محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832332755
نقد و بررسی کتاب چالشهای هویت در آمریکا
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نقد و بررسی کتاب چالشهای هویت در آمریکا
او صراحتاً اشاره میکند که همان تحولاتی که منجر به استقلال جمهوریهای شوروی سابق و مستعمرات انگلستان شد، شاید در سال 2025 در آمریکا رخ دهد. بنابراین، فرهنگ آمریکائی در محاصره است و اجزاء تشکیل دهندهی حکومت فدرال در آمریکا در معرض چالشهائی اساسی قرار دارند.
مقدمه کتاب ما کیستیم؟ چالش بزرگ آمریکا که به فارسی تحت عنوان «چالشهای هویت در آمریکا» منتشر شده است چهارمین کتاب مهم ترجمه شده ساموئل هانتینگتون نویسنده برجسته آمریکائی و استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد بشمار میآید. این کتاب به چهار بخش اصلی تقسیم شده است. در بخش اول به طرح کلی مسئله هویت ملی و بحران جهانی هویت میپردازد. در این بخش، نویسنده سؤال اصلی خود را این گونه مطرح کرده است: آیا ما آمریکائیها با مشکل اساسی هویت ملی روبه رو هستیم؟ آیا «ما» ما هستیم، یعنی گروهی از مردم یا چند گروه؟ اگر «ما» ما هستیم چه چیزی باعث تفاوت ما از آنهائی میشود که جزو ما نیستند. آیا ما یک ملت جهانی، یک کشور غربی، کشور منحصر به فرد، جامعه سیاسی مبتنی بر اعلامیهی استقلال هستیم یا جامعهای چندتکّه و چندفرهنگی؟ آیا به عنوان یک کشور دارای هویت معناداری هستیم که بر سایر هویتهای نژادی، مذهبی و اخلاقی مختلفی که در کشورمان وجود دارد غلبه کند؟ عوامل مختلفی در طرح این دغدغه برای جامعهی آمریکایی مؤثراند که از جملة آنها مباحث مهاجرت، همانند سازی، گوناگونی، چندفرهنگگرائی، ارتباط نژادی، مذهب در حوزهی اجتماعی، تدریس دو نوع زبان، مدرسه و دورهی تحصیلات دانشگاهی، نیایش، سقط جنین، مفهوم تابعیت و ملیت، دخالت خارجیها در انتخابات آمریکا، کاربرد فرامرزی قانون آمریکا و نقش سیاسی مهاجران در داخل و خارج میباشند. اینها مسائلی است که باعث سردرگمی ما شدهاند و بنابراین باید پاسخ شفافی به این سؤال که منابع ما در کجاست؟ و چه کسانی هستیم؟ ارائه کنیم. به ویژه اینکه نوع پاسخی که به این سؤال میدهیم و هویتی که از خود ارائه میکنیم بر اصول سیاست خارجی و نحوهی عمل آمریکا در سطح جهانی، تعیین منافع ملی و اولویت سیاسی و اینکه در خارج از آمریکا چه کاری باید انجام دهیم تأثیر میگذارد. او صراحتاً اشاره میکند که همان تحولاتی که منجر به استقلال جمهوریهای شوروی سابق و مستعمرات انگلستان شد، شاید در سال 2025 در آمریکا رخ دهد. بنابراین، فرهنگ آمریکائی در محاصره است و اجزاء تشکیل دهندهی حکومت فدرال در آمریکا، به ویژه بعد از حوادث 11 سپتامبر در معرض چالشهائی اساسی قرار دارند. در بررسی هویت آمریکائی، وی بر آن است که چالشهای جدی فراروی پایههای هویت آمریکائی {نژاد، قومیت، فرهنگ (زبان و مذهب) و ایدئولوژی} مطرح است.ظهور این بحران به صورت همزمان در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر بیانگر آن است که عوامل مشترکی در آن دخیل هستند. ظهور اقتصاد جهانی، پیشرفت ارتباطات، حمل و نقل، افزایش میزان مهاجرت، گسترش جهانی دموکراسی، پایان جنگ سرد و فروپاسی کمونیسم شوروی، مدرنیزهسازی، توسعهی اقتصادی، شهرنشینی و جهانیسازی و.. موجب تجدیدنظر دربارهی هویت ملی شده است. چالش هویت در آمریکا از آنجا ناشی میشود که مردم (به ویژه مهاجرات آمریکائی) خود را شبیه افرادی میدانند که به لحاظ قومیت مذهب، آداب و رسوم، اصول و تاریخ با آنها مشترکاند. نمادهای این بحران هم عمدتاً افزایش خودآگاهی قومی، مذهبی و نژادی، چندفرهنگگرائی، استقلال، خودمختاری، و بازشناسی سیاسی است که نمود آن را در میان کبکیها، اسکاتلندیها، کاتالونها، چچنها، باسکیها، کورسیها، کردها، فلسطینیها، تبتیها، سودانیهای مسیحی، آبخازی، تامیلها و اهالی آچه و تیمور شرقی میتواند دید. وی بر آن است که کم شدن جنگهای خارجی، رشد گرایشات مذهبی و تضعیف امنیت ملی موجب تضعیف هویت ملی میشود. او به عامل جنگ و درگیری خارجی برای ایجاد حس تمایز و تفاوت و مقایسه برای کشف هویت تکیه نموده و در سراسر کتاب به نقش وجود دشمن خارجی، تنفر و یا چنگ برای حفظ هویت ملی تأکید میکند چرا که کشف هویت نیازمند تبعیض، تمایز، مقایسه و تفاوت است. وی نوع چالش را متوجه هویت ملی آمریکایی میداند: 1- هویتهای دیگر ملی(مثل مکزیکی)، 2- هویتهای فروملی (مثل آسیایی، یهودی، مسلمان، اسپانیولی، اسکیمو، غرب و...) و 3- هویتهای فراملی (مثل شرکتهای چند ملیتی) و هویتهای جهان میهنی. به نظر هانتینگتون این چالشها موجب بحران در جامعه آمریکا شده که نشانههای آن را در تضعیف یکپارچگی و ابعاد ملی آمریکائیان، رشد ایدئولوژی چندفرهنگگرائی و تضعیف منش آمریکائی، موج مهاجرتها از آسیا و آمریکای لاتین و تضعیف فرآیند آمریکاییسازی و نهایتاً حذف زبان انگلیسی توسط مهاجران (به علت حجم ارتباطات و مشابهت به کشور اولیهشان) و رواج آموزش دو زبانه میداند. حرف اصلی کتاب این است که مرکزیت فرهنگ انگلو- پروتستان در هویت ملی آمریکایی باید تداوم یابد. هانتینگتون در بخش دوم کتاب به بررسی عناصر و مؤلفههای سازندهی هویت ملی در آمریکا با نقد دو فرض اساسی پرداخته است: نخست آمریکا کشور مهاجران و اقوام پراکنده است و دوم هویت آمریکائی از طریق مجموعههایی از اصول سیاسی (یا ایدئولوژی) و آرمان خاص آمریکائی یعنی لیبرالدموکراسی شکل گرفته است. وی بر آن است این اصول برای بررسی هویت آمریکائی ناقصاند و باید به ارزشها، سنتها و فرهنگی که مهاجرین انگلیسی از ابتدا مطرح کردند و نیز مذهب باید تأکید کرد. همچنین منشأ آمریکا را نیز نه مهاجرین بلکه «مستعمرهنشینان» (انگلیسیتبار) میداند که همان آبای مؤسس هستند. هم اینان فرهنگ اصلی آمریکائی را که شامل مذهب مسیحی، ارزشهای پروتستانی، اخلاقگرائی، اخلاق کاری، زبان انگلیسی، سنتهای بریتانیایی مربوط به حقوق و عدالت، محدودیتهای قدرت دولت و میراث هنر، ادبیات و موسیقی اروپائی است را بنیان گذارند. این مهاجرین اولیه، همچنین، آرمان آمریکائی را با اصول آزادی ، برابری، فرد گرائی، دولت نماینده و سرمایهی خصوصی ایجاد نمودند. عنصر دیگر هویت آمریکائی نژاد و قومیت است و هسته اصلی دیگرِ آن، فرهنگ انگلو پروتستان. آمریکا جامعهای پروتستان است و در عین حال مبتنی بر اصول سیاست سکولار. حتی میتوان گفت مذهب عامل اصلی بسیار از مهاجرتها به آمریکا بوده است. آمریکائیها یک مأموریت انجیلی و مقدس برای ایجاد آمریکا در خود احساس میکردند و دارای شور مذهبی ویژهی خود بودند. در تشریح عنصر آرمان آمریکائی نیز منزلت انسانی، برابری اساسی افراد بشر، حق آزادی، عدالت، برابری فرصتها، حق تشکلسازی، فردگرائی، حکومت مردمی و آزادی اقتصادی و مذهبی عناصر هویت آمریکائی به شمار میآیند که اینها خود ریشه در پروتستانیزم آمریکایی دارند و از این حیث منحصر به فرد است. چون موجب شکلگیری ملتی با روح کلیسایی اما با باور سکولار گردیده است. اعتقاد به تضاد همیشگی خیر و شر، فردگرائی، نقش مسئولیت فردی برای موفقیت، مذهب و اخلاق کار و مشروعیت کارکردن و سختکوشی از دیگر عناصر هویتی آمریکا قلمداد شده است. اخلاق مذهبی، لیبرالیسم، عقلانیت در عرصهی اندیشه، جمهوریگرائی لیبرال و حتی هزاره گرائی موجب وحدت آمریکائیها شده است. بعدها ارزشهایی مانند احیاگری مذهبی، اصلاحات مستمر، کاهش اقتدار دولت، برنامههای رفاه اجتماعی و کاهش مالیاتها در عرصهی سیاست داخلی همواره حضور و دخالت داشته و در سیاست خارجی نیز دنبال شدهاند. هانتینگتون به طور جدی بر عنصر مذهبی بودنِ آمریکائیها توجه داشته و معتقد است ایالات متحده مذهبیترین و مسیحیترین کشور جهان است. پروتستانیزم بیش از دو قرن بر فرهنگ و جامعه آمریکائی حاکم بوده و در ناسیونالیسم آمریکائی ادغام شده است و مردم این کشور را مردمی مسیحی ساخته است. در عین حال مذهب آمریکائیان عرفی است چرا که سیاست سکولار و جامعه مذهبی با هم پیوند خوردهاند. مذهب عرفی آمریکا چهار مؤلفهی عمده دارد: اول نظام حکومت آمریکا بر اصول مذهبی استوار است، و دوم اینکه آمریکائیها برگزیدهی خداونداند، سوم رواج اشارات و نمادهای مذهبی در میان مردم و مناسبتها و مراسم عمومی است و نهایتاً همهی فعالیتهای ملی در حال و هوای مذهبی شکل میگیرند. به نظر هانتینگتون حس هویت جمعی آمریکائی تنها در دهههای منتهی به انقلاب پدیدار شد. اما بعد از استقلال و در سالهای حوالی 1830 هویتهای متضاد محلی، فرقهای و حزبی از اهمیت بیشتری برخوردار شدند. در جنگ داخلی، هویت ملی کاملاً تفوق یافت و نهایتاً دورهی 1870 تا 1970 قرن سلطه ناسیونالیزم بود که بعد از آن چالشهائی جدی روبهرو شد. نکتهی حائز اهمیت غلبهی جدی هویتهای محلی – ایالتی بر هویت ملی در بین آمریکائیان است که بین دورهی انقلاب و جنگ داخلی و حتی تا مدتی بعد از آن ادامه داشته و این تا حدود زیادی به فقدان تاریخ ملی در ایالات متحده باز میگردد. البته هرگاه پای دشمن خارجی در میان بوده است پرچم آمریکا به اهتراز در آمده است. هانتینگتون سپس در بحث از نحوه جذب مهاجران سه الگوی «دیک در همجوش» یا ادغام فرهنگی، سالاد گوجه، (ادغام مهاجران در فرهنگ آمریکائی) و سالاد فصل (تکثر فرهنگی) را بررسی کرده و خود الگوی دوم، یعنی آمریکائیسازی مهاجران را مورد توجه قرار داده است. چالشهای پیشروی هویت آمریکائی نویسنده در این بخش به انتقاد از اقدامات و برنامههائی که تخریبکنندگان هویت آمریکائی دنبال میکنند پرداخته است و اجباری کردن تاریخ گروههای نیمهملی (به جای تاریخ ملی)، کاهش مرکزیت زبان انگلیسی، آموزش دوزبانه، شناسایی قانونی حقوق خرده گروهها، چندفرهنگیگرایی و... را جنگی واحد علیه ماهیت آمریکایی تلقی کرده است که از سوی نخبگان آمریکائی در مراکز علمی رسانهای تجاری و حرفهای و دولتی دنبال میشود. نبرد اصلی در این جنگ، به چالش کشیدن آرمان، زبان و فرهنگ اصلی آمریکاست. وی در تشریح چالش پیش روی آرمان آمریکائی، رواج قوانین مبتنی بر تبعیض مثبت و تشویق ترجیح و تبعیض نژادی به نفع اقلیتها را مطرح نموده است. چالش دیگر در حوزهی زبان انگلیسی و «دوزبانگی» و ارتقاء جایگاه زبان اسپانیولی در کنار زبان انگلیسی است. چالش دیگر، طرفداری از چندفرهنگی گرایی زیرا جنبش چندفرهنگیگرائی در ذات خود تمدنی ضد اروپائی و ضد غربی است و هدف آن ایجاد فرهنگ آمریکایی به مثابه موزائیک و سالاد فصل است و نه دیگ در هم جوش یا سالاد گوجه. این جریان چهره «دنبالهرو و انگلیسی بودن» آمریکا را به چالش میطلبد و این کار را بیشتر از طریق تعبیر مضمون کتابهای درسی مدارس دنبال میکند. یکی دیگر از چالشهای هویت آمریکائی رشد روزافزون مهاجرت است ایراد اساسی در این میان ناهمانند گردی مهاجرین با فرهنگ حاکم (یا تقابل با آمریکائیسازی) در سالیان اخیر است که بنا به دلایلی همچون تفاوت سیستم سیاسی کشورهای مبدأ با نظام سیاسی آمریکا، تفاوتهای زبانی و نیز افزایش مهاجرت مسلمانان که اعتقادات دینشان را حفظ میکنند، صورت میپذیرد. ضمن آنکه مهاجرین جدید انگیزه، تمایل و مسئولیت جدی برای آمریکائیشدن در خود حس نمیکنند. همچنین تمرکز جغرافیایی مهاجرین در شهرها و حاشیهها و مناطق مشخص (و سازماندهی و نهادی کردن منافع گروههای مهاجر) و ثروتمند بودن مهاجران باعث میشود مهاجرین نیازی به تطبیق هویت و وفاداری خود نبینند. اجازه برخورداری از تابعیت دوگانه و هویت دوگانه نیز بیانگر کمارزشمند شدن تابعیت آمریکائی است و این زمینهی شکلگیری فرامهاجران، شده است. نهایتاً تابعیت دوگانه به هویتهای دوگانه و وفاداریهای دوگانه اعتبار میبخشد و برای شخصِ دو تابعیتی در آمریکا، کشور اولیهاش اهمیت بیشتری دارد. از جمله آسیبهای مهم هویت آمریکائی تبدیل آن به جامعه انگلو – هیسپنیک با دو زبان ملی است. در این میان به ویژه مکزیکیها از نظر شاخصهای جذب مانند زبان، تحصیلات، اشتغال، درآمد، تابعیت، ازدواج میان نژادی و هویت نتوانستهاند جذب جامعه آمریکائی شوند. و این فرآیند احتمال انشقاق میان آمریکایی اسپانیائیزبان و انگلیسیزبان را تقویت میکند. بنابراین آنها یک انشعاب بزرگ در ساختار سیاسی- اجتماعی ایالات متحده ایجاد کردهاند. آنها حتی ادعا میکنند زمان تسخیر مجدد سرزمینهای مکزیکی (اشغال شده توسط آمریکا) و یکپارچگی مجدد این مناطق به مکزیک فراهم آمده است. همین اتفاقات برای میامی هم که مملو از مهاجران کوبائی است. مشاهده میشود. در فصل دهم کتاب به موضوع کم رنگ شدن و تمایز میان هویت ملی آمریکا با هویت بینالمللی و جهانی و در آمیختن این دو پرداخته شده است. پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی در دههی پایانی قرن بیستم میلادی و نبود دشمن خارجی یا کشور قدرتمند دیگر انسجام ملت را کاهش داده و باعث افزایش جاذبههای فروملی شده است چرا که در صورت نبود جنگ، منافع شخصی بر تعهد ملی اولویت پیدا میکند. فقدان تهدید جدی ایدئولوژیک (حتی از سوی چین) شرایط ابهام آمیزی را برای آمریکا به وجود آورده است. بنابراین، در چنین شرایطی تنها راهحل، تمرکز بر دشمنان بالقوه نظیر دولتهای یاغی، تروریستها، مافیای مواد مخدر یا فرایندهائی تهدیدکننده همانند گسترش تسلیحات هستهای، سایبرتروریسم و جنگهای پراکنده است. وی همچنین بر تهدید گروههای بنیادگرای اسلامی و بهطور کلی اسلام سیاسی تأکید کرده است. زوال ملی گرایی در بین نخبگان به دلیل گسترش فوقالعادهی تعاملات بینالمللی، میان اشخاص، شرکتها و دولتها و سازمانهای غیردولتی، افزایش حجم سرمایهگذاریها، تولید و بازاریابی شرکتهای چندملیتی و افزایش سازمانها، رژیمها و قوانین بینالمللی که شاخصهائی از جهانی شدن به شمار میآیند واقعیتی غیرقابل انکار محسوب شده است. در این فضا، غرور وطنپرستانه از نظر اخلاقی خطرناک تلقی میشود، چرا که «فقط انسانهای پست، پشت ایدهی وطنپرستی پناه میگیرند». اشاعهی دیدگاه ضدوطنپرستانه بین روشنفکران لیبرال سبب شده است جامعهی بینالملل از لحاظ اخلاقی برتر از جامعی ملی تلقی شود. احیای هویت آمریکایی در این بخش از کتاب، به فرآیندهایی تقویتکنندهی هویت آمریکایی توجه گردیده است. در زمینه قومیت، کم رنگ شدن زمینههای قومی مهاجران و تبدیل شدن آمریکاییهای غیرسفیدپوست به سفیدپوست به واسطهی ازدواجهای میان قومی و میاننژادی، بررسی شده است. در زمینهی نژادی گفته است که اهمیت نژاد کاهش خواهد یافت و ازدواجهای میانگروهی خطوط نژادی را زائل میکنند. حذف شاخص نژاد (برای مثال در سرشماری) بیانگر گامی مهم به سوی ایجاد هویت ملی آمریکائی (هویت فراگیر) خواهد بود. نگرانی اساسی هانتینگتون شکاف بین مردم وطنپرست آمریکا (که نگران امنیت اجتماعی و حفظ و تداوم الگوهای سنتی خود هستند) یا نخبگان غیرملی در دولت و بخش خصوصی است. این امر موجب میشود مردم آمریکا از سیاست و دولت بیگانه شوند زیرا نخبگان آمریکا کمتر ملیگراو بیشتر لیبرال هستند. به نظر نویسنده علیرغم این مشکلات و چالشهای اساسی، آرمان و هویت آمریکایی به واسطهی آسیبپذیری جدید آمریکا در مقابل حملات خارجی (مثل 11 سپتامبر) و احیاء و بیداری مذهبی در آمریکا در شرایط جدیدی قرار گرفت و چگونگی تعریف آمریکاییها از خود را تغییر داد و آنان را متوجه «سرزمین مادری»شان نمود. در نتیجه آرمان آمریکایی مهمترین عامل هویت ملی برای آمریکاییها شد. به عبارتی، در پایان قرن بیستم نه نژاد انگلوساکسونی و نه زبان انگلیسی بلکه هویت آمریکایی به عنوان یک عنصر ایدئولوژیک، عامل تعریف کشور و ملت آمریکا شده است، اما این عامل ایدئولوژیک برای ساماندهی به یک ملت کافی نیست. تجارب تاریخی (مثل ایدئولوژی کمونیستی برای چین و شوروی سابق) شاهد این مدعاست. در واقع ملت و کشوری که تنها به واسطه ایدئولوژی سیاسی خود را تعریف کند ملت و کشوری شکننده است. به عبارت دیگر، بعید است مردم بتوانند دلبستگی جدی به فرهنگ و ملیت را در اصول سیاسی پیدا کنند. یعنی با ایدئولوژی، «اجتماع معنیدار» ساخته نمیشود. بنابراین هانتینگتون در جستجوی عناصر دیگری برای هویت آمریکائی است و دراین جهت به «روح کلیسا» و فرهنگ متمایز انگوساکسونی میرسد. وی تأکید میکند که آرمان آمریکائی خود محصول سنّتهای انگلیسی، دگراندیشی پروتستانتیزم و ایدههای جنبش روشنفکری مهاجران قرن نوزدهم است و در صورت کنار گذاشتن چنین مبانی آرمان آمریکایی دیگر وجود نخواهد داشت. موفقیت جریانات مذهبی در ارضای نیازهای روانی و اخلاقی آمریکایی و جلوگیری از زوال اخلاقی و تأمین امنیت اخلاقی بوده است هانتینگتون در انتها، ظهور اسلام ستیزهجو و جریان اسامه بنلادن را برای احیای هویت آمریکایی مفید ارزیابی کرده است چرا که بن لادن، خلاء گورباچف به عنوان دشمن جدید و خطرناک را پر کرد و هویت آمریکایی را به عنوان یک ملت مسیحی مسجل ساخت. این جنگ تازه میان اسلام مبارز و آمریکا شباهتهای بسیاری با جنگ سرد دارد. دشمنی مسلمانان، آمریکاییها را تشویق میکند تا هویت خود را به لحاظ مذهبی و فرهنگی اثبات کنند، همانند زمان جنگ سرد که هویت خود را به لحاظ سیاسی و آرمانی تعریف میکردند. وی با ارائه تقسیمبندی چهارگانه از جنگهای آینده بر اساس عاملِ سطح تهدید (پائین و بالا) و عاملِ بسیج منافع (کم و زیاد) معتقد است دولت بوش پس از 11 سپتامبر با افزایش سطح تهدید و عدم تحمیل ناراحتیها و شرایط بسیج در جامعه آمریکا توانسته است همگرائی را افزایش دهد. در رابطه با آینده، هانتینگتون معتقد است سه برداشت یا مفهوم از آمریکا در رابطه با بقیهی جهان وجود دارد. اولی گزینهی جهانوطنی است؛ یعنی آمریکا مرزهای خود را به روی دیگران میگشاید و تابعین دیگر دولتها و آوارهها و مهاجرین را برای حضور در آمریکا تشویق میکند که در این صورت دارای ویژگی چندقومی، چندنژادی و چندفرهنگی شده و نهایتاً تسلیم سازمانهای بینالمللی میشود و هویت ملی در مقابل دیگر هویتها اهمیت خود را از دست میدهد. در گزینهی جهانوطنی، جهان سازندهی آمریکا است. در گزینهی دوم یا امپریالیستی، آمریکا جهان را میسازد. بروز مداخلههای بشردوستانه و ظهور ابرقدرت جهانی نمودهای این برداشت هستند در چنین جهانی آمریکا هویت خود را به عنوان یک ملت از دست داده و به یک امپراتوری فراملی تبدیل میشود. اما رهیافت ملیگرایانه، عوامل متمایزکنندهی آمریکا از سایر جوامع را توجیه میکند و معتقد است مردم کشورهای دیگر نمیتوانند آمریکایی شوند. آمریکا متفاوت است و بنابراین باید سعی در حفظ و ارتقاء ویژگیهایی میکنند که تعریف کننده آمریکا از زمان تشکیل بوده است. این ویژگیها همانا مذهبی بودن و فرهنگ انگلوپروتستانی است. وی بر آن است که بسته به نوع انتخابی که از میان این سه گزینه صورت بگیرد، آیندهی آمریکا در جهان مشخص خواهد شد. نویسنده در نهایت موضع مشخصی اتخاذ نمیکند اما با توجه به مباحث قبلی میتوان گفت وی اشتراک نظر و دلبستگی جدی به رهیافت سوم دارد. نقد اثر نکات و ملاحظات اساسی ذیل در این اثر قابل توجه و تأمل هستند. 1- نویسنده مروری هر چند اجمالی بر نظریههای رایج در حوزهی هویت ملی نداشته و اشاره و تأملی بر حجم انبوه اطلاعات در زمینهی مطالعات قومی، هویت ملی و ملیگرائی نمیکند. این فقدان موجب شده تا کتاب، ماهیت ایدئولوژی و تا حدی ژورنالیستی پیدا کند و در خلأ مبانی نظری مشخص گرفتار نوعی سطحیانگاری در موضوع هویت ملی گردد. 2- به نظر میرسد هانتینگتون توجه کمتری به یافتههای تجربی و دادههای پیمایشی عمیق که نظریهی وی را دربارهی چهار عنصرِ اصلیِ هویت آمریکایی، یعنی تشکیلدهندهی مستعمرهنشینان انگلیسیتبار قبل از ورود مهاجران جدید، آرمان و ایدئولوژی، عدم تعلق به مکان و چهار نژاد و هویت داشته است و صرفاً به دادههای نظرسنجی اکتفا کرده است. بنابراین در انتخاب این چهار عنصر به عنوان مبنای هویت آمریکایی تردید وجود دارد. به ویژه آنکه در مباحث متفاوت عوامل دیگری همچون مذهب را مهم شمرده است. 3- عدم تمایز بین سطوح توصیف، تبیین و راهبرد از مشکلات دیگر این اثر است. 4- نویسنده به مهمترین الگوی مورد پذیرش در ادبیات هویتی و هویت ملی که همانا ناسیونالیسم مدنی یا گفتگوئی است توجهی ندارد. 5- بر تأکید یکسره نویسنده به عامل مذهب مسیحی به عنوان یک مبنای اصلی در نظریه هویت ملی آمریکایی و نیز در ادامه برای بازسازی هویت آمریکا بر مبنای آن انتقاد جدی وارد است، چون این تأکید به معنی نادیده گرفتن مذهب به عنوان عامل انشقاقی است. اولاً باید گفت در دورهی جدید احیای مذهب موجب تکثر و تفاوت میشود و نه انسجام و همبستگی. به این ترتیب اگر هویت مسیحی احیاء شود اولاً فرقهگرایی مسیحی نیز به شدت متنوع و فعال میشود. چه بسا این فرقهها خود منشأ انواع تحرکات بیثبات کننده یا براندازانه و تروریستی در درون جامعهی آمریکا بشوند. دوم آنکه اهمیتیابی روزافزون مذهب برای آمریکایی با بیداری مذهبی برای غیرمسیحیان پروتستان هم توأم میشود. این دو فرآیند به موازات هم عدم انسجام را به دنبال میآورد. چون مذهبیون سایر ادیان هم فعال میشوند. بنابراین آسیبهای جدیدی به هویت ملی آمریکا وارد میشود. 6- تأکید نویسنده به ضرورت داشتن دشمن خارجی برای حفظ یکپارچگی هویت آمریکایی به ویژه اسلامستیزی در دورهی معاصر که جای کمونیسم را گرفته است هر چند دارای رگههایی از واقعیت و عینیت است اما غلبهی نوعی نگاه سطحی در هویتسازی را نشان میدهد. 7- نکتهی دیگر اصرار نویسنده بر تناقض ذاتی میان جهانوطنی (جهانی شدن) یا هویت ملی آمریکایی از یک جهت و نیز تناقض ذاتی میان گرایش به قومیت (در سطح فروملی) با گرایش به هویت ملی آمریکا از سوی دیگر است. فیالواقع هانتینگتون این سه وجه را کاملاً در تضاد و تقابل با هم قرار داده است در حالی که در نظریهی هویت در عصر مدرن و پستمدرن که علیالاصول جامعهی آمریکا را هم شامل میشود. این سه بعد یا منبع هویت میتوانند در کنار هم و در طول هم قرار گیرند و در سطح فردی یا ملی مقوم هم بوده و (حداقل در جامعه آمریکایی) همدیگر را تقویت میکنند. 8- هانتینگتون آشکارا و تعمداً از نقش و تأثیرات مثبت حضور مهاجران و دوتابعیتیها در رشد قدرت اقتصادی آمریکا سخن نمیگوید و صرفاً از بعضی تبعات منفی از جمله دوزبانگی و پیگیری اهداف کشور مبدأ در آمریکا (در نقش لابی دولت مبدأ) و یا انتقال سرمایهها به سرزمین مادری سخن میگوید که این پدیدهها هیچکدام عام نیستند. 9- نویسنده نوع نگرش نخبگان با مردم آمریکا را در تقابل دیده است به این معنی که نخبگان، جهانوطنی و مردم عادی، ملیگرا هستند. این نگرش دوقطبی نیز منطقی و واقعی نیست چون در اینجا با طیفی از شدت و ضعف گرایشات مواجهایم که در دو سر آن نیز الزاماً مردم عادی و نخبگان نبوده و گروهبندی و طبقات اجتماعی و اقتصادی مهم در جایجای این طیف قرار میگیرند. مثلاً نخبگان نظامی آمریکا قطعاً ملیگرا هستند اما بسیاری از مردم عادی آمریکا که خاستگاه قومی دارند لزوماً هویت آمریکایی در وجه رسمی آن را پذیرا نیستند، هرچند در این کشور ساکناند. 10- نکتهی دیگر فقدان نگرش تطبیقی در بررسی تهدیدات هویتی آمریکا در مقایسه با سایر واحدهای سیاسی است. چرا که در شرایط مقایسه است که امکان توصیف و تبیین دقیق فراهم آمده و راهبردهای عینی و ملموستر ارائه میشوند. هرچند در مقایسهی ایالات متحده با سایر کشورها بایستی به ویژگیهای خاص این کشور از حیث قدرت استیلا، قدمت تاریخی و ترکیب جمعیتی (مهاجران و تازهواردان و تنوعات نژادی، قومی و زبانی آن) توجه داشت. سخن پایانی کار هانتینگتون در این کتاب نوعی جامعه شناسی سیاسی و جامعهشناسی فرهنگی آمریکای معاصر است و برای فهم و درک عمیق مخاطب و خواننده ایرانی و فارسیزبان از مسائل فرهنگی اجتماعی و سیاسی ایالات متحده مفید فایده است و در توسعه «ادبیات آمریکاشناسی» نیز مؤثر تلقی میشود. زیرا میتواند یک تاریخ نگاری تحلیلی و جامعهشناسی تاریخی از آمریکای قرن هجدهم تا قرن بیستویکم باشد. همچنین این اثر منبع مناسبی برای شناخت تحولات سیاسی اجتماعی جامعه آمریکا و فهم بحرانها، مناسبات و مبانی سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده بوده و دستمایهی خوبی برای مطالعه مقایسهای بین ایران و آمریکا محسوب میشود. علاوه بر اینها با توجه به شهرت نویسنده، این کتاب منبع مناسبی برای شناخت تفکر، ذهنیت و گفتمان حاکم بر جریاناتی است که در سالهای اخیر قدرت را در آن کشور به دست داشته و بر آن حکومت میکنند. مترجمین: محمدرضا گلشن پژوه، حسن سعید کلاهی خیابان، عباس کاردان منبع: فصلنامه تخصصی علوم انسانی اسلامی صدرا
92/11/12 - 03:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]
صفحات پیشنهادی
نقد و بررسی سنگ سلام در باشگاه کتاب انقلاب
نقد و بررسی سنگ سلام در باشگاه کتاب انقلاب خبرگزاری رسا ـ کتاب سنگ سلام نوشته محمدرضا بایرامی هفتم دی در باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی نقد و بررسی میشود به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روابط عمومی بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان در این نشست که با حضور نویسنده این رمانروایت فتح برگزار میکند نشست نقد و بررسی «هر ماه، یک کتاب» با حضور نویسندگان اثر به صورت ماهیانه
روایت فتح برگزار میکندنشست نقد و بررسی هر ماه یک کتاب با حضور نویسندگان اثر به صورت ماهیانهنشست هر ماه یک کتاب ماهیانه به صورت مستمر با حضور نویسندگان آثار در مؤسسه انتشاراتی روایت فتح برگزار میشود به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس توانا ف مؤسسه انتشاراتی روای«نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان» کتاب شد
نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان کتاب شد خبرگزاری رسا ـ کتاب نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان تألیف حجتالاسلام علیاکبر باقری به همت انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمةاللهعلیه به بازار کتاب ارائه شد به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا شیخیه به ویژه شیخیهكتاب «دگرگوني بزرگ» اثر كارل پولاني نقد و بررسي مي شود
كتاب دگرگوني بزرگ اثر كارل پولاني نقد و بررسي مي شود كتاب دگرگوني بزرگ اثر كارل پولاني و ترجمه محمد مالجو امروز 4 دي ماه در پژوهشكده تاريخ اسلام به بوته نقد گذاشته مي شود به گزارش خبرگزاري مهر كتاب دگرگوني بزرگ اثر كارل پولاني و ترجمه دكتر محمد مالجو در پژوهشكده تاريخ اسلکتاب «نقدی بر خرد سیاسی» منتشر شد/ بررسی تحلیل فوکو از طرز تفکر دولت مدرن
دین و اندیشه کتاب نقدی بر خرد سیاسی منتشر شد بررسی تحلیل فوکو از طرز تفکر دولت مدرن توماس لمکه در کتاب نقدی بر خرد سیاسی به طرح و نقد و بررسي موضوعات مختلف در آثار فوکو پرداخته و در سه بخش اصلي طبيعتشناسي قدرت طرز تفكر حكومت و سياست و اخلاق آنها را مورد بررسي قرار داده اسبر پايي نشست نقد و بررسي رمان «سوئيت فرانسوي» در شهر كتاب
بر پايي نشست نقد و بررسي رمان سوئيت فرانسوي در شهر كتاب نشست نقد و بررسي رمان سوئيت فرانسوي نوشته ايرن نميروفسكي سهشنبه شب 3 دي با حضور بلقيس سليماني مژده دقيقي و بهناز عليپور گسكري در موسسه فرهنگي شهر كتاب برگزار شد دقيقي در ابتداي اين نشست گفت نميروفسكي رمان سوئيتكتاب «فراغت، مصرف و جامعه» بررسي و نقد مي شود
كتاب فراغت مصرف و جامعه بررسي و نقد مي شود گروه جامعه شناسي زنان و جنسيت مطالعات زنان انجمن جامعهشناسي ايران با همكاري اداره كل مطالعات اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران نشست بررسي و نقد كتاب فراغت مصرف و جامعه و كتاب فرهنگ و زندگي روزمره را برگزار مي كند به گزارش خبرگزنقد و بررسي كتاب حا، سين، نون در فرهنگسراي اميد
نقد و بررسي كتاب حا سين نون در فرهنگسراي اميد كتابخانه امام خميني ره وابسته به فرهنگسراي اميد در ادامه سلسله نشستهاي ادبي خود روز يكشنبه 8 ديماه ميزبان سيدعلي شجاعي نويسنده جوان كشورمان است به گزارش خبرگزاري مهر شجاعي مولف كتابهايي چون عاشقي به وقت كتيبهها اگر آدم برنقد و بررسي «سنگ سلام» در باشگاه كتاب انقلاب
نقد و بررسي سنگ سلام در باشگاه كتاب انقلاب كتاب سنگ سلام نوشته محمدرضا بايرامي هفتم دي در باشگاه كتاب فرهنگسراي انقلاب اسلامي نقد و بررسي ميشود به گزارش حوزه ادبيات باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومي بنياد ادبيات داستاني ايرانيان در اين نشست كه با حضور نويسنده اين رمدر نشست نقد و بررسی «نمایش دو یک به نفع بارسلونا» عنوان شد بازی فوتبال میتواند دغدغهساز باشد
در نشست نقد و بررسی نمایش دو یک به نفع بارسلونا عنوان شدبازی فوتبال میتواند دغدغهساز باشدنویسنده و کارگردان نمایش دو یک به نفع بارسلونا گفت بازی فوتبال میتواند دغدغهساز باشد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد نشست نقد و بررسی نمایش دو یک به نفع بارسلونا امشب با حضور مهسا غفوبا عنوان «حا، سين، نون»روايت يازده سال پاياني زندگي امام حسن مجتبي (ع) نقد و بررسي ميشود
با عنوان حا سين نون روايت يازده سال پاياني زندگي امام حسن مجتبي ع نقد و بررسي ميشود كتاب حا سين نون نوشته سيدعلي شجاعي هشتم دي در فرهنگسراي اميد نقد و بررسي ميشود به گزارش خبرگزاري فارس نشست بررسي كتابخانه امام خميني ره در ادامه سلسله نشستهاي ادبي خود در روز يكشچهارمين جلسه نقد و بررسي آثار مكتوب عاشورايي برگزار شد«تحقق عدالت» اساسيترين هدف عاشورا است
چهارمين جلسه نقد و بررسي آثار مكتوب عاشورايي برگزار شد تحقق عدالت اساسيترين هدف عاشورا است چهارمين جلسه نقد و بررسي آثار مكتوب عاشورايي با محوريت نقد و بررسي عاشورا پژوهي در آثار علامه محمدرضا حكيمي در سالن اجتماعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان تهران برگزار شد به گزارش خبراسنودن: جاسوسي آمريكا فراتر از كتاب 1984 است
اسنودن جاسوسي آمريكا فراتر از كتاب 1984 است ادوارد اسنودن پيمانكار سابق آژانس امنيت ملي آمريكا موسوم به NSA يك پيام تبريك كريسمس خطاب به جهانيان داد و در آن گفت آنچه كه سرويس هاي جاسوسي آمريكا انجام داده اند فراتر ازآن چيزي است كه دركتاب 1984 نوشته جرج ارول آمده است به گکتاب «هویت و الگو» کوشکی به چاپ دوم رسید
کتاب هویت و الگو کوشکی به چاپ دوم رسیدکتاب هویت و الگو درنگی در هویت ایران امروز و الگوی اسلامی ـ بومی تمدنسازی نوشته محمدصادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران از سوی دفتر نشر معارف به چاپ دوم رسید به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس کتاب هویت و الگو درنگی در هویت ایرانبررسي جايگاه نقد ادبي در ايران؛ /3/ فتحاللهبينياز: مطبوعات بيشتر به فكر سرگرم كردن مردم هستند
بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران 3 فتحاللهبينياز مطبوعات بيشتر به فكر سرگرم كردن مردم هستند شرايط اجتماعي به كلي ادبيات جدي را از چشم مردم پنهان كرده فرهنگسراها كه با پول مردم ساخته شدهاند به مالكان اصليشان برگردانده شوند وزارت ارشاد و بخش فرهنگي شوراي شهرها در احياي ابرگزاری همایش نقد و بررسی فلسفه دین در قم
قم برگزاری همایش نقد و بررسی فلسفه دین در قم به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با حضور جمعی از صاحبنظران حوزه و دانشگاه همایش علمی نقد و بررسی فلسفه دین برگزار میشود به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم با حضور جمعی از صاحبنظران حوزه و دانشگاه به همت قطب علمی فلسفسردار نقدی: نظام نمیتواند رابطه متعارف با آمریکا داشته باشد/ اهل سنت در رکاب ولایت قرار دارند
سردار نقدی نظام نمیتواند رابطه متعارف با آمریکا داشته باشد اهل سنت در رکاب ولایت قرار دارند رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به لغو دعوت ایران برای شرکت در ژنو 2 گفت بان کی مون رئیس سازمان ملل در این زمینه افتضاح به بار آورد و می توان به جرات گفت که او یک عروسک خیمه شب باز-
گوناگون
پربازدیدترینها