تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند متعال، به بنده‏اش در هر روز نصيحتى عرضه مى‏كند، كه اگر بپذيرد، خوشبخت و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815396903




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سالروز تولد نیما یوشیج


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قطعاتی از اشعار نیما یوشیج

زندگی نامه· در ستایش 1· در ستایش 2 گالری تصاویر . آی آدمها . داروگ . مهتاب  آی آدمهاآی آدمها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانید!یكنفر در آب دارد می سپارد جان.یك نفر دارد كه دست و پای دائم‌ میزندروی این دریای تند و تیره و سنگین كه می‌دانید.آن زمان كه مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،آن زمان كه پیش خود بیهوده پنداریدكه گرفتستید دست ناتوانی راتا توانایی بهتر را پدید آرید،آن زمان كه تنگ می بندیدبركمرهاتان كمربند،در چه هنگامی بگویم من؟یك نفر در آب دارد می‌كند بیهوده جان قربان!آی آدمها كه بر ساحل بساط دلگشا دارید!نان به سفره،جامه تان بر تن؛یك نفر در آب می‌خواند شما را.موج سنگین را به دست خسته می‌كوبدباز می‌دارد دهان با چشم از وحشت دریدهسایه‌هاتان را ز راه دور دیدهآب را بلعیده در گود كبود و هر زمان بیتابش افزونمی‌كند زین آبها بیرونگاه سر، گه پا.آی آدمها!او ز راه دور این كهنه جهان را باز می‌پاید،میزند فریاد و امّید كمك داردآی آدمها كه روی ساحل آرام در كار تماشائید!موج می‌كوبد به روی ساحل خاموشپخش می‌گردد چنان مستی به جای افتاده بس مدهوشمیرود نعره زنان، وین بانگ باز از دور می‌آید:- «آی آدمها»…و صدای باد هر دم دلگزاتر،در صدای باد بانگ او رهاتراز میان آبهای دور و نزدیكباز در گوش این نداها:«- آی آدمها…. داروگخشك آمد كشتگاه مندر جوار كشت همسایهگرچه می گویند:« می‌گریند روی ساحل نزدیك سوگواران در میان سوگواران.»قاصد روزان ابری، داروگ! كی می‌رسد باران؟بر بساطی كه بساطی نیست،در درون كومه ی تاریک من كه ذره ای با آن نشاطی نیستو جدار دنده های نی به دیوار اتاقم دارد از خشكیش می‌تركد- چون دل یاران كه در هجران یاران -قاصد روزان ابری، داروگ! كی می رسد باران؟ مهتابمی‌تراود مهتابمی‌درخشد شبتاب،نیست یك دم شكند خواب به چشم كس و لیكغم این خفته چندخواب در چشم ترم می‌شكند.نگران با من استاده سحرصبح می‌خواهد از منكز مبارك دم او آورم این قوم بجان باخته را بلكه خبردر جگر لیكن خاریاز ره این سفرم می‌شكند .نازك آرای تن ساق گلیكه به جانش كشتمو به جان دادمش آبای دریغا! به برم می‌شكنددستها می‌سایمتا دری بگشایمبر عبث می‌پایمكه به در كس آیددر و دیوار بهم ریخته‌شانبر سرم می‌شكند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 462]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن