تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834342687
یکشنبه تلخ: مصاحبه با مرد نجاتیافته از آتشسوزی
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
در عکسها و فیلمهای منتشرشده از ماجرای آتشسوزی روز یکشنبه در خیابان جمهوری تهران، تصویر دوزن و یکمرد دیده میشود. آن دو زن یکی نسرین فروتنی بود و دیگری آذر حقنظری که هر دو از بالای ساختمان در حال آتش، سقوط کرده و از دنیا رفتند. مرد جوانی که در آن عکسها دیده میشد با تیشرتی راهراه به رنگهای قرمز و سیاه، در حال فریاد و درخواست کمک بود. «شرق» با او گفتوگویی کرده که در ادامه نقل شده است. نامش حسین جعفری است و از حادثه جان سالم به در برده. او خوششانس بود. نردبان آتشنشانی کمی بعد از سقوط آن دوزن به پنجره محل ایستادنش رسید و جعفری توانست از زبانههای بیرحم آتش و احتمال سقوط از ساختمان، فرار کند. خودش اما میگوید اگر یک دقیقه دیگر نردبان نمیرسید قصد داشت خودش را از ساختمان پرت کند. حسین جعفری حالا سه روز است با کابوس سقوط دو همکارش شب و روز را میگذراند. در این گفتوگو از او درباره شرح ماجرای آتشسوزی آن یکشنبه تلخ پرسیدهام.
آقای جعفری شما آتشسوزی روز یکشنبه و مرگ همکارانتان، خانمها حقنظری و فروتنی را از نزدیک دیدید، ماجرای آن روز چه بود؟
من 15دقیقه آنجا داد میزدم که نردبان بفرستید، اما نردبان را بالا ندادند، تشک پایین نینداختند تا کسی زنده بماند. من آخرین لحظه، یکدقیقه مانده بود که خود را به پایین پرت کنم، یعنی اگر یکدقیقه دیرتر نردبان دوم که از سرپیچ، پیچید را نمیدیدم من هم داشتم خودم را پرت میکردم پایین. لحظه آخرم بود، نمیخواستم بسوزم. آنها هم واقعیتش بهخاطر اینکه زنده نسوزند از پنجره بیرون آمدند و بعد افتادند و مردند. شما هم باشید همین کار را میکنید، زنده سوختن بهتر است یا در یک دقیقه مردن؟
شما که از نزدیک ماجرا را شاهد بودید، اول خانم فروتنی سقوط کرد یا خانم حقنظری؟
اول خانم فروتنی، بعد خانم حقنظری، خانم حقنظری بندهخدا هم، اول پنجدقیقه آنجا آویزان شد، که توی فیلمها هم هست، فشار آب گرفتهشده بود روی من و او، یکلحظه حتی سرم را کردم داخل اما از دود داشتم خفه میشدم آمدم بیرون دوباره. نمیشد تو ماند، آنقدر دود بود که نمیشد نفس بکشیم. بعد دوباره سرم را آوردم بیرون.
آن دقایقی که این دو مرحوم از پنجره آویزان بودند، چه میگفتند، به شما چیزی گفتند؟
فقط «کمک»، فقط «کمک»، داد میزدند تو را خدا کمک کنید تو را خدا کمک کنید، آنقدر داد زدند که دیگه خسته شدند و هیچ کمکی نرسید.
اینکه آتشنشانی آب میپاشید سمت شما...
بله فقط آب میپاشید، شما بیایید آنجا را نگاه کنید، آتش به اندازهای بود که آلومینیوم را ذوب میکرد، انسان آنجا زنده میماند؟
بله حرارت آتش خیلی زیاد بود.
شما بیایید نگاه کنید آن بالا را، پایین پنجره بغلی آلومینیوم ذوبشده و ریخته پایین، در چنین حرارتی آیا من نمیسوختم؟
آیا شما خودتان در آن حادثه دچار سوختگی شدید؟
من دچار سوختگی نشدم، فقط لحظه آخری که داشتم خودم را پرت میکردم و نردبان رسید، فرصت نکردم از روی نردبان بیایم، زیر نردبان را گرفتم و آمدم پایین. یکی از خانمها پاهایش سوخته، یکی پاهایش تکان نمیخورد از ترس و استرس زیاد. من خودم سهشب است نمیتوانم بخوابم. تا میآیم بخوابم صحنه میآید جلوی چشمم غیر از شما و این دو مرحوم چندنفر دیگر در آن روز در کارگاه بودند؟
هفتنفر بودیم.
چند زن و چند مرد؟
این دو مرحوم، به علاوه سه خانم دیگر هم بودند، یکی از همکارانمان هم آن روز نیامده بود سر کار.
غیر از شما چندمرد دیگر در کارگاه بودند؟
من بودم و پسر صاحب کارگاه و خود صاحب کارگاه، یک همکار دیگر هم داشتیم که او هم آن روز نیامده بود.
آنها کجا بودند، چون توی فیلمها و عکسها ما فقط شما را میدیدیم، آنها کجا ایستاده بودند که دیده نمیشدند؟
سمت دیگر یکی، دو تا پنجره است، آنها از پنجرههای دیگر آویزان شده بودند، رفته بودند روی پنجره نصف پاهایشان بیرون بود نصفشان داخل بود. آنجا آویزان شده بودند داشتند نفس میکشیدند. من و خانم اسدی اینجا بودیم چهارنفرمان اینجا بودیم، ما اصلا همدیگر را نمیدیدیم.
آتشسوزی چطور شروع شد و شما چطوری متوجه آتش شدید؟
ما نفهمیدیم اصلا، نشسته بودیم داشتیم کارمان را میکردیم، یک لحظه متوجه شدیم بوی سوختگی میآید برگشتم گفتم بوی سوختگی میآید. خدابیامرز خانم فروتنی هم برگشت گفت آره از یه جا داره بوی سوختگی میآید. پسر صاحبکارمان تا رفت آن اتاق فهمید و گفت آره آتش است. وقتی برگشت موها و ابروهایش سوخته بود، من گفتم تا در بریم میسوزیم. آن یکی اتاق کلا آتش گرفته بود. برشها و پارچهها همهشان آتش گرفته بودند. از پنجره آتش میزد بیرون. آتش از انبار شروع شد بغل در ورودی، پشت دستشویی، من نرفتم آن سمت. جای نفسکشیدن نبود و بلافاصله زنگ زدیم آتشنشانی و بعد آمدیم سمت پنجره که نفس بکشیم. بیشتر از دودقیقه طول نکشید، اگر میماندیم آنجا، جزغاله میشدیم.
آیا آتش از داخل کارگاه شما شروع شد یا از بیرون نفوذ کرد؛ بعضیها میگفتند آتش از کارگاه بغلی شما شروع شده؟
من نمیدانم، من ندیدم و نمیتوانم بگویم، چون آنجایی که من بودم نمیتوانستم ببینم. از آن دری که من بودم چیزی ندیدم. پسر صاحبکار که رفت و برگشت، گفت آتش است. ما فقط «در» را قفل کردیم و زنگ زدیم آتشنشانی، آتشنشانی هم آمد و فقط آب میپاشید.
چه وسایلی آنجا بود که باعث شد آتش اینقدر زبانه بکشد و گسترده شود؟
تولیدی پارچه بود. ما بالای دو، سههزارتا کار آنجا داشتیم، پارچه داشتیم، برشخورده داشتیم، حاجی دفترش را کاملا از تخته درست کرده بود همهشون سوختن.
کارگاه، کپسول اطفای حریق داشت؟
بله دو تا داشتیم.
تلاش نکردید آتش را خاموش کنید؟
اصلا نمیشد برویم سمتش، پسر صاحبکارمان یکیاش را برداشت، رفت سمت آتش که آتش داشت میسوزاندش، الان یکپایش هم سوخته است.
یعنی آتش آنقدر زیاد بود که نمیتوانستید کاری کنید؟
فرصت نکردیم که کپسول آتشنشانی را برداریم.
گفتید وقتی آتش شروع شد بلافاصله به آتشنشانی زنگ زدید، چقدر طول کشید تا آتشنشانی رسید؟
آتشنشانی زود رسید، ولی نردبانهایشان دیر رسید. اگر نردبانها زود میرسید آن بندهخداها نمیمردند. جفتشان زنده میماندند. چون نردبانها دیر آمد بهخاطر آن ما خیلی داد زدیم، من خودم آنقدر داد زدم که تو را به خدا نردبان بفرستید، هیچ راهی نداریم، راه خروجی که نداشتیم آتش همهجا را گرفته بود و میآمد سمت ما.
غیر از این دوتا خانم که از دنیا رفتند و شما که خوشبختانه اتفاقی برایتان نیفتاد بقیه چه آسیبهایی دیدند؟
یکی از خانمها پاهایش سوخته، یکی از خانمها بندهخدا الان پاهایش تکان نمیخورد که از ترس و استرس زیاد است. من خودم هم سهشب است نمیتوانم بخوابم. تا میآیم بخوابم صحنه که میآید جلوی چشمم خوابم نمیبرد.
صحنهای که میبینید صحنه سقوط آن دوتا خانم است؟
بله صحنه جفتشان است.
شما لحظه افتادن هر دونفرشان را از نزدیک دیدید درسته؟
بله.
خانم فروتنی سمت راستتان بود یا چپ؟
سمت راستم خانم فروتنی بود و سمت چپ هم خانم نظری.
خانم فروتنی خیلی سریع سقوط کرد؟
بله سریع بود.
خانم حقنظری خودش را خیلی نگه داشت؟
بله خیلی آویزان بود، از پنجره آویزان شده بود، آتشنشانی هم آب را گرفته بود روی او و من، که من هم خیس شده بودم.
شما به آنها نگفتید که بیایید داخل و بیرون نروید؟
شرایط طوری بود که نمیشد، فقط از جلو میتوانستیم همدیگر را ببینیم، از بیرون باید نگاه میکردیم، از تو نمیتوانستیم چیزی ببینیم، آن لحظه هم هرکس به این فکر میکند که خودش را نجات دهد، هیچکس به ذهنش نمیرسد که چهکار کند و چه حرکتی انجام دهد. هیچ راهی نداشتیم، به این فکر میکردیم که باید جان خودمان را نجات دهیم.
>> صدرا محقق
0
0
٣ بهمن ١٣٩٢ ساعت ٠٩:١۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]
صفحات پیشنهادی
سرنوشت تلخ زنان ایرانی در عقد مردان عراقی
سرنوشت تلخ زنان ایرانی در عقد مردان عراقی وی ادامه داد بچه های من به دلیل نداشتن شناسنامه در سال های گذشته درس نخواندند اما اکنون به روش جهشی توانسته اند خود را به مقاطع بالای تحصیلی برسانند اما واقعا به بچه های ما از باب نداشتن شناسنامه ظلم می شود سرنوشت تلخ زنان ایرانی در عقدروزهای تلخ مردم سیلزده فیلیپین +عکس
روزهای تلخ مردم سیلزده فیلیپین عکس بارانهای سیلآسا جزیره جنوبی میندانائو در فیلیپین را فرا گرفت نامه نیوز بارانهای سیلآسا جزیره جنوبی میندانائو در فیلیپین را فرا گرفت تاریخ انتشار ۰۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵ ۲۲فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی آذربایجانشرقی: مردم هرگونه آتشسوزی و تخریب جنگلها را به تلفن 1504 اطلاع دهند
فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی آذربایجانشرقی مردم هرگونه آتشسوزی و تخریب جنگلها را به تلفن 1504 اطلاع دهندفرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی آذربایجانشرقی با تاکید به اینکه شماره تلفن 1504 امداد جنگل و مرتع به عنوان پل ارتباطی آحاد جامعه با این یگان محسوب میشود گفت گزارش هرگومحرومیت برای مرد فوتبال ایران/ وداع تلخ در نیمکت قرمزها
محرومیت برای مرد فوتبال ایران وداع تلخ در نیمکت قرمزها مجید جلالی سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز در حالی که اعلام کرده دیدار مقابل فجر شهید سپاسی شیراز آخرین حضور او روی نیمکت تراکتورسازی است که کمیته انضباطی وی را یک جلسه محروم کرد و به این ترتیب او وداع تلخی با نماینده تمصاحبه با مردی که به فیلترینگ ویچت رأی داد
مصاحبه با مردی که به فیلترینگ ویچت رأی داد رمضانعلی سبحانیفر عضو کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه درباره نظرش پیرامون فیلترینگ سرویسی نظیر ویچت که با واکنشهایی روبرو شد اظهار کرد بحث من پیرامون کلیات قضیه هست فیلترینگ چیزی هست که مختص ایران نیست و در همه کشورها اتفاق مینجاتیافته حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری: سه شب است نخوابیدهام
نجاتیافته حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری سه شب است نخوابیدهام در عکسها و فیلمهای منتشرشده از ماجرای آتشسوزی روز یکشنبه در خیابان جمهوری تهران تصویر دوزن و یکمرد دیده میشود آن دو زن یکی نسرین فروتنی بود و دیگری آذر حقنظری که هر دو از بالای ساختمان در حال آتش سقوط کرده وجهانگيري: برخي رسانهها در پي نگران كردن مردم هستند
جهانگيري برخي رسانهها در پي نگران كردن مردم هستند مهمان ويژه در هشتمين مراسم تجليل از كارآفرينان برتر سال اسحاق جهانگيري معاون اول رئيسجمهوري بود البته علي ربيعي وزير تعاون كار و رفاه اجتماعي - يكي ديگر از اعضاي دولت - او را همراهي ميكرد در اين مراسم تعدادي از هنرمندان پيشتا جايي كه بشود در مونيخ ميمانم ريبري مرد سال فوتبال آلمان شد
تا جايي كه بشود در مونيخ ميمانم ريبري مرد سال فوتبال آلمان شد كمتر از 24 ساعت بعد از قهرماني بايرن مونيخ در جام جهاني باشگاهها فرانك ريبري به افتخاري فردي دست يافت و بهعنوان مرد سال فوتبال آلمان انتخاب شد مجله معتبر كيكر كه در سال 2008 هم اين بازيكن را برگزيده بود يك بار ديگاردوي تداركاتي تيم ملي آبهاي آرام مردان ۶ دي آغاز ميشود
اردوي تداركاتي تيم ملي آبهاي آرام مردان ۶ دي آغاز ميشود سومين مرحله اردوي تداركاتي تيم ملي آبهاي آرام مردان با حضور ۱۶ قايقران از ۹ استان از جمعه ۶ دي در درياچه آزادي آغاز خواهد شد سومين مرحله از اردوي تيم ملي آبهاي آرام مردان به منظور حضور موفق در بازيهاي آسيايي اينچئون درواكنش احسان حدادي به مصاحبه با BBC ايـن درد دل يك ورزشكار بود نه يك كار سياسي:
واكنش احسان حدادي به مصاحبه با BBC ايـن درد دل يك ورزشكار بود نه يك كار سياسي چهارشنبه 4 دي 1392خط ارتباطي مردم با اطلاعات
خط ارتباطي مردم با اطلاعات تجديد نظر در قوانين مربوط به سرقفلي مغازهها درصد قابل توجهي از پروندههاي قضايي را قوانين مربوط به سرقفلي مغازهها و اختلافات صاحب مغازه و مستأجر تشكيل ميدهد به عنوان مثال در يكي از بندهاي اين قانون مالك ميتواند حتي در صورت فروش مغازه به بهاي زيادنگاهي به جهان نوشتاري 5 دي ماه سالروز درگذشت هارولد پينتر مردي با حرفهاي كوتاه
نگاهي به جهان نوشتاري 5 دي ماه سالروز درگذشت هارولد پينتر مردي با حرفهاي كوتاه پروانه محبي وقتي در سال 2005 هارولد پينتر فقيد جايزه نوبل ادبيات را دريافت كرد در واكنشي سياستمدارانه به اين پيروزي اعلام كرد كه واقعاً مطمئن نيست فعاليتهاي سياسياش تا چه حد در كسب آن دخيل بوده استمردماني از جنس طبيعت
مردماني از جنس طبيعت بنا به نوشته مورخان باستان سرزمين كهكيلويه و بويراحمد به سرزمين بين سوزيان خوزستان و پارس گفته ميشد كه ممكن است همان سرزمين ناشناختهاشان باشد كه اجداد كوروش بزرگ از آن برخاستهاند به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران استان كهكيلويه و بويراحمد با م-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها