تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845914925




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حج در آیینه شعر(2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حج در آیینه شعر(2)
حج در آیینه شعر(2) بر درگاه رحمت حسن محتشمبندگانیم و به درگاه خدا آمده‏ایم چون فقیران به تمنای نوا آمده‏ایم ما که بر گِرد یکی خانه طوافی داریم به گدایی به سر خوان خدا آمده‏ایم ما نه مشتاق به سنگیم و نه وابسته به گِل به وصال تو، به سرنی، که به پا آمده‏ایم آرزومندی و درویشی و بی‏سامانی جمع در ما و به امید غنا آمده‏ایم کوله بار گنه از کوه صفا سنگین‏تر خالی از خیر و پر از زرق و ریا آمده‏ایم از سر خاک غریب حسن علیه‏السلام و قبر بنی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم خون جگر، شکوه کنان، سوی خدا آمده‏ایم تا بگوییم گلستان خزان است بقیع از أحد وز سر قبر شهدا آمده‏ایم محتشم دست تو و دامن زهرای بتول گرنه با حبّ علی، پس به کجا آمده‏ایم *****سفر عشقصدیقه مردانیخاکها رنگ صنوبر یافتهنخلها با رمز گیسو بافتهآسمان هم راز محبوبان شدهانجم افروز دل خوبان شدهنور تابیده به روی دشت شبجمله مشتاقان ز شوقش کرده تباول ماه خدا شب شاهد استشیوه حق بر دل هر زاهد استجاده همچون بستری پر پیچ و تاب می‏برد ما را به سوی عشق نابنخلها بر گوش هم سرکرده‏انددرس خوب عشق از بر کرده‏اندعشق در این پهنه پر سوز و سازغرق سازد رهروان را در نیازاین نیاز از بی‏نیازی خوشتر استبندگی از پادشاهی بهتر استتک درختان در کنار جاده‏هامی‏دهد بر جان عارف این نداکین صنوبرها ره‏آورد دل استدل رها زین سرزمین بس مشکل استاین ره آکنده ز خاکی پربهاستهر کنارش توتیای چشم ماستدر مسیر راه تو با اشتیاقمی‏توانی بشنوی آه فراقفارغی از هر سخن بی‏گفتگوبزم اللّه‏ است و حوران روبروجاده اینک با تو صحبت می‏کندگفتگو را پر ابهت می‏کندبنده خوب خدا ره را نگرغیر راه حق مرو راه دگرهر گذرگاهی کنار جاده‏هاباز می‏گویند راز قرنهاکین مکان یاد آور تاریخهاستلحظه‏ها در این مکان پرمحتواستمرگ عبداللّه‏ را یادآوراستدرس هجرت را تمامی از براستدر کنار هر گَوَن گویی هنوزآتش هجر است و آه و درد سوزچشم دل دارد حکایتهای نابمی‏برد از مستمع آرام و تاببنده ناچیز تو اینک به راهمی‏کند بر سوی درگاهت نگاهگوئیا با ما ملایک هم زمانفاش می‏گویند راز کهکشانجده تا شهر نبی راهی است دورگشته از فیض محمّد غرق نوردرکنار مسجد پاک رسولبشنوی آوای پر مهر بتولقصه‏ها از غصه‏ها دارد هنوزدردها و ناله‏های پر ز سوزاشکها بر دیده‏ات جاری شدهدر بقیع کارت کنون زاری شدهدر کنار مؤمنین گیری پناهمی‏کنی با جان و دل هر جا نگاهاین بقیع هر گوشه‏اش دارد پیامگفتگوهایی ز راز یک قیامپشت دیوار بقیع موج غم استقلب و جان مؤمنین در ماتم استاین مکان گردانده دل را غم نصیبیادمانی از امامان غریبگنبد خضرا شکوهی دیگر استگوئیا با آسمان هم سنگر استدر فضای مسجد پاک نبیهر زمان بر جنت المأوی رسیمنبر و محراب در سوی دگربسته راهش بهر نسوان سر به سرعشق در این صحنه پر جنب و جوشمی‏زند بر قلب و جان تو خروشدر مدینه مدفن پاک بتولحق کند هر نوع عبادت را قبولگوشه‏های شهر میعاد دل استدر هوای نفس بودن باطل استهفت مسجد با فضایی پر شکوهپر توان سازد درون را همچو کوهدر قبا چون بشنوی ذکر خدامی‏شوی از هستی مادی جداروح تو همچون کبوتر پر کشدشعله‏های عشق را در برکشدمسجد ذوقبلتین از هر دریمی‏دهد بر جان ندای برتریکای مسلمان سیر تو نور خداستایده‏های مکتبت پر محتواستدر احد آن شاهدان زندگیخفته اما در خور تابندگیاختران شهر شبهای وجودبهر اسلامند اینان تار و پودبا وداع از شهر پیغمبر چه زودراه را بر کهکشان باید گشودره گذار راه خوبانیم ماخود رها سازیم دور از هر ریاجملگی بر راه حق دل بسته‏ایمدر نیاز از بی‏نیازی رسته‏ایماینک از میقات محرم گشته‏ایماز همه هستی خود بگذشته‏ایمورد ما لبیک و یا اللّه‏ شداین مسافت بهر ما کوتاه شدای نیاز عاشقان ای مهد دلای وجود ما زتو از آب و گلخالصم کن ای خدا ای بی‏نیازتا فقط با تو نمایم سوز و سازعاشقم بر کعبه‏ات ای مهد نورقلبها را تو کنی غرق سرورشور عشقت جمله را دیوانه کردمست و شیدا با یکی پیمانه کردبی‏خبر از خویش گشتم ای خدادر رهت جان را نمایم من فدااشتیاق من به حد وافر استبا کلام این نکته گفتن قاصر استکعبه را اینجا تو با جانت ببینچشم دل را باز کن ایمن نشینزمزم اینک در درون تو روانچهره‏ات از عشق همچون ارغوانهاجر اینجا از تو دعوت می‏کندبودنت را پر ابهت می‏کندتو کنون همراه این مادر شدیدرس عشق و زندگی از بر شدیپا به صحرای معارف چون نهیاز غم و رنج جهان وا می‏رهیمشعر اینک با تو هم پیمان شدهراز و رمز پویش و ایمان شدهشاعری در وادی مشعر کنونذکر گویی، ذکر حق ذوالفنونبا تمنّا در منی پیکار کنروح پاک خویش را بیدار کنباز راهت سوی کعبه باز شدروح تو با خالقت هم راز شددر محل رکن بیعت می‏کنیاز هوای نفس رجعت می‏کنیتو کنون با حق نداری فاصلهکسب کن از فیض توش و راحلهدر طواف خانه دل را پاک کنقلب خود را مأمن افلاک کنهفت دور اندر طواف خانه‏ایگوئیا از بودنت بیگانه‏ایقطره‏ای در موج جمعیت یقینعشق را چون عارفانی در کمیناز منیّت خویشتن را کن رهابس کن ای غافل ز خود، هرا دعادر صفا و مروه سعی عشق سازرازها پرداز بهر بی‏نیازبعد از آن تقصیر را انجام دهرمز و راز عشق را فرجام دهباز در طوف طواف خانه باشدر کنار نور چون پروانه باشسوختن در این مکان تابیدن استبی‏گمان اندیشه حق دیدن استسوختن هر جا بُود عین فنالیک در کعبه بُوَد راز بقادر مقام اینک نماز عشق سازرازها پرداز بهر چاره سازروح تو اینک خدایی گشته استفارغ از بی‏محتوایی گشته استپس کنون دریاب خود این راه رابا خشوع برگیر این درگاه رابارالها درد من هجران توستذرّه ذرّه هستیم خواهان توستای امید ناامیدان ای خداده وجود ناتوانان را شفایا کریم العفو احسانم نماروح و جانم را ز غفران ده صفایا عظیم و یا غفور یا رحیمدور سازم بارالها از حجیمربّنا اغفر بر زبان ما رواناز تو می‏خواهیم نیرو و توان*****زبان حال زائران قبر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـحداد عادليا رسول الله مهمان توايم ميهمان تو ز ايران توايمسيّد عالَم تو صاحب خانه اى ما گرسنه بر سر خوان توايمدر هوايت بال و پر افشانده ايم ما كبوترهاى ايوان توايماز تف گرماى هجران سوختيم تشنه آبى ز باران توايمدورِ نزديكيم نى نزديكِ دور ما به كوى عشق جيران توايمخسته از خار مغيلان طريق خرّم از عطر گلستان توايمآمده منزل به منزل كو به كو پاى در كوه و بيابان توايمما شقايق هاى صحراى غميم سوگواران شهيدان توايمجان و تن قربان جانان كرده ايم كشتگانِ عيد قربانِ توايمخنده مان با اشك و آه آميخته شمع سوزان شبستان توايمقبله ما سوى غرب و شرق نيست ما نه آنِ اين و آن، آنِ توايمگفته اى سلمان ز اهل بيت ماست ما ز اهل بيتِ سلمان توايمبا تو پيمان ارادت بسته ايم همچنان بر عهد و پيمان توايم*****حجّ سزاوارابوالقاسم غلامی مایانیآنکه شوید زِگُنَه دست به یکبار کجاست؟ مُحرِم و مَحرَمِ حق باش ببین یار کجاست بت نمرودی خود را بشکن همچو خلیل علیه‏السلام تا توان دید گلستان به دل نار کجاست قرب دلدار طلب آینه یار دل است جستجو کن بنگر شخصِ گرفتار کجاست بهر این خلق خدا، دامن خود دام مکن بیم از آن دار، ببین آه شرر بار کجاست گر تو با زَرق و ریا رِزق خود افزون کردی منتظر باش ببین آفت انبار کجاست می‏کند جود و سخا رفع بلا در دو جهان حال بنگر به عیان، صاحب ایثار کجاست نردبان است به دنیا دِرَم و سیم و طلا گر توان درک کنی پول زیانبار کجاست در ایثار گشا بر رخ مسکین و فقیر وقت انفاق مگو درهم و دینار کجاست هریکی برگ خزان جلوه عمر من و توست تا به عبرت نگری عیب تو در کار کجاست چون که فارغ شدی از ما و من و کبر و غرور چشم جانت نگرد داروی بیمار کجاست عاقلا، در ره انجام سفر همّت کن مشتری باش که اقوال بهادار کجاست از پی حجِّ معانی قدمی مُحرِم شو تا ببینی که ره روشن و هموار مجاست چون به یثرب برسی در ره خورشید حجاز سوی قبله بنگر احمدِ مُختار صلی‏الله‏علیه‏و‏آله کجاست خانه فاطمه(س) گنجینه اوصاف علی علیه‏السلام است بنگر بارقه حیدر کرّار علیه‏السلام کجاست دل هر اهل دل از نور وَلا می‏بیندبانوی هر دو جهان، سرور اطهار کجاست درک کن فاطمه بنت اسد(س) را به بقیع بین اغیار نگر جلوه انصار کجاست مددی جوی ز غمخانه خونین بقیع تا نمایند تو را، شافعِ ابرار کجاست جایْ جایْ از اثر حُجَّت حق می‏بینی پی آن باش و ببین شاه علمدار(عج) کجاست خیز و ریز اشک انابه که جوابی شنوی منتظر باش که آن بلبل اَسحار کجاست تو دل صد دله را یک دله کن، همچو خلیل علیه‏السلام تا ببینی به از این، طبله عطّار کجاست گوش بسپار که دستور ز داور شنوی همچو استاد بنا بین تو که معمار کجاست داستان‏های جهان گذرا را بگذار پس به قرآن بنگر احسن اخبار کجاست در پی معرفتش دل به احادیث سپار که، توان دید به دنیا گل بی‏خار کجاست دل که آماده شود نور خدا می‏بیند دل آماده ببیند که نمودار کجاست آن‏که از جام ولایش هم شب می‏نوشد پاک بازی که خورَد باده به تکرار کجاست حج بود معنی پرواز به جولانگه عشق تا رسیدن به مقامی که نگهدار کجاست هیچ کس با قدم خود نشده عازم حج شوقی افکنده به این قلب گهربار کجاست دل زِ زور و زَر و تزویر و وَساوِس بردار تا بفهمی به یقین حجِّ سزاوار کجاست دور شو از طمع و منَّت ارباب دِرَمبا خدا باش و ببین رحمت غفّار کجاست هر طریقی نسزد شرط مسلمانی را مرد رَه باش و شنو قصه اخیار کجاست عاشقان طلبِ طلعتِ دلدار بسی است آن که در شکر طوافش کند اظهار کجاست سَفَرَ حج که مشرف شده بودم یک شب زائری گفت: به من «خالق آثار کجاست؟» گفتمش: در ره این نکته بیندیش و ببین که کند از دل شب روز پدیدار کجاست؟ آنکه ایجاد نمود از دل بذری اشجار صانع این همه خورشید نگونسار کجاست؟ تُو به من گوی در این گردش زیبای فلک ناظم صحنه این گنبد دوّار کجاست؟ شأن خود بین و بگو، حاجی مهمان خدا رازق ما و شما، رازق کفّار کجاست غار ثور است ببین لطف خداوندی را آنکه گم کرده ره قوم ستمکار کجاست در حَرا جلوه‏ای از نور محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بینی وآنکه بُگزید وِرا در دل آن غار کجاست توبه کن دل به خداوند دو عالم بسپار بنگر راحم انسان گنه کار کجاست حاجی احرام دگر بند و بجو راه یقین چون که فهمیده شدی ذلّت زُنّار کجاست همه سرگشته ز عصیان خود و حاجتمند آنکه او بر گنه خود کند اقرار کجاست؟ بگذر از این همه معشوقه و بت در ره یار با درایت بنگر مرشد زوّار کجاست حق نگر باش به مشعر که به دیوان عمل با شعورت نگری لذّت رفتار کجاست جلوه حق بنگر در حرم کعبه دوست تا در این باغ ببینی که سَمن‏زار کجاست حج شروع است و هدف نیست به دقّت بنگر مرضیِّ حق به کجا! حق ثَمَردار کجاست در تَلاطُم مَنِه این کشتی دل تا نگری آن‏که این غول زمین کرده چو گهوار کجاست سیر اندیشه کن از مرحله عقل به عشق عاشقانه بنگر قلّه پندار کجاست تا ز شوقش وضو از خون تن خود سازی پس چو منصور نگر شوق سَرِ دار کجاست آن‏که از یُمنِ وصالش چو شهیدان دگر بهر هر عارف و صوفی شده سَردار کجاست؟ آن‏که اندر همه احوال به او می‏نگرد دل سپار خَم آن طُرِّه طَرّار کجاست؟ اَر شوی مَحرَم حق هیچ نپرسی هرگز که کلاه نَمَد و خِرقه و دستار کجاست هرکه نوشد قدح از جام ولا می‏بیند عاشقی را که ز عشقش شده تب‏دارکجاست عرفات است زهنگام سفر تا بر دوست بنده حق نگرد اجرت کردار کجاست هرکسی در هوسی غرق و به خود می‏بالد آنکه گشته به جز او از همه بیزار کجاست؟ در پی خوف و رجایی شود از خود بی‏خود کوزه خود شکند در پی جوبار کجاست آنکه آزاد شد از هر دو جهان می‏بیند صانع عقل و روان، خالق جبّار کجاست هربلایی به تو از دوست رسد بس نیکوست عاشقانه بنگر عِلّت اخطار کجاست لعن ابلیس کن و توبه کن از وسوسه‏ها تا ز جودش نگری عفو گنهکار کجاست مردِ رَه باش و چو ابرار ره نیکان جو تا بدانی به جهان حیله اغیار کجاست شهد شِکَّر همه شکرانه عارف باشد در ره معرفتش کوشی اگر، عار کجاست؟ رَمی کن دیو درون، نفس دنی قربان کن پس در آیینه نگر حاجی هُشیار کجاست عارف حق چو شدی منکر خود باش که تا شرحِ صَدرَت نگرد وعده دیدار کجاست همه شاهان به گداییِّ دَرَش محتاجند پشت این در نتوان دید زیانکار کجاست از حجاب تن خاکی نفسی بیرون شو تا ببینی طیران دل طیّار کجاست خضر خود باش و بیندیش به امداد خدا آن‏که آورد تو را در ره هنجار کجاست چون به میقات روی با دل آماده برو تا ز عرفان نگری لذّت سرشار کجاست نیّت قُربِ اِلَی اللّه‏ نما در دل خود تا ببینی به یقین ارزش و معیار کجاست از ره صدق بیا وَز در ایمان، بنگر آنکه شوید ز دلت دوده و زَنگار کجاست به طواف حَرَمِ امنِ الهی چو روی دل بده تا نگری قافله سالار کجاست تا مقدَّر نشود عازم حج کی گردی؟ قدر خود دان و ببین قسمت و مقدار کجاست حج جهاد تو و میقات همان نخله نور جبهه‏ای باش نگر میثم تمّار کجاست هفت خوان جمرات است به پیکار عدو بهر هر دیو درونت نگر افسار کجاست سعی هاجر ز پی آب حیات من و توست هجرتی کن بنگر هادی اسفار کجاست زآب زمزم که بود چشمه‏ای از لطف خدا جرعه‏ای نوش و ببین حامی احرار کجاست رنگ غفلت ز رخ خویش از آن آب بشوی تا به جنّت نگری لذّت اَنهار کجاست حجرُ الاَْسْوَد و بیعت همه چون جام ولاست آنکه نوشد قدح لعل شکربار کجاست؟ کلِّ هستی به طواف و همه در سیر و سلوک سعی کن تا نگری نقطه پرگار کجاست نور خورشید شعاعی است از آن مِهر منیر تا ز نورش نگری منشأ انوار کجاست دل هر ذرّه که بینی چو جهانی دگر است آنکه اعجاز خدا را کند انکار کجاست؟ چون به مولودی کعبه برسی پرسش کن راهِ پنهانیِ خمخانه خمّار کجاست؟ آخرین آیه قرآن ز مقامات علی علیه‏السلام است با ولایش بنگر مرضی صبّار کجاست بر سر دست محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله گل خورشید شِکُفت تا ببینند همه، والی اقطار کجاست بعد او در پی اولاد علی علیه‏السلام می‏بینی آفتاب و مَهِ تابان به شب تار کجاست تیغ بر فرق منیّت بنه و پند مرا بشنو تا شنوی زُبْدَةُ الاشعار کجاست من به تو بخشی از اوصاف خدا را گفتم حق نگر باش ببین یار جهان‏دار کجاست در غلامیِ خدا کوش چو من تا نگری آنکه در دل بود و نیست در ابصار کجاست *****هيچ طاعتى مثل حج نيسترضا اصفهانى متخلّص به سعيدحُجاج سوى كعبه ز هر جا كه رو كنند بايد رضاى حق همه جا جستجو كننداول تنى كه غرق گنه بوده سالها با آب توبه، از دل و جان شستشو كنندبيرون ز تن كنند لباس ريا و كبر احرام از تواضع و خُلق نكو كنندلبيك گو شوند خدا را براستى نى بر دروغ، هروله و هاى و هو كنندبينند در طواف خدا را، نه خانه را تا روى دل به صورت و معنا به او كنندسعىِ صفا و مروه كنند از صفاى دل چون جهد در دويدن خود سو به سو كنندبهر نماز بر درِ سلطان بى نياز از آب چشم خود به تضرّع وضو كننددر رمى جمره، سنگ به شيطان دون زنند تا خود رها ز وسوسه آن عدو كنندره يافتند چونكه به مهمانسراى دوست از خاك درگهش طلب آبرو كنندشايسته نيست اهل ريا را در اين مقام از آب پاك زمزمشان در گلو كنندحق خوانده است، دشمن خود اين گروه را آنان كه منكرند بگو روبرو كنندبگذار شرح مكه نارفته را سعيد آنان كه رفته اند بگو گفتگو كنندمنابع:1.ماهنامه گلبرگ2.فصلنامه میقات حج3. www.hadj.irتصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن