واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادیبات ایران کارکرد نشریات امروز کودک و نوجوان-19
دنیا برای کیارستمی فرش قرمز پهن میکند و ما یک سالن سینمایی را به او اختصاص نمیدهیم
پرویز کلانتری در گفتگو با مهر گفت: امروز همه جای دنیا، عباس کیارستمی را میشناسند و برای او فرش قرمز پهن میکنند اما ما حتی یک سالن سینمایی را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان به او اختصاص ندادهایم.
تصویرگر پیشکسوت کتابهای درسی در پاسخ به اینکه چرا یک روز نشریاتی چون«پیک نوآموز» و«کیهان بچهها» نسلی از نویسنده و تصویرگر را تربیت کردند اما نشریات امروز، چنیین کارکرد و تاثیری ندارند گفت: من برای پاسخ به این سوال به چگونگی شکلگیری نشریات«پیک» اشاره میکنم. من در انتشارات فرانکلین مشغول کار بودم و سپاه دانش تازه شکل گرفته و یکی از کارهایش این بود که به مناطق روستایی برود و به روستاییان، سواد خواندن و نوشتن یاد دهد. نویسنده و تصویرگر کتاب«خانه آقا رحیم کجاست؟» در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه، اسپالدینگ، طرح نشریات«پیک» را ارائه کرد افزود: سال 1346، شخصی به نام اسپالدینگ از سوی یونسکو به ایران آمد و طرح مجلات«پیک» را مطرح کرد. این نشریهها با خواندنیهای ساده همراه بود. اولین عنوان از این نشریات، «پیک نوآموز» نام داشت که براساس دایره واژگانی نوآموزان طراحی و نوشته شده بود. کلانتری، جغرافیا را مهمترین مسالهای دانست که کارشناسان و دستاندرکاران نشریات پیک به آن توجه کردند زیرا آنچه برای نوسوادان روستازاده که دنیای پیرامون خود را ندیده بودند و شناخت چندانی از آن نداشتند، جذاب بود، آشنایی با جغرافیا و فضایی بود که در آن میزیستند. خاطرم هست نخستین تصویر من در «پیک نوآموز»، مسیری بود که یک روستایی طی میکرد تا به حرم امام رضا(ع) برسد. نویسنده کتاب«نیچه نه...فقط بگو مش اسماعیل» با اشاره به اینکه او و زمان زمانی از نخستین تصویرگران کتابهای درسی و نشریات پیک بودند گفت: من و زمانی، آغازگر این راه بودیم و پس از آن، فرشید مثقالی، نورالدین زرینکلک، علی اکبر صادقی، ژانت میخائیلی و... هم به ما پیوستند. آتلیه را هرمز وحید اداره میکرد و هر روز بر تعداد عناوین نشریات پیک اضافه میشد و علاوه بر«پیک نوآموز»، «پیک دانشآموز»، «پیک نوجوان» و«پیک جوان» هم آمدند. دیگر وظیفه این نشریات تنها پرداختن به نوسوادان نبود کمکم وارد فضای آموزشی شدند تا بر دانش اجتماعی مخاطبان خود بیفزایند. کلانتری افزود: ما در سرزمینی زندگی میکنیم که هیچ نسلی، در آن نتوانسته تجربههای خود را به نسل دیگر منتقل کند. حکایت«فوت کوزهگری» را شنیدهایم. استادان فن، فوت کوزهگری را با خود به گور میبرند. ما هم در نشریات پیک نتوانستیم تجربه خود را به نسل بعد از خود منتقل کنیم. منِ نوعی، تجربهای را بهطور مستقیم در اختیار علیرضا گلدوزیان و هدی حدادی نگذاشتهام. آنها خود در نمایشگاههای جهانی چون بولونیا و براتیسلاوا شرکت کرده و با خارج از مرزهای جغرافیایی خود ارتباط گرفتهاند. تصویرگر کتاب«گل اومد بهار اومد» با گلایه از انجمن تصویرگران کودک و نوجوان گفت: من عضو افتخاری این انجمن بودم؛ نمیدانم چه اتفاقی افتاد که انجمن برآن شد تا دوباره عضوگیری کند یا به هر دلیل دیگر با من تماس گرفتند و گفتند رونوشت شناسنامه و کارت ملی و آخرین مدرک تحصیلی خود را با خود به انجمن بیاور؛ راستش من رفتم سر خیابان و از همه مدارکم کپی گرفتم اما یک مرتبه از ذهنم گذشت: پرویز تو 82 سال داری. به اندازه کافی فعالیت کردهای. تصور میکنی انجمن تصویرگران تو را میشناسد. اصلا که میخواهد به که افتخار دهد؟ بگذریم؛ به خدا یک جای کار میلنگد. کلانتری به فعالیتهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشاره و بیان کرد: امروز همه جای دنیا، عباس کیارستمی را میشناسند و برای او فرش قرمز پهن میکنند اما ما یک سالن سینمایی را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان به او اختصاص ندادهایم. کانونی که یک روز کسانی چون عباس کیارستمی و بهرام بیضایی و احمدرضا احمدی را پرورش داد.
۱۳۹۲/۱۱/۲۰ - ۱۱:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]