تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه قلب از فکر (در گناهان)، برتر از روزه شکم از طعام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802520617




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فکر کنید برای خرید گل آمده‌اید؛روایتی از نحوه رویارویی خانواده‌های شهدا با فرندانشان


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۹



وقتی خانواده‌های شهدا برای بردن پیکر فرزند شهیدشان می‌آمدند؛ مسئول سردخانه به آن‌ها می‌گفت:باید فکر کنید که برای گرفتن گل از گلفروشی آمده‌اید؛بدون شیون و ناله شهیدتان را تحویل بگیرید و با خود ببرید... به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه کویر، بازخوانی خاطرات دوران دفاع مقدس و نقش‌آفرینی اقشار مختلف مردم از زن و مرد و پیر و جوان، امروز گنجینه‌ای است ارزشمند که باید ثبت و ضبط شود. مریم و فاطمه تاج‌الدینی دو خواهری هستند که در سال 61 و قبل از عملیات آزادسازی خرمشهر از شهر «رابُر»، شهر دلاورمردان بسیجی و سپاهی به عنوان امدادگر عازم مناطق جنگی شدند. حضور این خواهران ایثارگر علاوه بر خدمت در بیمارستان‌ها و مجروحین، موجب تقویت روحیه رزمندگان بالاخص همشهریان بود. در برهه‌ای از این حضور، مریم با همسر و دو فرزند خود در جبهه حضور داشتند. وی بخشی از حضور خود را این‌گونه بازگو می‌کند: قبل از عملیات فتح خرمشهر به اتفاق 25 خواهر امدادگر از شهر رابُر به اهواز اعزام شدیم. در مسیر حرکت به هر شهری که می‌رسیدیم، مردم به گرمی از ما پذیرایی می‌کردند.در بدو ورود به اهواز در هتل نادری مستقر شدیم بعد از چند روز ما را به هتل فجر بردند. صبح‌ها به طور معمول از ساعت هفت صبح به «بیمارستان شماره 1 جندی‌شاپور» می‌رفتیم. معمولا رزمندگان مجروح استان کرمان را به این بیمارستان می‌آوردند. خانم بلارن مسئول بیمارستان بود و گفت هر کاری از دستتان بر‌می‌آید، انجام دهید.آن زمان در جبهه و پشت جبهه فضای معنوی و صمیمانه‌ای حاکم بود و اصلا رئیس و مرئوس مفهوم نداشت. پزشکی بود که در بیمارستان «تی» می‌کشید؛ وقتی به او می‌گفتم این کار شما نیست؛ می‌گفت: من در اتاق عمل؛ پزشکم و خارج از اتاق عمل؛ خدمتکار هستم.در واقع همین روحیات بود که جبهه را پر از جاذبه می‌کرد و هر کسی یک بار می‌آمد؛ از محیط آن دل نمی‌کند. در عملیات فتح خرمشهر مجروح زیاد داشتیم. صندلی اتوبوس‌ها را برداشته بودند و مجروحین را حمل می‌کردند. بیمارستان‌ها پر از مجروح بود. چادر زده بودیم و امکانات لازم برای مجروحین را در آن مهیا کرده‌بودیم. یک روز خواهرم به من گفت بیا به بیمارستان گلستان برویم. گفتم ما آن‌جا کاری نداریم! گفت : حالا میریم و سری به مجروحان می‌زنیم. وقتی به آن جا رفتیم؛ متوجه شدم پسر رزمنده و 14 ساله خودم ترکش به سرش خورده و جزء مجروحین است. گفتند: می‌خواهیم او را به اصفهان اعزام کنیم؛ آیا با او می‌روی؟ گفتم: نه؛ من باید این‌جا به مجروحین رسیدگی کنم. در اهواز سردار حاج قاسم سلیمانی که همشهری ما بود؛ مرتب به ما سر می‌زد، بعضی‌ها کنجکاوانه می‌پرسیدند این پاسدار کیه که به شما سر می‌زنه؟ همه‌ رزمندگان رابُری وقتی از حضور ما در اهواز باخبر می‌شدند؛ به دیدن ما می‌آمدند و از این دیدار هم ما خوشحال می‌شدیم و هم آن‌ها روحیه می‌گرفتند. وقتی خانواده‌های شهدا برای بردن پیکر فرزند شهیدشان می‌آمدند؛ مسئول سردخانه به آن‌ها می‌گفت:باید فکر کنید که برای گرفتن گل از گلفروشی آمده‌اید؛ بدون شیون و ناله شهیدتان را تحویل بگیرید و با خود ببرید. نمی‌خواهیم دشمن از صدای شیون شما خوشحال شود. اهوازی‌ها شهدایشان را با گل و شیرینی و خواندن شعر تشییع می‌کردند. با فتح خرمشهر بچه‌ها نقل و شیرینی در سطح شهر توزیع می‌کردند و شادی فراوانی از این پیروزی که به لطف خدا حاصل شده بود؛ در دل‌ها موج می‌زد. انتهای پیام










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن