تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834618189
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: نااميدي مشكوك«نااميدي مشكوك»عنوان يادداشت روز روزنامهي جام جم به قلم محمد صفري است كه در آن مي خوانيد؛چند روزي است كه سران و سركردگان دولتهاي غربي از جمله آمريكا و انگليس و در كنار آنها برخي سركردگان رژيم صهيونيستي، از تحريمهاي ايران ابراز نااميدي ميكنند.رسانههاي غربي هم موج تازهاي از پخش اين موضع و سياست را به راه انداختهاند و در خبرها، گزارشها و تحليلهاي خود مطرح ميكنند آمادگي و توانمنديهاي جمهوري اسلامي ايران، هرگونه تحريم را بياثر كرده است.يك پرسش بسيار مهم در خلال مطرح شدن اين اظهارنظرات و سياستها از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي در ذهن ايجاد ميشود كه «ما بايد از نااميدي كشورهاي غربي و اسرائيل نسبت به تاثير تحريمها عليه ايران خوشحال باشيم؟ آيا بايد اين ابراز نااميدي را يك پيروزي براي خود بدانيم؟»برخي اعتقاد دارند؛ ابراز نااميدي از تاثير تحريمها بر تصميم مقامات جمهوري اسلامي ايران، پيروزي توان ايران بر تحريمهاي اعمالي است كه غرب را بر آن داشته است تا از اعمال تحريمهاي سنگينتر بر حذر دارد. برداشت ديگري وجود دارد مبني بر اين كه عدم همراهي روسيه بويژه چين با آمريكا در اعمال تحريم عليه ايران، باعث نااميد شدن آمريكا و رژيم صهيونيستي از تاثيرات تحريمهاي فعلي و احيانا اعمال تحريمهاي سنگينتر عليه ايران شده است؛ اما تحليل ديگري هم وجود دارد كه وراي آن دو تحليل ديگر است.در توضيح دو تحليل ديگر بايد گفت كه البته هر دوي آنها به واقعيت نزديك است. شرايط جمهوري اسلامي ايران و توان آن تا حدود بسيار زيادي تحريمهاي كنوني را خنثي و با شكست مواجه كرده است و در كنار آن همراهي نكردن چين و روسيه نيز در اين شكست تاثير داشته است. اما نكته مهم، نااميدي از تاثير تحريمهاي اعمال شده فعلي است. اين نااميدي را كه از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي مطرح شده، بايد مشكوك بدانيم؛ مشكوك از اين منظر كه ممكن است گزينه نظامي در سياستهاي آمريكا و اسرائيل جان بگيرد.در همين زمينه گابريلا شالو، نماينده دائم رژيم صهيونيستي در سازمان ملل متحد مدعي شد اسرائيل و آمريكا در حال آمادهسازي برنامه حمله نظامي به ايران هستند. تهديداتي كه سالهاست از سوي سران اين رژيم مطرح ميشود. روشن است كه جمهوري اسلامي ايران، توان و قابليت پاسخگويي به اينگونه تهديدات را دارد. و به عبارتي اگر تاكنون گزينه نظامي غرب عملياتي نشده، دليل آن توان بالاي دفاعي ايران در مقابله با تهديدات نظامي است. ايران مانند رژيم صدام دست و پا بسته عمل نخواهد كرد.نبايد ابراز نااميدي از تحريمها را پايان استفاده از روشهاي تهديد نظامي تلقي كرد؛ اما هوشياري جمهوري اسلامي در برابر تهديدات نظامي همچنان بايد حفظ شود. دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي بايد با تجزيه و تحليل اين گونه اظهارات، آن روي سكه و پشت پرده ابراز نااميدي مشكوك غرب و رژيم صهيونيستي از تحريمهاي ايران را مورد توجه قرار دهند.مردم سالاري:آسيب هاي چهارشنبه سوري«آسيب هاي چهارشنبه سوري»عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم دکتر عبد الحميد حسين نيا است كه در آن ميخوانيد؛چهارشنبه سوري يکي از جشن هاي باستاني ايران است. قدمت تاريخي آن به سال 1725 قبل از ميلاد مسيح باز مي گردد که ايرانيان براي دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوها و برافروختن آتش به استقبال نوروز مي رفتند.در اين جشن که آخرين شب چهارشنبه سال به پا مي شود مردم از روي آتش مي پرند و به همراه آن کوزه هاي سفالين را مي شکنند تا رنج ها و تلخ کامي هاي سال را به آتش و به ظروف شکسته بسپارند. در فرهنگ معين آمده است که چهارشنبه سوري به آخرين چهارشنبه هر سال شمسي گفته مي شود. در شب چهارشنبه سوري بوته هاي خار يا کاه را مشتعل کنند و از روي آن بپرند و بگويند:سرخي تو از منزردي من از توو اين عمل را به شگون گيرند. در جايي از اين سنت به جا مانده ملي ما نامي و نشاني از ترقه بازي و انفجار مواد محترقه نمي يابيم. به علاوه چهارشنبه سوري جشن آتش است. براي عصر يک روز از سال و در همان عصر و شب هم تمام مي شود ولي ترقه بازي که چاشني جشن چهارشنبه سوري شده ماه ها پيش از آن در هر کوي و برزن با ترکاندن نارنجک و مواد محترقه زير پاي رهگذران به قيمت شوکه کردن آنها و سلب آرامش از جامعه آغاز مي شود و تا هفته ها پس از چهارشنبه سوري ادامه پيدا مي کند.بررسي آمار و ارقام در يک چهارشنبه سوري سال 1386 کشور 1662 نفر دچار حادثه و سوختگي شدند که اکثريت سانحه ديدگان در گروه سني 16 تا 23 سال بودند، 60 درصد آنها دانش آموز بودند و درصد سوختگي نقاط مختلف بدن به ترتيب زير گزارش شد: 1) دست ها 32 درصد 2) چشم ها 23 درصد 3) صورت 16 درصد 4) پاها 9 درصد.در بررسي شدت محرک هاي زيانبار صوتي ترقه همچون شليک گلوله و خمپاره معرفي شده که با شدت بيش از چهل دسي بل در صدر جدول قرار گرفته است.در پژوهشي از 114 کودک و نوجوان که در ارزيابي اوديومتري به کم شنوايي ناشي از سر و صدا مظنون شده بودند 42 نفر دچار کم شنوايي يک طرفه و 72 نفر دچار کم شنوايي دوطرفه بودند. 90/3 درصد اين گروه پسران نوجوان و پسربچه ها بودند. وقتي از خانواده آنها خواسته شد که علت کم شنوايي آنها ذکر شود 36 درصد موارد از کم شنوايي دوطرفه و 67 درصد از کم شنوايي يک طرفه سابقه آتش بازي و آتش افروزي با ترقه و مواد منفجره و تفنگ هاي ترقه اي را خاطر نشان مي کردند.بي ترديد به علت اشاعه اين پديده نامطلوب، در گروه کودکان و نوجوانان پديده کم شنوايي به طور فزاينده اي در جامعه ما رو به گسترش گذاشته است.امروز مواد آتش زا از فشفشه و سيگارت و ترقه به مواد محترقه بسيار خطرناکي به شکل نارنجک که کم از بمب صوتي و نارنجک جنگي ندارد مبدل شده است و بدين گونه آتش افروزي ها ايجاد رعب و وحشت کرده است که در هر چهارشنبه سوري با حوادث غم انگيز مصدوميت و معلوليت تا ويرانگري و مرگ در شهرها شده شاهديم و انعکاس ناگوار آن را در رسانه ها پيش رو داريم. تمام اين عوامل ايجاب مي کند تا يک بار ديگر پژوهش هاي همه جانبه اي براي بررسي راهکارهاي رفع اين بحران با مشارکت جامعه شناسان، روانشناسان، پزشکان، آموزگاران و روزنامه نگاران در گروه هاي سني کودکان و نوجوانان در اين برهه از زمان به عنوان ضرورتي مبرم صورت پذيرد.كيهان:از كمين تا نفوذ !«از كمين تا نفوذ!»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛كشف و انهدام بزرگترين شبكه جاسوسي سايبري سيا به دست پاسداران انقلاب اسلامي، خبر مهمي بود كه در محافل گوناگون بازتاب وسيعي پيدا كرد. اين شبكه در راستاي جنگ نرمي كه طي سالهاي اخير - خصوصاً سالي كه گذشت- نمود و ظهور بارزتري پيدا كرده و مهره هاي اين دسيسه به اصطلاح «رو» بازي كردند، تلاش كرد در كنار جاسوسي از شبكه ها و سايت هاي رسمي نظام، با ناامن سازي فضاي اجتماعي ايران، به انحاء مختلف بين مردم اضطراب، احساس ناامني و نارضايتي ايجاد كند.طي سال جاري و خصوصاً پس از وقايع و فتنه انگيزيهايي كه بعد از انتخابات رياست جمهوري رخ داد، رهبر معظم انقلاب با تأكيد چندباره بر استفاده دشمن از جنگ نرم براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي، به لزوم هوشياري مردم و مسئولان و نحوه برخورد با جنگ نرم، هشدار دادند.دشمن وقتي از جنگ سخت و نبرد رويارو با انقلاب اسلامي طرفي نبست، براي جنگ نرم عرصه وسيع تري گشود و مبارزه در اين ميدان را علني تر از گذشته پيش برد. به طور قطع مهم ترين حوزه اعمال و تأثيرگذاري قدرت نرم، حوزه رسانه است. دشمن سعي كرد تا با ايجاد يك شبكه وسيع رسانه اي و با استفاده از تكنولوژيهاي اطلاعاتي چون ماهواره و اينترنت، اهداف خود را در براندازي نظام پيگيري كند.اما دشمن با بهره گيري از خيانت آشكار فتنه گران كه توانستند پس از انتخابات، بخشي از ناراضيان خاموش را به معترضان خياباني تبديل كنند، فضاي بازتري براي اعمال سياست هايش در جنگ نرم پيدا كرد و با توسعه شبكه هاي خود، جنگ رواني پرهجمه اي عليه ارزشها و آرمانهاي انقلاب اسلامي تدارك ديد. حرمت شكني هايي كه نسبت به مقدسات و اركان نظام و انقلاب توسط عده اي آشوبگر و فتنه جو صورت گرفت، دشمن را به طمع انداخت تا فشارهاي خود را در جنگ نرم بيشتر كرده و از ابزارها و مكانيسم جديدتري استفاده كند.كارشناسان و تحليل گران سياسي در ابتداي حضور باراك اوباما در رأس هيئت حاكمه كاخ سفيد به خاطر شعار «تغيير»ي كه مرتباً از دهان اين نامزد رياست جمهوري آمريكا شنيده مي شد، تحليل روشني از برخورد وي با مسأله ايران نداشتند. اما ديري نپاييد كه دست هاي چدني اوباما از دستكش هاي مخملي وي درآمد و خوي مبارزه و ستيزه عليه اسلام و جمهوري اسلامي در قالبي جديد نمايان شد.هر چه جمهوري خواهان، اهل مجادله و رجزهاي جنگ طلبانه بوده و مسير اهداف سلطه گرانه خود را در ميدان جنگ سخت و لشكركشي به منطقه دنبال مي كردند، اين دموكرات تازه به قدرت رسيده با لحني آرام تر از جمهوري خواهان و عليرغم لبخندي كه بر لب داشت و دستي كه براي دوستي دراز كرده بود، فاز جديد و گسترده تري از مقابله با ايران اسلامي را كليد زد. رهيافت جديد اوباما براي پيگيري سياست هاي سلطه جويانه آمريكا، جنگ نرم با ابعادي وسيع تر و صورتي علني تر بود.در اين رهيافت، ديپلماسي عمومي به عنوان يك اصل مورد توجه قرار گرفته و عملگرهاي تأثيرگذار تلاش مي كنند با استفاده از ابزار و پيام هاي رسانه اي، نوعي عمليات رواني را طرح ريزي كرده و طي آن ذهن نخبگان و توده هاي مردم را هدف قرار دهند. هر چند موضع گيري اكثر خواص و حضور گسترده مردم انقلابي در راهپيمايي 9 دي و 22 بهمن در دفاع از نظام و انقلاب نشان داد كه همه تيرهاي زهرآگين رها شده از كمان جنگ رواني دشمن به هدف اصابت نكرده است.انقلاب اسلامي ما يك انقلاب فرهنگي بود. شايد بيشتر از برخي خواص داخلي، دشمن، اين خصيصه بارز انقلاب را شناخت و به همين منظور براي مقابله با اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي و جلوگيري از نفوذ انقلاب به ساير كشورهاي منطقه و ملل آزاديخواه جهان، تهاجم فرهنگي وسيعي را طي سالهاي اخير عليه نظام شروع كرد. يكي از مقامات ارشد سياسي آمريكا در اين باره مي گويد: «بايد براي ايراني ها به جاي بمب، دامن هاي كوتاه بفرستيم»! آنها تلاش مي كنند با ترويج مفاسد فرهنگي و اجتماعي از طريق امواج رسانه هاي ماهواره اي و اينترنتي، جوانان را در دام خود گرفتار كرده و در زعم باطل خود اندلس سقوط كرده ديگري بسازند. علاوه بر اين تهاجم كه ارزشهاي فرهنگي و ديني كشور را نشانه گرفته، ايجاد يك شبكه جاسوسي با هدف هدايت و راهبري جريانهاي مخالف نظام و در نهايت القاي فضاي ناامن اجتماعي در اذهان مخاطبين خود، از برنامه هاي جدي 9-8 ماه اخير آنان به شمار مي رود.برخورد نظام و مسئولان امر با اغتشاشات خياباني و دستگيري و محاكمه برخي از عوامل مياني و ميداني اين آشوبها، تقابل با نظام از سطح خيابانها به شبكه هاي مجازي منتقل شود. هر چند نبايد تأثير عدم برخورد مسئولان امنيتي و قضايي كشور با سران فتنه و اجراي «مر قانون» نسبت به آنان كه خواسته مردم نيز بود، در اين ميان ناديده گرفته شود.مردم انقلابي ايران كه هميشه و در تمامي صحنه ها پاي نظام ايستاده اند بر اين باور بوده و هستند كه پس از جمع شدن آشوبهاي خياباني و برخورد قضايي با عوامل فتنه جو، نوبت سران فتنه هم براي آنكه به دست عدالت سپرده شوند، خواهد رسيد. اما مماشات مسئولان امر در اين خصوص و سوءاستفاده سران فتنه از اين تساهل و نرمش نابجا- كه خود را در حاشيه امن مي ديدند- منجر به صدور بيانيه هاي پي درپي، تأكيد بر مواضع قبلي و دعوت از مردم براي اعتراضات مجدد شد.آيا وجود چنين شرايطي در كنار سكوت و مواضع برخي خواص، دشمن را به طمع بيشتر براي گسترش شبكه هاي سايبري و پيگيري اهداف براندازانه خود، نمي اندازد؟مردم همچنان پيگير و منتظر پاسخ دستگاه قضايي كشور در عدم برخورد با سران فتنه و طولاني شدن روند رسيدگي، محاكمه و مجازات برخي از دستگيرشدگان فتنه اخير هستند.اين سؤال و سؤالاتي از اين دست اذهان عمومي جامعه را آكنده كرده است. مثلا چرا مجازات حبس فلان جاسوس شناخته شده از 15 سال به 5 سال كاهش پيدا كرده؟! مگر او همان كسي نيست كه پيش از اين در پرونده موسوم به انقلاب مخملي همراه دو جاسوس نشان دار ديگر سيا دستگير و در اعترافاتي كه از تلويزيون پخش شد، صراحتاً به جرمهاي خود در اين رابطه اعتراف كرد؟ مردم هنوز نمي دانند كه چرا آن روز بايد چنين فردي آزاد شود؟مگر همين شخص به جرم اقدام عليه امنيت كشور، جاسوسي و ارتباط با عناصر بيگانه عليه نظام، مشاور بنياد سوروس در ايران در راستاي طراحي براندازي نرم نظام جمهوري اسلامي، فعاليت تبليغي عليه نظام و ايجاد شبهه جعل و تقلب در نتيجه انتخابات و همچنين سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و مراجع رسمي كشور بازداشت و محاكمه نشده است؟ اگر اينچنين است- كه هست- پس چرا مجازات تعيين شده براي وي به يك سوم تقليل مي يابد؟! هر چند خيلي هم دور از ذهن نيست كه قبل از اتمام محكوميت 5 ساله خود سند آزادي اش را به دست آورد!شايد در جنگ سخت بتوان گفت كه دشمن پشت دروازه هاي شهر كمين كرده ولي در جنگ نرم به مدد پيشرفت تكنولوژيهاي ارتباطي و اطلاعاتي، دشمن سوار بر امواج رسانه اي خود به خانه هاي مردم هم سرك مي كشد. تفاوت و فاصله ميان «كمين» تا «نفوذ» يك هشدار جدي هم براي مردم و هم براي مسئولاني است كه زمام امور فرهنگي و امنيتي كشور را در دست دارند.ملت ايران بارها و بارها ثابت كرده كه دست از نظام و انقلاب نخواهد كشيد. در عين حال هم مردم نمي توانند نسبت به مماشات، سهل انگاري و برخي تساهل هاي نابجا در اين عرصه سكوت كنند و پرسشگر نباشند. مردم حفاظت از كيان اسلام، نظام و كشورشان را وظيفه خود مي دانند و انتظار دارند مسئولان نيز وظيفه خود را در مصون سازي انقلاب و كشور از آفات و خطرات به درستي انجام دهند.تهران امروز:آزادراهها، شالوده توسعه پايدار«آزادراهها، شالوده توسعه پايدار»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم فرامرز قراباغي است كه در آن ميخوانيد؛آزادراه قزوين – رشت با حضور رئيسجمهوري افتتاح شد. اين خبر مسرتبخشي است كه نخستين محور آزادراهي شمال كشور به شبكه آزادراههاي مركزي، غربي و شرقي كشور ميپيوندد. عمليات ساخت اين آزادراه كه از سال 1380 آغاز شد، پس از هشت سال به پايان رسيد. همين امر، اهميت موضوع را دوچندان ميكند. مردم از دولت و دستگاههاي اجرايي همين انتظار را دارند؛ سازندگي، توسعه، پيشرفت و فراهم آوري زمينههاي توسعه پايدار و موزون.توسعه پايدار و موزون امكانپذير نخواهد بود مگر آنكه زيرساختهاي آن فراهم شود. ساخت، توسعه و افزايش زيرساختها مهمترين عنصر سختافزاري توسعه پايدار است و در اين ميان راهها و امكانات ارتباطي شالوده هرگونه توسعه پايدار و موزون، هدفمند و برنامهمدار به شمار ميرود.برنامه چهارم توسعه در زمينه توسعه آزادراهها، ميگويد كه نرخ رشد سالانه ساخت آزادراهها ميبايد با 39.9 درصد در سال 84 نسبت به سال 83 – كه سال پايه محسوب شده است – به 2020 كيلومتر و در سال 85 به 3400 كيلومتر، در سال 86 به 4580 كيلومتر، در سال 87 به 5660 كيلومتر و در سال 88 به 6640 كيلومتر برسد. سال 83 معادل 1340 كيلومتر آزادراه وجود داشته است. با اين حال ساخت آزادراهها تا سال گذشته 76 درصد از برنامههاي پيشبيني شده عقب بوده است و به نظر ميرسد با گشايش آزادراه قزوين – رشت، گرچه به لحاظ كمي بر طول آزادراههاي در دست بهرهبرداري افزوده شده، اما هنوز تا اهداف برنامه چهارم توسعه كه سال پاياني آن، سال جاري است، فاصلهها، بسيار و معنيدار است. از چه رو ميگوييم فاصلهها، بسيار و معنيدارند؟ زيرا همچنان كه پيشتر آمد، راه و امكانات ارتباطي از مهمترين بنيادهاي توسعه پايدار و موزون به شمار ميروند.هرگونه كوشش براي سامانبخشي به روند توسعه و پيشرفت، بدون امكانات ارتباطي بهويژه راهها، تنها به توسعه ناموزون خواهد انجاميد، فرجام چنين توسعهاي – حتي در صورت وقوع – نيز از پيش مشخص و معين است. رويكرد پايهنگر به صنعت حمل و نقل، راه و ارتباطات، امروزه ضرورتي مبرم است. درست در همين جاست كه كارشناسان و صاحبنظران و نيز مردم – به مثابه متقاضيان توسعه و پيشرفت كه تقاضاي خود را از طريق راي ابراز ميكنند – انتظار دارند، دولت منابع و امكانات را به سوي توسعه زيرساختها و تضمين استمرار روند رشد از طريق مديريت معقول توسعه، جهت دهد. در حالي كه پيشتر مديران ارشد از جمله مسئولان ذيربط در ساخت آزادراههاي كشور، علل كندي يا توقف آزادراهها را در گراني مواد و مصالح و كمبود منابع تخصيصي ارزيابي ميكنند، نگاه اجمالي به توزيع منابع در بودجههاي دولت و سازمانهاي دولتي، نمايانگر ابهام در تعيين اولويتها و ترسيم شاخصهاي توسعه در پلتفرمهاي مالي و پولي است.ممكن است چنين استدلال شود كه كمبود منابع، ايجاب ميكند كمتر از آنچه ساخت آزادراهها در برنامههاي سوم و چهارم پيشبيني شده است، آزادراه ساخته شود. چنين استدلالي در نظر اول ممكن است درست به نظر آيد اما، مديريت منابع، فوريتهاي توسعهاي، دستيابي به منابع ديگر از جمله سرمايهگذاريهاي خارجي و بهرهگيري از سرمايههاي بخش خصوصي و نيز كاستن از ريخت و پاشهاي غيرضروري را به عنوان راهكارهاي بديل در پيش چشم ميگستراند. به عنوان مثال ساخت آزادراه قزوين – رشت 400 ميليارد تومان هزينه در بر داشته؛ اين بدان معني است كه بخش خصوصي كاملا توانايي سرمايهگذاري در عرصه ساخت و بهرهبرداري از آزادراههايي همچون آزادراه قزوين – رشت را دارد. به هر رو گشايش چنين آزادراهي را بايد به فال نيك گرفت. اميد ميرود كه ساخت آزادراهها شتاب روزافزوني بگيرد و تا سرحد ممكن، كاستيهاي پيشين در اين زمينه جبران شود.اينگونه به نظر ميرسد كه راه باريك ساخت آزادراهها بايد گشودهتر و تعريض شود، اين امر به همت مجلس، وزارت راه و ترابري و مديريت كلان دولت در عرصه رويكرد به توسعه زيرساختها و زيرساخت توسعه پايدار و موزون بستگي دارد.رسالت:مخاطب شما کيست؟«مخاطب شما کيست؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛جناب حجت الاسلام والمسلمين حسن روحاني اخيرا فرموده اند: - « عده اي مي خواهند با يک باند کشور را اداره کنند» - «نبايد بگذاريم عزيزان امام منزوي شوند» (1) نمي دانم مخاطب آقاي روحاني در اين بيانات کيست؟ چه کساني مي خواهند کشور را با يک باند اداره کنند؟ وقتي در يک انتخابات پرشور85 درصدي مردم کسي را انتخاب کرده اند که دو سوم آراي مردم را دارد طرح اين حرفها چه مشکلي از کشور را حل مي کند؟مگر کشور باند بازي است که با دو يا سه باند اداره شود. پس راي مردم چه مي شود؟ اگر مردم به يک رجال سياسي و مذهبي اعتماد کردند و به او راي دادند آيا به يک باند راي داده اند؟!چرا راي مردم را تخطئه مي کنيم، مگر راي مردم بنا به فرموده امام (ره) ميزان نيست؟آقاي روحاني در همين سخنراني مي فرمايد: «امروز بيش از 30 سال است که ملت روي پاي خود ايستاده است، خودش براي خودش تصميم مي گيرد ولو اينکه يک بار هم اشتباه کند ولي تصميمش از آن خودش است»2تاکيد روي اينکه «ولو اينکه يک بار هم اشتباه کند» آن هم پس از 30 سال براي چيست؟ هنوز مرکب راي مردم از سرانگشتان شان پاک نشده است . چرا بايد راي مردم را اشتباه بدانيم، معناي رقابت و حضور در انتخابات اين است که اگر نامزد مورد نظرمان راي نياورد راي ملت را که امام (ره) ميزان مي داند تخطئه کرده و اشتباه تلقي کنيم؟!اگر راي مردم به احمدي نژاد اشتباه است ، راي به کساني که9 ماه است آشوب در کشور راه انداختند و با آمريکا و اروپا عليه ملت وارد جنگ شدند چه ماهيتي دارد؟اگر راي به احمدي نژاد اشتباه است، راي به کساني که با پشتيباني منافقين و سلطنت طلبها اقتدار ملي را هدف قرار داده بودند و با آرزوي شکاف بين مردم و نظام - شکاف بين نخبگان - شکاف بين علما و روحانيون در انديشه براندازي نرم بودند چيست؟اگر راي به احمدي نژاد اشتباه است - چون حاضر نشده کشور را با کمک ديگر باندها اداره کند- پس راي به کساني که دل مردم و رهبري را خون کردند و با شعارهاي ساختارشکنانه در13 آبان ،16 آذر و روز قدس و از همه مهمتر روز عاشورا به همه مقدسات ملت اهانت کردند و آرمانهاي امام (ره) را تخطئه کرده و به سخره گرفتند چيست؟آيا امام و عزيزان امام توسط باند متصل به ارتش سايبري سيا منزوي شده يا توسط رئيس دولت نهم و دهم که هر جا مي رود از امام (ره) و نظام مقدسي که او بنيان نهاده تکريم و تجليل مي کند؟!مگر دولت و ملت اجازه مي دهد که امام و عزيزان امام (ره) و فرزندان معنوي امام (ره) در اين کشور منزوي شوند.شما مگر پيام قيام تاريخي ملت در9 دي و22 بهمن را نشنيديد؟ فريادهاي آگاهي بخش و انقلابي مردم ايران حتي به گوش کساني که در اتاق جنگ نرم لندن و واشنگتن نشسته بودند رسيد.امام (ره) و عزيزان امام عزيزترين و محبوبترين چهره ها در کشور هستند.آقاي روحاني فرموده ايد: «نگذاريم کساني که در سالهاي41 و42 و بعد از آن در قم و نجف دل امام را خون کردند بخواهند براي ما راه و مسير باشند»3مخاطب شما در اين بيانات کيست؟ چرا اين قدر راه دور مي رويد، چرا آدرس اشتباهي به مردم مي دهيد. چرا از کساني که همين الان با همصدايي با آمريکا و اسرائيل نه اينکه دل امام را خون کرده اند بلکه به امام (ره) و شهدا و پاسداران نظام فحش مي دهند تبري نمي جوييد.مگر شما روزنامه هاي آنها و سايت هاي خبري آنها را نمي بينيد، مگر بيانيه هاي ضد انقلابي و ضد مردمي آنها را ملاحظه نمي فرماييد چرا عليه آنها موضع نمي گيريد؟جناب آقاي روحاني شما در قيام23 تير مردم تهران پس از چند روز که از شرارت18 تير گذشت سخنران آن همايش باشکوه بوديد.شما در اولين نبرد نرم ملت عليه دشمن يکي از سرداران بوديد که در اندازه مالک اشتر ظاهر شديد و شجاعانه عليه تبهکاران سياسي و منافقين جديد فرياد کشيديد:- اهانت به مقام ولايت عظمي اهانت به ملت ايران و مسلمانان جهان است .- حرمت شکني نه براي مردم ما و نه براي عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل تحمل نيست.- در کجاي دنيا دولتي حرکتهاي آشوب طلبانه را تحمل مي کند.- هرگونه حرکت عناصر آشوبگر به شدت سرکوب مي شود4()جناب آقاي روحاني مردم به شما علاقه مند هستند و خواهند بود.دوست دارند در فتنه اخير شما هم در همان اندازه23 تير سال78 ظاهر شويد و همان مواضع انقلابي را تکرار کنيد و به آن پايبند باشيد.چرا در اين نبرد نرم اخير که سهمگين تر از سال78 بود شما غايب بوديد و ديگر از آن خروش انقلابي و حضور هوشمندانه خبري نيست .مردم ما در اين فتنه بزرگ که رهبر معظم انقلاب ابعاد آن را بارها تشريح کردند جاي شما را به عنوان يکي از ياوران ولايت خالي مي بينند.آن سکوت و اين دو پهلوگويي در کارنامه زندگي سياسي شما که از علما و بزرگان برجسته جامعه روحانيت مبارز مي باشيد و عمر خود را در مبارزه با آمريکا و استکبار جهاني قبل و بعد از انقلاب گذرانديد ثبت مي شود.بنده شخصا شما را دوست دارم و به شما علاقه مندم اما بايد بدانيد امثال بنده انقلاب و امام و رهبري را بيشتر از شما دوست داريم و نمي توانيم اين مواضع را عقلا برتابيم. اگر در لحن نقد من تندي و جسارت ديديد پوزش مي خواهم .پي نوشتها:3و2و1- پارلمان نيوز پايگاه خبري فراکسيون خط امام (ره) مجلس4- روزنامه رسالت78/4/24ابتكار:راهکارهاي فعاليت اطلاعاتي عليه ايران «راهکارهاي فعاليت اطلاعاتي عليه ايران »عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛مايکل آيزنشتات مدير بخش اطلاعات نظامي و برنامه تحقيق امنيت موسسه واشنگتن Institute Washington The مي باشد که از سال 1989 در اين موسسه مشغول به کار است و متخصص در زمينه تحقيقات خليح فارس و روابط اعراب و اسراييل است. او مقالات تحقيقي مختلفي در مورد نيروهاي مسلح، قواي ناموزون و تسليحات جنگي در منطقه خليج فارس به طبع رسانده است. او درجه دار ارتش آمريکاست و در بين سالهاي 2008 و 2009 به صورت فعال به عنوان برنامه ريز و طراح آمريکايي در خدمت نيروهاي امنيتي اسراييل و نيروهاي خودگردان فلسطيني بوده است.گزارشي که از نظر مي گذرانيد مقاله اي 8 صفحه اي به قلم اوست که توسط موسسه فوق الذکر به سياست گذاران و کابينه آمريکا ارايه شده است. در اين مقاله به راهکارهاي مبارزه اصولي و موثر در قالب مبارزه نرم با جمهوري اسلامي ايران پرداخته شده است. اين سند حاوي نکات بسيار روشن و ظريف و دقيقي است که از زبان يک استراتژيست آمريکايي به زباني شفاف و قابل لمس براي آنان که اهل تعمق اند به نگارش در آمده است تا دست پليد آمريکا در جريانات اخير را باز شناسند.اهرم فراموش شده: فعاليت هاي اطلاعاتي عليه ايرانتصميم اخير ايران در جبهه هسته اي، در جهت عدم پذيرش پيشنهاد غرب من باب ادامه دادن غني سازي اورانيوم با خلوص کم در خارج از کشور، رد کردن خواست سازمان ملل براي توقف غني سازي هسته اي و پيش برد غني سازي ذخيره هاي اورانيومي کم غلظت تا بيست درصد، ايران را در موقعيت قطعي تحريم هاي چند جانبه جهاني قرار مي دهد. با اين حال، حمايت جهاني و همه جانبه براي تصويب تحريمي آن چناني که تاثيري جدي و موثر بر روند تصميم گيري ايران داشته باشد وجود ندارد. در نتيجه ايالت متحده آمريکا به منظور تقويت بخشي به تاثير تحريم هاي جاري و آتي بايد چاره سازي کند و اهرم هاي جديدي در اين ميان براي افزايش فشار بر تهران به کار گيرد.شايد يکي از اميد بخش ترين گزينه ها يک رشته عمليات ارتباطي استراتژيک باشد.عملياتي که در طي آن دولت آمريکا تمامي قواي در اختيار خود را براي به کار گيري عليه هذيان گويي ايران، دل مشغولي هاي آن براي قدرت مخالفان داخلي و شکاف آشکار و نهان ميان نيروهاي خودي در داخل حکومت و مابين حکومت و مردم صرف مي کند.هدف نهايي در اين طرح اين است که تهران در موقعيتي قرار بگيرد که مجبور شود تا راهي براي تسکين دادن فشار هاي خارجي که توسط تحريم هاي جديد و طرح استراتژيک ارتباطي بر او وارد شده، در حالي که کماکان با معضل مخالفين داخلي نيز روبروست، بيابد.سياست گذاران آمريکايي ممکن است کار آمدي اين طرح را که از اهرم هاي کمتر احساس پذير و ملموس اطلاعاتي بهره مي برد مورد ترديد قرار دهند اما تجربه عملکرد اين طرح در ايران و در ساير نقاط نشان از موفقيت اين طرح دارد.نقش قاطع قدرت نرمدر برآورد قدرت ايران در آسيب رساندن به مراکز مورد استفاده و بهره آمريکا، سياست گذاران آمريکايي توجه خود را بر قدرت سخت ايران متشکل از تسليحات خارج از عرف و قابليت تروريست پروري که در نيروهايي مانند سپاه قدس و حزب الله متجلي شده است و همين طور قدرت بازدارندگي دريايي ايران (قايق هاي کوچک، مين ها و موشک هاي ضد کشتي) و راکت ها و موشک ها و برنامه هسته اي متمرکز کرده اند. آنها به نظر مي رسد از قدرت نرم ايران - به خصوص قدرت پروپاگانداي و رسانه اي ايران - چشم پوشي کرده اند. آنها همين طور بر آسيب پذيري ايران در اين مقوله نيز کوتاهي کرده اند. نهايتا کشوري که فرهنگ سياسي آن بر پايه هذيان گويي، شايعه پراکني و تئوري هاي پيچيده توطئه خصوصيت گذاري شده باشد مسلم است که به طور خاص در زمينه اطلاعات و عمليات رواني آسيب پذير باشد.علاقه مندي و دلبستگي تهران به جنگ رسانه اي منتسب به آمريکا و عمليات رواني ماحصل آن اثباتگر اهميت ويژه آن به عنوان سلاح اطلاعاتي در قدرت ملي ايران است.اين موضوع ريشه در باور آنها دارد (استخراج شده از بخشي از قرآن) که ابزارهاي روحي و رواني نقش موثر و جدي اي در نبردها و رقابت هاي انساني بازي مي کند.دو سلاحي که ايران از آن هراسان است يکي اطلاعات است که پروپاگانداي رسمي و ايديولوژي او را به چالش مي کشد و ديگري محصولات فرهنگي است که جامعه ايراني را به اضمحلال مي کشاند (اين موضوع در بخش تهاجم فرهنگي مي گنجد).فهميدن دليل آن زياد مشکل نيست. ايران از عمق جغرافيايي زيادي برخوردار است به طوري که آن را در برابر تهاجم نظامي مصون مي دارد. منطقه پر جمعيت آن در مرکز و در محاصره رشته کوه قرار دارد. درمقابل هر شهروند ايراني به صورت بالقوه مي تواند توسط راديو تلويزيون اينترنت و ماهواره در معرض هجوم قرار بگيرد.اين آسيب پذيري با اين حقيقت که مردم ايران خود را بخشي از فرهنگ و تمدن غرب احساس مي کنند و به جاذبه هاي غربي متمايل اند در آميخته است. چيزي که ايران آن را تحقير مي کند و از آن هراسناک است. به طوري که رهبر جمهوري اسلامي علي خامنه اي در سال 2003 در نطقي رسانه اي گفت که دشمنان ايران نيازي به تفنگ و موشک و تجهيزات نبرد ندارند تا زماني که آنها مي خواهند ارزشهاي فرهنگي خود را که منجر به زوال و فرسودگي مي شود در جامعه ما گسترش دهند.مازيار بهاري خبرنگار روزنامه نيوزويک در خلال توصيف و شرح حادثه دستگيري او پس از انتخابات ايران در جون 2009 به مطلبي اشاره مي کند که چشم اندازي منحصر به فرد در مورد اين ديدگاه و روش ارايه مي دهد:من يکبار با يکي از پارتيزانهاي اسلامي اسبق که به سمت وزارت دولتي منصوب شده بود مصاحبه مي کردم. او مي گفت که مشکل پليس مخفي شاه اين بود که فکر مي کرد با فشار بدني و جسمي مي تواند يک زنداني را در هم بشکند در حالي که مقاومت زنداني ها پس از هر فشار جسمي بالاتر مي رفت. چيزي که برادران ما بعد از انقلاب ابداع کرده اند اين است که چه طور روح يک فرد را بدون نيروي زياد عليه جسم او در هم بشکنند.تمام اين عوامل کمک مي کند تا تلاش بي رحمانه تهران براي چرخاندن رخدادها و تحقير کردن دشمنان با استفاده از دست انداختن و متلک گويي و خراب کردن تاثير سياسي آمريکا از طريق ديپلماسي عمومي و عمليات رسانه اي را براي ما شرح دهد. آنها تمام ارگان هاي امنيتي، دانشگاهها و جمعيت عمومي مردم را در زير تلقين مداوم تعاليم مذهبي و ديني قرار مي دهند زيرا بر اين باورند که براي حفظ و مصون داشتن آنها از هجوم فرهنگي ويرانگر، پيام هاي سياسي واژگون و فعاليت هاي ابزار رواني آمريکا اين امري ضروري و مهم است.موانع پيش رو در مبارزه اطلاعاتي موثر در گذشته واشنگتن از ابزار اطلاعاتي به طرق پيچيده اي بهره جسته است. اما بسياري از اين روشها در طول دوران ضعيف و فرسوده شده اند. علي رغم پيشرفت هاي صورت گرفته بعد از حمله يازدهم سپتامبر با اين وجود دولت آمريکا با مشکلات عديده اي از جمله کاغذ بازي نهادهاي دولتي و مشکلات فرهنگي و سياسي خاصي روبروست. به طور اخص فعاليت هاي اطلاعاتي آمريکا به علت برخي شبهات در مورد کارآيي و تفاوت ها در مورد به کارگيري روش اطلاعاتي و يا نگراني ها در مورد وجهه به جاي گذرانده آن روش خاص بر روي سياست عمومي آمريکا در مجامع بين المللي هميشه با تاخير و بعضا امتناع رو به رو شده اند.دولت آمريکا هم چنين به علت رويکرد ضعيف و غير حرفه اي رسانه هاي تخت استخدامش هم چون راديو فردا و صداي آمريکاي بخش فارسي در انعکاس ديرهنگام و کند خبرهاي فوري، در برقراري ارتباط با مردم ايران و ارسال اخبار با محدوديت هايي مواجه است. واشنگتن مي تواند اين نقيصه را بعضا با انجام مصاحبه هاي مستقيم و رسمي و به صورت متناوب و دوره اي نه تنها با رسانه هاي فوق الذکر بلکه با بي بي سي فارسي و ديگر بلاگ ها و رسانه هاي معتبر فارسي و عربي منطقه که نقش به سزايي در خنثي کردن قدرت رسانه اي ايران دارند، برطرف سازد.مشکل ديگر دولت امريکا در برخورد با ايران اين است که استنباط امريکا از شرايط ايران به صورت جدي بر پايه دريافت ها و تفکرات الزام آور امريکايي است و نه آنچه در حقيقت فرهنگ و سياست ايران جاري است. اين در حالي است که ايران تمامي فعاليت هاي رسانه اي آمريکا متشکل از ارگان هاي غير دولتي دانشگاهها، خواص فرهنگي و غيره را تحت يک شبکه يکپارچه مي بيند و همه عواقب آن چه که حتي ممکن است بر دوش دولت امريکا نباشد را بر عهده واشنگتن مي داند.و نهايتا و شايد مهم ترين نکته در اين راستا اين است که کابينه اوباما بايد با ايده سو استفاده از شکاف اجتماعي و ساير نقاط آسيب پذير ايران براي بهره گيري نه تنها در زمينه موضوع هسته اي ايران بلکه در راه پيشبرد پيروزي نهايي بيشتر آشنا و مانوس شود.ترس از اينکه سياست اطلاع رساني تهاجمي بيشتر باعث شود تا ديپلماسي فعال آمريکا تحليل رود کاملا بي جا و غير ضروري است. به هر روي ايران معتقد است که امريکا جنگ رواني تمام عياري را عليه ايران به راه انداخته است و در اين راه آمريکا خواهي نخواهي چيز زيادي براي از دست دادن ندارد.اوباما براي فايق آمدن بر اين مشکلات مي تواند راههاي زير را در پيش گيرد:-از بين بردن موانع اداري و بروکراتيک-بسيج کردن همه آژانس هاي اطلاعاتي در کنار همه نيروها در زير سايه دولت - چه به صورت آشکار و چه به صورت مخفي و پوشيده-اجرا کردن سياست هاي دولت بدون سر و صدا و آرام به طوري که مردم ايران بتوانند در داخل کشور با يکديگر ارتباط برقرار کنند و در عين حال صداي خود را به گوش جهانيان برسانند.پيشنهاد سياست گذاري: تقويت سيطره آمريکاهمان طور که قبلا اشاره شد، جمهوري اسلامي بعيد است سياست هاي خود را عوض کند مگر به اين عقيده برسد در راستاي رويايي با موضوع هسته اي اش در برابر غرب، فشارهاي خارجي و داخلي مي توانند حياتش را به خطر بياندازند. بر اين اساس، هدف کمپين ارتباطات بايد اين باشد که از پارانوياي ايران بهره ببرد. اين کمپين بايد از نگراني هاي ايران در مورد قدرت و دوام اپوزيسيون، و اختلافات درونيش به نحوي بهره برداري کند که سياستمداران ارشد ايراني قانع بشوند که سياست هاي داخلي و خارجيشان خطراتي براي حيات ايران را فراهم آورده است. چنين کمپيني طبق اصول زير بايد پيش برود.باقي گذاشتن پيشنهاد گفتگو بر روي ميز همزمان با روشن گذاشتن شعله مقاومتسياست گفتگوي دستگاه اوباما تهران را از موضعش خارج کرده است. چنين سياستي، ادعاي ايران مبني بر دشمن خارجه اي که بشود مشکلات و فشارهاي امنيتي سياسي را به گردنش انداخت، از بين مي برد. به همين دليل، اين مهم است که واشنگتن سياست گفتگو را حفظ کند و همزمان که هرچه در توان دارد انجام دهد تا مطمئن شود اپوزيسيون جاي تنفس دارد - و اين يعن همان فضاي سياسي مورد نياز تظاهرات و سازمان دهي، از موضع انداختن ايران و حفظ احتمال تغيير داخلي که مي تواند به شدت به صورت مثبتي سياست هاي خاورميانه و روابط قدرت را جابجا کند.به اين خاطر، ايالت متحده بايد به حمايت از حق مردم براي تظاهرات آرام ادامه دهد و بايد عليه نقص حقوق بشر توسط تهران حرف بزند و همزمان از ادبياتي که توقع هاي غيرواقعي بياورد يا اپوزيسيون را در چشم ايرانيان هنوز غيرمتعهد از اعتبار بياندازد خودداري کند. واشنگتن همچنين مي بايست حرکت اعتراضي را با احکام شيعه که مبارزه عليه ظلم و بي عدالتي است ارتباط دهد، با دفاع از حق مردم براي مقاومت کردن در برابر ظلم و جفا از زبان مسئولين ايران عليه خودش استفاده کند.محدوديت بيشتر آزادي عمل ايرانتهران تاکنون از استفاده از تمام توان در دسترسش براي برخورد با اپوزيسيون اجتناب کرده است، مثلا از وقوع يک مقابله مانند ميدان تيان آن من چين براي ادامه کمپين ارعاب و تضعيف روحيه. به نظر مي رسد ايران از ايجاد شکاف در ميان نيروهاي نيروهاي امنيتي درصورت دريافت فرمان براي اعمال فشار خيلي زياد، هراس دارد. به علاوه، در جامعه اي که شهادت جايگاه ديني والايي دارد، خون ريزي ممکن است اذهان عمومي را جريحه دار کند که همين منجر به خشونت بيشتري مي شود. ايالات متحده مي تواند کارهاي زير را انجام دهد تا آزادي عمل ايران را بگيرد. - تغذيه کردن نگراني هاي ايران درباره قابل اعتماد بودن نيروهاي امنيتي، براي مثال، گزارش هاي عمومي از نارضايتي بعضي از مقامات امنيتي از نقش سرکوبگرشان - محکوم کردن دادگاه هاي نمايشي اصلاح طلبان - تبليغ پرونده هاي قربانيان دولت ايران - کمک غير مستقيم و در سکوت به گروهاي تبعيدي ايراني براي نشر ويديوهاي اينترنتي از خشونت نيروهاي امنيتي.تشديد درگيري هاي داخلي براي مانع شدن کار موثربراي افزايش خود درگيري هاي داخلي و نيروهاي امنيتي، ايالت متحده بايد به صورت گزينشي گزارش هاي محرمانه اي را به انتشار برساند که شرح مي دهند چگونه سپاه پاسداران از روابطش براي سلطه بر اقتصاد ايران استفاده مي کند. اين کار و کارهاي مشابه مي تواند خشم نيروهاي امنيتي و نظامي نه چندان متمول و دارا را تشديد کند که چگونه سپاه، در حال افزايش نفوذ و ثروت خويش است. به علاوه، در صورت تحريم واردات صانيع نفتي ايران، واشنگتن بايد کمپين اطلاعاتي اي راه بياندازد تا بفهماند ايران و نه ايالات متحده يا جامعه جهان مسئول مصائب حاصل هستند.پيغام هاي تيلور به مخاطبينچندين اصول و تاکتيک براي پيغام رساني به ايران بايد مورد توجه آقاي اوباما و ديگر سران ايالت متحده قرار گيرد: - بين مردم و سران ايران تفاوت قائل شويد و تعريف خود را از تضاد و جدال سياسي ميان ايران و غرب به جدال ميان ايران و جامعه جهاني تغيير دهيد. اين دقيقا قاعده اي است که ادبيات جنگ تمدن هاي ايران را در هم مي شکند. - در مواجهه با احمدي نژاد و آيت الله خامنه اي از ادبيات تحقير و استهزا استفاده کنيد تا چهره ايران را که بر پايه اعتماد به نفس بنا شده است تخريب کنيد. - از قدرت بيان ايران عليه خود او استفاده کنيد. هنگامي که آقاي خامنه اي در سخنراني هاي خود دندان هاي آمريکا را خورد مي کند و يا بر صورت او سيلي مي زند و يا با مشت بر چشم هاي او مي کوبد، رئيس جمهور اوباما نيز بايد با بياني هوشمندانه بگويد که اين تنها مردم ايران هستند که با سياست هاي ايران دندانهايشان خورد خواهد شد و يا سيلي اي بر صورت انها نواخته خواهد شد. - از سرکوب معترضين در زمان انقلاب شاه و سرکوب جريانات اخير در تهران يک مقايسه نامطلوب بسازيد طوري که همگان گمان برند که انقلابي ديگر ناگزير و حتمي است. - بر اين نکته که ادبيات و کلام ايران چگونه چهره ايراني را در مجامع بين المللي تحقير و کوچک مي کند بسيار تاکيد کنيد. - بر فساد و عدم مقبوليت و جوابگويي دولت ايران که منجر به گم شدن دهها مليون دلار از ذخاير ايران قبل از جون 2009 شد تاکيد کنيد. اين يکي از شکايت هاي اصلي مردم عليه حکومت است. - اينکه در حال حاضر ايرانيان چگونه براي بقاي خود و معيشت سخت مبارزه مي کنند بايد مورد توجه و تاکيد واقع شود. در واقع اين حکومت است که در حال بر باد دادن سرمايه هاي مردم ايران به سمت گروههاي تندرويي چون حزب الله و حماس است که اين تنها باعث افزايش درد جانکاه مردم منطقه خواهد شد. همين طور بر اين نکته که اين گروهها ايران را به يک چهره منفور تبديل کرده اند و عن قريب ايران را به جنگي خانمان سوز مي کشند اشاره کنيد. - از نزديکي احمدي نژاد به برنامه هسته اي ايران براي غير قانوني نشان دادن تلاش هاي او جهت دستيابي به سلاح هسته اي سو استفاده کنيد. تصويري بسازيد که گويي او مي خواهد با استفاده از قدرت ذاتي حاصله دستاويزي براي روي کار ماندن بر قدرت با استفاده از زور بيابد. در اين راستا از اين دليل که ايران اتمي احتمالا در برابر فشارهاي بين المللي بر سر حقوق انساني کمتر آسيب پذير خواهد بود بهره مند شويد. - توضيح دهيد که عزم و تصميم بر توقف غني سازي به نفع مردم ايران خواهد بود و باعث خواهد شد مردم ايران با جامعه جهاني آميخته و ممزوج شوند و اين در حالي است که واشنگتن از طريق روابط عادي جهاني بر تهران براي حقوق بشر فشاري فزاينده وارد خواهد کرد. - اين نکته که مردم ايران اين نسخه از اسلام که توسط ايران پياده مي شود قبول ندارند را در ميان مخاطبان در عراق، خليج فارس، افغانستان و شرق مورد تاکيد قرار دهيد. علاوه بر اين عصبانيت عراق را بر سر تصاحب چاه نفت فکه توسط ايران فراگير کنيد. اين موضوع زمينه اي را فراهم خواهد آورد که پيغام هاي ضد تهران از سوي عراق و ساير مناطق عرب به سمت ايران روانه شود. - در مورد برقراري و ثبات حکومت ايران، قابليت بقا و ماندگاري به عنوان يک حافظ منافع در ميان مخالفين و مردم منطقه دائما شک و ابهام وارد آوريد.نتيجه گيري هم چنان غيبت يک پويش ارتباطي استراتژيک، قوي و جامع که بتواند نفوذ بيشتري را ارائه دهد از نقاط ضعف سياست ايالات متحده در قبال ايران مي باشد. هيچ تضميني وجود ندارد که چنين پويشي - هم راستا با معيارهاي مختلف ديپلماتيک، اقتصادي، و نظامي - باعث خواهد شد تا تهران برنامه ي هسته ايش را متوقف سازد يا سياست هاي دردسرساز ديگرش را رها کند.ولي هر استراتژي اي از سوي ايالات متحده که فاقد يک مولفه ي قوي اطلاعاتي باشد قطع به يقين شکست خواهد خورد - چه براي منصرف کردن تهران از ساخت سلاح هاي هسته اي، بازداشتن حکومت از فشار بر مخالفان داخلي، کمک به فعاليت هاي مخالفان، يا بازداشتن و به تاخير انداختن يک ايران هسته اي. به همين دليل، ايالات متحده مي بايد خودش را در قلمرو اطلاعاتي تقويت نمايد - مولفه اي که امريکا کم ترين بها» را در تلاش هايش براي مشغول نگه داشتن ايران به آن داده، پشتيباني از مخالفان، و به حساب آوردن نفوذ و قدرت در ايران.جمهوري اسلامي:رخنه اطلاعاتي صهيونيست ها در حكومت هاي عرب«رخنه اطلاعاتي صهيونيست ها در حكومت هاي عرب»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛روزنامه صهيونيستي « يديوت آهارونوث » از فعاليت ده ها تن از افسران و عوامل سازمان جاسوسي « موساد » در كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس پرده برداشت و تصريح كرد اين عده مخفيانه سرگرم آموزش « نيروهاي ويژه » در برخي كشورهاي حوزه خليج فارس هستند. اين افراد به زبان انگليسي تسلط دارند و آموزشها نيز به زبان انگليسي انجام مي شود. گزارشات ساير منابع حاكي است صهيونيستها از طريق اردن و تركيه براي ورود به كشورهاي حاشيه خليج فارس بهره مي برند و مشكل عدم وجود پرواز مستقيم بين فلسطين اشغالي و شيخ نشين هاي حاشيه خليج فارس را اينگونه حل و فصل كرده اند كه با سفر به اردن يا « انتاليا » در تركيه بعنوان راه ترانزيت به مقصد خود در كشورهاي عرب حوزه خليج فارس برسند.اگرچه موضوع همكاري امنيتي برخي رژيم هاي عرب منطقه با رژيم صهيونيستي اكنون سالها است كه فاش گرديده و ابعاد مختلف آن حتي انعكاس رسانه اي داشته است لكن اين براي نخستين بار است كه يكي از طرفهاي اين همكاري امنيتي در اين زمينه موضع گيري و وجود آنرا تاييد مي كند.در اين زمينه انعكاس خبر از جانب منابع اسرائيلي در واقع تلاشي براي آشكارسازي مناسبات رژيم صهيونيستي با كشورهاي عربي ارزيابي مي شود كه احتمالا هنوز هم از جانب اعراب اصرار بر اينستكه براي پرهيز از مقابله با واكنش هاي ناخواسته و مردمي همچنان ابعاد اين همكاريها مخفي بماند. رژيم صهيونيستي حتي در دوران حاكميت رژيم ستم شاهي نيز ارتباطات گسترده اي با آن رژيم داشت اما همواره سعي بر اين بود كه چنين مناسباتي همچنان پنهان بماند.لكن در برخي موارد رژيم صهيونيستي تعمدا سعي مي كرد با انعكاس رسانه اي اين ارتباطات چنين وانمود سازد كه گويا خبر مزبور به طور ناخواسته به رسانه ها « درز كرده » و اين رژيم در اين زمينه بي تقصير است و خود نيز غافلگير شده است . اما در ميدان عمل صهيونيستها نه تنها از ارتباطات با رژيم ها در كشورهاي اسلامي بلكه حتي از افشاي آن ارتباطات نيز بهره برده اند. چرا كه به ساير كشورها نشان مي دهند كه ديگران در برقراري رابطه با اسرائيل بي پروا هستند و از اين طريق « قبح ارتباط با رژيم صهيونيستي » را تدريجا از ميان مي برند.در اين زمينه نيز با افشاي ارتباطات اسرائيل با برخي رژيمهاي عرب و بويژه با برقراري سفرها و مناسبات ميان اين كشورها و رژيم صهيونيستي تدريجا زمينه ها براي افشاي اين ارتباطات نيز فراهم گرديده است . علاوه بر اين هم براي صهيونيستها و هم براي رژيم هاي عرب اين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 546]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كوشر و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: طرحهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كوشر و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: طرحهاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها