واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
زمینه سازی امام حسن عسگری (علیه السلام) ،برای غیبت امام زمان
از جمله اقدامات مهم امام حسن عسگری(علیه السلام)، در زمینه سازی غیبت امام زمان(عجل الله تعالی الفرجه الشریف)، طرح پیشاپیش مسألة غیبت بود.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ به علت فشارهای روز افزون عباسیان بر امامان معصوم و آزار و شکنجة آنان و نیز آماده نبودن جامعه برای پذیرش امامت امام مهدی(عجل الله تعالی الفرجه الشریف) ، مشیّت الهی چنین تعلق گرفت که آخرین وصی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیها السلام)، حضرت مهدی موعود(عجل الله تعالی الفرجه الشریف) در غیبت فرو رود؛ تا وجود مقدسش از گزند حوادث زمان، مصون بماند، در فرصت مناسبی به میان مردم بیایند و مردم از وجود پرفروغ آن امام بهرهمند شوند.
طبیعی است که مردم و جامعه میبایست آمادگیهای لازم را میداشتند تا موضوع غیبت امام را بپذیرند و دچار سردرگمی و انحراف در دین نشوند. از این رو، امام عسگری(علیه السلام)، با انجام اقداماتی حکیمانه، در مسیر زمینه سازی و آماده کردن مردم برای پذیرش امر مهم غیبت امام دوازدهم (حضرت مهدی(علیه السلام)) قدم های بسیار مؤثری برداشتند؛ که در این نوشتار به آن میپردازیم. خبر دادن از غیبت
از جمله اقدامات مهم امام حسن عسگری(علیه السلام)، در زمینه سازی غیبت امام زمان(عجل الله تعالی الفرجه الشریف)، طرح پیشاپیش مسألة غیبت بود. ایشان در موارد متعددی، غیبت فرزندشان را ( که جانشین پس از خودشان محسوب میشد ) خبر دادند و اینگونه مردم و جامعه را برای پذیرش غیبت آماده کردند.
موسوی بغدادی نقل میکند: از امام حسن عسگری(علیه السلام)، شنیدم که میفرمود: «گویا شما را میبینم که پس از من درباره جانشینم اختلاف میکنید. آگاه باشید که هر کس به ائمة بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، اقرار کند، اما منکر فرزندم شود؛ مانند کسی است که به همه انبیای الهی و رسولانش اقرار داشته باشد، اما نبوت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)، را انکار کند؛ زیرا اطاعت از آخرین نفر ما، مانند اطاعت از اولین ماست و منکر آخرین نفر ما مانند منکر اولین ماست. آگاه باشید که برای فرزندم، غیبتی است که مردم در آن شک میکنند؛ مگر کسی که خدای تعالی وی را حفظ فرماید».
علی بن همام نیز از محمد بن عثمان عمری و او از پدرش نقل کرده است: من نزد امام عسگری(علیه السلام) بودم که از آن حضرت درباره خبری که از پدران بزرگوارش روایت شده است، مبنی بر این که: زمین از حجت الهی تا روز قیامت خالی نمیماند و کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت در گذشته است، پرسیدند. ایشان فرمود: «این سخنان، حق است؛ همچنان که روز روشن، حقیقت دارد». گفتند: ای فرزند رسول خدا! حجت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: «فرزندم محمد؛ او امام و حجت پس از من است هر که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت درگشته است. آگاه باشید که برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان شوند، مبطلان در آن هلاک گردند و کسانی که برای آن، وقت، معیّن کنند، دروغ گویند. سپس خروج میکند و گویا به پرچمهای سپیدی مینگرم که بر بالای سر او در نجف و کوفه در اهتراز است». ارتباط حداقلی با شیعیان
امام عسگری(علیه السلام)، برای مهیا نمودن ذهنیت مردم و خصوصاً شیعه، درباره امر غیبت، شیوه نهان سازی خود را بیش از آنچه در زندگی امام هادی(علیه السلام)، مورد توجه بود، به کار گرفت. از این رو، ایشان به جز ایامی که به دستور معتمد، برای دیدار وی از خانه بیرون میرفت و یا به جهت مصالحی که در نظر داشت، به کسی اجازه ملاقات میداد، یا خود، شخصاً به دیدار آنها میرفت، دیدار و ملاقات دیگری با مردم نداشت. به گفته مسعودی، امام حتی برای شیعیان خود ظاهر نمیشد و از پشت پرده، با آنان سخن میگفت.
این عمل حضرت عسگری و پدر بزرگوارش(علیهم السلام)، مقدمهای برای غیبت صاحب الزمان(عجل الله تعالی الفرجه الشریف)، بود تا شیعیان با آن مأنوس شده و منکر غیبت نشوند؛ چرا که اگر غیبت امام عصر(عجل الله تعالی الفرجه الشریف)، به صورت ناگهانی رخ میداد، وضعیت بسیار سخت و غیر قابل تحمّلی برای شیعیان به وجود میآمد و چه بسا درک غیبت امام زمان(عجل الله تعالی الفرجه الشریف)، برای یاران و اصحاب خاص حضرت هم مشکل میشد؛ تا چه رسد به مردم عادی که مدتهای زیادی با امام و حجت خدا به طور مستقیم ارتباط برقرار میکردند. در آن شرایط، حتی ممکن بود در اصل وجود حضرت مهدی(عجل الله تعالی الفرجه الشریف)، نیز شبهه ایجاد شود.
از سوی دیگر، امام عسگری(علیه السلام) چون در پادگان نظامی سامراء، تحت کنترل شدید حکام عباسی بودند، غالباً با شیعیان فاصله داشتند و امور و ارتباطات ایشان از طریق مکاتبات و توقیعات و وکلا بود؛ مثلاً از طریق مکاتبه به سؤالات شیعیان پاسخ میدادند؛ تا جایی که «محمد بن یحیی» نقل کرده که «احمد بن اسحاق قمی» از امام عسگری(علیه السلام)، طلب دست خطی نمود تا بدان وسیله، خط حضرت را از غیر آن باز شناسد.
بنابراین، میتوان ارتباط مخفیانه و پنهانی امام با شیعیان را از تمهیدات مؤثر ایشان در زمینه سازی غیبت امام عصر(علیه السلام)، دانست. امام حسن عسگری(علیه السلام)، نمایندگان مورد اعتمادی را منصوب مینمود تا برای حل مشکلات دینی و دنیوی شیعیان، رابطه میان آن حضرت و آنان باشند و شیعیان با موضوع مراجعه به نمایندگان، مأنوس شوند. این مطلب از نامهای که آن حضرت به «احمد بن اسحاق اشعری» نوشت و در آن، نمایندة مورد اعتماد و امین خود، «عثمان بن سعید عمری» را مورد تأیید و حمایت قرار داد، بر میآید؛ امام عسگری(علیه السلام)، در آن نامه فرمود: « ابوعمر، ثقه، امین و مورد اعتماد امام قبلی بوده و در زندگی و پس از مرگ من نیز مورد اعتماد من است، سخنش را بشنو و از او اطاعت کن؛ زیرا او مورد اعتماد و امین است».
امام حسن عسگری(علیه السلام)، به جهت حفظ و نگهداری اموال مسلمانان، بیم از تباه شدن و از بین رفتن آنها و نیز برای دریافت حقوق شرعی از مردم و توزیع آنها میان نیازمندان و تهیدستان، نمایندگان و وکلایی تعیین فرموده بود تا شیعیان برای حل مشکلات شرعی و اجتماعی خود به آنها پناه ببرند. ایشان به بعضی از وکلای خود ـ مانند «ابراهیم بن عبده نیشابوری» ـ فرمان داد تا حقوق شرعی را به آن حضرت برسانند. همینطور «عثمان بن سعید عمری» را به عنوان وکیل تامّ الاختیار خود در بغداد تعیین فرمود، به مردم و همه وکلا دستور داد تا با او در ارتباط باشند و همه حقوق واجب الهی و دیگر وجوهی را که نزدشان است به او تحویل دهند.
با وجود این، امام عسگری(علیه السلام)، کارهای انجام شده توسط وکلا را زیر نظر داشتند و به هیچ عنوان از اعمال آنها غافل نبودند و بدین سان، فرهنگ باور به امام غایب و رجوع به نائبان را در میان شعیه، نهادینه فرمودند. منابع: کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص119.
با خورشید سامرا، ص214.
تاریخ عصر غیبت، ص168.
الکافی، ج1، ص513.
تاریخ عصر غیبت، ص139.
بحار الانوار، ج51، ص336؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص504.
تاریخ عصر غیبت، ص46-147.
الغیبة، شیخ طوسی، ص354.
با خورشید سامرا، ص298. برای دیدن اخبار رسانه های انگلیسی و رسانه های عربی کلیک کنید
۱۳۹۲/۱۰/۲۰ - ۰۷:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]