واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۲
فرزانه کرمپور در سالگرد تولد 59 سالگیاش با اشاره به روند نویسنده شدن خود، گفت، زنانه - مردانه کردن ادبیات را نمیپسندد. این داستاننویس در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره نویسنده شدن خود گفت: من در دبیرستان رشته ریاضی خواندم و در کنکور در چهار رشته پذیرفته شدم؛ ریاضی، عمران، ادبیات و نمایشنامهنویسی و حقوق قضایی. ترجیح دادم عمران بخوانم، چون این رشته را خیلی دوست داشتم. بعد از درسم سر کار رفتم و امسال سیودومین سال کار حرفهیی من است. بعد از شروع به کار خیلی زود بچهدار شدم؛ سه فرزند با فاصله دو سال، دو سال به دنیا آوردم. در همان روزها با وجود مشغله بسیار زیاد، کتابخوان حرفهیی بودم. ادبیات ایران و فرانسه و ادبیات انگلیسی و آلمانی را دنیال میکردم و رمانهای روز را میخواندم. اما در سن 41 - 42 سالگی با دیدن آگهی کارگاه داستاننویسی عباس معروفی، که در آموزشگاه سمندریان برگزار میشد، فکر کردم باید سنگهایم را با خودم وابکنم. بنابراین در این کلاسها ثبت نام کردم، اما یک ماه و نیم از این کلاسها نگذشته بود که آقای معروفی مجبور شد کارگاه و بعد ایران را ترک کند. من هم همراه خانم نیکنام و اشخاص دیگر تصادفی و با شانس خوب به آقای جواد مجابی معرفی شدیم. او کارگاه نداشت، اما ما 10 سال هر هفته به خانهاش میرفتیم و جلسههای شعر و داستان داشتیم. ما داستان مینوشتیم و داستانهایمان نقد میشد و بر اساس این نقدها کارمان را ادامه میدادیم. او در ادامه اظهار کرد: در سال 76 با مشورت با آقای مجابی اولین مجموعه داستانم را با عنوان «کشتارگاه صنعتی» منتشر کردم. بعد از آن کتابهای «دعوت با پست سفارشی»، «نقطه گریز»، «نقدی بر ادبیات روز ایران»(همراه با مهری بهفر) و مجموعه داستان «نیشکر» (چاپشده در سوئد) را منتشر کردم. «علائم حیاتی یک زن» را هم همراه با لادن نیکنام و مهناز رونقی نوشتیم و به زودی رمان دیگری را منتشر میکنم. کرمپور درباره نویسندگی خودش گفت: من در کارم در حوزه سازههای صنعتی کار میکردم و برای همین به کارخانههای مختلف رفت و آمد داشتم، شرایطی را میدیدم که هر کدام برای خودش داستانی بود. برای همین همواره نوشتن دغدغه ذهنی من بود و در مدتی هم که با کسی در ارتباط نبودم برای خودم مینوشتم، ولی آنها را پاره میکردم، چون فکر میکردم تجربه کافی ندارم. او سپس درباره آثار نویسندگان زن گفت: من زنانه - مردانه کردن ادبیات را نمیپسندم. زن و مرد بودن جزو طبیعت هر انسان است و نگاه نویسنده بستگی به تربیت و تجربههای او در اجتماع دارد. تعداد نویسندگان زن ما بعد از انقلاب زیاد شد و این اسباب خوشحالی است که زنان بتوانند افکارشان را به زبان بیاورند و در مرحله اول این کمک بزرگی است به نویسندگان مرد ما که نویسندگان زن را بهتر بشناسند، چون بزرگترین ضعف مردان نویسنده، شناخت نداشتن از زنان است و برای همین زنانِ داستانهای آنها واقعی نیستند و زنان را از نگاه خودشان مینویسند. مرد ایرانی نمیتواند «مادام بوواری» بنویسد، چون زنان را نمیشناسد و نویسندگان زن میتوانند در درک بهتر مردان از زنان مؤثر باشند. او همچنین درباره ادبیاتی که با عنوان ادبیات آشپزخانهیی و آپارتمانی از آن یاد میشود، گفت: اینها مسائل تاریخ مصرفدار هستند. در داستاننویسی بزرگترین خوراک هر فرد، تجربههای اوست. وقتی من پایم را از خانه بیرون نگذاشته باشم و تجربه کمی از فضای جامعه داشته باشم، در همین موضوع میتوانم بنویسم. اما اگر همین موضوع را هم چندلایه بنویسم، بهتر است؛ هرچند این تجربهها کفاف یک رمان را میدهد و کارهای بعدی متوسط و ضعیف خواهند بود. به گزارش ایسنا، فرزانه کرمپور زاده 28 بهمن سال 1333 در کرمانشاه است، تحصیلات او در رشته مهندسی عمران است و اولین کتابش، مجموعه داستان «کشتارگاه صنعتی»، را در سال 1376 منتشر کرده است. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]