واضح آرشیو وب فارسی:الف: نسبت آقای روحانی با ایسم های انحرافی چیست؟
بخش تعاملی الف - محمد قمی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۲۹
آیا رییس جمهور، یک پارناسیست است؟ آیا پسر آقای جنتی که بر خلاف پدر، به جای ولایت فقیه، بیشتر به " شورای رهبری " و " طرفدار آن " تمایل دارد، یک طرفدار هنر برای هنر است ؟ اوایل - همین چند ماه پیش - که تازه از مجلس رأی اعتماد گرفته بود، از پیمودن راهی که قبلا خاتمی سردمدار آن بود، دم زد؛ بعضی گفتند که به " جنتی " حمله کنیم، اما من گفتم نه! اول بسم الله نباید چیزی گفت؛ بگذاریم ببنیم چه می شود.الآن با خودم کلنجار رفتم که این نوشتار را ننویسم، ولی؛ این که رییس جمهور رسما در جمع اهالی هنر بگوید: " ذات هنر با مفهوم خیر و نیکی، یکی است " و این که "اگر بگوییم هنر مرده را زنده میکند، سخنی به گزاف نگفتهایم"، پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بیمعناست"، پس فرق بین ویکتور هوگو که پایه گذار پارناسیزم است و رییس جمهور راست گرای شیعه ی دوازده امامی ما در باره ی دید فلسفی به هنر چیست ؟! آن یکی معتقد به اصالت هنر به ما هو هنر بود و ایشان مطلقا هنر را گرامی می دارند و از پس این استدلال، تقسیم هنرمند ارزشی و غیر ارزشی را قبول ندارند!بالاترین مقام رسمی کشور بعد از رهبری، افزوده است: " هنر بدون آزادی معنا ندارد و خلاقیت تنها در سایه حریت امکانپذیر است. " ... آقای روحانی! من میل ندارم شما را با بحث لیبرالیسم قاطی کنم؛ اما ظاهرا خودتان، خودتان را قاطی کرده اید. بنده با این که به شما رأی ندادم اما امیدوار بودم حداقل راست گرایانه و با محافظه کاری با مقوله ی فرهنگ برخورد کنید و مانند محمد خاتمی و امثال وی چپ گرایانه و لیبرالی سخن نرانید! شما سعی می کنید با سیاست و زیر پوستی با قضایا برخورد کنید و مانند احمدی نژاد، انتحاری برخورد نکنید.این که شما هنر بدون آزادی را بی معنا دانسته اید - خواهش مندم که - این آزادی را تفسیر کنید و شرح بدهید که منظورتان چیست؟ اگر آزادگی بود که می گفتید آزادگی و نه آزادی. آزادی از چه؟ از بند نفس که قرآن کریم در باره ی فرد رستگار فرماید " و نهی النفس عن الهوی = و خود را از میل [ خود ] بازداشت " و یا از همه ی قیود؟! یک سئوال صریح دارم: آیا شما با این که یک هنرمند مجسمه ساز و یا یک هنرمند تجسمی، تجسم دستگاه تناسلی را مکشوف به عرضه بگذارد مشکلی دارید یا نه ؟کسی که اولین بار به آیت الله خمینی لقب امام داد، در ادامه افزوده :" قبل از آنکه سانسور و ممیزی به دولتها منتسب شود، خود جوامع بشری و اجتماع، اولین قدم قرار دادن چارچوب برای هنر است، عادات، رسوم، اخلاق جامعه، فهمها و درکها همه اینها مرزبندیهایی را برای هنر مشخص میکند " و همچنین: "دولت قصد ندارد ممیزی در فرهنگ و هنر را ادامه دهد" همین سخن را قبلا در هنگام زنگ حساب، انشا می خواندید گفته بودید اما با شیوه ی دیگر. آقای روحانی! من که هنوز حتی یک ماه کار مدیریتی نکرده ام که نباید به شما که دکترای حقوق هستید بگویم که در بحث حقوق فرهنگی، دولت، وظیفه ی هدایت، حمایت و نظارت را دارد و این که همه ی مردم که فقیه و فرهنگی نیستند که هر کدامشان متوجه کنه و ذات و محتوای کالای فرهنگی و هنری باشند! پس قبل از انتشار باید از طرف یک سری افراد "دانشمند عامل به علمشان" پالایش شود.اگر منظور شما از این که گفتید: "هنرمند امنیت کشور را به مخاطره نمیاندازد" شجریان و امثال او باشد که انداخته! آن هم چه انداختنی! آقای روحانی من و امثال بنده با چه زبانی که مو درآورده است بگوییم که یک فرد که به صرف همین که دارای هنری شد، مصون نباید باشد از اعتراض و انتقاد. یک هنرمند اگر فاسد شد، اثرش از فساد مصون نیست، پس اثر فساد را در کسی که مخاطب اثر وی است را باید جست و جو کرد. یک هنرمند هم می تواند سرباز دشمن باشد و شاید هم افسر و " سرهنگ "!و برخی از عبارت ها و گزاره ها که حالت دو پهلو دارند...برادر بزرگتر من! شما در آخر آورده اید: "برخی هنوز صدای ملت را در ۲۴ خرداد نشنیدهاند. پنبهها را از گوش درآورند؛ ایران، امروز منادی مقابله با خشونت و افراطیگری در جهان است" شاید واژه ی « مردم » از مظلوم ترین واژه ها باشد؛ چون مردم، تمام افراد یک جامعه را تشکیل می دهد (حال جامعه کوچکی مانند یک روستا و یا بزرگ مانند یک کلان شهر و بزرگتر مانند یک کشور) اما این اولین بار نیست که شمای نوعی با این واژه، پیام های خاص خود را انتقال داده اید؛ چه رفسنجانی، چه خاتمی، چه احمدی نژاد هم، هر وقت خواسته اند نسبت خود و یا اندیشه ی خود را با کسانی از جامعه که « آگاهانه و با نزدیکی نوع تفکر خود » به آن ها رأی داده اند را باز گویی کنند، از این واژه استفاده کرده اند...ولی آقای روحانی! مردم نیستند آن ها! آن هایی که مانند شما راست گرا باشند و با رفسنجانی و تکنوکراسی و خاتمی مشکلی نداشته باشند، بخشی از مردم هستند ( کم یا زیاد )؛ و از طرفی دیگر همین افراد خاص از جامعه، همه ی آن رأی دهندگان را تشکیل نمی دهند: نا گفته پیداست که اگر شما آن وعده های خاص اقتصادی را نداده بودید و یعضی از عبارت ها را به زبان نرانده بودید، شاید رأی شما از رأی آقای جلیلی هم کمتر شده بود... آقای روحانی! به خاطر بعضی از مصلحت هاست که به این نوع گفتار ها اعتراض نمی شود. بله! صدای مردم "ولایت مدار" در مواقعی همچون « ۹ دی » شنیده شده است ولی صدای مردم، هرگز در بحبوحه ی انتخابات شنیده نشد، نمی شود و نخواهد شد.بعد التحریر: رسانه ها باید از آقای روحانی بپرسند که نسبت شما با پارناسیزم، لیبرالیزم و سایر ایسم های انحرافی چیست؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]