واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
روحالامینی: پیش از انتخابات 88 تقاضا کردم احمدینژاد ورود نکند و پرچم را به دست اصولگرایان بدهد اما او قبول نکرد
اگر احمدی نژاد میپذیرفت که نیاید، میشد به توافق نزدیک شد اما سماجت و اصرار ایشان برای ماندن در صحنه و ادامه شیوههای خاصی که داشت، به یک فرقه و نحله خاصی متکی شد و همین تفرقهای که در جبهه اصولگرایی ایجاد شد، شاید ام المصایب بود. به گزارش نامه نیوز، روزنامه قدس در سالروز حماسه نهم دی به سراغ دکتر روح الامینی، فرد نام آشنایی رفته که در سال هشتاد و هشت از دو منظر کانون توجه قرار گرفت؛ از یکسو همراهی با دکتر رضایی و حضور در عرصه نخست انتخاباتی و پس از آن، نمایندگی این کاندیدا در بازشماری آرا، و دوم از دست دادن فرزند در حوادث پس از انتخابات که به پرونده معروف بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک ختم شد و البته هنوز رسیدگی به آن خاتمه نیافته است.
به گزارش «تابناک»، عبدالحسین روح الامینی در تشریح چرایی شکل گیری حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری هشتاد و هشت به تقاضاهای خود پیش از آن انتخابات اشاره کرد و گفت: اوایل خرداد ماه 88 چند هفته قبل از برگزاری انتخابات تقاضا کردم آقای احمدی نژاد به انتخابات ورود نکند چراکه از نگاه من، دولت اول ایشان دستاوردها و حرکتهای خوبی داشت که می توانست برای همیشه الگوی دولتهای دیگر قرار گیرد، اما در آن زمان احساس کردم تفرقهای که در اصولگرایان در حال شکل گیری بود، اجازه نمیداد دولت احمدی نژاد در فصل دوم کاری خود هم خوب عمل کند و درنتیجه به نظر میرسید او باید کنار می رفت و پرچم را به دست اصولگرای دیگری میداد.
وی افزود: اگر ایشان میپذیرفت که نیاید، میشد به توافق نزدیک شد اما سماجت و اصرار ایشان برای ماندن در صحنه و ادامه شیوههای خاصی که داشت، به یک فرقه و نحله خاصی متکی شد و همین تفرقهای که در جبهه اصولگرایی ایجاد شد، شاید ام المصایب بود. دوره دوم احمدینژاد باید توسط فرد دیگری اداره میشد تا برای نسلهای آینده کادرسازی شده و فرصتی میشد برای انتقال بین نسلی، اما بعد از اینکه آقای احمدی نژاد وارد صحنه شد، شرایط توسط دیگران بدتر شد و متأسفانه رقیب آقای احمدی نژاد هم متوجه اشتباه خود نبود و در واقع آگاهانه، راه لجاجت و عناد در پیش گرفت.
روح الامین در ادامه مظلوم اصلی فتنه را انقلاب، مردم و رهبری دانست و گفت: همه آنهایی که به نحوی احساسات و عواطف مردم را تحریک کردند مقصرند ولی آنهایی که دعوت به شورش خیابانی کردند، قاعده بازی انتخابات و سیاست را زیر سؤال بردند و سهم بیشتری در فتنه دارند. آنهایی که با هر روشی اصرار به ماندن در صحنه داشتند و آنهایی که از هر روشی برای کنار زدن رقیب خود استفاده کردند، همه با تفاوت مراتب، مقصر بودند، اما در همه حال مظلوم اصلی این فتنه، انقلاب، مردم و رهبری بودند.
احمد
وی عمل نکردن برخی نخبگان به وظیفه و حتی نقش تشدیدکنندگی بعضی از ایشان را در وقوع فتنه را از دلایل شکل گیری آن دانست و گفت: در آن ایام برخی از اینها را نصیحت میکردیم که دست از تندروی بردارند، اما به هیچ وجه توجه نکردند. تأکید میکردیم اول اینکه از راه قانون قابل حل است و دوم اینکه اساساً این مسایل در برابر اصل نظام که مورد هجوم دشمنان واقع شده است، فرع است و نباید بزرگ شود. تاکید میکردیم موجی که ایجاد کردهاید، به دست شما کنترل نخواهد شد و دشمن و رسانه های آن بر روی آن سوار هستند اما بازهم این افراد توجه نمیکردند.
روح الامین که به عنوان یکی از نمایندگان دکتر رضایی در بررسی مسائل مطرح شده حضور داشت، افزود: ما هیچ سندی مبنی بر تقلب گسترده نیافتیم. من خودم در اصفهان فرآیند انتخابات را با مراجعه به نمایندگی شورای نگهبان و اسناد انتخابات و شورای اجرایی انتخابات در فرمانداری با حضور فرماندار مورد بررسی قرار دادم، اما هیچ موردی از تقلب سیستماتیک که در سرنوشت انتخابات تأثیر بگذارد، ندیدم. درنتیجه وقتی ما موضوع را به اطلاع آقای رضایی رساندیم، ایشان فوری از شکایت انصراف داد. البته قصد ایشان هم این نبود که نظام را به چالش بکشد، بلکه ایشان می خواست دیگر رقبا را هم به حرکت در مسیر قانون و پیگیری موارد مشکوک از طریق قانون ترغیب کند.
وی در بخش دیگری از گفتوگوی تفصیلی خود قبیله گرایی قشر نخبه و خواص را عامل بسیاری از اتفاقاتی که بشر را تهدید میکند خواند و گفت: ما در کشورمان ضعف روحیه کار جمعی داریم و در دویست سیصد سال اخیر که آماج حمله بودهایم، این روحیه تقویت شده است، بخصوص این روحیه در دوران قاجاریه که قومیت گرایی بسیار نهادینه شد و بعد پهلوی هم نتوانست از شدت آن بکاهد و بلکه آن را تقویت کرد. در حوادث فتنه 88 هم همین قبیله گرایی باعث شد تا کار گره بخورد؛ عدهای با اینکه میدانستند سران فتنه دروغ میگویند، بازهم حاضر نبودند از قبیله آنها جدا شوند.
روح الامین که به رغم از دست دادن فرزند خود در حوادث پس از انتخابات اصل را بر نظام گذاشت، درباره گفت: این از لطف خدا بود که در اوج آن بلایا ما کنترل خودمان را از دست ندادیم. بعد هم ما موضوع را اصلی و فرعی کردیم و اصل برای ما نظام بود. ما حاضریم جان مان را فدای نظام کنیم و سالها شعار «ان الحیات، العقیده و الجهاد» را تکرار میکردیم و در نتیجه در مواقع امتحان باید به این شعار پایبند باشیم. در موضوع خانواده نیز همه تلاشمان بر این بود که ضمن حفظ آرامش و ضربه نزدن به نظام، مسأله را با جدیت پیگیری کنیم و اتفاقا این پیگیریها به شدت کارآمد بود.
وی افزود: پیگیری ها در بازه زمانی طولانی هم اثرات خوبی داشت. شما نگاه کنید به تغییر رفتار و رویهای که در نیروی انتظامی اتفاق افتاد. مسؤولان آن اتفاق، اشتباهات و تقصیرات خود را پذیرفتند، متهمان یا استعفا دادند یا برکنار و یا تعلیق شدند، عذر خواهی انجام شد و در دادگاه پاسخگوی اتهامات خود شدند. سردار احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی به صراحت گفت، ما با کهریزک مخالف بودیم، اما دادستان وقت تهران اصرار به آن داشت. مسئولی که یک زمانی ستونهای کاخ دادگستری زیر پایش میلرزید، امروز شرایط خاصی را دنبال میکند. البته برخی تا الان نه عذرخواهی کردند و نه مسئولیت کار را پذیرفتند اما قوه قضاییه آنها را تعلیق کرد.
روح الامین در پایان با تاکید بر اینکه تاریخ، مردم و دادگاه عدل الهی درباره ما قضاوت میکنند، گفت: اگرچه آتش فتنه خاموش شده است، اما برخیها همچنان مایل هستند آتش فتنه حتی زیر خاکستر هم روشن بماند، چون کاسب فتنه هستند. مردم و نظام از این فتنه عبور کردهاند.
1392/10/10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]