واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: قاصد روزان ابری "داروٍک" royaieabi 28 دي 1385, 23:37سلام این کارو تقدیم میکنم به همه دوستداران ساز و آواز ایرانی امیدوارم خوشتون بیاد نظر یادتون نره شبتون آبی رویای آبی Mandana 28 دي 1385, 23:54رویا جان اگه اشتباه نکنم عکس رو فراموش کردی بذاری عزیز راستی من عاشق این شعر بودم.ممنون میشم اگه همین امشب بذاریش.چون بدجور حالم گرفته است ممنون و موفق باشی royaieabi 29 دي 1385, 00:29نه یادم نرفت مطمینم اما نمیدونم چرا نیومد دوباره آپلود میکنم راستی این توضیح هم برای اونا که نمیدونن داروک به غورباقه است توی شمال که هر وقت سروکلش پیدا میشه میگن میخواد بارون بباره:) شبتون آبی رویای آبی GFX Master 29 دي 1385, 03:32خيلي عالي! هم طرحت هم اون شعري كه نوشتي. واقعا شعر قشنگيه. آدم وقتي ميخوندش دقيقا تو حال و هواي شمال ميره. خيلي خوب حس رو منتقل كردي. اون عكس دختر رو هم قشنگ كار كردي. برداشت من اين بود كه انگار اون دختر از پنجره اتاق منتظر باريدن بارونه و عكسش تو شيشه پنجره افتاده. موفق باشي. hamid ir 29 دي 1385, 04:03خوبه فقط 1 مورد این شعر معنی اصلیش اینه که داره به خشکسالی اشاره میکنه.فکر کنم بهتر بودش از رنگ سبز کمتر استفاده میکردیدو بیشتر از ترکیب رنگی استفاده میشد که معنای خشکسالی رو نشون بده موفق باشید thekhosrow 29 دي 1385, 11:55جالب شده و كلا شعرش نصف كاره Mandana 29 دي 1385, 16:24خوشگل شده رویا جان.احتمالا وقتی فایل رو آپ کردی دکمه ی ارسال بالایی رو زدی و حواست نبوده.برای منهم پیش اومده داروگت رو خیلی ناز نوشتی در کل قشنگ شده موفق باشی farhadfifi 29 دي 1385, 16:32قشنگه... farhadfifi 29 دي 1385, 16:59از مرگ ... هرگز از مرگ نهراسيده ام اگرچه دستانش از ابتذال شكننده تر بود هراس من باري همه از مردن در سرزميني است كه مزد گور كن از بهاي ازادي ادمي افزون باشد اينم تقديم به شما Mandana 29 دي 1385, 17:35فرهاد جان اگه طرحتو توی یک تاپیک جدید بذاری بهتره.مخصوصا اینکه موضوعها اصلا ربطی به هم ندارن.اگه مشکلی نیست و زحمتی نیست.ممنون میشم موفق باشی mashreghi 29 دي 1385, 18:59طرح قشنگی شده و شعر خوبی رو هم انتخاب کردی royaieabi 30 دي 1385, 21:56سلام ماندانا, سارا,حمید,خسرو , فرهاد و مشرقی عزیز ممنون از همه که لطف کردین و نظر دادین دوستان وقتی که طرح را دیدن اشاره به جایی کردن به کم حواسی من که باز هم مشکل اجاد کرده(آخه من چی کار کنم با این حافظه؟؟؟) شعر را ناقص نوشتم بر بساطی که بساطی نیست در درون کومه تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست حتما اصلاحش میکنم و دوباره آپ میکنم شرمنده و ممنون که یاد آوری کردین فرهاد شما هم که طرحتو اینجا گذاشتی قدمت روی چشم اما اگه یه تاپیک دیگه بذاری بهتر نظر خواهی میشه به هر حال اینجا هم متعلق به شماست ممنونم شبتون آبی رویای آبی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]