محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845708367
طالقانی و خاطرات روزهای انقلاب: یکبار امام نگفت چرا تو ریشت را تیغ می زنی یا یقه ات باز است...
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
طالقانی و خاطرات روزهای انقلاب: یکبار امام نگفت چرا تو ریشت را تیغ می زنی یا یقه ات باز است... ورزش > مدیریت ورزش - محمدرضا طالقانی از خاطراتش از روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی می گوید. از اینکه ظاهرش چقدر با دیگران متفاوت بوده است اما ...
فرهاد عشوندی: نامش در میان ورزشی بیش از همه با بهمن 57 گره خورده است. مردی که آن روزها نقشی حیاتی داشت ، محافظت از حضرت امام خمینی. او کسی نبود غیر از محمدرضا طالقانی مرد استخوان خرد کرده کشتی ایران. او در این مجال از خاطرات انقلابی اش برای خبرآنلاین می گوید: *آشنایی شما با خانواده امام خمینی از کجا شروع شد؟ پدرم من در لانه زنبور زندگی می کرد. جایی که همه ضد شاه بودند، در محله پاچنار. من آنجا به دنیا آمدم. *پس شما با آقای دادکان هم محلی قدیمی هستید؟ بله، خانه هایمان در کنار یکدیگر بود. حالا هم با هم رفاقت داریم. زمانی که من در مسابقات کشتی جام آریامهر شرکت نکردم، بعضی از دوستان هم از من تبعیت کردند و کشتی نگرفتند. در محله ما آقایی بود به نام مهدی عراقی، شب های پنجشنبه در خانه ایشان روضه بود. یک بار که من هم در روضه حضور داشتم، آقای عراقی به من گفتند «پهلوان کاری کردی کارستان، به پاریس میآیی؟» من هم یک کلام گفتم «یاعلی». شب که به خانه آمدم، پدر مرحومم من را صدا کرد و گفت حاج محمد آقا بیا دم در با تو کار دارند، اما نگفت چه کسی آمده. من با لباس راحتی رفتم و دیدم چند سرباز دم در ایستاده اند و فورا دستبند را به دستم زدند. به من گفتند «کشتی های شاه را به هم می ریزی؟» من را به کلانتری 12 بردند و از آنجا به باقرشاه سابق رفتم و سه هفته آنجا بودم. بعد از آنکه مرا آزاد کردند به پاریس رفتم. در پاریس شهید مطهری به من گفتند مشتی پهلوون تو باید بادیگارد حضرت امام باشی. من در آن زمان نمی دانستم بادی گارد یعنی چه؟ اما متوجه شدم که محافظ فیزیکی حضرت امام حاج محسن آقا رفیق دوست بودند. به من گفتند تو هم باید طوری کنار حضرت بایستی که اگر گلوله ای سمت شان شلیک شد ، به تو بخورد. من هم گفتم چشم. من آن روز ورود حضرت امام در کنارشان بودم. وقتی به ایران برگشتیم آیت الله طالقانی به من گفت چون دانشگاه شلوغ است حضرت امام نمی توانند در آنجا سخنرانی کنند، سریعا با موتور به آنجا برو و اعلام کن که حضرت امام در بهشت زهرا سخنرانی می کنند. بعد از آن هم در ماشین و هلی کوپتر همراه حضرت امام بودم. *از خاطرات روزهای آخر در پاریس هم می گویید؟ یکبار برای سید حسن آقا می گفتید که پدرش را در فوتبال بردید! بله ما بازی کردیم و خدابیامرز حاج احمد را جلوی حضرت امام بردم! ما در نوفل لوشاتو و در حیاط خانه بازی کردیم و برنده هم شدم. . حضرت امام به حاج احمد آقا گفتند که احمد، بردی؟ من گفتم حاج احمد آقا قلب مرا برده است! تازه بازی مان تیغی هم بود که من برنده اش شدم! من خاطرات زیادی همراه با حضرت امام در پاریس دارم اما آنها را با خودم به گور می برم، می دانید چرا؟ چون باعث حسادت می شود. در آن زمان بعضی ها می گفتند طالقانی چه کاره است که ریش ندارد و با لباس آستین کوتاه کنار امام در پاریس است. در حالی که خود آنها در آن زمان پنهان شده بودند. *جالب اینجاست که محمدرضا طالقانی از نظر ظاهری خیلی شباهتی به تیم همراهان حضرت امام نداشت. شما که نه از گروه های چپی بودید و نه گروه روحانیون اگرچه یک بچه مذهبی بودید ، با صورت اصلاح کرده و یقه باز به مشکل نمی خوردید؟ من همیشه برای خودم زندگی کردم. اگر می خواهم جانم را فدا کنم، باید حتما ریش داشته باشم؟ اولین بار است که این حرف را می زنم. در آن دنیا خدا نه ریش بلند را می خواهد، نه سبیل های کلفت را. در آن دنیا خدا عمل می خواهد. من بچه مملکتم هستم و می خواهم جانم را فدا کنم. اول انقلاب می گفتند که ریش بذار و برو از مسجد یخچال بگیر. من که هیچ زمان از کسی چیزی نخواستم چرا این کار را بکنم. یک نفر بیاید بگوید که طالقانی فلان چیز را از من خواسته. من همیشه دنبال بی نیازی بودم و به همین دلیل سالم زندگی کردم. حضرت امام هم اصلا مشکلی با این تیپ ظاهری من نداشتند. اصلا هیچ یک از بزرگان همراه با امام از شهدای بزرگ جنبش انقلاب ، هیچ کدام شان مشکلی نداشتند که یکی مثل من شاید از سر جوانی ریشش را تیغ زده یا دکمه بالای پیراهنش باز است ، مشکلی نداشتند . برای آنها اعتقاد مهم بود و باور باطنی برای جنبش انقلاب و دینداری. ظاهر خیلی مهم نبود. حضرت امام واقعا اعتقادشان این بود که به ریش نیست. به ریشه است و باید ریشه انقلابی داشت. *اگر حضرت امام به شکل ظاهری افراد کاری نداشتند، پس بسیاری از سختگیری های فعلی هم بی مورد است... به این خاطر است که راهمان عوض شده. حضرت امام هیچ زمان به من نگفتند که چرا ریش نداری و یقه پیراهنت باز است و موهایت بلند است. من تظاهر و ریا را دوست ندارم و بلد نیستم رنگ عوض کنم. *حضرت امام در پاریس ورزش هم می کردند؟ بله، روزی دو مرتبه. صبح 7:30 تا 8 و شب ها هم بعد از شام. من هم در خدمتشان بودم. *در نوفلوشاتو افراد مختلفی از قشرهای گوناگون در کنار حضرت امام بودند... بله، امام کاری به این حرف ها نداشتند و کار خودشان را انجام می دادند. زمان روحانیت با روحانیت و زمان ورزش با منِ ورزشکار. با افراد دیگر هم مثل خودشان. *زمانی که قرار شد به تهران برگردید، چه احساسی داشتید؟ به هر حال در آن شرایط جان حضرت امام در خطر بود... پدر عشق بسوزد که ما را رسوا کرد. وقتی یک یاعلی گفتیم یعنی همه زندگی ام را گذاشتم. مرد باید پای حرفش بایستد. حضرت امام که عزم سفر گرفت دیگر جایی برای ترس وجود نداشت. ایشان که پیر و مراد ما بودند برای کشورشان ، برای دین شان سوار هواپیما شدند . دیگر برای ما جایی برای ترسیدن نمی ماند. *زمانی که حضرت امام سوار هواپیما شدند. اطرافیان به این فکر می کردند که ممکن است هواپیما در تهران فرود نیاید؟ بله، تمام مسافران این فکر را می کردند. خود من زمانی که سوار بر هلی کوپتر شدم و با حضرت امام به بالای بهشت زهرا رفتیم، در این فکر بودم که ما را بازداشت می کنند. با تمام این حرف ها تا الان ایستاده ام. *فضای ابتدایی ورود حضرت امام به تهران چگونه بود؟ خیلی دوست دارم مثل آن زمان همه در کنار یکدیگر باشیم، نه روبروی هم. این مردم همان مردم هستند اما ما از هم جدایشان کردیم و در احزاب مختلف آنها را طبقه بندی کردیم. *آقای ناطق در مصاحبه ای از روز 12 بهمن گفته بودند که در آن شرایط، کنترل از دستمان خارج شده بود و تقریبا حضرت امام را گم کرده بودیم... بله، زمانی که من رفتم حضرت امام را از ماشین خارج کنم و سوار هلی کوپتر کنم، حاج محسن غش کرده بود. نمی دانستیم باید چه کار کنیم. اول ما با آن بلیزری که برای دوست حاج محسن آقا رفیق دوست بود، امام را آوردیم. بعد ایشان را با هلی کوپتر به بیمارستان هزار تخت خوابی سابق بردیم و از آنچا با پژو 504 رئیس بیمارستان به مدرسه رفاه رفتیم. *در آن 10 روز پایانی شرایط طوری شده بود که نیروهای امنیتی جرات نزدیک شدن به حضرت امام را نداشتند... هرجا که مردم حضور داشته باشند وضعیت همین است. اصلا شرایط قابل توصیف نبود. ما هنوز هم در این مملکت مردم اهل رشادت زیاد داریم. یک بار به من گفتند که سابقه جبهه ات را برای فلان جا بیاورد اما گفتم که من برای پست و مقام به جبهه نرفتم. من به جبهه رفتم که ناموس مردم آزاد باشند و بتوانند زندگی کنند. من نه کارتی دارم و نه در باند کسی هستم. همه زندگی من آزاد بوده و با عشق کار کردم. *شما مدال نقره جام جهانی را داشتید، هیچ زمان حسرت این را نخوردید که چرا کشتی را ادامه ندادید؟ من هیچ زمان دنبال مدال نبودم. زمین زدن مردم کار سختی نیست، کار سخت این است که مردم را از زمین بلند کنی. به همین خاطر زمانی که انقلاب شد عملا از کشتی کنار رفتم. *آقای تختی را از نزدیک دیده بودید؟ یک بار از پشت شیشه های هفت تیر ایشان را دیدم. *به نظر می رسد جهانپهلوان تختی در علاقه شما به کشتی تاثیر زیادی داشتند؟ من تمام انسانهای یک رنگ را دوست دارم. تمام انسانهایی که به مردم خدمت کرده اند را دوست دارم. به همین خاطر آقای تختی را هم دوست دارم. به همین دلیل الان هر کاری که می کنم به نام ایشان است چرا که نمی خواهم مردانگی بمیرد. *شما می خواستید مقبره جهانپهلوان تختی را هم بازسازی کنید... من دوست داشتم مقبره آقای تختی را به شکل مقبره حافظ شیرازی بسازم اما نشد. دوست داشتم هرساله روز تولد ایشان مراسم ویژه ای در آنجا برگزار شود. *شما از آن نسلی هستید که مردم برایتان احترام زیادی قائلند و هنوز در مواقع حساس می توانید از آنها کمک بگیرید، این اتفاق را پس از زلزله ناگوار بم شاهد بودیم... من پس از زلزله بم گفتم که به آقای تختی تاسی نمی کنم چرا که جرات آن را ندارم. آقای تختی داخل مردم رفت و از آنها پول گرفت اما من جرات چنین کاری را ندارم. من دم امجدیه ایستادم و مردم با کمک های خود ما را رو سفید کردند. فردای آن روزنامه ها نوشتند «طالقانی 12 میلیارد، دولت چقدر؟» همین باعث شد که دشمنان بسیاری پیدا کنم. بعد از آن درخواست های زیادی از من شد اما من می گفتم که اینها حق مردم است. بعد از آن نوشتند که «طالقانی تختی کاغذی» من چه گناهی داشتم، محبت های مردم به خاطر من بود؟ من نوکر مردم هستم. شب گذشته دکتر عباسی به من زنگ زد. گفتم دکتر من که خودم گفتم نمی خواهم بیایم اما شما اصرار کردید. من هنوز هم مدیر مجموعه مکه هستم و می خواستم به کار و زندگی خودم برسم. دکتر عباسی اولین نفری بود که پای تلفن بغض کرد و گفت از تو خجالت می کشم و خیلی متاسفم. *برسیم به حج. شما از افرادی هستید که بارها حچ رفته اید و افراد زیادی را هم به حچ برده اید. حال و هوای آن را توصیف می کنید؟ آدم های عاشق هر بار که به حج می روند، لذت خاصی از آن می برند. الان یک سال است که نتوانسته ام بروم. خدا کند که حج رفتنمان درست باشد و تاثیری در زندگی مان داشته باشد. مکه رفتن کاری ندارد، اما اگر رفتیم و فهمیدیم که باید بنده مخلص خدا باشیم به جایی رسیده ایم. 4141
سه شنبه 22 بهمن 1392 - 10:46:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]
صفحات پیشنهادی
خاطرات مقام معظم رهبری از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی خاطرات مقام معظم رهبری از لحظه ورود امام
خاطرات مقام معظم رهبری از روزهای پیروزی انقلاب اسلامیخاطرات مقام معظم رهبری از لحظه ورود امامتوى فرودگاه همه مىرفتند طرف امام من هم خیلى دلم مىخواست بروم اما خودم را مانع شدم بعضى دیگر هم مانع مىشدم که بروند طرف امام که ایشان را خسته نکنند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل ازخاطرات چهره ها از روزهای پرهیجان انقلاب
خاطرات چهره ها از روزهای پرهیجان انقلاب روایت هایی جذاب از پیروزی انقلاب اسلامی انقلابی که حتی خوشبینانه ترین پیش بینی ها 6 ماه برای پیروزی اش متصور بودند اما فقط ظرف 48 ساعت بطور معجزه آسایی به سرانجام رسید مجله همشهری جوان روایت هایی جذاب از پخاطرات شنیدنی رفیق دوست از امام خمینی و رهبر انقلاب
خاطرات شنیدنی رفیق دوست از امام خمینی و رهبر انقلاب خبرگزاری رسا ـ نخستین وزیر سپاه جمهوری اسلامی ایران در آیین رونمایی از کتاب خاطرات حاج هاشم امانی و تجلیل از شهید سرافراز صنیع خانی که در فرهنگسرای بهمن برگزار شد به بیان چند خاطره شنیدنی از امام خمینی ره و رهبر معظم انقلاب پردر هفتمین روز از دهه فجر انقلاب صورت گرفت کلنگزنی فاز دوم آبرسانی به دشت امامزاده جعفر
در هفتمین روز از دهه فجر انقلاب صورت گرفتکلنگزنی فاز دوم آبرسانی به دشت امامزاده جعفردر هفتمین روز از دهه فجر انقلاب کلنگزنی فاز دوم آبرسانی به دشت امامزاده جعفر صورت گرفت به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج علی لطفی ظهر امروز در آیین کلنگزنی عملیات اجرایی فاز دوم خط انتقال آسرودهای خواندنی از شاعر جوان افغان در رثای امام(ره) و حال و هوای روزهای انقلاب
سرودهای خواندنی از شاعر جوان افغان در رثای امام ره و حال و هوای روزهای انقلابامانالله میرزایی از شاعران جوان افغانستان است که در ایران تحصیل کرده و شعری خواندنی در رثای امام ره و توصیف حال و هوای روزهای انقلاب دارد به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری فارس امان الله میرزخاطرات یک عکاس «دوزاری» از روزهای انقلاب
خاطرات یک عکاس دوزاری از روزهای انقلاب بعضی خاطرههای خوب خوب در یادها میماند و تا سالها آنها که درگیر آن بودهاند لحظه لحظهاش را به یاد میآورند و با حرارتی مثالزدنی توضیحش میدهند درست مانند روزهای انقلاب همان روزهایی که هنوز وقتی خاطراتش برای میلیون ها نفری که آن را بهبازخوانی خاطرات محافظ جوان امام خمینی (ره) و قهرمان کشتی
بازخوانی خاطرات محافظ جوان امام خمینی ره و قهرمان کشتی تهران - ایرنا - محمد رضا طالقانی از چهره های برجسته ورزش و کشتی ایران که روز دوازدهم فروردین 1357به عنوان محافظ شخصی حضرت امام خمینی ره حضورداشته خاطرات خواندنی خود راازاین روزهاباایرنا بازخوانی کرد محمدرضا طالقانی 25سالخاطرات رهبر انقلاب درباره شخصیّت امام خمینی(ره) را دانلود کنید
خاطرات رهبر انقلاب درباره شخصیّت امام خمینی ره را دانلود کنیدهمزمان با ایام الله دهه فجر امکان دانلود کتاب مدح خورشید گزیدهای از خاطرات حضرت آیتالله العظمی خامنهای مدّظلّهالعالی رهبر معظّم انقلاب اسلامی درباره شخصیّت حضرت امام خمینی ره رهبر کبیر انقلاب اسلامی فراهم آمدبازگویی آیت الله نورمفیدی از خاطرات روزهای انقلاب در گرگان
بازگویی آیت الله نورمفیدی از خاطرات روزهای انقلاب در گرگان گرگان - ایرنا شب 19 بهمن پاسبانها به انقلابیون حمله کردند و دو نفرشان را به شهادت رساندند مبارزین هم پاسخ شان را دادند و یکی از پاسبانها را گرفتند و در میدان عباسعلی گرگان از درخت آویزان کرده و دار زدند بگزارش ایرنا آیخاطرات مقام معظم رهبری از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
خاطرات مقام معظم رهبری از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تهران - ایرنا - در آن روزها ما در یک حالت بُهت بودیم در حالی که در همه ی فعالیتهای آن روزها ما طبعاً داخل بودیم همان طور که می دانید ما عضو شورای انقلاب بودیم و یک حضور دائمی وجود داشت لکن یک حالت ناباوری و بهت بر همه ی ماتکریم زنان را فقط خود زن ها می توانند احیا کنند/ خلاء وجود زنی در ردیف امام(ره) در تاریخ انقلاب
دین و اندیشه آیت الله حائری شیرازی تکریم زنان را فقط خود زن ها می توانند احیا کنند خلاء وجود زنی در ردیف امام ره در تاریخ انقلاب آیت الله حائری شیرازی در کنگره بزرگداشت بانو مجتهده امین گفت که در اسلام هرجا مردان بزرگی برخاستند به کمک زنان بزرگی کار را پیش بردند در انقلاب اسلموقعیتهای گلزنی زیادی مقابل استقلال از دست دادیم حدادیفر: برای خودمان هم سؤال است که چرا ذوبآهن افت کرده
موقعیتهای گلزنی زیادی مقابل استقلال از دست دادیمحدادیفر برای خودمان هم سؤال است که چرا ذوبآهن افت کردهبازیکن تیم فوتبال ذوبآهن اصفهان گفت برای خودمان هم سؤال است که چرا ذوبآهن افت کرده است امیدوارم مسئولان تیم را بیشتر حمایت کنند به گزارش خبرگزاری فارس قاسم حدادیفر پسخاطرات تلخ و شیرین روزهای انقلاب در بسطام/ پذیرایی مفصل آسایشگاه شهربانی از مبارزان
استانها مرکز سمنان در گفتگو با مهر مطرح شد خاطرات تلخ و شیرین روزهای انقلاب در بسطام پذیرایی مفصل آسایشگاه شهربانی از مبارزان بسطام - خبرگزاری مهر پرداختن به موضوعات انقلابی و ذکر خاطرات از زبان انقلابیون سال 57 آن هم در شهرهای کوچکتر و روستاها هم برای هم سن و سالانشان بهخاطرات انقلاب با طنین سرود دانش آموزان تهرانی در حرم امام زنده شد
خاطرات انقلاب با طنین سرود دانش آموزان تهرانی در حرم امام زنده شد شهرری-ایرنا- آیین گرامیداشت سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حرم مطهر بینانگذار کبیر انقلاب صبح روز شنبه با طنین سرود دانش آموزان مدرسه پسرانه شهیدان اسلام منطقه 16 تهران آغاز شد به گزارش ایرنا دانش آبا خاطراتم در پرسپولیس زندگی می کنم ؛ 190 میلیون طلب دارم ولی به احترام هواداران چیزی نگفتم
معدنچی با خاطراتم در پرسپولیس زندگی می کنم 190 میلیون طلب دارم ولی به احترام هواداران چیزی نگفتم هافبک تیم فوتبال فجرسپاسی گفت به من گفتند به خاطر پول از پرسپولیس شکایت کن اما من این کار را نکردم به گزارش سرويس ورزشي جام نيوز مهرزاد معدنچی در مورد بازی فردای فجرسپاسی و پریادداشتها و خاطرات آیتالله جمی از روزهای انقلاب و دفاع مقدس
یادداشتها و خاطرات آیتالله جمی از روزهای انقلاب و دفاع مقدس خبرگزاری رسا ـ کتاب نوشتم تا بماند یادداشتهایروزانه خاطرات و سخنرانیهای آیتالله جمی از روزهای انقلاب جنگ و مقاومت در آبادان است به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از سوره مهر کتاب «نوشتم تا بماند»رابطه نهضت امام خمينی با مسئله مهدویت از زبان متفکر غربی/ چرا توجه به رابطه انقلاب اسلامی و مهدویت مهم است
دین و اندیشه در گفتگو با مهر عنوان شد رابطه نهضت امام خمينی با مسئله مهدویت از زبان متفکر غربی چرا توجه به رابطه انقلاب اسلامی و مهدویت مهم است دکتر شفیعی سروستانی با تبیین رابطه انقلاب اسلامی با مسئله مهدویت به مقاله یکی از متفکران غربی در کنفرانسی در دانشگاه تلآويو اشاره کر-
ورزش
پربازدیدترینها