تئاتر و سينماي ما را مي‌بينيد! چندتا بازيگر بزرگ و كاركشته در سينما و تئاتر داريم؟ به خاطر همين بي‌توجهي‌ها كارهايي كه مي‌بينيم خيلي بد هستند. من اگر دويست سال هم عمر كنم و در همه اين دويست سال بازي كنم، نمي‌توانم يك بازيگر خوب شوم.

سال‌هاست ديگر تئاتري از شما نمي‌بينيم. چرا؟

بعد از انقلاب در جمع، 4 تئاتر بيشتر بازي نكردم. خيلي مشكلات جسمي زيادي در طول سال‌ها برايم به وجود آمد كه باعث شد ديگر بازي تئاتر را كنار بگذارم. بازي تئاتر نياز به تمرين زياد و سخت‌كوشي دارد كه از توان من خارج بود.

چطور بعد از اين همه سال بازيگري به سراغ كارگرداني نرفتيد در صورتي كه مي‌بينيم خيلي از بازيگرها بعد از چندسال بازي، به سراغ كارگرداني مي‌ر‌وند؟!

وقتي در اداره هنرهاي دراماتيك استخدام شدم حكمم، كارگرداني بود. در همان سال‌ها يك سريال تلويزيوني كارگرداني كردم ولي ديگر اين كار را نكردم. چون استعدادم در بازيگري است. به نظرم آدم يك كار را درست و حسابي انجام دهد بهتر از اين است كه چند كار را نصف و نيمه انجام دهد.

پيش آمده كه نقشي را به خاطر پول بازي كرده باشيد؟

بله، سال‌ها پيش چنين اتفاقي افتاد. يادم مي‌آيد با اداره تئاتر دعوايم شد و بيرون زدم و مجبور شدم براي پول نقشي را بپذيرم. اما خيلي اين ماجرا تكرار نشد. بعد از آن دوباره با اداره آشتي كردم و برگشتم.







تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن